تاریخ : سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 22 شوال 1445 Tuesday, 30 April , 2024

فرصتی برای بردباری: چرا پکن نقش یک صلح طلب را ایفا می‌کند

  • ۰۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۳
فرصتی برای بردباری: چرا پکن نقش یک صلح طلب را ایفا می‌کند
دنیای 2023 بسیار کمتر راحت و مهمان نواز به نظر‌ می‌رسد. بسیاری از گرایش‌‌هایی که بشریت را متحد‌ می‌کند معکوس شده‌اند و بسیاری از امیدهای یک دهه پیش، امروز به عنوان توهمات ساده لوحانه تلقی‌ می‌شوند.

به قلم: آندری کورتونوف، عضو هیئت رئیسه شورای امور بین‌الملل روسیه

در مارس ۲۰۱۳، شی جین پینگ، رهبر چین برای اولین بار از روسیه بازدید کرد. سپس او برای دانشجویان و استادان MGIMO سخنرانی کرد و در آن دیدگاه خود را از آینده سیستم بین المللی بر اساس مفهوم “جامعه با سرنوشت مشترک برای بشریت” ارائه کرد . اصول نگرش چینی‌‌ها به جهان به شرح زیر است: “ما بر احترام به کرامت همه کشورها و مردم جهان ایستاده ایم و همچنین در مورد این که آیا این یا آن مسیر توسعه برای کشور خاصی مناسب است یا نه، فقط مردم این کشور باید حق رأی داشته باشند.ما بر این حقیقت ایستاده ایم که همه کشورها و مردم جهان باید از ثمرات توسعه برخوردار شوند، اگر برخی کشورها به طور مستمر ثروتمند شوند و برخی دیگر برای مدت طولانی از فقر و عقب ماندگی رنج ببرند، نمی توان توسعه بلندمدت جهان را تضمین کرد. ما بر این حقیقت ایستاده ایم که همه کشورها و مردم جهان باید تضمین‌‌های امنیتی داشته باشند.»
۱۰ سال پیش، چنین لفاظی‌‌های رهبری چین به سختی‌ می‌توانست یک افشاگری سیاسی در نظر گرفته شود – تقریباً همان اظهارات از سوی رهبران سایر کشورهای جهان مطرح شده است. با وجود پیامدهای بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸، جهانی شدن به حرکت پیروزمندانه خود در سراسر سیاره ادامه داد. علیرغم منافع متفاوت در بسیاری از درگیری‌‌های منطقه‌ای، قدرت‌‌های بزرگ عموماً مایل به همکاری برای جلوگیری از تشدید این درگیری‌‌ها بوده اند. با وجود اختلاف نظرهای جدی در مورد مسائل هسته‌ای، مسکو و واشنگتن معاهده استارت-۳ را امضا کردند و آماده بودند تا کنترل تسلیحات استراتژیک را تقویت کنند. در آن زمان هنوز انتظارات معقولی وجود داشت که تلاش‌‌های مشترک اقتصادهای پیشرو جهان به کاهش بیشتر موانع تجاری، تقویت چندجانبه گرایی و اصلاح یا نوسازی نهادهای اقتصادی بین‌المللی جهانی از جمله سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و دیگران منجر شود.
فروپاشی نظام
دنیای ۲۰۲۳ بسیار کمتر راحت و مهمان نواز به نظر‌ می‌رسد. بسیاری از گرایش‌‌هایی که بشریت را متحد‌ می‌کند معکوس شده‌اند و بسیاری از امیدهای یک دهه پیش، امروز به عنوان توهمات ساده لوحانه تلقی‌ می‌شوند. تعارض قدرت‌‌های بزرگ جایگزین همکاری آنها شده یا آن را به پس زمینه انداخته است. در مناقشات منطقه ای، بازیگران خارجی چندان به دنبال راه حل نیستند، بلکه بیشتر به دنبال حمایت نظامی و مالی از طرف‌‌های درگیر هستند. در پس زمینه بحران اوکراین، توافقات روسیه و آمریکا در مورد کنترل تسلیحات استراتژیک عملاً وجود نداشته است، همین امر را‌ می‌توان در مورد کنترل تسلیحات متعارف و اقدامات اعتمادساز نظامی نیز گفت. اعتماد سیاسی در روابط بین‌الملل به یک کسری آشکار تبدیل شده است، جنگ‌های اطلاعاتی با خشونتی که در قرن حاضر دیده نشده است، به راه افتاده است. جنگ‌های تجاری در مقیاس بی‌سابقه‌ای در جهان وجود دارد، تحریم‌های اقتصادی یکجانبه دائماً اعمال می‌شوند. در برابر چشمان ما، نظام اقتصادی جهانی که زمانی یکپارچه شده بود در حال فروپاشی است. مهم‌ترین نهادهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد ناکارآمد به نظر می‌رسند و هنجارهای اساسی حقوق بین‌الملل مشمول تفسیرهای یک طرفه می‌شوند.
در این شرایط، لفاظی بازیگران پیشرو بین‌المللی به شدت تغییر کرده است. به جای شعارهای سعادتمندانه و خوش‌بینانه در مورد اتحاد آینده بشر، اظهارات تند مانوی در مورد سیاست جهانی به عنوان عرصه مبارزه بین خیر و شر، در مورد تقابل دیرینه بین «ما» و «آنها»، درباره «حق» و جنبه‌‌های «نادرست» تاریخ مطرح می‌شود. با این حال، چین یک استثنای قابل توجه در این زمینه باقی مانده است. مفهوم جامعه‌ای با سرنوشت مشترک برای بشریت بار دیگر در مقاله‌ای از شی جین پینگ که در آستانه سفر بعدی وی به مسکو منتشر شد، ظاهر‌ می‌شود. وزیر امور خارجه جدید جمهوری خلق چین، چین گانگ، با همین روحیه در پکن سخنرانی کرد. چین به وضوح عجله‌ای برای کنار گذاشتن نگرش‌‌های سال ۲۰۱۳ و پیوستن به گفتمان تقابلی که امروزه تقریباً در سطح جهانی حاکم است، ندارد.
البته‌ می‌توان همه چیز را به ویژگی‌‌های سنت سیاسی و دیپلماتیک چین نسبت داد. یا حتی بپذیریم که پکن به سادگی از واقعیت‌‌های ژئوپلیتیکی جهان مدرن که به سرعت در حال تغییر است عقب مانده است. اما، شاید، ما هنوز در مورد عقب ماندن از جریان اصلی بین‌المللی صحبت نمی‌کنیم، بلکه در مورد جلوتر از آن صحبت‌ می‌کنیم. به عبارت دیگر، طرف چینی در ارزیابی‌های خود از پویایی جهان از این واقعیت استنباط می‌کند که مرحله کنونی از هم پاشیدگی و تقابل در نظام بین‌الملل زیاد طول نخواهد کشید. و چندین دلیل خوب برای چنین فرضی وجود دارد.
جهانی شدن به روش چینی
اولاً، فشار چالش‌‌ها و تهدیدهای مشترک بر بازیگران پیشرو بین المللی همچنان افزایش خواهد یافت. این چالش‌‌ها و تهدیدها شامل تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع، مسائل مربوط به تنوع زیستی، مهاجرت فرامرزی، چشم انداز همه گیری‌‌های جدید، امنیت غذایی، جرایم سایبری و غیره است. حتی اگر فعلاً هدف گریزان رفاه مشترک و عدالت اجتماعی جهانی را کنار بگذاریم، بشریت صرفاً برای زنده ماندن باید بر روی قواعد بازی مشترک و اقدامات مشترک در این زمینه‌‌ها و سایر حوزه‌‌های مشابه به توافق برسد. و این بدان معنی است که مفهوم جامعه‌ای با سرنوشت مشترک مورد تقاضا خواهد بود.
ثانیاً، هیچ بازیگر بین‌المللی مسئول نمی‌تواند به درگیری‌های نظامی بی‌پایان، در یک مسابقه تسلیحاتی کنترل نشده، در رشد تروریسم بین‌المللی یا سایر رویدادهای منفی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم خطرات درگیری قدرت‌های بزرگ را افزایش می‌دهد و منابع عظیم مادی را از حل مشکلات فوری، وظایف اقتصادی و اجتماعی منحرف می‌کند، علاقه‌مند باشد. این بدان معناست که بازیگران اصلی دیر یا زود مجبور خواهند شد به کنترل تسلیحات، مدیریت بحران، اقدامات اعتمادساز بازگردند و به طور گسترده تر، باید به سمت فرهنگ مشترک امنیت بین المللی حرکت کنند. اکنون دشوار است که دقیقاً بگوییم این اتفاق چه زمانی و به چه شکلی خواهد افتاد.
ثالثاً، تا کنون هیچ کس نتوانسته است جلوی پیشرفت فناوری را بگیرد و سرعت این پیشرفت امروز تنها در حال افزایش است. در میان چیزهای دیگر، این نشان‌ می‌دهد که فرصت‌‌ها برای اشکال مختلف ارتباطات فرامرزی در حال افزایش است – از جمله تجارت، آموزش، سرگرمی، تعامل اجتماعی و غیره. در مورد تحرک جغرافیایی جهانی نیز همین اتفاق‌ می‌افتد. بنابراین، نه تنها نیازهای حیاتی اقتصادی و سیاسی برای گذار به همکاری بین طیف گسترده ای از کشورها وجود دارد، بلکه ابزارهای فنی لازم برای موفقیت آمیز کردن چنین انتقالی نیز لازم است.
امروز، غرب و روسیه آنقدر درگیر درگیری شدید با یکدیگر هستند که نمی‌توانند در برنامه‌ریزی استراتژیک بلندمدت شرکت کنند. هم برای مسکو و هم برای پایتخت‌های غربی، گسست قاطع با گذشته به وضوح نسبت به تلاش‌ها برای حفظ تداوم در حوزه‌های خاصی از سیاست جهانی اولویت دارد. پکن (حداقل در حال حاضر) این فرصت را دارد که بر تداوم تاکید کند، به خصوص که این جهانی شدن است که زمینه را برای رشد سریع چین در دهه‌‌های گذشته ایجاد کرده است. مفهوم جامعه ای با سرنوشت مشترک برای نوع بشر، در واقع دیدگاه چینی‌‌ها از دور بعدی فرآیندهای وحدت جهانی است که دیر یا زود زمان آن فرا خواهد رسید.
و این فقط یک لفاظی نیست. پکن در حال حاضر آشکارا مدعی نقش یک متحد کننده و صلح‌ساز پیشرو در مناطق مختلف جهان است و به وضوح قصد دارد ایالات متحده را به عنوان یک “قدرت غیرقابل جایگزین” در سیاست جهانی بیرون کند. چنین تلاش‌‌هایی در یک جبهه گسترده از جنوب آسیا تا آفریقای مرکزی، از خاورمیانه تا آمریکای لاتین انجام‌ می‌شود. چشمگیرترین نتایج دیپلماسی چین در آشتی ایران و عربستان به دست آمده است. موفقیت غیرمنتظره حفظ صلح پکن برای بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان شوک بود.
اکنون، به نظر‌ می‌رسد چین آماده است تا یک کار دشوارتر و ظریف تر را انجام دهد: حل و فصل مناقشه روسیه و اوکراین. این احتمال وجود دارد که پکن ترجیح دهد از این امر طفره رود، اما وضعیت جدید جمهوری خلق چین به آن اجازه نمی دهد از بزرگترین و خطرناک ترین درگیری سال‌‌های اخیر دور بماند. البته می‌توانید در مورد ۱۲ نکته از «طرح صلح» چین که در پایان فوریه منتشر شد، هر چقدر که دوست دارید نگاه کنایه آمیز داشته باشید، به دنبال تناقض بین نکات فردی باشید یا حتی رهبری چین را به عوام فریبی سیاسی متهم کنید. شاید ابتکار چین در آینده نزدیک نتایج مطلوب را به همراه نداشته باشد. اما، همانطور که در چین دوست دارند بگویند، “یک سفر هزار مایلی با یک قدم شروع‌ می‌شود.”

منبع

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=7724
  • نویسنده : آندری کورتونوف
  • منبع : شورای امور بین‌الملل روسیه
  • 404 بازدید

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.