همزمان، این کشور به تعامل اقتصادی با خارج هم نیاز دارد، از این رو، چین که برای طرح یک کمربند و یک راه خود به افغانستان احتیاج دارد، گزینه خوبی برای حکومت بعدی در این کشور است. در واقع به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط چین میتواند حمایت خوبی برای این جنبش باشد که این امر در صورت پیوستن روسیه به لیست دولتهایی که طالبان را به رسمیت میشناسند، دو چندان میشود.
مرکز مطالعات الجزیره در مطلبی به قلم فاطمه الصمادی نوشت: پس از سقوط سریع ارتش افغانستان و سیطره طالبان بر کابل، صحبت در مورد سناریوهای احتمالی در افغانستان آغاز شده است. جنبش طالبان بوضوح تلاش کرد پیامهای اطمینان بخشی را به داخل و خارج بفرستد. اعلام عفو عمومی، دعوت به صلح و تضمین حقوق زنان و اقلیتها، اعلام هدم ورود نیروهای طالبان به منازل و حتی حضور آنها در مراسم عاشورای حسینی از جمله این پیام ها بود.
این جنبش در اولین نشست مطبوعاتی خود تاکید کرد که افغانستان تبدیل به مکانی برای تحرکات علیه هیچ دولتی نمیشود و همچنین به ملت افغانستان وعده داد که تحولات مثبتی در راه است که بر زندگی روزمره آنها منعکس خواهد شد. ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان تصریح کرد این جنبش روی ترمیم زیر ساختها و طرحهای توسعه متمرکز میشود و این حق ملت افغان است که قانونی اختصاصی داشته باشد. به گفته مجاهد، طالبان به دنبال تشکیل یک نظام قدرتمند اسلامی است که در آن حقوق زنان کاملا براساس شریعت رعایت شود.
در داخل افغانستان، در حالی که حامد کرزای و عبدالله عبدالله، رئیس مجلس صلح افغانستان و قلب الدین حکمتیار، نخست وزیر اسبق مذاکراتی را با سران طالبان برای تسهیل در عملیات انتقال صلح آمیز قدرت انجام میدهند، امرالله صالح، معاون رئیس جمهور فراری، خود را رئیس جمهور افغانستان اعلام کرده و از مقاومت سخن میگوید.
در این میان، دولتهای جهان با دقت تحولات افغانستان را پیگیری میکنند و در شرایطی که چین پیام مثبتی مبنی بر به رسمیت شناختن طالبان ارسال کرده، موضع پاکستان همچنان بین حمایت و وضع شروطی در نوسان است. ایران هم لحن محتاطانهای در مورد طالبان اتخاذ کرده و سفارت خود در کابل را همچنان باز گذاشته است. اما دولتهای غربی، سفارتهای خود در کابل را تعطیل کرده و در انتظار اقدامات آمریکا برای تامین امنیت فرودگاه هستند تا عملیات پناهندگی را تکمیل کنند.
ایالات متحده به شکست خود در افغانستان اذعان کرده و بایدن با ملامت دولت افغانستان که به راحتی تسلیم طالبان شده، تاکید کرد نیروهای آمریکایی در جنگی نمیمانند که خود افغانها در آن تمایلی به مبارزه و مقاومت ندارند. سقوط سریع دولت افغانستان، شوکی در واشنگتن ایجاد کرده و به شهرت آمریکا بعنوان قدرت بزرگی که بیست سال درگیر جنگ در افغانستان بود، آسیب رساند. علاوه بر اینکه بایدن هم مورد انتقاد قرار گرفت.
طالبان و چالشهای پیش رو
با وجود فروپاشی سریع دولت افغانستان که مورد حمایت واشنگتن بود، تجزیه ارتش این کشور که هزینههای زیادی صرف آموزش آن شده بود، سیطره طالبان بر افغانستان را نمیتوان یک «پیروزی آسان» نامید، چرا که ایالات متحده ۲.۲۶۱ تریلیون دلار در جنگ افغانستان هزینه کرد.
اما طالبان امروز با چالشهای متعددی مواجه است که آینده طرح سیاسی آن در گرو چگونگی برخورد با این چالشهاست و مهمترین آنها به این قرار است:
سرنوشت ارتش افغانستان: برنامه طالبان برای نیروهای ارتش این کشور پس از فروپاشی نهادهای امنیتی و نظامی چیست؟ آیا بار دیگر ارتش افغانستان را تشکیل میدهد و از این نیروها در آن استفاده میکند یا اینکه نیروهای مذکور تبدیل به شبه نظامیانی میشوند که هر لحظه امکان درگیری آنها با طالبان و وقوع جنگ داخلی وجود دارد؟
آینده صلح: این مساله به تصور شکل آینده افغانستان در دیدگاه طالبان و الگوی حکومتی آن مربوط است: آیا الگوهای حکومت تکرار میشود یا شاهد یک حکومت با حضور تعدادی از گروههای سیاسی موثر خواهیم بود؟ این امر به مذکراتی که طالبان با حامد کرزای، عبدالله عبدالله و قلب الدین حکمتیار انجام میدهد، وابسته است.
مشروعیت بین المللی: این جنبش معتقد است که مشروعیت خود را در میدان ثابت کرده، اما این اثبات نیازمند چیزی فراتر از سیطره نظامی است؛ به نظر میرسد تجربه طالبان در مقابله با اشغالگران آمریکایی، باعث شده تا دریابند مهارتها و ابزارهای لازم برای تشکیل یک دولت بعنوان رژیم سیاسی، از درگیرهای میدانی متفاوت است. به همین دلیل، طالبان به روابط با همسایگان و همبستگی بین المللی نیاز دارد تا بتواند حاکمیت خود را مسجل کند. تا کنون، این جنبش پیامهایی را ارسال کرده که حاکی از اهتمام شدید آن به این مساله است.
رابطه با گروههای دیگر: جنبش طالبان و القاعده رابطه محکمی با یکدیگر داشتند و بهای این رابطه، جنگ تاریخی بود که ایالات متحده علیه افغانستان به راه انداخت. از آنجا که نمیتوان رابطه تاریخی بین القاعده و طالبان را نادیده گرفت، به نظر میرسد طالبان امروز به باز تعریفی برای این رابطه نیاز دارد.
اما در مورد داعش، باید گفت رابطه با این گروه، در آینده چالش بزرگی را برای طالبان ایجاد میکند و احتمالا این جنبش خود را ناچار از ورود به مقابله مسلحانه با داعش مییابد.
شکل آینده
شبکه طلوع از طالبان نقل کرده است که رهبری این جنبش در حال انجام مذاکراتی در دوحه و کابل است و سعی دارد با جامعه بین الملل و احزاب سیاسی داخل افغانستان هم ارتباط برقرار کند. ظاهرا این جنبش میداند زمان آن رسیده تا قدرت خود برای اداره دولت و احیای مفاصل آن را ثابت کند. طالبان در مورد گفتگوهایی با جامعه بین المللی و سیاستمداران افغان برای تشکیل دولت اسلامی فراگیر صحبت میکند. همانطور که امیر خان متقی، رئیس هیئت ارشاد و دعوت طالبان میگوید: «نظام آینده از آن کسی است که در حال حاضر بر افغانستان حکومت میکند».
علاوه بر این، طالبان به یک طرح صلح داخلی، به رسمیت شناخته شدن بین المللی و حمایت اقتصادی نیاز دارد. این در حالی است که برخی دولتهای غربی از جمله آلمان اعلام کرده اند که در صورت تشکیل یک دولت اسلامی توسط طالبان، کمکهای خود به افغانستان را متوقف میکنند.
افغانستان که یک کشور غنی از معادن است میتواند با یک اداره درست و قطع مسیر فساد در حکومت، شرایط مردم خود را بهبود بخشد. همزمان، این کشور به تعامل اقتصادی با خارج هم نیاز دارد، از این رو، چین که برای طرح یک کمربند و یک راه خود به افغانستان احتیاج دارد، گزینه خوبی برای حکومت بعدی در این کشور است. در واقع به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط چین میتواند حمایت خوبی برای این جنبش باشد که این امر در صورت پیوستن روسیه به لیست دولتهایی که طالبان را به رسمیت میشناسند، دو چندان میشود.
مترجم: مریم نصرالهی