ابوالقاسم دلفی، مدیرکل پیشین اروپای وزارت امور خارجه
در شرایطی که این اجلاس دو روزه با دستورکار اصلی بررسی مناسبات بروکسل – مسکو با زمینهسازیها و مقدمات فراوانی تدارک شده تا نگرانیهای امنیتی و دلمشغولیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اروپا نسبت به روسیه را بررسی و در مقام کاهش تنشها در اروپا برآید، اظهارات برخی مقامات و رهبران کشورهای اصلی و تاثیرگذار عضو اتحادیه اروپا برای زمینهسازی ایجاد نوعی تعامل با روسیه، فارغ از مناسبات مسکو – واشنگتن، ملاحظات قابل توجهی در اروپا ایجاد کرده است.
پنجشنبه گذشته، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان که در شرف اتمام دوران صدارت عظمایی خود پس از نزدیک به دو دهه حکمرانی در آلمان است، در جمع نمایندگان مجلس این کشور خاطرنشان کرد که اتحادیه اروپایی باید به نوعی ارتباط مستقیم با روسیه و «ولادیمیر پوتین» رییسجمهور آن کشور به منظور ایجاد مکانیزم پاسخگویی مشترک به “تحریکات”و “حملات سایبری” مسکو دست یابد. به گفته مرکل، تنها کافی نیست که رییسجمهور آمریکا با رییسجمهور روسیه گفتوگو کند، هرچند اروپا و آلمان از این گفتوگوها استقبال میکنند، لیکن اتحادیه اروپایی باید “نوع دیگر” و “متفاوتی” برای کانال گفتوگوهای خود با مسکو را تدارک کند.
سران اتحادیه اروپایی که موضوع روابط با روسیه را در دستورکار اصلی اجلاس جاری خود در بروکسل دارند، در تلاش هستند که گفتوگوها با روسیه در مسیری مشخص و مستقیماً با شخص پوتین برقرار باشد. در این اجلاس که یک هفته پس از دیدار بایدن – پوتین در ژنو برگزار شد، مرکل به همراه «امانوئل ماکرون» رییسجمهور فرانسه معتقدند که فراهمسازی مقدمات گفتوگو با پوتین لازم و ضروری است تا از این رهگذر موضوعات اساسی در چارچوب منافع اتحادیه اروپایی بتواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ ضمن آنکه مرکل در خصوص موضوعات اصلی مورد بحث با روسیه بر این اعتقاد است که علاوه بر مسائل مربوط به حوزه “صلح و امنیت اروپا”، اوضاع متشنج در لیبی، شرایط حاکم در سوریه و تحولات مربوط به حمایت و حفاظت از محیط زیست باید در اولویت بحثهای دوجانبه قرار گیرد.
صدراعظم آلمان در اظهارات خود که در “بوند ستاگ” ابراز میشد به موضوع همسایگی اروپا با اوکراین و بلاروس به عنوان تحولاتی که روسیه باید نسبت به رفتار خود در این حوزهها پاسخگو باشد، اشاره کرد. از زمان الحاق جزیره کریمه به روسیه و آغاز درگیریها و جنگ در اوکراین از سال ۲۰۱۴، روابط اتحادیه اروپایی با مسکو به شدت رو به وخامت نهاده و اتحادیه اروپایی در قبال عملکرد روسیه، تحریمهای سختی را علیه این کشور به اجرا درآورده که روسها نیز دست به اقدام متقابل زده و شرکتها و شخصیتهای اروپایی را در لیست تحریمی خود قرار دادهاند. از آن زمان تاکنون هیچ گونه دیدار و تماسی رسمی بین دو طرف صورت نگرفته است.
اتحادیه اروپایی و به خصوص «جوسپ بورل» نماینده عالی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا بر این اعتقاد هستند که پوتین، رییسجمهور روسیه از گفتوگوی مستقیم با اتحادیه اروپایی اجتناب میکند و ترجیح میدهد به هدف ایجاد افتراق در مجموعه اروپا، طرفهای مورد نظر خود از جمع کشورهای اروپایی را به صورت دوجانبه انتخاب و با آنها گفتوگو کند؛ بنابراین چارچوب طرح و راهبرد تهیه شده توسط وی پس از سفر “حقارتآمیزش” به مسکو مبتنی بر ضرورت پاسخگویی “سخت” و هماهنگ اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو به فعالیتهای “ناپسند” روسیه بوده و از اعضا خواسته شده است نظرات خود را در مورد روشهایی برای اتخاذ تحریمهای “اضافی”، “مناسب” و “موثر” در قبال رفتارهای “بیثباتکننده” مسکو ارائه دهند.
از طرف دیگر، مکرون، رییسجمهور فرانسه در بدو ورود به بروکسل در آستانه برگزاری اجلاس سران اتحادیه اروپایی، خاطرنشان ساخت که بحث و گفتوگو با روسیه برای ثبات اروپا لازم است اما این گفتوگوی “جاهطلبانه” و “مطالبهگرانه” باید به گونه ای باشد که باعث واگذاری و عبور از ارزشهای اروپا نباشد.
لازم به یادآوری است که “ارزشهای” اروپایی که رییسجمهور فرانسه از آنها به عنوان خط قرمز روابط اروپا در مقابل روسیه یاد میکند، از جمله چالشهایی است که نه تنها برای روسها غیر قابل قبول، بلکه در اروپا نیز مورد منازعه تفکرات مختلف در کشورهای عضو اتحادیه است. در درجه اول، نگاه اروپا به روسیه از منظر کشوری که ناقض حقوقبشر در موضوعاتی همچون ناراضیان روسی و در راس آنها «ناوالنی» است، نگاه میکند. در حالی که مقامات مسکو این راهبرد اروپا و غرب را به نوعی دخالت در امور داخلی روسیه و تلاش برای تاثیرگذاری در روند زمامداری این کشور تلقی میکنند.
از طرف دیگر، کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، به خصوص کشورهای اروپای شرقی سابق از دیدگاه مسائل امنیتی همواره روسیه را خطری جدی برای امنیت و آینده سیاسی خود تلقی میکنند و از این منظر با دیدگاه “مداراگرانهتر” برخی سران کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و آلمان در موضوع ایجاد کانال گفتوگو با روسیه همراهی چندانی ندارند.
از طرفی، فقدان سیاست خارجی و امنیتی مشترک و مورد اجماع در بین اعضای اتحادیه اروپایی در قبال روسیه و اصولاً بسیاری از تحولات بینالمللی، عاملی است که پوتین و روسیه با اشراف به آن، درصدد بهرهبرداری و تاثیرگذاری بر روندهای تصمیمگیری در مجموعه اروپا است. ضمن آنکه وابستگی بیچون و چرای اروپا به انرژی نفت و گاز روسیه و بهخصوص در پی ایجاد خط لوله گازی “نورد استریم۲” بین آلمان و روسیه که سیاست های ادعایی اتحادیه اروپایی برای تنوعبخشی به منابع متعدد انرژی و کاهش وابستگی به روسیه را دچار مشکل اساسی کرده است، نوع تعامل جمعی با روسیه در اروپا به مشکل برخورده است.
البته در این بین فضای جدید تخاصم و تنشها بین آمریکا با چین و روسیه و تلاشهایی که واشنگتن برای مقابله با سرعت پیشرفت اقتصادی و نظامی چین در آستانه تبدیل شدن به یک وزنه سیاسی تراز اول برای پکن، به عمل میآورد، نوعی کنار زدن و فراموشی اروپا در مسیر راهبرد آمریکا در قبال روسیه و چین تلقی شده و این دو کشور با آسودگی خاطر بیشتری نسبت به فقدان اجماع و توانایی لازم در اروپا و به طور کلی در جبهه غرب برای محاسبه به عنوان یک “همآورد” و رقیب قابل توجه در کنار یکدیگر، به مقابله با آمریکا مشغول هستند.
در هر حال، اجلاس سران اتحادیه اروپایی در بروکسل همانند تمامی اجلاسهای گذشته این مجموعه ماهیتاً و به دلیل افتراق منافع ملی، در وضعیتی قرار ندارد که بتواند به منازعات اروپا و روسیه و در ادامه آن با چین، شکل راهبردی مشخصی برای کسب منافع اروپا بدهد؛ ضمن آنکه وجود تضاد منافع و دلمشغولیهای مختلفی که در کشورهای اروپای شرقی سابق عضو فعلی اتحادیه اروپایی در قبال مسکو و نتیجتا تمایل و گرایش بیشتر آنها به سمت واشنگتن نسبت به سایر اعضای اتحادیه اروپایی همچون آلمان و فرانسه مشاهد میشود، معضلی است که اتحادیه اروپایی به تنهایی قادر به فائق آمدن بر آنها از رهگذر برگزاری اجلاسهای سران نیست.
محتوای عالی! به کار خود ادامه دهید!