به قلم: «توحید ورستان» پژوهشگر اقتصاد بینالملل
به گزارش ایراف؛ در روزهای اخیر یکی از مباحث مهم در عرصه اقتصاد بینالمللی کشور، حرکت اولین قطار تجاری افغانستان به مقصد ترکیه از مسیر روزنک ایران بود. این قطار با استفاده از مسیر ریلی هرات – خواف در حال صادرات محصولات تولیدی افغانستان به بازارهای ترکیه و اروپا بود. اما ظاهراً این قطار به دلایلی نامعلوم در ایستگاه روزنک متوقف و اعلام شد که ایران برای ادامه حرکت به این قطار لوکوموتیو نداده است.
البته این خبر بلافاصله از سوی راه آهن جمهوری اسلامی ایران تکذیب شد. اما ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد، برخلاف ادعای راه آهن ایران مبنی بر عدم ورود قطار تجاری افغانستان به مقصد ترکیه، این قطار در ایستگاه شمتیغ ایران متوقف شده است. باید توجه داشت که اینگونه اقدامات و بیبرنامگی در مبادلات بینالمللی میتواند پیامدهای منفی برای اعتبار کشور محسوب شده و کشورها را به یافتن کریدورها و مسیرهای جایگزین ترغیب میکند. از همین روی، اکنون لازم است اهمیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی این قطار و رونق گرفتن ترانزیت ریلی ایران و افغانستان تشریح شود.
مزایای رونق گرفتن راه آهن خواف-هرات
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و افغانستان، دو کشور به دنبال تقویت نقش خود در کریدورهای و مسیرهای ترانزیتی هستند. این کریدورها علاوه بر اهمیت اقتصادی، نقش تعیین کننده در دنیای آینده و نظم نوین چند قطبی خواهند داشت. از همین روی، همه کشورها به دنبال افزایش سهم خود در این تحولات هستند. ایران و افغانستان نیز در موضوع کریدورها میتوانند هم رقیب و هم شریک یکدیگر باشند و در این میان، راه آهن خواف-هرات نقش تعیین کننده در راستای همکاری و مشارکت دارد.
این خط راه آهن جدید، حمل و نقل مسافر، صادرات و واردات کالا بین دو کشور و در نتیجه موقعیت استراتژیک ایران در صادرات منطقهای را بهبود میبخشد. البته برای افغانستان نیز اهمیت استراتژیک دارد زیرا این کشور را به اروپا متصل میکند. براساس برآوردها، این اتصال جدید سالانه یک میلیون مسافر بین دو کشور و بیش از شش میلیون تن کالا در سال جابجا را خواهد کرد.
در ۹ می ۲۰۲۳، نخستین بار آزمایشی از ایران به افغانستان از طریق خط آهن خواف – هرات ارسال شد. این محموله شامل ۱۷ واگن بود که ۶۵۵ تن تجهیزات راه آهن را انتقال داد که در ساخت بعدی خط ریلی استفاده شد. خط آهن خواف – هرات ۲۲۵ کیلومتر طول دارد که ۱۴۰ کیلومتر آن در افغانستان و ۸۵ کیلومتر باقی مانده در ایران است. ساخت خط آهن خواف – هرات که خواف در شرق ایران را به هرات در غرب افغانستان متصل میکند، در سال ۲۰۰۷ آغاز و ارزش این پروژه ۷۵ میلیون دلار گزارش شده است.
پروژه راه آهن خواف – هرات به کاهش هزینههای حمل و نقل، ترافیک مرزی و تشویق حمل و نقل مسافر و کالا در سراسر منطقه کمک و روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و افغانستان را بیش از پیش تقویت خواهد کرد. در واقع، ایران با توسعه شبکهای از مسیرها، به دنبال راههایی برای رهایی از انزوا و صادرات به بازارهای جهانی بوده است. ایران با همسو شدن با قدرتهایی مانند چین و روسیه نشان داده که با وجود محدودیتهای مرتبط با تحریمهای غرب، گزینههای جایگزین وجود دارد.
البته افغانستان کنونی نیز از سال ۲۰۲۱ تحت تحریمهای غرب است. از همین روی، طالبان نیز به دنبال منابع درآمد متنوع مانند معادن و ترانزیت هستند. اتصال این کشور به بخش شرقی کریدور شمال-جنوب از طریق راه آهن خواف-هرات میتواند اتصال کابل به بازارهای بزرگی مانند روسیه، آسیای مرکزی، خلیج فارس و جنوب آسیا را فراهم کند که در بهبود معیشت مردم افغانستان بازتاب مییابد.
در واقع، هدف ایران با اتصال راه آهن خواف-هرات به شبکههای ریلی گستردهتر، بهرهگیری از مسیرهای تجاری زمینی منطقه است و همکاری افغانستان و ایران در کریدورهای حمل و نقل خود میتواند اجرای تحریمها برای هر دو کشور را دشوارتر کند. در واقع این راه آهن نتیجه برد-برد برای دو کشور خواهد داشت.
البته تاثیر و مزایای این قطار محدود به دو کشور نخواهد بود. به ویژه، تاجیکستان و قرقیزستان میتوانند منتظر دستاوردهای بیشتر از خط راه آهن از طریق افغانستان و ایران باشند، زیرا آنها از طریق ارتباط با افغانستان به مسیرهای تجارت دریایی و همچنین اروپا دسترسی خواهند داشت. پیش از این، روابط ضعیف دوجانبه میان کشورهای آسیای مرکزی، یکپارچگی پایین منطقهای و ترانزیت مرزی ناکارآمد مانع تجارت درون منطقهای و بین منطقهای شده است. در واقع، راه آهن وابستگی آنها به ترکمنستان و ازبکستان و همچنین روسیه را کاهش خواهد داد.
کمرنگ شدن پروژه راه لاجورد
در سالهای اخیر، ترکیه رویکرد بلندپروازنهای در زمینه کریدورها داشته و همواره به دنبال نقش محوری برای خود بوده است. در واقع، آنکارا درپی تبدیل شدن به هاب گاز و ترانزیتی منطقه است. برای نمونه، پس از ایجاد کریدور هند-خاورمیانه-اروپا در اجلاس گروه ۲۰، رجب طیب اردوغان و سپس وزیر امور خارجه کشور، این کریدور و هر مسیر ترانزیتی بدون حضور ترکیه را رد کردند. در این راستا، اردوغان در سفر اخیر خود به عراق تمرکز ویژه به پروژه «راه توسعه» عراق داشته که بندر فاو این کشور در جنوب را به ترکیه وصل میکند.
دو نمونه فوق نشان دهنده اهمیت کریدورها برای راهبرد آنکارا را آشکار میکند. یکی از پروژههای ترکیه در این رویکرد، موافقتنامه تاسیس راه لاجورد (کریدور لاپیس – لازولی) بوده که افغانستان را از طریق ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان به دریای سیاه و در نهایت از مسیر ترکیه به دریای مدیترانه و اروپا متصل میکند. براساس این پروژه، شهر تورغندی در هرات افغانستان با خطوط راهآهن و بزرگراهها به عشقآباد پایتخت ترکمنستان و سپس بندر ترکمنباشی متصل خواهد شد. این کریدور بعد از آن تا باکو، تفلیس و آنکارا و سپس استانبول ترکیه ادامه مییابد.
البته به دلایل مختلف مانند نبود زیرساختهای لازم، راه لاجورد از همان ابتدا با تردید مواجه شد که با گذشت چند سال از اعلام آن، احتمال راه اندازی آن کاهش یافته است. در مقابل، به نظر میرسد ترکیه به دنبال استفاده از قلمرو ایران برای اتصال با افغانستان است که گزینه بسیار بهتری نسبت به راه لاجورد است که از چند کشور با قوانین گمرکی مختلف عبور میکند. در واقع، راه اندازی قطار افغانستان-ایران-ترکیه به نوعی خط قرمزی بر روی راه لاجورد و ورود ایران به معادله ترانزیتی ترکیه است. بطور مشابه، ترکیه و ایران اینبار با همکاری پاکستان از سه سال پیش قطار استانبول-تهران-اسلام آبادی (ITI) را بصورت آزمایشی راه اندازی کردند.
بنابراین، تداوم عملکرد موفق در مسیر افغانستان-ایران-ترکیه میتواند آنکارا را ترغیب به گسترش این مسیر به چین و یا پاکستان و هند بگیرد که این امر میتواند علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی، اهمیت راهبردی ایران در کریدورهای اقتصادی را افزایش میدهد و همچنین، راه لاجورد ترکیه را کم رنگ کند.
اهمیت قطار افغانستان-ایران-ترکیه
همانطور که ملاحظه میشود که راه اندازی قطار افغانستان-ایران-ترکیه منافع و مزایای ژئواکونومیکی فراوانی برای هر سه کشور دارد و در صورت توسعه زیرساختها میتواند از دریای مدیترانه تا چین یا هند گسترش یابد. در واقع، همین قطار اخیر از افغانستان به ایران از راه آهن خواف-هرات نخستین گام در راستای اهداف راهبردی تهران و کابل است.
در این شرایط، هرگونه بینظمی و بیبرنامگی مانند رویدادهای اخیر در توقف قطار افغانستان، میتواند پیامدهای منفی متوجه کشور داشته باشد و به دلیل ماهیت آن، به سرعت در رسانههای منطقه بازتاب مییابد. از همین روی، لازم است که مقامات کشور با در نظر گرفتن اهمیت بین المللی تصمیمات خود در مواردی مانند قطار افغانستان، منافع ملی کشور را در نظر داشته باشند.