آرزو آشتیجو، دانشجوی دکترا ادبیات روسی
پس از وقایع ۱۹۰۵ و انقلابهای نافرجام به سازمان سوسیال دموکرات انقلابی پیوست. در ۱۹۰۷ به سرویراستاری سازمان اتحاد سوسیال دموکراسی دانش آموزان مقطع متوسطه منصوب شد. در ۱۹۰۸ بازداشت شد و شش ماه را در زندان به سر برد. پس از آن بلافاصله به فرانسه مهاجرت کرد. آنجا به مرور از فعالیت سیاسی دور و به فعالیت ادبی نزدیک شد. او به حلقه هنرمندان مدرنیست پیوست و شروع به نگارش شعر کرد. در فاصله ۱۹۱۴-۱۹۱۷ خبرنگار روزنامههای روسی در جبهه غرب بود.
تابستان ۱۹۱۷ به روسیه برگشت ولی از پیروزی بلشویکها ناخرسند شد. در همان سال اشعاری ضدبلشویکی هم نوشت و در روزنامه در کیف منتشر کرد.
به دلایل امنیتی در ۱۹۲۰ بازداشت شد ولی با دخالت بوخارین* آزاد شد و اجازه خروج از کشور را یافت. چندسال در برلین بود و رمان طنز جالبی به نام تجربیات نامعمول خولیو خورنیتو و شاگردانش نوشت که تصویری پازل گونه از زندگی اروپا و روسیه در دوران جنگ جهانی اول و انقلاب بود.
ارنبورگ مبلغ هنر آوانگارد بود. از آنجایی که شرایط چاپ آثار در آلمان برای مهاجران سخت میشد پس ایلیا ارنبورگ به فرانسه برگشت. او به جبهه ی چپ در پاریس نزدیک بود و از ۱۹۳۲ دیگر فعالانه با جراید شوروی همکاری میکرد. به دستور بوخارین خبرنگار دائمی روزنامه ایزوستیای شوروی شد و تا اواخر دهه ۱۹۳۰ در آن مینوشت.
شوروی از اسم و استعداد ارنبورگ به میزان زیادی در راستای تبلیغات برای اتحاد شوروی در خارج از مرزها بهره برد. از اوایل دهه ۱۹۳۰ بیشتر آثار هنری و متون روزنامهنگارانهی او در راستای حمایت از شوروی بود.
پس از به قدرت رسیدن هیتلر، ایلیا ارنبورگ به بزرگترین استادکار تبلیغات ضدنازی تبدیل شد. در سالهای ۱۹۳۶-۱۹۳۹ در جنگ میهنی اسپانیا خبرنگار جنگی بود. و زمانی که آلمان فرانسه را اشغال کرد، ارنبورگ در سفارت شوروی پناه گرفت.
در ۱۹۴۲ به عضویت کمیته یهودی ضدفاشیسم درآمد و به جمع آوری مطالب و اسناد درباره هولوکاست پرداخت. او با همکاری واسیلی گروسمان «کتاب سیاه»* را گردآوردند.
او نخستین کسی بود که عبارت «روز پیروزی» را به کار برد. همچنین شعار معروف «آلمانی را بکش» متعلق به ارنبورگ و کنستانتین سیمونف بود، که نخستین بار در شعر سیمونف «بکشش» پدیدار شد. حتی در ادامه در روزنامه های روسی برای تایید این شعار جمله ای صورت تکرار به خود گرفت: «امروز یه آلمانی کشتی؟» و در ادامه شمردن تعداد آلمانیهایی که یک نفر در یک هفته یا روز کشته بود به موضوع باب روز تبدیل شد.
هیتلر ایلیا ارنبورگ را تحت تعقیب قرار داد و برایش حکم اعدام صادر کرد و در ژانویه ۱۹۴۵ او را شرورترین دشمن آلمان نامید. مبلغان نازیسم به ایلیا ارنبورگ لقب یهودی خانگی استالین را داده بودند.
هنرپیشه سینمای آلمان فریتس راسپ در مصاحبهای گفته بود وقتی سربازان شوروی را دیده است کتابهای ارنبورگ را که توی حیاط خانه اش دفن کرده بوده بیرون آورده و به آنها نشان داده، وقتی سربازها با کمک مترجم فهمیدهاند آن کتابها تالیفات ایلیا ارنبورگ و با امضای خود او هستند برای هنرپیشه آلمانی موادغذایی آورده بودند و روی سر در خانهاش نوشته بودند: اینجا دوست ایلیا ارنبورگ زندگی میکند، این خانه تحت حفاظت ارتش شوروی است.
همچنین نام یکی از رمانهای ارنبورگ «رونق»* ۱۹۵۴ به عنوان اصلی یکی از دورههای مهم تاریخ شوروی تحت رهبری خروشچوف تبدیل شد. کنستانتین سیمونف جملهای مشهور دارد: تمام روزنامهها پس از خوانده شدن طعمه آتش میشوند به جز مقالههای ارنبورگ.
————————————————————
* نیکالای بوخارین دبیر کل کمیته اجرایی انترناسیونال سوم بود. او نخست علیه تروتسکی با استالین متحد شد ولی بعد با استالین زاویه گرفت و به مخالفت با او پرداخت. بدین ترتیب در پاکسازی بزرگ ۱۹۳۸ به دستور استالین اعدام شد.
* کتاب سیاه اثر ایلیا ارنبورگ و واسیلی گروسمان مجموعه ای از اسناد و شواهد شاهدان جنایات علیه یهودیان است که در سرزمینهای شوروی و لهستان تحت اشغال نازیها در سالهای هولوکاست رخ داده بود.این کتاب در زمان زندگی نویسندگانش اجازه انتشار نیافت.
* به طور تاریخی «دوران رونق» به دوران تحت رهبری نیکیتا خروشچف گفته میشود. خروشچف رهبر شوروی پس از استالین بود. در دوران او فضای سیاسی و اجتماعی به میزان زیادی باز و آزاد شد و خفقان دوره استالینی از جمله در زمینه انتشار کتابهایی که مدتها اجازه نشر نمییافت از بین رفت. این عنوان از نام یکی از رمانهای ارنبورگ برداشته شده است.