این دو قبیله قدرتمند، درانی و غلجایی، از دیرباز با یکدیگر رقابت داشتهاند و تلاش آنها برای بهدست گرفتن قدرت، بخشی از تاریخ سیاسی افغانستان به شمار میرود. در تلاش برای پیدا کردن حامی قدرتمند، غلجاییها به پاکستان نزدیک شدند که همسویی بیشتری با آنها دارد (عمران خان، نخست وزیر فعلی پاکستان، نیز غلجایی است)، و سیاستمدران درانی به قطر نزدیک شدند که با توجه به ثروتی که این کشور در اختیار دارد، این روزها در حلقه معاملات سیاسی، نقشآفرینی بسیاری در معادلات منطقه داشته است.
▪️آنچه در کشمکش غنی و کرزای تا دیروز دو قبیله را به خود مشغول داشته بود، امروز بین فردی که خود را خلیفه میخواند ( سراجالدین حقانی)- غلجانی و هبتالله- دُرانی جریان دارد. در صورتی که هبتالله زنده باشد و در نهایت در مقابل دوربینهای خبری حاضر شود، این رقابت شانهبهشانه با شدت بیشتری ادامه مییابد. و اگر ثابت شود که او زنده نیست، ملابرادر (از قندهار) امیر خواهد شد.
▪️ کابل، یا همان پایتخت، در دست حقانیها است. کادر سیاسی گروه حقانی، متشکل از تروریستهایی است که از زندان رها شدهاند و از پشتیبانی پاکستان نیز برخوردارند. اکثر عملیاتهای تروریستی به دست این گروه انجام گرفته است و فرمان جنگ علیه آمریکا را نیز همین گروه طالب حقانی داده بود. در تشکیلات کنونی، سراجالدین حقاتی، از تروریست های شناخته شده، معاونت هبتالله را بر عهده دارد و سهلانگارانه است که بگوییم، ایالات متحده آمریکا از سابقه شرارت و تروریستی این افراد مطلع نیست، یا نمیداند آنها در کابل هستند.
▪️ بنابراین، میتوان چنین گفت که رهبری گروه طالبان نیز بهشدت دستخوش کشمکشهای قومی و قبیلهای بین درانیها و غلجاییها است و همین تنش، میتواند گروه طالبان را با چالشها و اختلافهای روزافزون روبهرو کند؛ به ویژه آنکه هنوز سند و مدرک متقنی از زنده یا مرده بودن ملا هبتالله نیز در دست نیست.
▪️با توجه به این وضعیت، فارغ از ناآرامیها و پسلرزههای شدید خروج شتابزده نیروهای آمریکایی از افغانستان و تهدیدهای امنیتی که متوجه ساکنان افغانستان و بهخصوص مردم پنجشیر است، به نظر میرسد که تروریستهای بزرگ کم کم خود را برای تکیه زدن بر قدرت مطلق در افغانستان آماده میکنند. سراجالدین حقانی سعی دارد آرام آرام بر مسند «خلافت»، تکیه زند و قدرت را به صورت کامل از خاندان درانی به غلجایی منتقل کند. از همین روست که از مدتی پیش به این سو، هواداران سراجالدین حقانی از وی با عنوان «خلیفه» یاد میکنند تا مسیر او برای رسیدن به رهبری طالبان هموار شود.
▪️گاهشمار وقایع دوهفته گذشته در افغانستان و فرار نابهنگام اشرف غنی احمد زی، به ما میگوید که او قدرت را به قوم خود، یعنی پکتیاییهای غلجایی، انتقال داد و دلیل استعفا ندادن وی نیز همین بود. او با تبانی با سران قوم خود، حرکتی تاریخی انجام داد و با خیانت به مردم و فریب دولت، زمینه را برای انتقال قدرت به قوم خود فراهم کرد. اما آنانی که در ارگ ریاست جمهوری باقی مانده بودند ( اعضای گارد ریاست جمهوری)، میگویند از وحشت فقط آنقدر وقت یافتند که لباسهای خود را تغییر دهند، سلاحها را بر زمین بگذارند و بگریزند.!!
✔️این گزارش نشان میدهد که چگونه تاریخ معاصر افغانستان سرشار از خیانت، دروغ و بداخلاقیهایی است که مانع از توسعه این کشور خواهد شد. اشرف غنی شاید برای قبیله خود کاری کرد اما قبیله او، بخش بسیار کوچکی از افغانستانی است که ما می شناسیم و آینده مانند کتاب نانوشته ای است که در آن اتفاقات عجیب و غریبی خواهد داد.