محمود شوری، کارشناس حوزه اوراسیا معتقد است که صرف عضویت در سازمان همکاری شانگهای، دستاوردی برای دولت محسوب نمیشود، بلکه آنچه میتواند به عنوان دستاورد مورد استثنا قرار گیرد، بهرهبرداریهایی است که ایران میتواند از عضویت در سازمان انجام دهد. شوری معتقد است که به دلیل تضاد برخی از اسناد عضویت در این سازمان با اصول و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ممکن است فرآیند عضویت کامل ایران در این سازمان طولانی شود. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با محمود شوری، کارشناس حوزه اوراسیا و معاون موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) مطالعه میکنید.
با توجه به شعارهای دولت سیزدهم مبنی بر توسعه روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه و نگاه به آسیا، فکر میکنید عضویت در سازمان همکاری شانگهای تا چه اندازه به تحقق این شعار کمک کند؟
ما الان در شرایطی در منطقه هستیم که کشورهای منطقه هر یک به دلیل خاص خودش نیاز به همکاری منطقهای دارد. با توجه به اینکه روسیه بعد از جنگ اوکراین با تحریمهای شدیدی مواجه شده است و کشورهای منطقه آسیای مرکزی هم بسیار از این مساله متاثر شدهاند و سایر اعضای سازمان همکاری شانگهای از جمله چین و هند هم به همین ترتیب تحتتاثیر تبعات این درگیری و تحریمهای روسیه قرار گرفتهاند، به همین دلیل با توجه به اینکه سازمان همکاری شانگهای ظرفیت و امکانی برای گفتوگو و همکاری این کشورها ایجاد میکند، هرکدام از این اعضا دلیل و انگیزه بیشتری برای گسترش همکاریهای درونسازمانی دارند. از طرفی دیگر خود مجموعه سازمان همکاری شانگهای مجموعهای است که از گذشته و فارغ از شرایط جاری، فرصتهایی را برای کشورهای عضو ایجاد کرده بود. هر چند خیلیها معتقدند که فرصتهایی که سازمان همکاری شانگهای ایجاد کرده است، چندان متناسب با ظرفیت کشورهای عضو نیست و طبیعتا انتظار خیلی بیشتری میرفت که سازمان همکاری شانگهای نقشآفرینی بیشتری در گسترش همکاری اقتصادی کشورها داشته باشد، ولی با این حال همین میزان از ظرفیت هم که وجود دارد، فکر میکنم برای کشورهای عضو سازمان در این شرایط منطقهای و بینالمللی غنیمت است و فرصتی را ایجاد میکند که همکاریها را گسترش دهند. سازمان همکاری شانگهای به ویژه در سالهای اخیر تلاش کرده است که به ویژه همکاریهای اقتصادی، صنعتی و تجارت را بین کشورهای عضو تسهیل کند. در مقدمات اجلاس اخیر هم که در سمرقند ازبکستان برگزار میشود، مقامهای ازبک تلاش کردهاند که با نشستهای مختلفی که بین مقامهای اقتصادی کشورهای عضو برقرار کردهاند، امکان همکاری اقتصادی بین این کشورها را در این شرایط سخت برای همه اعضا بیشتر بکنند و گسترش بدهند.
موضوعهای مرتبط با تجارت، تعرفه و همکاریهای اقتصادی تا چه اندازه در اساسنامه سازمان و اسناد مبادلهشده بین اعضا پیشبینی شدهاند؟
مجموعهای از توافقهای گسترده در چارچوب اسناد سازمان همکاری شانگهای وجود دارد. اما آنچه مهم است این است که چقدر این اسناد و توافقها عملیاتی شدهاند و به نتیجه مطلوب رسیدهاند که متاسفانه به لحاظ آماری اگرچه شاهد رشد تجارت بین اعضای سازمان همکاری شانگهای هستیم، ولی به هر حال با معیارهای مطلوب و هدفگذاریهایی که در اسناد شده است، فاصله بسیار زیادی وجود دارد. در سالهای اخیر تجارت بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای روند رو به گسترشی داشت. کل گردش مالی بین اعضای سازمان به علاوه ایران سال ۲۰۲۱ به ۷۷۶ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل آن رشد ۲۵ درصد و نسبت به سال ۲۰۱۷ رشد ۳۱.۵ درصدی نشان میدهد، اما این ارقام بسیار پایینتر از ظرفیتهای اقتصادی کشورهای عضو است و تقریبا یکدهم از کل تجارت خارجی اعضا را تشکیل میدهد. همانگونه که عرض کردم در پی تحولات اخیر در اوکراین، این تمایل و انگیزه در بین کشورهای عضو افزایش پیدا کرده است و خودشان را نسبت به تحریمهای اعمالشده علیه روسیه آسیبپذیر میبینند.
یکی از اهداف تشکیل سازمان همکاری شانگهای همکاریهای امنیتی بود. مشکلات متعددی در حوزه این سازمان چه از گذشته و چه اخیرا پیش آمده است، مشکلاتی مانند درگیریهای مرزی میان چین و هندوستان، یا مشکلات سنتی میان هند و پاکستان و حتی تهاجم اخیر روسیه به عنوان یکی از اعضا به اوکراین. تا چه اندازه بعد امنیتی سازمان همکاری شانگهای به اعضایش کمک کرده است؟
متاسفانه یکی از انتقادهایی که به سازمان همکاری شانگهای وارد است و یکی از نقاط اصلی ضعف سازمان محسوب میشد، این بود که میزان اثرگذاری و نقشآفرینی سازمان در حلوفصل اختلافهای منطقهای یا مدیریت بحرانهایی که کشورهای عضو سازمان در آن درگیر هستند، کم بود. اگرچه اساسا مهمترین هدف از شکلگیری سازمان، مدیریت این اختلافها بود، عملا بعد از یک دورهای که در چارچوب آن چینیها توانستند اختلافهای مرزی خود را با کشورهای آسیای مرکزی حلوفصل کنند، در دوره جدید سازمان که کشورهای جدیدی از جمله پاکستان و هندوستان به آن اضافه شدهاند، همینطور در پی تحولاتی که در اوکراین رخ داد، چه سال ۲۰۱۴ و چه تحولات اخیر و چه تحولات ۲۰۰۸ گرجستان، متاسفانه سازمان خیلی موفق عمل نکرده است و چندان ما شاهد بازیگری سازمان در این بحرانها نبودیم. شاید مهمتر از همه این مسائل، بحث افغانستان است که با اکثر کشورهای عضو کامل یا ناظر سازمان همکاری شانگهای دارای مرز هست و تبعات ناامنی در افغانستان میتواند کل کشورهای عضو را دچار مشکل کند، ولی با این حال با وجود برگزاری اجلاسهایی با موضوع افغانستان، عملا سازمان نتوانسته نقش موثری در مدیریت این بحران بازی بکند.
از سال گذشته که سید ابراهیم رییسی، رییسجمهور اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای به دوشنبه سفر کردند، رسانههای دولتی و حامی دولت آغاز فرآیند پیوستن ایران به سازمان را دستاورد دولت سیزدهم توصیف کردند. فکر میکنید این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟
واقعیت این است که بحث پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در مقطع تغییر دولت اتفاق افتاد و معنای آن این است که بسیاری از مقدمات این موضوع در گذشته انجام شده است اما بحث دیگری وجود دارد که صرف عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فینفسه نه دستاوردی تلقی میشود و نه مساله منفی است. توفیق یا عدم توفیق ما به این برمیگردد که در سالهای آینده تا چه اندازه بتوانیم از نتایج این عضویت و امکانات و ظرفیتهایی که در سازمان وجود دارد استفاده کنیم. اینکه ما در فقدان دستاوردهای قابل توجه بخواهیم دستاوردسازی و عضویت در سازمان را به عنوان یک دستاورد تلقی کنیم، ممکن است از لحاظ فضاسازی رسانهای بتواند اثربخش باشد، اما در واقعیت سیاست خارجی ایران خیلی نمیتوان روی آن تکیه کرد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم، این است که درخواست عضویت ایران در سازمان سالها بود که مطرح شده بود و هر بار به بهانهای این عضویت به تعویق میافتاد. در چند سال اخیر نقشآفرینی تاجیکستان در جلوگیری از عضویت ایران در سازمان اهمیت داشت که با حلوفصل برخی از اختلافها میان ایران و تاجیکستان که در دولت قبل شروع شد و در نهایت منجر شد در اجلاس قبل تاجیکستان با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مخالفت نکند. به همین دلیل میتوان گفت که مقدمات پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از قبل شروع شدهبود و دستکم دو سه سالی بود که مقدمات حل اختلافات با تاجیکستان اتفاق افتادهبود و بعد از این اتفاقات بود که ما امروز شاهد هستیم که ایران بعد از سالها در فرآیند عضویت کامل سازمان قرار گرفته است.
در گذشته رسانههای غربی سازمان همکاری شانگهای را به عنوان ناتوی شرقی توصیف میکردند و در سالهای اخیر هم از آن با عنوان ابزار چین برای گسترش نفوذ خود در منطقه آسیای مرکزی و دیگر مناطق پیرامونی یاد میکنند. فکر میکنید این تفسیر از کارکرد سازمان همکاری شانگهای تا چه اندازه به واقعیت نزدیک باشد؟
تعبیر ناتوی شرقی را هیچوقت هیچ یک از اعضای سازمان همکاری شانگهای نپذیرفتند و دایما هم تاکید کردهاند که قرار نیست سازمان همکاری شانگهای به ناتوی شرق تبدیل شود. شاید سیاستگذاران و رسانههای غربی علاقهمند بودند که این سازمان را با این تعبیر برجسته کنند، ولی واقعیت این است که بسیاری از اعضای سازمان شانگهای، حتی خود روسیه و چین هم خودداری میکردند از اینکه سازمان همکاری شانگهای را به نوعی بلوکبندی جدیدی در مقابل ناتو تعریف کنند و این را به نفع خودشان نمیدانستند که از این طریق قطببندی شبیه جنگ سرد ایجاد کنند. من فکر نمیکنم که چین هم خیلی روی سازمان همکاری شانگهای به عنوان ابزار نفوذ خود در منطقه سرمایهگذاری کرده باشد. اگرچه به هر حال سازمان ظرفیت و امکانی است که به چینیها اجازه داد بسیاری از مشکلاتی که در آسیای مرکزی داشتند، حلوفصل کنند و بسیاری از همکاریها را در این چارچوب پیگیری میکنند. اما چینیها ابزارهای متعددی برای تاثیرگذاری در منطقه دارند که شاید مهمترین آن سرمایهگذاریها و توانمندیهای مالی آنها است، از این نظر قدرتهای دیگر جهانی در این منطقه توانایی رقابت با چین ندارند. ضمن اینکه روسیه هم به عنوان یک عضو تعیینکننده در سازمان حضور دارد و به نوعی در این سالها اهداف سازمان با مدیریت چینی- روسی همراه بود و سعی شده است که این دو کشور سازمان را به محلی برای تفاهم خودشان در مورد مسائل منطقه قرار دهند، نه به عنوان محلی برای رقابت.
به همین دلایل من فکر میکنم که مهمترین چیزی که بر آینده و نوع نقشآفرینی سازمان تاثیر میگذارد وضعیت جنگ در اوکراین و نوع تحریمهایی است که علیه روسیه اعمال میشود. این موضوع امکان مانور سازمان را هم به لحاظ سیاسی- امنیتی و هم به لحاظ اقتصادی محدود میکند و شرایط را سختتر میکند. اگرچه این تحریمها تمایل اعضا را برای همکاری افزایش داده است، اما همزمان این موضوع شرایط همکاری را هم سختتر میکند.
به تحریمها اشاره کردید، ایران که از گذشته تحت تحریمها قرار داشت و روسیه هم اخیرا به کشورهای تحت تحریمهای گسترده اضافه شده است. فکر میکنید این تحریمها تا چه اندازه روی توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری اثرگذار خواهد بود؟
تحریمها انگیزه همکاری را بین کشورهای تحت تحریم و کشورهای متاثر از تحریم افزایش میدهد. باید این را در نظر داشتهباشیم که علاوه بر اینکه تحریمها مستقیما روسیه را تحتتاثیر قرار میدهد، کشورهای آسیای مرکزی هم کشورهایی هستند که بیشترین تاثیر را از تحریمهای روسیه میبینند. این موضوع انگیزه همکاری را میان کشورها افزایش میدهد، اما اینکه امکان و ظرفیت همکاری هم متناسب با این انگیزه افزایش پیدا میکند یا نه، باید در نظر داشته باشیم که تحریمها روی ظرفیت همکاریها هم تاثیر منفی میگذارد و در خیلی موارد مانع ایجاد میکند. فقط انگیزه کفایت نمیکند، وابستگیهای اقتصادی میان کشورهای جهان به گونهای است که نمیشود همکاری را در فضایی جزیرهای به پیش برد و طبیعتا زمانی تجارت و توسعه اقتصادی شکوفا میشود که از این فضای جزیرهای خارج شود. متاسفانه این تحریمها تلاش میکند که کشورهایی مانند ایران و روسیه را در فضایی جزیرهای قرار دهد که در بهترین حالت این کشورها میتوانند روابط خودشان را با هم گسترش دهند، اما برای توسعه روابط با دیگر کشورها، تاثیر منفی زیادی میگذارد.
از زمانی که مساله عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مطرح شد، منتقدانی در ایران داشت و به همکاریهای امنیتی پیشبینی شده در سازمان اشاره میشد و حتی عدهای میگفتند که عضویت در این سازمان مخالف قانون اساسی است، فکر میکنید آیا این انتقادها وارد است؟ آیا ایران تحفظی برای عضویت در این سازمان دارد یا نه؟
ایران برای اینکه به عضویت این سازمان در بیاید باید اسناد زیادی را امضا کند و حتما مواردی وجود دارد که مخالف برخی از اسناد بالادستی ما باشد یا مخالف برخی سیاستها و اهداف ما چه در سطح منطقهای و چه در سطح بینالمللی باشد. امضای این اسناد به یک فرآیند چانهزنی بین ایران و سازمان برمیگردد که در این فرآیند ایران کدامیک از اسناد را در نهایت میتواند امضا کند یا ممکن است برخی از آنها را عملا نمیتواند امضا بکند، اینکه این اسناد تا چه اندازه تعیینکننده و تاثیرگذار باشند، به بحثهای بسیار جزیی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی باز میگردد که کارشناسان مختلف باید در مورد آن بحث بکنند. اما من برآوردم این است که به هر حال ممکن است جاهایی ایران به مشکلاتی بر بخورد که درواقع عملا فرآیند عضویت کامل ایران در سازمان با سرعت شکل نگیرد. این نخستین تجربه عضویت ایران در یک سازمان بزرگتر است که خودش به عنوان بنیانگذار آن نبوده است. ما در اکو حضور داشتهایم، اما در اکو خیلی از روندها و اصول را خودمان تدوین و تعیین کردیم و اگر خلاف اهداف و منافع ایران بود، اساسا در آن سازمان مطرح نمیشد. در سازمان همکاری شانگهای، ما وارد مجموعهای میشویم که از قبل وجود داشته و این مجموعه برای خودش اهدافی را به لحاظ حقوقی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی اهدافی را تعیین کرده است و توافقهایی میان اعضا صورت گرفته است که بسیاری از آنها ممکن است با منافع ملی ما سازگاری نداشته باشد. برآورد من این است که این فرآیند عضویت طولانی خواهد بود و ممکن است ما برخی از اسناد را نتوانیم امضا کنیم و با توجه به این موضوع، عضویت ما به نوع چانهزنیهایی که بین ما و سازمان وجود خواهد داشت، بر میگردد.
فرصتهایی که سازمان همکاری شانگهای ایجاد کرده است، چندان متناسب با ظرفیت کشورهای عضو نیست و طبیعتا انتظار خیلی بیشتری میرفت که سازمان همکاری شانگهای نقشآفرینی بیشتری در گسترش همکاری اقتصادی کشورها داشته باشد
یکی از انتقادهایی که به سازمان همکاری شانگهای وارد است و یکی از نقاط اصلی ضعف سازمان محسوب میشد، این بود که میزان اثرگذاری و نقشآفرینی سازمان در حلوفصل اختلافهای منطقهای یا مدیریت بحرانهایی که کشورهای عضو سازمان در آن درگیر هستند، کم بود
افغانستان با اکثر کشورهای عضو کامل یا ناظر سازمان همکاری شانگهای دارای مرز هست و تبعات ناامنی در افغانستان میتواند کل کشورهای عضو را دچار مشکل کند، ولی با این حال با وجود برگزاری اجلاسهایی با موضوع افغانستان، عملا سازمان نتوانسته نقش موثری در مدیریت این بحران بازی بکند
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فینفسه نه دستاوردی تلقی میشود و نه مساله منفی است. توفیق یا عدم توفیق ما به این بر میگردد که در سالهای آینده تا چه اندازه بتوانیم از نتایج این عضویت و امکانات و ظرفیتهایی که در سازمان وجود دارد استفاده کنیم. اینکه ما در فقدان دستاوردهای قابل توجه بخواهیم دستاوردسازی و عضویت در سازمان را به عنوان یک دستاورد تلقی کنیم، ممکن است از لحاظ فضاسازی رسانهای بتواند اثربخش باشد، اما در واقعیت سیاست خارجی ایران خیلی نمیتوان روی آن تکیه کرد
مهمترین چیزی که بر آینده و نوع نقشآفرینی سازمان تاثیر میگذارد وضعیت جنگ در اوکراین و نوع تحریمهایی است که علیه روسیه اعمال میشود
ایران برای اینکه به عضویت این سازمان در بیاید باید اسناد زیادی را امضا کند و حتما مواردی وجود دارد که مخالف برخی از اسناد بالادستی ما باشد یا مخالف برخی سیاستها و اهداف ما چه در سطح منطقهای و چه در سطح بینالمللی باشد.