#اختصاصی
به قلم: احسان فلاحی، دکترای روابط بینالملل
انتخابات محلی گرجستان در ۴ اکتبر با نظارت محدود ناظران و تحریم برخی احزاب اپوزیسیون برگزار شد. بر اساس نتایج اعلام شده توسط کمیسیون مرکزی انتخابات، حزب «رویای گرجی» که حامی اصلی دولت است در تمامی ۶۴ شهرداری به پیروزی قاطع دست یافته است.[۱] در مخالفت با نتایج اعلام شده، اعتراضات در چند شهر مهم گرجستان به ویژه در تفلیس گسترش یافت. نکته قابل توجه اینکه نا آرامیهای اخیر به صورت ناگهانی شکل نگرفته، بلکه در تدوام مجموعه اعتراضاتی قرار دارد که کمابیش از اکتبر ۲۰۲۴ به بعد در گرجستان جریان داشته است. وقایع گرجستان، تا حد زیادی یادآور تظاهراتهای دامنهداری است که در سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۴ در اوکراین رخ داده بود. در آن زمان اعتراضات شهروندان اوکراینی ابتدا به علت امتناع «ویکتور یانوکوویچ» از امضای توافقنامه همکاری با اتحادیه اروپا شعلهور شد؛ سپس دامنه اعتراضات به تدریج گستردهتر و تبدیل به جنبش ضد اقتدارگرایی و ضد فساد شد. لذا اوکراینیها در کنار شعار «ما اروپا میخواهیم» به تدریج شعار «یانووکویچ باید برود» نیز سر دادند. حال در گرجستان، دولت «ایراکلی کوباخیدزه» بر خلاف خواست عمومی، سیاست امتناع از اروپاگرایی را در پیش گرفته است این موضوع در طول دو سال گذشته اعتراضات مدنی و شکافهای سیاسی را در این کشور تشدید کرده است. بر کسی پوشیده نیست که بخش قابل توجهی از شهروندان گرجستانی نیز همانند اوکراینیها «اروپا میخواهند» و چه بسا ظن تقلب در انتخابات محلی باعث شود که گرجیها نیز شعار «کوباخیدزه باید برود»[۲] سر بدهند.
ریشه اعتراضات در گرجستان
بعد از پیروزی قاطع حزب «رویای گرجستان» در انتخابات ۲۰۲۴ به تدریج مجموعه اعتراضاتی در این کشور شکل گرفت. از جمله عوامل اصلی نارضایتیها تصویب قانون موسوم به «عوامل خارجی» در مه ۲۰۲۴ و تعلیق مذاکرات الحاق به اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۲۸ توسط دولت است. هدف اصلی قانونِ «عوامل خارجی» شناسایی نهادها و اشخاصی است که برای فعالیتهای خود در این کشور وابسته به کمکهای خارجی هستند. لذا مخاطبان این قانون طیف وسیعی از سازمانهای حقوق بشری، خبرنگاران، سازمانهای مردم نهاد، ناظران انتخابات و رسانههای خصوصی را شامل میشود که اکثریت قریب به اتفاق آنها مخالف قانون مذکور بوده و معتقدند که دولت بدین وسیله برچسبهای ناروا به نهادها و اشخاص میزند و در عین حال باعث کاهش شفافیت، عدم پاسخگویی، محدود کردن آزادی بیان و در نهایت تقویت توتالیتاریسم حزب حاکم در گرجستان میشود. از سوی دیگر نهادهای اروپایی بارها بیان داشتهاندنداند که تضعیف معیارهای دموکراتیک، به مسیر طی شده برای پیوستن به اتحادیه اروپا و ارگانهای وابسته به آن آسیب میزند. بر این اساس، پس از انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۴ تنشها درباره قانون «عوامل خارجی» افزایش یافت. در این چارچوب، تضعیف استانداردهای دموکراتیک باعث شده است که به رغم تمایل اکثریت گرجستانیها روندگفتوگوهای مرتبط با اتحادیه اروپا بهشدت کند شود. دولت گرجستان نیز با این استدلال که خواهان یک الحاق با کرامت به اتحادیه اروپا است مذاکرات الحاق را تا سال ۲۰۲۸ به حالت تعلیق (نه توقف) درآورده است.
اقدامات دولت گرجستان در حالی صورت گرفته است که بر اساس نظر سنجی «موسسه بینالمللی جمهوری خواهان»[۳] ۸۹ درصد جامعه مدنی گرجستان «کاملاً یا تا حدودی» خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند.[۴] بر اساس نظرسنجی دیگری که در نوامبر ۲۰۲۴ توسط «برنامه همسایگان شرقی اروپا»[۵] انجام شده است ۸۱ درصد گرجستانیها به اتحادیه اروپا کاملاً اعتماد دارند.[۶] همچین نتایج حاصل از نظر سنجی «موسسه مطالعات و تحلیل اجتماعی»[۷] نشان میدهد که بیش از ۸۶ درصد گرجیها خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند.[۸] چنان که مشاهده میشود در نظر سنجیهای متنوع اختلاف اندکی در مورد تمایل عمومی گرجستانیها برای تعامل با اتحادیه اروپا به چشم میخورد. بنابراین طبیعی است که جامعه مدنی گرجستان که سالهاست در حال تمرین اعتراضهای مدنی مسالمتآمیز است نسبت به تصمیمات دولت بر خلاف نظر اکثریت جامعه حساس شود و از خود واکنش نشان دهد. بر همین اساس طرفدارن احزاب اپوزیسیون در انتقاد به تصویب قانون «عوامل خارجی» تجمعات اعتراضی مختلفی برگزار نمودهاند. معترضان با شعار «نه به قانون روسی» بارها در مقابل ساختمان پارلمان در تفلیس تظاهرات کردهاند. از این زاویه دید، برای درک ریشهدار بودن ناآرامیهای اخیر در گرجستان اشاره به کش و قوسهای داخلی تا تصویب این قانون خالی از فایده نخواهد بود.
پیش از تصویب قانون «عوامل خارجی» در مه ۲۰۲۴، ابتدا در مارس ۲۰۲۳ لایحه مشابهی تحت عنوان «شفافیت نفوذ خارجی»[۹] در پارلمان گرجستان مطرح شد. پس از چند روز اعتراض خیابانی در تفلیس و دیگر شهرهای مهم گرجستان نهایتاً دولت لایحه مذکور را پس گرفت. مجدداً در مه ۲۰۲۴ «حزب رویای گرجی» لایحه را با برخی تغییرات جزیی دوباره در پارلمان مطرح کرد. یکی از تغییرات صوری تغییر عبارت «عامل خارجی»[۱۰] به «نهادهایی که منافع قدرتهای خارجی را تامین میکنند»[۱۱] بود، تا از بار حقارتآمیز برخی اصطلاحات که معنای جاسوسی یا وطن فروشی را به ذهن متبادر میکرد کاسته شود. به رغم همه نارضایتیها این لایحه در پارلمان تصویب و تبدیل به قانون شد.
اما اعتراضات متوقف نشد، تا این که نارضایتیها و تظاهرات خیابانی به شکاف درون حاکمیتی نیز کشیده شد. در همین راستا سالومه زورابیشویلی[۱۲] به عنوان نخستین زن رئیس جمهور گرجستان و آخرین رئیس جمهور انتخابی[۱۳] در این کشور قانون مذکور را وتو کرد. اما پارلمان که اکثریت کرسیهای آن به حزب «رویای گرجی» تعلق داشت، لغو وتوی رئیس جمهور را در دستور کار قرار داد و با اکثریت آرا وتوی زورابیشویلی را بیاثر کرد. در نتیجه «قانون عوامل خارجی» ماهیت اجرایی به خود گرفت. با وجود تصویب این قانون، «ایراکلی کوباخیدزه» و حزب حامی وی در پارلمان (رویای گرجی) این قانون را برای ممانعت از نفوذ خارجی در کشور ناکافی میدانستند. از سوی دیگر اصلاحات قانون اساسی در سال ۲۰۱۸ و تبدیل نظام نیمه ریاستی به پارلمانی خیال نخست وزیر را از بابت در اختیار داشتن کامل قدرت اجرایی راحت کرده بود. در نتیجه دولت و پارلمان این بار با فراغ بال بیشتری تصمیم به تصویب نسخه سختگیرانهتری از این قانون گرفتند. اقدامی که بسیاری از منتقدین آن را به لجبازی با جامعه مدنی گرجستان توصیف کردهاند. لایحه جدید دامنه شمول این قانون را از سازمانها و نهادها به افراد و اشخاص تسری داده، مجازات سنگین کیفری برای آن تعیین کرده و اختیارات نظارتی وزارت دادگستری در این زمینه را بیش از پیش گسترش داده است. این لایحه در فوریه ۲۰۲۵ به پارلمان ارجاع و در اول آوریل با اکثریت آرا (۸۶ رای از ۱۵۰) به تصویب رسید. با وجود سختگیرانهتر شدن محتوای قانون نام آن به «قانون ثبت نمایندگیهای خارجی»[۱۴] تغییر کرد.
روشن است که قانونگذاری بر خلاف میل مردم و لجبازی با خواست جامعه مدنی که معمولاً با دلایل امنیتی توجیه میشود؛ یک شاخص بارز برای تضعیف معیارهای دمکراتیک در هرکشوری از جمله جمهوری گرجستان است. بنابراین، اتحادیه اروپا در اعتراض به اقدامات دولت کوباخیدزه، روند مذاکرات الحاق گرجستان را کُند کرد. دولت گرجستان نیز که به نظر میرسد به دنبال بهانه تراشی برای دوری جستن از نهادهای یوروآتلانتیکی بوده است؛ مذاکرات را تا سال ۲۰۲۸ به حالت تعلیق درآورده است. لذا در نوامبر ۲۰۲۴ موج دیگری از تظاهراتها در اعتراض به تعلیق مذاکرات با اروپا به راه افتاد که در آن تعداد زیادی از شهروندان گرجی بازداشت شدند. در میان تمام این پیچیدگیها در انتخابات محلی ۴ اکتبر ۲۰۲۵ «حزب رویای گرجی» در بسیاری از حوزهها با بیش از ۷۰ درصد آرا و در برخی مناطق با کسب ۸۰ تا ۹۰ درصد آرا به پیروزی رسیده است. ایرکلی کوباخیدزه، در یک نشست خبری اعلام کرد که این حزب بیش از ۱.۱ میلیون رأی در سراسر کشور کسب کرده که «تقریباً تکرار نتیجه انتخابات پارلمانی سال گذشته[اکتبر ۲۰۲۴] است.» در حالی که احزاب اپوزیسیون و نیروهای طرفدار آنها بر این باورند که هم انتخابات پارلمانی ۲۰۲۴ و هم انتخابات محلی اکتبر ۲۰۲۵ بدون نظارت دقیق برگزار شده و دولت را به تقلب در نتایج انتخابات متهم میکنند.
حزب «للِو برای گرجستان»[۱۵] به عنوان رقیب اصلی حزب حاکم نتایج اعلام شده را نپذیرفته و به مبارزه سیاسی در چارچوب اعتراضات مدنی تاکید دارد. از سوی دیگر طرفداران «حزب جنبش ملی متحد»[۱۶] به رهبری میخائیل ساکاشویلی (رئیس جمهور اسبق) که از قبل شرکت در انتخابات را تحریم کرده بودند در اعترضات پس از انتخابات مشارکت فعال داشتهاند. گفتنی است که «حزب جنبش ملی متحد» از سال ۲۰۰۱ به بعد سردمدار پیوستن به ساختارهای یوروآتلانتیکی در گرجستان بوده است. در همین راستا معترضان به نتیجه انتخابات به سمت کاخ ریاست جمهوری تظاهرات کرده و با عبور از موانع آهنی وارد اقامتگاه ریاست جمهوری شدند. در نتیجۀ این اعتراضات تعدادی از مردم عادی و برخی از سلیبریتیهای گرجی بازداشت شدند. بهرغم تهدید حزب حاکم برای توقف اعتراضات، معترضان همچنان در خیابان ها حضور دارند. کوباخیدزه نخست وزیر فعلی بر این باور است که روند اعتراضات در گرجستان با حمایتهای خارجی انجام میشود که هدف آن در نهایت کودتا و براندازی دولت وی است.
از یورومیدان به بلوار روستاوِلی
یورومیدان به عنوان مرکز تجمعات اعتراضی اوکراینیها در سالهای ۲۰۱۴- ۲۰۱۳ به نماد اعتراضات اوکراین در سالهای پیش از اشغال کریمه و حمله روسیه ۲۰۲۲ تبدیل شده بود. اقدامات نظامی که روسیه بر علیه اوکراین انجام داده است از منظر بسیاری از ناظران به عنوان تاوان یوروآتلانتیکگرایی اوکراین به ویژه در دولت زلنسکی تلقی میشود. البته گرجیها چندین سال پیش از اتفاقات اوکراین، تاوان «انقلاب گل رز» ۲۰۰۳ را با حمله نظامی روسیه در سال ۲۰۰۸ پرداخت کرده بودند. با این تفاوت که در گرجستان تا کنون هیچی مکانی به شهرت «یورومیدان» نرسیده است. اما با توجه به روند اعتراضات در سه سال اخیر موقعیت استراتژیک «بلوار روستاوِلی» باعث شده است که این خیابان تبدیل به «نماد مکانی» اعتراضات در داخل گرجستان شود. این بلوار که پارلمان گرجستان در یکی از فرعیهای آن واقع شده است ماهها است که تبدیل به بستر اعتراضات خیابانی شده است. اگرچه اعتراضات نیروهای اپوزیسیون در گرجستان تا کنون هیچ نتیجه ملموسی به همراه نداشته است؛ اما شباهتهای میان اعتراضات گرجستان با اعتراضات یک دهه قبل در اوکراین ممکن است که سرنوشت ویکتور یانوکوویچ را برای کوباخیدزه و حزب «رویای گرجی» رقم بزند.
در مقام مقایسه، اگر شباهتها و تفاوتها در اعتراضات گرجستان و «انقلاب کرامت اوکراین» ۲۰۱۴ را کنار هم قرار دهیم، به نظر میرسد که نوعی تعادل میان دو کفه تفاوتها و شباهتها برقرار است. بزرگترین عامل تفاوت به سطح توانایی روسیه برای کنشگری در محیط «خارج نزدیک» در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۲۵ اشاره دارد. این در حالی است که ترس از نفوذ سیاسی- اجتماعی روسیه در اوکراین و در گرجستان یکی از محرکهای گسترش اعتراضات در جامعه مدنی این دو کشور بوده است. به گونهای که یکی از شعارهای معترضان گرجستانی در طول دو سال اخیر «قانون روسی نمیخواهیم» بوده است. یک دهه قبل نیز، ترس جامعه اوکراینی از تسری ساختارهای اقتدارگرایانه روس محور به اعتراضات مدنی و تغییر دولت در این کشور انجامید. اما روسیه بلافاصله نشان داد که اگر اهدافش از طریق اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی محقق نشود؛ ابایی از کنش ژئوپلیتیکی برای دستیابی به اهدافش ندارد. با وجود این، بر کسی پوشیده نیست که روسیۀ ۲۰۲۵ با روسیۀ ۲۰۱۴ فرق دارد. مسکو به منظور مجازات اوکراین وارد یک درگیری نظامی شده است که بر اساس محاسبات اولیه قرار بود در عرض چند هفته به اهداف خود دست پیدا کند. اگرچه مسکو به لحاظ ژئوپلیتیکی بخشهای بزرگی از شرق اوکراین را در اختیار گرفته است؛ اما معادلات ژئوپلیتیکی به آن اندازه که برای استراتژیستها و نخبگان سیاسی اهمیت دارد در کنشگری جامعه مدنی اثرگذار نیست.[۱۷] از قضا تقلیل توان راهبردی روسیه در اوکراین امکان کنشگری سخت افزاری مسکو در سایر مناطق را کاهش داده است. فروپاشی رژیم اسد و خروج نیروهای حافظ صلح در لاچین بعد از جنگ اوکراین شاهدی بر این مدعا است.
از سوی دیگر، اروپا بعد از الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ به این نتیجه رسیده است که هرگونه مماشات در برابر کرملین باعث بهبود اوضاع نخواهد شد. لذا مسکو با یک اروپای منسجمتر مواجه است که احتمالاً با شدت و سرعت بیشتری نسبت به اقدامات تهاجمی روسیه واکنش نشان خواهد داد. آنچه بیان شد، شاید جرات جریانهای مدنی در کف بلوار روستاوِلی را افزایش دهد تا حدی که منجر به عقب نشینی دولت روسوفیل کاباخیدزه شود. افزون بر این، پس از تحریم گسترده روسیه، جایگاه ژئواکونومیکی گرجستان به عنوان بخشی کلیدی از کریدور میانی برای اروپا ارتقا یافته است.[۱۸] بنابراین، بیثباتی در گرجستان یا روی کارآمدن دولتی که مسیرهای ترانزیتی را در اختیار روسیه قرار دهد، برای منافع اقتصادی غرب فاجعهبار است. در صورت راهاندازی دالان زنگزور به عنوان یک مسیر موازی نگرانی اروپا از شکنندگی مسیر گرجستان کاهش خواهد یافت. اما برخلاف تصور رایج این مسئله باعث کاهش اهمیت جایگاه ژئواکونومیکی گرجستان برای اروپا نمیشود و چه بسا رفتارهای قاطعانهتر اروپا در گرجستان راه به همراه آورد. بنابراین، با توجه به آنچه که در شرق اروپا رخ داده است گرجستان دیگر صرفاً یک مقوله ارزشی (دمکراتیک) برای اروپا نیست؛ بلکه در حال تبدیل شدن به یک ضرورت استراتژیک است. در مجموع میتوان گفت که با توجه به تغییر در محیط پیرامونی، تاثیر عنصر خارجی در اعتراضات داخلی گرجستان بیش از این که نقش سدکننده داشته باشد، حالت پیشران به خود گرفته است و یا حداقل روسیه به عنوان مهمترین متغییر خارجی، اثر بازدارندگی خود را نسبت به دهه ۲۰۱۰ از دست دادهاند.
یکی از تفاوتهای مهم در اعتراضات اوکراین و گرجستان تاثیرگذاری متفاوت کلیسا و نیروهای ملیگرایی در این دو کشور است. ملیگرایان و کلیسای اوکراین در سال ۲۰۱۴ خود عامل تحریک اعتراضات در این کشور بودند. درحالی که کلیسای ارتدوکس گرجستان روابط دوستانهای با کلیسای ارتدوکس روسیه دارد. کلیسای ارتدوکس روسیه و گرجستان هر دو دیدگاهی بیگانههراس و ضدغربی دارند. کلیسای روسیه حمله نظامی به اوکراین را «جنگ مقدس» مینامد و کلیسای گرجستان نیز در قبال آن سکوت پیشه کرده است. در عین حال کلیسای ارتدوکس اوکراین از انقلابهای نارنجی و تحولات یورومیدان حمایت کرده و اقدامات روسیه در حمله به اوکراین را جنایتکارانه توصیف میکند. فراتر از این کلیسای گرجستان در مورداعتراضات داخلی رویکرد بسیار ملایمی اتخاد کرده و نسبت به تشدید رویکردهای اقتدارگرایانه در کشور بیتفاوت است. بنابراین«سیاستهای کلیسا» یک عنصر مهم داخلی در گرجستان است که تفاوتهای مهمی را در پیشبرد اهداف چنبشهای مدنی در این دو کشور ایجاد کرده است. اما کلیسا به خودی خود تاثیری بر کند کردن اعتراضات مدنی در گرجستان ندارد. حلقه واسط در این زمینه گرایشهای ملیگرایانه گرجی است که عمدتاً از افکار کلیسای ارتدوکس روسی- گرجی و روشنفکرانی چون الکساندر دوگین در روس تغذیه میکنند.
در هر دو کشور گرجستان و اوکراین، ملیگرایان در انتخابات چندان محبوب نیستند، اما در زمان انقلابها و اعتراضات نقشی فراتر از وزن سیاسی خود ایفا میکنند. با این تفاوت که در گرجستان در قامت شبهنظامیان طرفدار روسیه و در اوکراین در قامت معترضان افراطی ضد روس ظاهر میشوند. به عنوان مثال در انقلاب یورومیدان، گروههای ملیگرای اوکراینی در مقابله با پلیس ضدشورش تا حد امکان مقاومت کرده و بیش از ۱۰۰ نفر از آنان توسط نیروهای پلیس کشته شدند. اما در طول ۱۳ سال اخیر ملیگرایان گرجی توسط الیگارش گرجی-روسی، بهعنوان نیروهای شبهنظامی برای مقابله با آنچه خرابکاری مخالفان نامیده میشود به کار گرفته میشوند.[۱۹] البته گروههایی مانند «مارش گرجی» که ادعای ملیگرایی دارند، درباره خود معتقدند که طرفدار روسیه نیستند. اما واقعیت امر این است که گفتمان این گروهها و امثال آنها کاملاً مشابه با گفتمان کرملین، احزاب و سازمانهای ملیگرای روس است.
خشونتبارترین و شناختهشدهترین گروه ملیگرای طرفدار روسیه در گرجستان، جنبش موسوم به آلتاینفو alt+info است که در سالهای اخیر حضور خود را در کشور بهطور چشمگیری افزایش داده است. این گروه با تکیه بر محافظهکاری دینی برگرفته از کلیسای ارتدوکس گرجستان، دیدگاههایی ضدلیبرال دارد و خواستار روابط نزدیکتر با روسیه است. این جنبش در سال ۲۰۲۱ «حزب محافظهکاران» را تشکیل داد و در انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۴ در قالب ائتلاف انتخاباتی «اتحاد میهنپرستان» شرکت کرد. طرفداران این حزب هرچند موفق نشدند که وارد پارلمان شوند؛ اما همچنان از دولت روسگرا در گرجستان حمایت میکنند.[۲۰] در نقطه مقابل ملیگرایان اوکراینی نقش اصلی را در اعتراضات یورومیدان ایفا کردند و حتی پس از حمله روسیه به شرق اوکراین به شکل دواطلبانه خود را در قالب گروههای مختلف[۲۱] سازماندهی کرده و وارد نبرد با روسیه شدند. همچنین در انقلاب یورومیدان، ملیگرایان اوکراینی آمادهی نبرد و حتی جانباختن برای باورهای خود بودند و در نهایت عرصه اعتراض خیابانی را به سود معترضان تغییر دادند.اما در گرجستان، ملیگرایان طرفدار روسیه با کلیسای ارتدوکس همکاری دارند. لذا در نبودِ ملیگرایان ضدروس و یا استحاله آنان در طول ۱۳ سال گذشته اعترضات مدنی در این کشور نتایج ملموسی مانند اوکراین نداشته باشد.
با وجود این، بعید است که ملیگرایی روسمحور و سیاستهای کلیسا در گرجستان بتواند اعتراضات اجتماعی در کف بلوار روستاوِلی را مهار کند. اما بر خلاف اوکراین نیز همانند کاتالیزور در شعله ور شدن جرقه اعتراضات عمل نمیکنند. ویژگیهای مورد اشاره باعث دامنهدار شدن اعتراضات شده و تحقق اهداف دمکراتیک را نیز به چالش میکشد. البته در نگاه بلندمدت وضعیت مذکور را نمیتوان کاملاً به ضرر جنبشهای اجتماعی در گرجستان تقلی کرد. زیرا حرکت آهسته و پیوسته نیروهای اجتماعی در گرجستان با ماهیت مسالمتآمیز کنشهای مدنی سازگارتر و ریسکهای ژئوپلیتیکی اعتراضات که اساساً جامعه مدنی به آن بیتوجه است را کاهش میدهد. بهرغم تمام شباهتهایی که در مورد خواستههای جامعه مدنی در اوکراین و گرجستان وجود دارد،[۲۲] اشاره به این نکته نیز ضروری است که جامعه اوکراینی در سال ۲۰۱۴ تقریباً دو پاره بود. بخشهای شرقی کشور بیشتر طرفدار روسیه و در بخشهای غربی رویکرد اروپاگرایی قویتر بود. بنابراین امکان مداخله خارجی توسط روسیه به شدت وجود داشت. اما در جامعه مدنی گرجستان شکاف مذکور به آن شدت وجود ندارد و قسمتهایی از کشور (آبخازیا و اوستیا) که اقلیتهای روس در آن ساکن بودند هم اکنون در اشغال مسکو است.
با توجه به نکات بالا، آنچه در گرجستان طی سه سال اخیر در جریان بوده، جنبش اجتماعی بدون حزب هدایتگر و بیشتر یک «جنبش مدنی ارزشمحور» است که از پایین شکل گرفته و نمیتواند خود را به انسجام در سطوح بالا برساند. از جمله دلایل این امر نفوذ تدریجی سیاسی- اقتصادی روسیه در گرجستان بعد از سال ۲۰۱۲ و به ویژه عزیمت تعداد قابل توجهی از شرکتها و سرمایهگذاران روس به گرجستان بعد از اعمال تحریمهای سنگین بر علیه روسیه از ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲ به بعد است.
البته مراحل اولیه اعتراضات در اوکراین نیز همانندگرجستان به شکل ارزش محور و بدون رهبری مشخص بود. اما در کییف رهبران اپوزیسیون خیلی سریع وارد صحنه شدند و جنبش را به سطح سیاسی سازمانیافته ارتقا دادند.[۲۳] از منظر نظری، اعتراضات گرجستان اکنون در مرحلهای مشابه پیش از دسامبر ۲۰۱۳ اوکراین قرار دارد؛ یعنی در مرحلهای که هنوز جنبش اعتراضی از کف بلوار روستاوِلی به «سیاست رسمی حزبی» عبور نکرده است. حدود سه سال است که اعتراضات گرجستان همچنان در «مرحله انباشت» است و مانند اوکراین ۲۰۱۴ به «مرحله انفجار» نمیرسد و مرحله انباشت در گرجستان همچنان ادامه دارد. بخش عمدهای از این وضعیت حاصل سیاستهای حزب «رویای گرجی» طی ۱۳ سال اخیر است. در گرجستان ضعف زیرساختهای حزبی باعث شده است که احزاب نوپای زیادی شکل بگیرند و بعد از مدتی در فضای سیاسی کشور محو شوند. لذا تمرکز اعتراضات بیشتر بر حرکات خودجوش جامعه مدنی است تا سازوکارهای حزبی ساماندهی شده. بنابراین اعتراضات در گرجستان بیشتر جنبه حمایت از ارزشهای دمکراتیک مانند آزادی بیان و شفافیت را دارد. در حالی که ماهیت اعتراضات در اوکراین علاوه بر جنبه ارزشی دربردارنده جنبههای قدرت طلبانه نیز بود. به طور خلاصه در اوکراین ۲۰۱۴ احزاب سیاسی قویتر از جامعه مدنی بودند؛ اما در گرجستان کنونی جامعه مدنی قویتر از احزاب به نظر میرسد.
آیا تاریخ تکرار میشود؟
از دهه ۲۰۰۰ و با روی کارآمدن پوتین، روسیه نشان داده است که هر کدام از جمهوریهای باقی مانده از فروپاشی شوروی اگر به دنبال معیارهای دمکراتیک باشند، باید هزینه آن را یا به شکل اقتصادی و یا به شکل ژئوپلیتیکی پرداخت کنند. گرجستان نیز مانند اوکراین هزینه ژئوپلیتیکی غربگرایی را در سال ۲۰۰۸ پرداخت نموده، همچنین هزینههای اقتصادی آن را به ویژه در زمینه خرید گاز از روسیه پرداخت کرده است.[۲۴] این در حالی است که جامعه مدنی گرجستان شاهد نوعی عقبگرد در دستیابی به اهدافی از قبیل آزادی بیان، پاسخگویی[۲۵] و تعامل با اتحادیه اروپا است. بنابراین احساس محرومیت نسبی جامعه گرجی در شاخصهای دمکراتیک، احتمال تکرار تاریخِ نه چندان دور اوکراین در گرجستان را افزایش داده است. رویکرد دولت وقت اوکراین در قبال اعتراضات (۲۰۱۳-۲۰۱۴) درس آموختههایی دارد که اگر کوباخیدزه آن را رعایت نکند، شاید به سرنوشت یانوکوویچ دچار شود. هرچند که کنترل همه جانبه حزب رویای گرجی بر فضای سیاسی گرجستان احتمال وقوع این سناریو را در کوتاه مدت کاهش داده است.
تحولات اوکراین در ۲۰۱۴ نشان داد که «سیاست خارجی در جهان امروز در امتداد خواست عمومی اکثریت جامعه قرار دارد.» اما یانوکوویچ در دوره خود حاضر به پذیرش این قاعده نبود. خوانش معکوس اصل مورد اشاره این معنا را میدهد که «سیاست خارجی، ادامه سیاست داخلی دولتها است.» از این منظر، به هر میزان که دولتها آمادگی پذیرش تمایلات داخلی شهروندان خود در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی زیست محیطی را داشته باشند[۲۶]، به همان اندازه میتوان انتظار داشت که در حوزه سیاست خارجی نیز بر اساس تمایلات اکثریت جامعه عمل کنند. در چنین شرایطی یک پرونده خارجی ممکن است آنچنان برای جامعه اهمیت داشته باشد که پذیرش آن توسط دولت به معنای تغییر روندهای سیاسی در داخل تلقی شود. وضعیتی که کوباخیذره در گرجستان کنونی با آن مواجه است یانووکویچ در اوکراین ۲۰۱۴ آن را تجربه کرده است. لذا مقاومت نابهروال دولتها در برابر یک خواست مدنی در عرصه روابط خارجی، دیر یا زود اعتراض اکثریت جامعه را در پی خواهد داشت، هر چند که آن اعتراض ممکن است مدتها در لایههای سیاسی- اجتماعی نهفته باقی بماند. دولتها دیگر نمیتوانند در عرصه بینالمللی همانند توپهای بیلیارد، خود را پوستهای سخت و مصون از خواستهای داخلی فرض کنند.
تجربه اوکراین به خوبی نشان میدهد زمانی که نارضایتی در مورد یک پدیده خارجی در میان اقشار مختلف جامعه گسترش یابد سریز آن تنها به یک پرونده مشخص در عرصه سیاست خارجی محدود نمیماند و سامان سیاسی درون کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. یانوکوویچ به اشتباه، داوم دولت خود را به مخالفت با اتحادیه اروپا پیوند زده بود و همین موضوع تبدیل به یکی از عناصر اصلی برای گسترش اعتراضات، برکناری وی و روی کار آمدن پترو پوروشنکو به عنوان یک شخصیت مستقل اما طرفدار غرب شد. کوباخیدزه که در فضای سیاسی مشابه قرار گرفته است و تجربه اوکراین را پیشروی خود دارد؛ دیر یا زود مجبور به انتخاب خواهد شد. در عین حال اشاره به این نکته ضروری است که حزب «رویای گرجی» در طول ۱۳ سال اخیر، تجربه لازم را در مواجه با جامعه مدنی کسب کرده است. لذا کوباخیذره در حال استفاده از ابزارهای هوشمندانهتر مانند فشارهای قانونی، تبلیغات رسانهای و ایجاد تفرقه در اپوزیسیون برای کنترل بحران است. فروکش کردن دامنه اعترضات طی روزهای آینده به معنای پایان بحران سیاسی در گرجستان نیست و هر لحظه امکان شعلهور شدن تظاهرات گسترده (گذار از انباشت به انفجار) در این کشور وجود دارد.
[۱] با توجه به اصلاحات قانون اساسی گرجستان در سال ۲۰۱۷ ساختار سیاسی این کشور از نیمه ریاستی به پارلمانی تغییر یافته است. بر این اساس رئیس جمهور از سال ۲۰۲۴ به بعد رئیس جمهوری توسط یک هیئت انتخاباتی ۳۰۰ نفره متشکل از اعضای پارلمان، نمایندگان شوراهای محلی و شورای عالی مناطق خودمختار آجارا و آبخازیا برگزیده خواهد شد. از این منظر اهمیت انتخابات شهرداریهای در گرجستان به شکل قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرده است.
[۲] رئیس جمهور گرجستان در حال حاضر آقای « میخیل قاولاشویلی» است. اما با توجه تغییر ساختار از نیمه ریاستی به پارلمانی رئیس جمهور از قدرت چندانی برخوردار نیست. قدرت اجرایی در حال حاضر در دستان نخست وزیر متمرکز است. با وجود این، معترضان در روز نخست اعتراضات (۴ اکتبر) به کاخ ریاست جمهوری در تفلیس حمله کردند. زیرا این کاخ همچنان نماد قدرت در گرجستان به شمار میرود. افزون بر این قاولاشویلی تنها نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ بود که توسط هیئت الکترال ۳۰۰ نفره به این مقام رسید. این موضوع باعث اعتراض اپوزیسیون به فرآیند انتخاب قاولاوشویلی شد. در مجموع قدرت اجرایی رئیس جمهور در گرجستان کاهش یافته و نخست وزیر (ایراکلی کوباخیدزه) در کانون هرگونه تغییر و تحولات سیاسی قرار دارد.
[۳] International Republican Institute (IRI)
[۴] https://www.iri.org
[۵] EU Neighbors East
[۶] https://euneighbourseast.eu
[۷] Institute of Social Studies and Analysis (ISSA)
[۸] https://www.issa-georgia.com
[۹] Transparency of Foreign Influence
[۱۰] Foreign agent
[۱۱] Organization pursuing the interests of a foreign power
[۱۲] سالومه زورابیشویلی به طور مستقل در انتخابات ریاست جمهوری گرجستان در سال ۲۰۱۸ شرکت کرد. اما مورد حمایت حزب رویای گرجستان قرار گرفت. رقیب وی در دور دوم انتخابات گریگول واشادزه از حزب «جنبش ملی متحد» بود. این حزب به شدت طرفدار پیوستن به ساختارهای یوروآتلانتیکی است. به عبارت دیگر حزب «رویای گرجستان» و «جنبش ملی متحد» نقطه مقابل هم در فضای سیاسی گرجستان هستند. حزب «جنبش ملی متحد» یادآور انقلاب رنگی ۲۰۰۳ در گرجستان و روی کار آمدن ساکاشویلی است.
[۱۳] پس از اصلاحات قانون اساسی ۲۰۱۸، نظام نیمهریاستی گرجستان به نظام پارلمانی تغییر کرد. و از سال ۲۰۲۴ به بعد رئیس جمهوری توسط یک هیئت انتخاباتی ۳۰۰ نفره متشکل از اعضای پارلمان، نمایندگان شوراهای محلی و سایر نهادهای منتخب برگزیده خواهد شد. از این منظر اهمیت انتخابات شهرداریهای در گرجستان به شکل قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرده است.
[۱۴] Foreign Agents Registration Act
[۱۵] Lelo for Georgia از جمله محدود احزاب شرکت کننده در انتخابات شهرداریها است که در سال ۲۰۱۹ توسط سرمایهدار معروف گرجی به نام «ماموکا خزرادزه» و بدری «جپاریدزه» تاسیس شد این حزب درای گرایشات لیبرالی و متمایل به نزدیکی با غرب است. سایر احزاب مطرح انتخابات را تحریم کرده بودند. احزاب مخالف بر این باورند که حزب «رویای گرجی» از سال ۲۰۱۲ به بعد تمامی ساختارهای انتخاباتی و نظارتی را به کنترل خود در آورده است و شرکت در انتخابات مهندسی شده هیچ فایدهای ندارد.
[۱۶] United National Movement (UNM)
[۱۷] به راه افتادن جنگ مستقیم یک استثنا در این خصوص محسوب میشود. با به راه افتادن جنگ دولتها به فرافکنی در مورد خواستهای جامعه مدنی متوسل میشوند. چنان که بسیاری از طرفداران دولت یانوکوویچ در سال ۲۰۱۴ نه روسیه بلکه معترضان اوکراینی را مسئول وضعیت کنونی در این کشور میدانند.
[۱۸] بر اساس برخی گزارشها در شش ماهه اول ۲۰۲۵ محمولههای عبوری TEU از گرجستان نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۲۴ حدود ۱۷۳٪ افرایش داشته است. گفتنی است که افزایش بار از مسیر هوایی بیشتر از مسیر زمینی بوده است. این افزیش بار از سال ۲۰۲۲ به بعد هم به لحاظ تعداد کانتینر و هم به لحاظ وزن محمولهها به طور سالیانه افزایش چشمگیر داشته است. جهت اطلاعات بیشتر ر.ک به:
https://www.transportcorridors.com/14878
[۱۹] ایوانیشویلی پس از بازگشت از روسیه به گرجستان، حزب «رویای گرجی» را بهعنوان نیرویی طرفدار روسیه در سال ۲۰۱۲ تأسیس کرد. دشمن اصلی کرملین در گرجستان (رئیسجمهور پیشین، میخائیل ساآکاشویلی( نه سال بعد با اتهامات ساختگی به زندان افتاد. استقرار رژیم طرفدار روسیه باعث افزایش نفوذ گروههای راست افراطی و گسترش قدرت نرم روسیه در گرجستان شد. این گروههای راست افراطی با نام ملیگرایی، منبع اصلی قدرت دولت کوباخیدزه و حزب «رویای گرجی» محسوب میشوند. این نیروها موجب چرخش کشور از غرب به سمت روسیه و اتخاذ سیاستهای اقتدارگرایانه و ضداروپایی شدهاند.
[۲۰] پس از شکست در انتخابات و کمبود منابع مالی، حزب «جنبش محافظهکار» در آوریل ۲۰۲۴ منحل شد. در آوریل ۲۰۲۵، گروه آلت اینفو با نام جدید «محافظهکاران برای گرجستان» بهعنوان یک حزب سیاسی جدید ثبت شد. جهت اطلاع بیشتر ر.ک به:
[۲۱] سه گروه اصلی ملیگرا در اوکراین شامل حزب آزادی، راست گرایان، و سپاه ملی هستند که بعد از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ افراطیتر شدند. از زمان تهاجم روسیه در سال ۲۰۲۲، هر سه گروه اوکراینی تلفات سنگینی دادهاند و مواضعشان نسبت به روسیه سختتر از همیشه شده است.
[۲۲] یکی از شعارها در اعتراضات اکتبر «گرجستان اروپاییست» Georgia is Europe بوده است. در اوکراین نیز همین شعار با عنوان «اوکراین اروپاییست» Ukraine is Europe در سال ۲۰۱۴ مطرح بود.
[۲۳] سه رهبر اصلی اعترضات در اوکراین که جنبش مدنی را به سطح اعتراضات سازمان یافته سیاسی ارتقا دادند شامل: ۱- آرسنی یاتسنیوک از حزب Batkivshchyna (وابسته به یولیا تیموشنکو) چهرهی تکنوکرات و مذاکرهکننده با اتحادیه اروپا که پس از سقوط یانوکوویچ نخستوزیر شد. ۲- ویتالی کلیچکو از حزب مبارزه برای اصلاحات دموکراتیک» (UDAR) وی چهرهی عمومی میدان و رابط میان تظاهرکنندگان و سیاستمداران غربی بود ۳- اولِه تیاهنیبوک از حرب ملی گرای Svoboda که در نقش سازماندهندهی بخشی از نیروهای خیابانی و ناسیونالیست اوکراینی عمل میکرد. اعتراضات که در اواخر نوامبر ۲۰۱۳ شروع شده بود بیشتر ماهیت مدنی داشت که تا اوایل ژانویه ۲۰۱۴ با ائتلاف میان احزاب بالا و با همکاری اشخاص مذکور به سطح یک اعتراض سیاسی سازمان یافته با اهداف مشخص ارتقاء یافت. لذا اپوزیسیون اوکراین توانست گفتمان یورومیدان را به پروژه انتقال قدرت تبدیل کند.
[۲۴] قیمت گازی که روسیه قبل از انقلاب گل رز ۲۰۰۳ به گرجستان صادر میکرد حدود ۵۰ دلار به ازای هر هزار متر مکعب بود. بعد از انقلاب به ۸۰ و در سال ۲۰۰۴ به ۱۱۰ دلار افزایش یافت. این رقم در سال ۲۰۰۶ به ۲۴۰ دلار رسید یعنی حدود ۵ برابر قیمتی سال ۲۰۰۳٫ در همین سال روسیه گاز را چند روز به روی گرجستان قطع کرد. در سال ۲۰۰۸ روسیه گاز را به قیمت کمتر از ۲۵۰ درلار در هر هزار متر مکعب به اروپا صادر میکرد اما گاز را به قیمت حدوداً ۳۵۰ دلار به گرجستان عرضه میکرد. پس از روی کار آمدن بیدزینا ایوانیشویلی به عنوان رهبر حزب رویای گرجی قیمت گاز صادراتی به گرجستان به همان قیمت جهانی در حدود ۲۵۰ دلار کاهش یافت. در حال حاضر روسیه گاز را به قیمت جهانی به گرجستان عرضه میکند. نمودار زیر رشد ناگهانی قیمت گاز صادراتی به گرجستان در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ را نشان میدهد.
[۲۵] بر اساس برخی گزارشها گرجستان در دستیابی به شاخصهایی مانند استقلال قضایی، آزادی مطبوعات و پاسخگویی ضعیف عمل کرده است. اما در زمینههایی مانند شفافیت اداری امتیاز بالایی کسب کرده است. پیشرفت گرجستان در زمینه مبارزه با فساد متوقف شده است هر چند که هنوز نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه وضعیت مطلوبتری دارد. جهت اطلاع بیشتر ر.ک به:
https://agenda.ge/en/news/2024/297
[۲۶] این قواعد در مورد دولتهای توسعهگرا چندان صدق نمیکند. در دولتهای توسعهگرا معیارهای دمکراتیک نه برای دولتمردان و نه برای شهروندان چندان محل رجوع نیست. به عبارت دیگر در این گونه دولتها شکل حکومت (دمکراتیک یا غیردمکرایتک بودن آن) مهم نیست؛ بلکه نحوه عملکرد آن مهم است. هیچکدام از دولتهای مورد بحث ما در این تحلیل توسعهگرا محسوب نمیشوند.








