#اختصاصی
به قلم: جیانگ شیشوئه
اقتصاددان گلدمن ساکس، جیم اونیل، نمیتوانست پیشبینی کند که اختصار بریک (برزیل، روسیه، هند و چین)، که در مقاله نوامبر ۲۰۰۱ با عنوان “ساختن بریکهای اقتصادی جهانی بهتر” استفاده کرده بود، چهار اقتصاد نوظهور را به تشکیل سازمانی با همین نام تشویق کند که اولین اجلاس خود را در سال ۲۰۰۹ برگزار کرد.
در سال ۲۰۱۱، آفریقای جنوبی به این بلوک پیوست و نام آن به بریکس تغییر یافت. امسال کشورهای بیشتری – مصر، اتیوپی، ایران و امارات متحده عربی – به این گروه پیوستهاند.
گسترش عضویت ممکن است در دستور کار شانزدهمین اجلاس بریکس که قرار است در کازان روسیه از ۲۲ تا ۲۴ اکتبر برگزار شود، باشد. هیچکس نمیداند نتیجه چه خواهد بود، اما چند سوال مهم وجود دارد که با نزدیک شدن به این اجلاس باید پرسید.
اول، بریکس چگونه همکاری اقتصادی انجام خواهد داد؟ همکاری میان اعضای اولیه براساس سه محور اصلی امنیت سیاسی، اقتصاد و تبادلات مردمی تنظیم شده بود. با اعضای بیشتر، آیا این گروه هنوز میتواند در این زمینهها پیشرفت کند؟
برای همکاری سیاسی، انتشار یک بیانیه مشترک در یک اجلاس برای بیان مواضع و اهداف در مورد مسائل جهانی دشوار نیست. در مورد تبادلات فرهنگی، اعضا بهراحتی میتوانند یک رویداد ورزشی سازماندهی کنند یا یک فیلم را بهصورت مشترک حمایت کنند. اما همکاری اقتصادی چیزی نیست که به راحتی انجام شود.
بهجز بانک توسعه نوین، دستاوردهای چندانی در زمینه همکاری اقتصادی در بریکس مشاهده نشده است. به همین دلیل، بسیاری این گروه را متهم به حرفزدن بیعمل کردهاند.
تشکیل یک منطقه آزاد تجاری برای بریکس بهدلیل دو مانع اصلی غیرواقعبینانه است. برخی از اعضا مانند هند اراده سیاسی و/یا اقتصادی برای این کار را ندارند. و تصویب توافقهای تجارت آزاد برزیل به دلیل عضویت در بازار مشترک جنوب (مرکوسور) که سیاست تجاری مشترکی بین اعضای خود دارد، محدود است.
با اعضای بیشتر، بریکس ممکن است برای رسیدن به اجماع در مسائل اقتصادی بیشتر دچار مشکل شود. بدون همکاری اقتصادی، بریکس با خطر تبدیلشدن به معادل گروه ۷ در میان کشورهای در حال توسعه مواجه است.
دوم، آیا بریکس میتواند نهادینه شود؟ برخلاف انجمن همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (اپک) یا سازمان همکاری شانگهای، بریکس دبیرخانه دائمی ندارد. وقتی یکی از اعضا ریاست دورهای گروه را بر عهده میگیرد، تقریباً مسئول همه چیز است، از میزبانی اجلاس سالانه گرفته تا تعیین تقویم رویدادها. با این حال، به نظر میرسد ریاست بریکس فاقد اختیار و مسئولیت کافی برای نظارت بر اجرای تصمیمات است.
برخی ممکن است بگویند که دبیرخانه دائمی موجب افزایش بوروکراسی، کاهش انعطافپذیری و ایجاد ناکارآمدی میشود. با این حال، این استدلالها پایه و اساس محکمی ندارند. اگر بهطور حرفهای اداره شود، دبیرخانه دائمی لزوماً چنین مشکلاتی را ایجاد نمیکند. در واقع، نهادینهکردن بریکس با توجه به گسترش گروه ضروریتر شده است.
سوم، آیا بریکس میتواند به هدف دلارزدایی دست یابد؟ تأثیرات منفی سلطه دلار بر اقتصاد جهانی بهخوبی شناخته شده است. در سالهای اخیر، دلار بهطور فزایندهای به عنوان سلاح استفاده شده است. به همین دلیل، بریکس و بسیاری از کشورهای دیگر خواهان دلارزدایی هستند. اما دستیابی به این هدف داستان دیگری است.
چین در بینالمللیسازی یوان پیشرفت چشمگیری داشته است. با این حال، هنوز برای ارزیابی اثربخشی تلاشهای دلارزدایی زود است. در حالی که تصور ایجاد ارز مشترک توسط بریکس سادهلوحانه است، ایجاد یک سیستم پرداخت مبتنی بر ارزهای اعضا برای این بلوک واقعبینانه است. برای پذیرش چنین سیستمی، بریکس باید شجاعت سیاسی قوی از خود نشان دهد و مسائل فنی را حل کند.
چهارم، آیا بریکس میتواند بر مجموعهای از اولویتها تمرکز کند؟ از اعلامیههای طولانی مشترک در اجلاسهای مختلف، مشخص است که بریکس میخواهد همه کارها را انجام دهد؛ از برقراری یک نظم جدید جهانی گرفته تا پرداختن به مسائل اقتصادی جهانی، از مقابله با تغییرات اقلیمی تا مبارزه با تروریسم.
اما انجام همه این اهداف برای بریکس امکانپذیر نیست. در واقع، جاهطلبی بیش از حد نتیجه معکوس دارد. بریکس باید با تمرکز بر چند مسئله مهم که بر اساس منافع مشترک است، واقعبین بماند. اکنون و حتی در آینده نزدیک، بریکس باید بر کمک به صلح جهانی و پرداختن به مسائل حکمرانی جهانی در زمینه تجارت و امور مالی تمرکز کند.
پنجم، آیا بریکس میتواند با یک صدا سخن بگوید؟ حتی قبل از گسترش اخیر، همکاری بریکس به دلیل عدم توافق اعضا بر سر مسائل مهم، محدود شده بود. اکنون که اعضای بیشتری دارد، رسیدن به اجماع ممکن است دشوارتر شود. بنابراین، نیاز فوری به مکانیسمهای بیشتر برای گفتوگو و مشاوره وجود دارد.
به نظر میرسد که هند با حضور در دو موقعیت مختلف مشکلی ندارد. این عضو بریکس همچنین بخشی از گفتوگوی امنیتی چهارجانبه (کواد) است که اعضای آن شامل استرالیا، ژاپن و ایالات متحده میباشد. ظاهراً کواد در مقابل چین قرار دارد. بنابراین، دشوار است که ببینیم چگونه هند میتواند در حالی که اهداف امنیتی کواد را میپذیرد، در کنار دیگر اعضای بریکس به مقاومت در برابر هژمونی ایالات متحده بپردازد.
آخرین نکته، چگونه دانشمندان میتوانند به همکاری بیشتر بریکس کمک کنند؟ پژوهشهای دانشگاهی برای بریکس مهم است زیرا رهبران این گروه به ایدههای قابل اجرا نیاز دارند.
الیور استونکل، یک دانشمند علوم سیاسی در سائو پائولو که متخصص بریکس است، در سال ۲۰۱۳ گفت: «تا کنون حتی یک ایده بزرگ از بسیاری از مجامع دانشگاهی بریکس که برگزار شدهاند، ظهور نکرده است.» شاید در آن زمان بیش از حد بدبین بود. با این حال، اگر اتاقهای فکر نوآورتر و خلاقتر بودند، ممکن بود همکاری بریکس تاکنون ثمرات بیشتری داشته باشد.
دانشمندان باید تا حد ممکن درباره بریکس اطلاعات کافی داشته باشند تا پیشنهادهای خوبی درباره چگونگی همکاری اعضای آن ارائه دهند. تبادل ایدهها بین دانشمندان کشورهای عضو بسیار مهم است.