سید میثم موسوی دانشجوی دکترای مطالعات منطقه ای
روزنامه واشنگتنپست به ۲ هزار صفحه اسناد محرمانه دولت آمریکا درباره جنگ افغانستان دست پیدا کرد. اسنادی که نشان میدهد چگونه طی ۱۸ سال گذشته دولتهای مختلف در کاخسفید برای “ابراز پیروزی” طولانیترین جنگ در تاریخ آمریکا حقایق را وارونه برای مردم خود عنوان می کردند.
در مقدمه اسناد محرمانه نوشته شده است: “گنجهای پر از اسناد محرمانه دولتی که واشنگتنپست توانسته به آنها دسترسی پیدا کند نشان میدهد مقامهای دولت آمریکا طی ۱۸ سال گذشته چه طور در بیان حقایق پشت جنگ افغانستان ناکام ماندهاند. و این که چه طور با بیانیههای زیبا این حقیقت غیرقابل انکار را از مردم پنهان کردند؛ این که پیروزی در جنگ افغانستان ممکن نیست.”
واشنگتنپست در اسناد محرمانه منتشرشده خود اشاره کرده است: “دهها مقام آمریکایی و افغان در خلال این مصاحبهها اذعان کردند که بسیاری از سیاستها و برنامههای واشنگتن – از آموزش پلیس و نظامیان افغان گرفته تا جنگ با کشت و تجارت تریاک – از ابتدا محکوم به شکست بود چرا که بر اساس مفروضات خام و بدون درک و شناخت این کشور طراحی شده بود”.
این عدم اگاهی از محیط جغرافیایی و عدم آشنایی با فرهنگ مردم افغانستان باعث شد تا تعداد تلفات نیروهای خارجی بیش انچه که مردم امریکا فکر آن را بکنند، رقم خورد. بنابر گزارش پنتاگون، از زمان لشکرکشی آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ تاکنون ۷۷۵ هزار سرباز آمریکایی به افغانستان اعزام شدهاند. از میان آنها ۲۵۰۰ سرباز کشته و نزدیک به ۳ هزار نفر مجروح شدهاند همچنین به میزان یک تریلیون دلار در این کشور برای غلبه بر تروریسم هزینه شده است.
در این بخش بهتر است به گفته های«جفری ایگرز» از نظامیان سابق امریکایی و از کارکنان کاخ سفید در دولتهای بوش و اوباما اشاره کرد که در یکی از این مصاحبهها عنوان کرد: «در ازای این تلاش یک تریلیون دلاری چه چیزی نصیبمان شد؟ یک تریلیون دلار میارزید؟ بعد از کشتن اسامه بن لادن، من گفتم اسامه احتمالا دارد در گورش در زیر آب، به ما میخندد که این همه در افغانستان خرج کردیم.»
همچنین می توان به اظهارات سناتور جان مککین، سناتور امریکایی در گفتگو با شبکه خبری CBS اشاره کرد: مشکل این است که کاخ سفید هیچ راهبردی مشخصی در افغانستان ندارد و در حال شکست هستیم. وقتی پیروز نیستید یعنی اینکه در حال شکست خوردن هستید.
عدم شناخت مقامات امریکایی از افغانستان را می توان در سفر اخیر لوید آستین وزیر دفاع این کشور به کابل هم مشاهده کرد. آقای آستین پس از سفر به دهلی به کابل آمد و پس از دیدار با رئیس جمهور افغانستان در توئیتی نوشت که « آمده است تا بفهمد و بیشتر بشناسد».
توئیت اقای آستین قابل تفکر و تامل بر انگیز بود، اینکه آیا امریکا در بیست سال گذشته به شناخت و آگاهی از افغانستان دست پیدا نکرده اند و یا این که مقامات امریکایی هر کدام به گونه شخصی می خواهد به شناخت از افغانستان برسد.
با توجه به این که ایالات متحده یکی از کشورهای جهان اول در دارا بودن موسسات پژوهشی است، انتظار میرود که شناخت از جامعه و کشور افغانستان در سطحی بسیار وسیع، عمیق و بنیادین باشد. اما توییت وزیر دفاع آستین و بازی دو دههای امریکا در افغانستان نشان داد که چنین نیست و هنوز ابهامات و پیچیدگی های زیادی در معرفت امریکا از افغانستان وجود دارد.
همانطور که به آن اشاره شد که وزیر دفاع و یا هر مقام دیگری که در مدت ۲۰ سال گذشته به افغانستان رفت و امد داشتند، باید پرسید که چرا مقامات امریکایی نسبت به افغانستان شناخت کافی ندارند و در بیست سال گذشته پیوسته به گونه ای بازی کردند که از یک طرف اقوام بومی مختلفی را ناراضی کردند و از جانب دیگربه ضعف حکومتی انجامید که خود ساختند.
به نظر میرسد شتاب امریکا در لشگرکشی به افغانستان به ضرر این مقامات و مردم این کشور تمام شد که باعث گردید تا در طی دو دهه در این باتلاق فرو رود. در دو سال گذشته نیز امریکاییها تلاش کردند که از افغانستان خروج کنند، ولی چنان باقی ماندهاند که اکنون به اصطلاح راه خود را گم کرده و نمیدانند که چه کار کنند.
در حال حاضر با گذشت ۲۰ سال از جنگ افغانستان، نبرد علیه طالبان و دیگر گروه های تروریستی همچنان پابرجاست. ایالات متحده از راه نظامی نتوانست دستاورد خاصی در جنگ افغانستان داشته باشد تا آنکه مجبور شد از طریق دیپلماسی برای خروج نیروهایش، چاره ای بی اندیشد.
روری استوارت نامزد رهبری حزب محافظه کار بریتانیا در سال ۲۰۱۱ درمورد اینکه چرا جنگ افغانستان به درازا کشیده شده است عنوان می کند چرا بعد از گذشت چندین سال هنوز در افغانستان حضور داریم؟ چرا میلیاردها دلار را هزینه کردیم؟ با این وجود چرا تعداد کشته شدگان نظامیان و غیرنظامیان نسبت به سالهای گذشته بیشترشده است؟
پاسخ مقامات آمریکایی مانند همیشه چنین بود: ” افغانستان هنوز پایگاه امنی برای تروریست ها به حساب می آید و تا زمانی که نسبت به این کشور اطمینانی حاصل نشود آنجا را ترک نخواهیم کرد” یا ” اگر طالبان مجددا قدرت را بدست گیرند آنها به القاعده برای بازگشت به قدرت، کمک خواهند کرد و بسیاری از مردم را خواهند کشت!”
متاسفانه مقامات آمریکایی در طول چندین سال از حضور در این کشور به مردم خود گزارش می دادند که افغانستان هنوز به مکانی امن تبدیل نشده است اما ما در حال دست یابی به اهدافمان هستیم و به آن نزدیکتر می شویم، اینگونه بود که ذهن مردم را نسبت به وضعیت افغانستان تحریف می کردند.
براساس اظهارات روری استوارت، تمامی مشکلات مردم هنگامی تشدید شد که کشورهای بین المللی شروع به سرازیری میلیاردها دلار به این کشور نمودند، آنها در این اندیشه بودند پول بیشتر وضعیت را بهتر که نه بلکه اوضاع را وخیم تر نمود!
در کشوری مانند افغانستان با چنین وضعیتی، اگر میلیاردها دلار را در این کشور ناگهانی سرازیر کنید نتیجه جز فساد و هدر رفت تمامی آنها چیز دیگری نخواهد بود. با این وجود فرماندهان آمریکایی در طول چند سال جز امید و خوش بینی از وضعیت افغانستان موضوع دیگری بیان نمی کردند.
مسلم است زمانی که شما میلیاردها دلار به افغانستان سرازیر کنید ( بدون هیچ بازخواستی ) نه تنها بازیگران داخلی بلکه خارجیان هم شریک این کاروان چپاولگر خواهند شد حتی موسسات بشردوستانه!
اسناد و مدارک جنگ افغانستان به روشنی ثابت ساخت که بسیاری در طول چندین سال کشته و یا زخمی شدند، چون مردانی در واشنگتن – کاخ سفید حضور داشتند که نمی خواستند به آنچه که می دانستند، اعتراف نمایند!
حرف آخر اینکه مقامات ایالات متحده در طول دو دهه همواره از موفقیت های چشم گیر خود برای مردم سخن می گفتند، موفقیتی که هرگز وجود نداشته است!
باتوجه به مطالبی که در بالا به آن اشاره شد، به حقیقت گفته های داگلاس لوت ژنرال امریکایی پی می بریم که گفت: ما درک اساسی از افغانستان نداشتیم، نمی دانستیم در انجا چه کار می کنیم! جمله ای که بارها از زبان تحلیلگران و مقامات امریکایی گفته و شنیده شده است.