امید رحیمی؛ کارشناس مسائل آسیای مرکزی
بروز اختلافات مرزی از جمله میراث کهنهی سیاسی و ژئوپلیتیک دوران اتحاد جماهیر شوروی برای جمهوریهای آسیای مرکزی است که به تناوب منجر به تعمیق شکافهای سیاسی در سطح منطقهای و حتی درگیریهای محدود مرزی، میان ساکنان بومی دو سوی مرزها و حتی نیروهای مرزبانی کشورها میشود. مناقشه اخیر میان دو جمهوری قرقیزستان و تاجیکستان نیز که در نهایت منجر به تبادل آتش گسترده میان طرفین گردید، از جمله پیامدهای این بحران مزمن بود. این مناقشه که درست چند ماه پس از به قدرت رسیدن سادیر جباروف در نتیجه یک «شبهانقلاب» به وقوع پیوست، از جهاتی به عنوان یک نقطه تحول مهم در مناسبات منطقهای آسیای مرکزی محسوب میشود. سطح و عمق درگیریهای نظامی، تلفات گسترده، ابهام در علل و عوامل شکلگیری و تشدید بحران، و دستیابی سریع به دو توافق (اولیه و ثانویه) آتشبس میان دو کشور بدون مشارکت بازیگر ثالث، درواقع از جمله عواملی است که در این چارچوب حائز اهمیت است. از این منظر، تحلیل و ارزیابی نقش روسیه در این رویداد میتواند گزارههایی کیفی از تداوم و یا تغییر روندهای منطقهای در آسیای مرکزی ارائه دهد.
واروخ نقطه کانونی تحولات اخیر محسوب میشود. از حدود ۲ سال گذشته و به ویژه پس از حواشی مربوط به دیدار امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان با سورانبای جینبیکاف، رئیسجمهور سابق قرقیزستان در منطقه آقسای در جولای ۲۰۱۹ که با درگیریهای ساکنین محلی پیرامون نصب پرچم دو کشور و بر جای گذاردن یک کشته و چند زخمی همراه شد، این شهر تاجیکِ محصور در جغرافیای قرقیزستان به عنوان نقطه کانونی بخشی از مناقشات مرزی مطرح شد. طی هفتههای پیش از درگیریهای ۲۸ آوریل نیز مجدداً این درگیریها شدت گرفته بود. مقامات دو کشور پروسه فشردهای از مذاکرات پیرامون مناطق مرزی را آغاز کرده و در روستاهای مناطق مرزی دو کشور نیز گمانهزنیهایی به وجود آمده بود.
مقامات دولت جدید قرقیزستان بازدیدهایی را از مناطق مرزی صورت داده و حتی کمچیبیک تاشیف، رئیس کمیته دولتی امنیت ملی این کشور در بازدیدهای مرزی خود در پاسخ به مطالبات روستاهای این مناطق از «تلاش» برای بازنگری در توافقات مرزی با ازبکستان (در عین پایبندی به آنها) خبر میداد. در همین حال گمانهزنیهایی از پیشنهاد طرف قرقیزستانی به تاجیکستان برای مبادله منطقه واروخ با ۱۲ هزار هکتار زمین در ناحیه باتکن از سوی مقامات قرقیز در رسانهها مطرح شد که واکنش برخی مقامات و چهرههای تاجیک را برانگیخت. در حالی که جنگ لفظی در سطوح نخبگانی و عامه فضای روانی روابط دو کشور را ملتهب میکرد، سفر سه روزه امامعلی رحمان به ولایت سغد و ضمن آن سخنرانی ویژه برای مردم واروخ به عنوان نقطه پایانی بر گمانهزنیها محسوب میشد.
فضای ملتهب میان دو کشور طی چند هفته تداوم یافت و به دلیل آنچه در رسانهها اختلاف در آبگیر «گلاونوی» نامیده شد درگیریها ابتدا میان ساکنان مناطق مرزی و سپس نیروهای مرزی دو کشور از روز ۲۸ آوریل آغاز شد. با حضور ادوات زرهی و تسلیحات سنگین دو کشور، دامنه بحران گستردهتر شد. وقوع این درگیریها دقیقاً نقطهای بود که روسیه نخستین بار نسبت به این مناقشه موضعگیری کرد. پیشتر و با وجود افزایش درگیریهای لفظی و التهاب میان دو کشور، روسیه سکوت نسبتاً معناداری را در خصوص این بحران در پیش گرفت که به ویژه باتوجه به فرایند توسعه مناسبات با دولت جدید سادیر جباروف، از سوی محافل تاجیک به نوعی حمایت تلویحی از طرف قرقیز تلقی میشد.
با آغاز بحران و نگرانی طبیعی روسیه، کرملین در چند سطح واکنشهایی را نسبت به بحران واقع شده بروز داد. ماریا زاخاروا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه ضمن ابراز نگرانی از بحران، آمادگی روسیه را برای کمک به حل بحران از طریق ابزارهای دیپلماتیک ابراز داشت. در همین حال، قاهر رسولزاده و علوقبیک ماریپوف، نخستوزیران دو کشور نیز که برای شرکت در یک نشست چندجانبه در روسیه به سر میبردند نیز در ساعات نخست درگیریها دیداری را در این کشور ترتیب دادند. از سوی دیگر، این بحران درست دو روز پس از میزبانی دوشنبه از نشست وزرای دفاع کشورهای سازمان پیمان امنیت دستهجمعی با حضور سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه، آغاز گردید. لذا شاید بتوان نخستین مشارکت جدی مسکو در این بحران را در تاریخ ۲۹ آوریل در خلال نشست دبیران کمیته امنیت کشورهای عضو در نظر گرفت. در همین حال سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز سریعاً تماسهایی با روسلان قزاقبایف و سراجالدین مهرالدین، وزرای امور خارجه دو جمهوری برقرار کرده و ضمن آن در خصوص آمادگی مسکو برای میانجیگری میان دو طرف اعلام آمادگی کرد. با این حال، پیش از این موارد وزرای امور خارجه دو کشور به یک توافق آتشبس دست یافتند که از سال ۲۰ به وقت محلی اجرا میشد.
یک روز پس از آن نیز ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه رسما وارد این عرصه شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین در تاریخ ۳۰ آوریل به خبرنگاران گفت که پوتین آماده است تا به عنوان یک واسطه در حلوفصل بحران میان قرقیزستان و تاجیکستان نقشآفرینی کند. پسکوف البته به تلاشهای صورت گرفته در چارچوبهای چندجانبه نیز اشاره داشت و ضمن تأکید بر نگرانی مسکو، از آتشبس موقت بهدستآمده استقبال کرد. با این حال پاسخ هر دو کشور قرقیزستان و تاجیکستان به این پیشنهادهای میانجیگرانه از سوی مسکو، منفی بود. موضعی که یک سال قبل نیز در جریان درگیریهای محدود ماه مه سال ۲۰۲۰ نیز تکرار شده بود. در آن زمان وزارت امور خارجه تاجیکستان با اعطای یک یادداشت رسمی، اختلافات مرزی را مسئله داخلی دو کشور عنوان کرده بود که نیازی به مداخله طرف ثالث نداشت. سخنگوی وزارت خارجه قرقیزستان نیز در همان زمان در پاسخ به پیشنهاد لاوروف خواستار عدم مداخله روسیه شده بود.
با این حال، به نظر میرسد شرایط حساس منطقه و به ویژه ناآرامیهای افغانستان نمیتواند کرملین را نسبت به این تحولات بیتفاوت بگذارد. رژه روز پیروزی در مسکو بهانهای بود تا نخستین گام جدی روسیه برداشته شود. امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان تنها مهمان عالیرتبه خارجی رژه پیروزی مسکو بود. این حضور از جنبههای متعددی از سوی تحلیلگران ارزیابی شد. در وهله نخست، این اقدام نوعی پاسخ از مسکو به شایعات حمایت تلویحی از طرف قرقیز در مناقشات بود که در فضای افکار عمومی و به ویژه شبکههای اجتماعی تاجیکستان در حال انتشار بود. این روند به ویژه پس از سفر سادیر جباروف به مسکو و دیدار با پوتین و دریافت امتیازات ویژه برای قرقیزستان تشدید شده بود. از سوی دیگر، برخی گمانهزنیها از تکرار سناریوی قرهباغ برای پاشینیان در قبال تاجیکستان (در قبال واروخ) به عنوان تلاشی برای عضویت این کشور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز مطرح میشد. شایعات مربوط به احتمال میزبانی تاجیکستان از پایگاه نظامی احتمال آمریکا در آسیای مرکزی پس از خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان وجود داشت که بهنوعی بیانگر نگرانیهای مسکو بود.
در این فضا، دیدار ولادیمیر پوتین و امامعلی رحمان بسیار اهمیت مییافت. همانطور که انتظار میرفت، این گفتوگو با دستاوردهای قابل توجهی همراه بود. به عنوان یک گام قابل توجه، روسیه با ارائه پیشنهاد کمکهای نظامی به تاجیکستان و تقویت نیروهای مسلح این کشور، بر نقش ویژه این کشور در حفاظت از مرزهای جنوبی سازمان پیمان امنیت دسته جمعی تأکید کرد. اظهاراتی که بهنوعی بر حمایت تلویحی مسکو از بیشکک پایان میداد. در همین حال، پوتین تأکید ویژهای نیز بر نقش دوشنبه در پیشگیری از تسری ناامنیهای افغانستان به آسیای مرکزی ابراز داشت. درست چند روز پس از این گفتوگو میان روسای جمهور روسیه و تاجیکستان نیز سامانههای ضدهوایی قابل حمل موسوم به «وربا ۹k333» در تاجیکستان مستقر شد. این سامانه دوش پرتاب مختص درگیری با ریزپرندهها و حتی موشکهای کروز است.
دو روز پس از این دیدار نیز ولادیمیر پوتین طی یک تماس تلفنی با سادیر جباروف، رئیسجمهور قرقیزستان ضمن حمایت از قانون اساسی جدید قرقیزستان، از آمادگی روسیه برای «ارائه کمکهای لازم جهت مقابله با پیامدهای انسانی مناقشات مرزی» سخن گفت. در همین حال بنا بر اطلاعیه منتشر شده توسط سرویس مطبوعاتی ریاست جمهوری قرقیزستان، یک سفر کاری توسط جباروف به مسکو در اواخر ماه مه و دیدار با ولادیمیر پوتین مورد توافق طرفین قرار گرفت. فرایند ادغام اقتصادی در اتحادیه اوراسیا، همکاریهای امنیتی منطقهای و تهیه واکسن روسی مقابله با بیماری کرونا برای قرقیزستان، از جمله محورهایی است که در این بیانیه به آنها اشاره شد.
به نظر میرسد روسیه اگرچه از سوی دو جمهوری قرقیزستان و تاجیکستان برای حلوفصل اختلافات در بازه نخست شکلگیری بحران کنار گذاشته شد، اما نگرانیهای مسکو نمیتواند مانع از میانجیگری در فضای پسابحران شود. اگرچه برخی تحلیلگران علت اصلی مخالفت بیشکک و دوشنبه با میانجیگری مسکو را عدم حضور طرفهای دیگر از جمله ایالات متحده آمریکا و پیچیدگی مضاعف بحران مطرح کردند، اما همچنان سناریوهای دیگری مبنی بر اهداف استراتژیک تاجیکستان و قرقیزستان مطرح میشود. با این حال، حضور امامعلی رحمان و احتمالاً طی هفتههای آینده، سادیر جباروف در مسکو و رایزنی مستقیم با پوتین، میتواند نقطه مهمی در حلوفصل دائمی بحران و پیشگیری از تکرار این درگیریهای نظامی خواهد داشت.
از سوی دیگر باید توجه داشت که روسیه بهطور جدی نگرانِ بروز بحرانهای متعاقب و بیثباتی در آسیای مرکزی است. این مناقشه که یک تنشِ قومی را نیز در پی داشته است، میتواند بستری برای تقویت و ترویج رادیکالیسم در سطح منطقه آسیای مرکزی شده و حتی بروز مناقشات میان بیش از ۲ میلیون شهروند قرقیز و تاجیک در روسیه را نیز موجب شود. درعینحال، مسکو نگرانی عمیقی از بروز تحولات بیثباتکننده در شمال افغانستان و تسری آن به آسیای مرکزی در خلال چنین بحرانهایی دارد. پیشتر برخی مقامات امنیتی روسیه و سازمان پیمان امنیت دستهجمعی نگرانیهایی از احتمال احیاء داعش در شمال افغانستان ذیل «دولت اسلامی خراسان» عنوان کرده و شمار نیروهای این گروه در افغانستان را تا ۱۰ هزار نفر برآورده کرده بودند. / ایراس