«سلاطین گرجی هواخواه لهراسب (شاهزاده شورشی گرجی)، چندین بار از دوک اعظم مسکوی تقاضا کرده بودند که برای استخلاص پادشاه گرجستان در حضور شاه عباس وساطت نماید و او نیز برای همین منظور یک هیات سفارت به دربار اصفهان گسیل داشت. شاهنشاه صفوی که دارای یک هوش خارق العاده و فعالیت عدیم النظیری بود به محض استماع این خبر بحاکم شماخی واقع در کنار دریای قزوین دستور داد که هنگام ورود هیئات فرستادگان سیاسی مسکوی با این شهرتلاش کنند تا از منویات هیات اطلاعاتی بدست آورد. در این موقع به شاه عباس خبر رسید که بلی فرستادگان مزبور فقط به همین منظور عازم دربار ایران هستند اما شاه صفوی که نه مایل بود لهراسب آزاد گردد و نه میخواست به دوک اعظم جواب رد داده شود پنهانی به حاکم شیراز دستور داد که بطریقی کلک اسیر گرجی را بکند که سرو صدایی بلند نشود و یک حادثه کاملا طبیعی جلوه گر شود.
فرستاده مسکوی بحضور شاهنشاه صفوی شرفیاب گشت، مراسم با شکوهی به افتخار هیات سفارت ترتیب داده شده بود. بالاخره در پایان مراسم شاه عباس سفیر مسکوی را به نزد خویش فراخوانده و گفت: خب جناب سفیر برادرم سلطان مسکوی چه منظوری دارند آنگاه فرستاده مسکوی منظور و مقصود هیات را شرح داد و همینکه رشته سخن به لهراسب رسید شاه عباس چنین گفت: تصور میکنم شما از حادثه هایله ای که بسر سلطان تیره بخت گرجی رسیده است اطلاع دارید و اگر خداوند او را از حیات محروم نساخته بود با کمال میل و رغبت بطیب خاطر تقاضای شما اجابت می یافت…»
👈🏻 منبع: سفرنامه ژان شاردن
🌐 تهیه شده در تحریریه ایراس