به قلم: کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
رژیم صهیونیستی در طول پنج سال اخیر روند فزایندهای از توسعه سطحی و عمقی روابط با کشورهای آسیای مرکزی را تجربه کرده است. تقویت روابط دیپلماتیک، با افتتاح سفارت در ترکمنستان و نیز تقویت ارتباطات سیاسی و غیرسیاسی از نشانههای بارز توسعه این تعاملات بوده است. در یک دستهبندی کلی، روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای آسیای مرکزی در چهار حوزه کلی سیاسی، امنیتی و دفاعی، اقتصادی و فناوری، و بهطور ویژه فرهنگی و اجتماعی متمرکز بوده است. محرکههای زیادی در همراهی کشورهای این منطقه با رژیم صهیونیستی وجود داشته که غرب، مهمترینِ آنها محسوب میشود. باوجوداین، روند فعلی به معنای فقدان چالش و موانع در این مناسبات نیست. متأثر از تحولات در روابط دوجانبه و شرایط منطقهای و بینالمللی (بویژه در خاورمیانه و اوراسیا) این روابط با فراز و فرودهایی همراه بوده است. بحران اوکراین نخستین عاملی بود که در چارچوب حمایتهای مستقیم رژیم صهیونیستی از اوکراین علیه روسیه بهنحوی حساسیت مسکو نسبت به نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه اوراسیا (و ازجمله آسیای مرکزی) را در بر داشت و بهعنوان یک عامل محدودکننده ظهور یافت. اکنون با توجه به نتایج اولیه جنگ ۲۰۲۳ بین نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی و پیامدهای عمیقی که این نبرد، به همراه داشته است، به نظر میرسد سیاست خارجی رژیم صهیونیستی بویژه در کشورهای با جمعیت غالب مسلمان و نیز حوزههای نفوذ روسیه با محدودیتهای جدیدتری مواجه خواهد بود. در این گزارش به بررسی این پیامدها در قبال منطقه آسیای مرکزی میپردازیم.
واکنشهای رسمی به تنشهای اخیر
از زمان آغاز نبرد “طوفانالاقصی” توسط نیروهای مقاومت، کشورهای آسیای مرکزی در سطوح مختلف به تناسب فضای بینالمللی، موضعگیری رسمی داشتهاند. عمده این مواضع توسط وزارتخانههای امور خارجه این کشورها انجام گرفته و بعضاً در چارچوب دیپلماسی عمومی توسط سفارتخانههای خارجی پیگیری شده است. بهطور کلی کشورهای آسیای مرکزی مواضع نسبتاً بیطرفانهای را اتخاذ کردند. وزارت امور خارجه ازبکستان ضمن ابراز نگرانی شدید از تلفات غیرنظامی و احتمال تشدید تنشها در خاورمیانه، خواستار توقف درگیریها و استفاده از راهکارهای سیاسی و دیپلماتیک از سوی طرفین شد. این در حالی است که سفارتخانه این کشور در سرزمینهای اشغالی پیام تسلیت برای تلفات رژیم صهیونیستی منتشر کرد. دومین بیانیه وزارت خارجه ازبکستان نیز با محکومیت حمله هوایی به بیمارستان الاهلی در نوار غزه همراه بود. ازبکستان اگرچه نامی از رژیم صهیونیستی در این بیانیه نبرد، اما اشاره به «حمله هوایی» علیه این بیمارستان تلویحاً انتقاد جدی نسبت به رژیم صهیونیستی را در بر داشت.
وزارت امور خارجه قرقیزستان در نخستین بیانیه خود نگرانی شدید خود را از تشدید تنشها را اظهار کرده و خواستار توقف خصومتها و گفتوگوی سیاسی و دیپلماتیک شده بود. دومین بیانیه وزارت خارجه قرقیزستان صرفاً به خروج شهروندان این کشور از سرزمینهای اشغالی و لبنان تخصیص یافت و عملاً موضعگیری دیگری را از سوی این کشور در قبال تحولات غزه شاهد نبودیم. وزارت امور خارجه تاجیکستان نیز در نخستین روزهای درگیری، خشونت را محکوم کرد و خواستار استفاده از راهحلهای دیپلماتیک شد. چند روز بعد از آن در تاریخ ۱۸ اکتبر، وزارت خارجه تاجیکستان در دومین بیانیه خود بدون اشاره به رژیم صهیونیستی شدیداً بمباران بیمارستان الاهلی در غزه را محکوم کرد و ضمن ابراز همدردی با بازماندگان، خواستار آتشبس فوری شد.
در کنار این موارد مهمترین موضع رسمی در حمایت از رژیم صهیونیستی در منطقه، توسط قزاقستان مطرح شد. وزارت خارجه این کشور روز ۱۷ اکتبر با انتشار بیانیهای، حمله حماس علیه غیرنظامیان و دستگیری گروگانها را محکوم کرد. در این بیانیه بر آزادی سریع و بی قیدوشرط گروگانها تأکید شده بود. در این بیانیه همچنین از رژیم صهیونیستی درخواست شد تا ضمن خویشتنداری، از استفاده نامناسب از زور که میتواند منجر به تلفات غیرنظامی در غزه شود، خودداری کند. قزاقستان بیانیهای در خصوص حمله به بیمارستان الاهلی منتشر نکرد. اما ترکمنستان در طول این بازه واکنشی را نسبت به تحولات در غزه ارائه نکرد. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در چارچوب قطعنامه کشورهای عربی که آتشبس انساندوستانه و ارسال سریع کمکهای فوری به غزه را درخواست میکرد، هیچکدام از کشورهای آسیای مرکزی رأی منفی را ثبت نکردند. در رای گیری برای این قطعنامه کشورهای ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان رأی مثبت دادند و ترکمنستان در این رأیگیری غایب بود.
حضور شهروندان دو تابعیتی کشورهای آسیای مرکزی و رژیم صهیونیستی دیگر عامل موضعگیری دوجانبه بوده است. بویژه از ازبکستان و از میان یهودیان ساکن این کشور شمار زیادی در طول دهه ۱۹۹۰ به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کردهاند. در طول تنشهای اخیر نیز وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی ادعا کرد سه شهروند ازبک و یک شهروند قزاق در میان کشتهشدگان هستند. وزارت امور خارجه قزاقستان این مطلب را تکذیب کرد و وزارت خارجه ازبکستان نیز با انتشار بیانیهای این افراد را صرفاً بومی این کشور خواند که تابعیت رسمی ازبکستان را نداشتهاند.
آخرین تعاملات
واکنشهای اخیر کشورهای آسیای مرکزی به تنشهای مقاومت و رژیم صهیونیستی در حالی صورت گرفت که این کشورها سطوح مختلفی از تعاملات را در بازه دو ماهه پیش از این تنشها هم با فلسطین و هم با رژیم صهیونیستی تجربه کرده بودند. تعاملات با فلسطین یکی از محورهایی است که در طول ماه آگوست با محوریت مقامهای فلسطینی در آسیای مرکزی پیگیری شد. سفر منطقهای “ریاض المالکی”، وزیر امور خارجه دولت خودگردان فلسطین مهمترین رویداد در این زمینه بود. او در “دوشنبه” ضمن دیدار با مقامهای عالیرتبه تاجیکستان ازجمله “امامعلی رحمان”، با حضور “سراجالدین مهرالدین”، وزیر امور خارجه تاجیکستان سفارت فلسطین در این کشور را بهطور رسمی افتتاح کرد. در “بیشکک”، المالکی با “سادیر جباروف”، رئیسجمهور قرقیزستان دیدار کرد و در این کشور نیز در خصوص بازگشایی سفارت رایزنی و توافق شد. در “عشقآباد”، “قربانقلی بردیمحمداف”، رئیس خلق مصلحتی عالیرتبهترین مقام سیاسی ترکمنستان بود که با وزیر خارجه فلسطین دیدار کرد و در چارچوب این سفر، نشست مشورتهای سیاسی دو کشور برگزار شد. در “تاشکند” نیز ریاض المالکی با “تنزیله ناربایوا”، رئیس سنا و “بختیار سعیداف”، وزیر امور خارجه دیدار و گفتوگو کرد. قزاقستان تنها کشور آسیای مرکزی بود که در چارچوب سفر رسمی وزیر خارجه فلسطین قرار نگرفت.
در سوی دیگر، بیشترین تعاملات رژیم صهیونیستی در این بازه با ازبکستان صورت گرفت که شامل برخی مناسبات سیاسی، اقتصادی و همچنین در حوزه فناوری میشد. در حوزه سیاسی دیدار بختیار سعیداف، وزیر خارجه ازبکستان با “الی کوهن”، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در نیویورک و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد. در این چارچوب روابط دوجانبه و بویژه برگزاری نشستهای مشورت سیاسی دو طرف مورد گفتوگو و مذاکره قرار گرفت. بعد از آن بود که سفیر رژیم صهیونیستی در تاشکند از برگزاری نشست رایزنیهای سیاسی دو طرف در سرزمینهای اشغالی خبر داد. نشستی که احتمالاً با توجه به تنشهای اخیر به تعویق خواهد افتاد.
در حوزه اقتصادی توافق سهجانبه ازبکستان، آذربایجان و رژیم صهیونیستی در زمینه تأمین پایدار غلات یکی از مهمترین تعاملات اخیر محسوب میشود. در عین حال در چارچوب کنفرانس بینالمللی امنیت غذایی در “سمرقند” نیز شاهد دیداری با حضور وزرای کشاورزی ازبکستان و رژیم صهیونیستی بودیم. امضای موافقتنامه برای توسعه همکاریهای دوجانبه بویژه در حوزه فناوری کشاورزی و مدیریت آب از مهمترین محورهای این دیدار بود. در همین حال، پس از برگزاری یک دیدار با حضور مقامهای آژانس فضایی ازبکستان و شرکت صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی، تعریف پروژههای مشترک نظیر ماهوارههای سنجش و نیز آموزش کادرهای انسانی مورد توافق قرار گرفت. امضای پروتکل ترافیک هوایی، دیگر محور همکاریهای دوجانبه ازبکستان و رژیم صهیونیستی بود. به گفته مقامهای ازبک، امضای این پروتکل بسیاری از موانع و محدودیتها را برای ترانزیت هوایی، برطرف خواهد کرد.
در تعاملات رژیم صهیونیستی با قزاقستان نیز شاهد سفر رئیس اتاق بازرگانی رژیم صهیونیستی به “آستانه” و دیدار با نخستوزیر قزاقستان بودیم. توسعه همکاریهای اقتصادی و بازرگانی، مسئله ترانزیت و بویژه همکاری در حوزه محصولات کشاورزی از مهمترین محورهای این دیدار بود. یک هیئت دیگر از رژیم صهیونیستی نیز برای سرمایهگذاری در یک نیروگاه خورشیدی ۵۰۰ مگاواتی در این بازه وارد قزاقستان شدند و به توافق با مقامهای محلی نیز دست یافتند. همچنین در ماه سپتامبر شاهد راهاندازی اولین پرواز مستقیم از “آلماتی” به “تلآویو” توسط شرکت هواپیمایی “ایر آستانه” بودیم که این نیز نشانگر توسعه مناسبات دوجانبه است. سفیر رژیم صهیونیستی در آستانه نیز در این بازه برخی دیدارهای سیاسی و بازدیدهای میدانی را برگزار کرد که مهمترین آنها گفتوگو با معاون وزیر امور خارجه قزاقستان بود.
پیامدهای جنگ ۲۰۲۳
یکی از پیامدهای جنگ ۲۰۲۳ نوار غزه به دلیل ابعاد و پیامدهای جهانی آن و جنایتهای گسترده رژیم صهیونیستی، میتواند فعالسازی هستههای ضدصهیونیسم در آسیای مرکزی باشد. مهمترین برونداد این رویداد نیز این است که بویژه در نقاطی که دولتها توان سرکوب و یا کنترل آن را ندارند، منجر به امنیتیسازی روابط دوجانبه خواهد شد. در طول درگیریهای اخیر غزه شاهد بروز برخی از این تحرکات بودیم. اواخر ماه اکتبر برخی منابع غیررسمی از حمله به مراکز وابسته به رژیم صهیونیستی در شهر تاشکند خبر دادند. در نتیجه این رویدادها تدابیر امنیتی شدیدی در سفارت رژیم صهیونیستی در تاشکند اعمال شد و شماری از رویدادهای مراکز وابسته به رژیم صهیونیستی نیز لغو شدند. همچنین گفته میشود دو کنیسه یهودیان نیز بهطور موقت فعالیتهای خود را متوقف کردهاند. در برخی منابع نیز ذکر شده است که یک تبعه قرقیز در کنار یک شهروند ازبکستانی بهعنوان مظنونین این حمله دستگیر شدهاند. اگرچه دولت ازبکستان بهطور رسمی اطلاعاتی در این زمینه ارائه نداد، اما بوضوح فضای امنیتی ناشی از آن قابل مشاهده است. عامل تعدیل احتمالی رفتار کشورهای آسیای مرکزی در قبال تحولات غزه نیز میتواند همین امر باشد. در عین حال برخی خبرهای منتشر شده نشان میدهد که کنسرت “آندری مارکارویچ”، خواننده مشهور روس که از حامیان رژیم صهیونیستی بوده است نیز احتمالاً در کشورهای قرقیزستان، قزاقستان و ازبکستان لغو شود. او پیش از این، وعده تأمین مالی ارتش رژیم صهیونیستی را داده بود و کنسرتهای خود را در منطقه، برای اواخر ماه نوامبر و اوایل دسامبر برنامهریزی کرده بود.
این مسئله بویژه در ازبکستان که تجربه رویدادهای امنیتی را دارد، جدیتر است. در سال ۲۰۰۱ گروه موسوم به “اتحادیه جهاد اسلامی” با بمبگذاری در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در تاشکند منجر به حاکم شدن فضای امنیتی شدیدی در روابط دوجانبه ازبکستان با رژیم صهیونیستی شد. این امر بهعنوان یک عامل محدودکننده میتواند در قزاقستان نیز ظهور یابد. بویژه تحولات گسترده در دستگاه امنیتی و اخباری که در طول یک سال اخیر از فعالیتهای موساد حتی در طرح ترور توکایف منتشر شد، این پتانسیل را تقویت میکند. در سه جمهوری دیگر این پتانسیل ضعیفتر است، اما تجربه تحولات سالهای اخیر نشان داده است اتباع قرقیز و تاجیک میتوانند بهترین گزینهها برای رویدادهای امنیتی در قزاقستان، ازبکستان و حتی روسیه باشند. در این میان باید توجه داشت که نقش افکار عمومی و بویژه روحانیون و رسانهها در روندهای مربوط به این موضوع بسیار مؤثر است. تحلیل روند تصویرسازی از تحولات غزه در چارچوب رسانهها و شبکههای اجتماعی رابطه مستقیمی با این تحولات احتمالی خواهد داشت.
از طرف دیگر، رویکرد محافظهکارانه کشورهای منطقه در سیاست خارجی که در دوره پس از آغاز جنگ اوکراین تشدید شده و به سمت چندجانبهگرایی سوق داده شده بود، در نتیجه این تحولات باز هم تشدید خواهد شد. در این چارچوب کشورهای منطقه حداقل برای ۶ ماه ترجیح خواهند داد که تعاملات با رژیم صهیونیستی را مسکوت گذارده و یا بدون بروندادهای نمایان برگزار کنند. از طرف دیگر، بهعنوان یک رفتار موازنهای، تعاملات با دولت فلسطین را نیز تقویت خواهند کرد. اما از طرف دیگر، نوع نگاه و تأثیرگذاری کشورهای ثالث میتواند سطح و جهت محافظهکاری را در قبال رژیم صهیونیستی تغییر داده و حتی بر روابط با فلسطین نیز تأثیرگذار باشند. ترکیه در این زمینه قابلیتهای تأثیرگذاری بیشتری دارد. پس از تغییر موضع آنکارا در قبال تحولات غزه و اظهارات تند “رجب طیب اردوغان” علیه رژیم صهیونیستی، این احتمال وجود دارد که ترکیه به دنبال اجماعسازی و درواقع تصویرسازی بینالمللی با هدف حمایت از مردم غزه بسترهایی را برای کشورهای آسیای مرکزی نیز ایجاد کند.
جمهوری اسلامی ایران اگرچه از چنین قابلیتی برخوردار نیست، اما از طریق حساسیتهای ژئوپلیتیکی میتواند محدودسازی بیشتر رفتارهای کشورهای آسیای مرکزی در قبال رژیم صهیونیستی را موجب شود. بهطور ویژه تحرکات سفارت رژیم صهیونیستی در عشقآباد در چارچوب زیرساختهای جدید فیزیکی و اظهار نگرانی ایران از جانب اقدامهای تلافیجویانه این رژیم بویژه پس از فروکش کردن بحران در غزه، عاملی است که میتواند در این زمینه مؤثر باشد. در عین حال افزایش سطح تنشها بین ایران و رژیم صهیونیستی و تقویت حضور ایران در چارچوبهای مختلف سیاسی و بویژه اقتصادی و فرهنگی در کشورهای دیگر بستری است که رفتار کشورهای آسیای مرکزی را به سمت محدودسازی حضور رژیم صهیونیستی برای پیشگیری از تنشهای احتمالی سوق میدهد.
در نهایت تنشهای روسیه و رژیم صهیونیستی عامل دیگری است که میتواند بر آسیای مرکزی نیز تأثیرگذار باشد. روسیه بهطور رسمی از حماس حمایت کرد و حتی برخی رسانههای رژیم صهیونیستی مطالبی را از حمایتهای دیگر مسکو از نیروهای مقاومت فلسطین منتشر کردند. این موضع روسیه نیز بهطور مستقیم متأثر از تحولات جنگ اوکراین است. نخست، مادامی که رژیم صهیونیستی در بحران باشد کمکهای غرب به جای اوکراین به جنوب غرب آسیا منتقل میشود و نگاه افکار عمومی نیز به فلسطین خواهد بود. دوم، حمایتهای لجستیک و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی از اوکراین، در چارچوب بحران کنونی قابلیت جبران برای روسیه ایجاد میکند. در چنین شرایطی مشارکت رژیم صهیونیستی در طرحهای غرب علیه روسیه در آسیای مرکزی، بویژه در چارچوبهای عملیاتی با حضور موساد یکی از گزینههای احتمالی تنش در آسیای مرکزی خواهد بود. با این حال این فاکتور بهطور محسوس به سرنوشت دولت نتانیاهو پس از بحران کنونی و بویژه نوع تعامل با مسکو در دوره پسابحران وابسته است.
جمعبندی
روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای آسیای مرکزی به عنوان یک منطقه با جمعیت مسلمان طبیعتا پس از پایان جنگ کنونی در غزه به شکل عادی باز نخواهد گشت. با این حال، عادیسازی آن احتمالا متناسب با واکنشها سریعتر از مناطق دیگر در جهان اسلام خواهد بود. در عین حال بازخوردهای گسترده تحولات غزه در شبکههای اجتماعی و میان اینفلوئنسرهای آسیای مرکزی در کنار تحولات امنیتی ذکر شده در تاشکند و تجمعهای بیشکک نشان داد علیرغم سکوت نسبی، ظرفیتهایی در حمایت از فلسطین و در مقابله با رژیم صهیونیستی در این منطقه وجود دارد. بالقوه باقی ماندن این ظرفیتها و عدم بالفعل شدن آنها در بازه کنونی، نشان از عدم تمرکز نگاه مقاومت به این منطقه و بویژه در سطح افکار عمومی دارد. آنالیز واکنش رسانههای رسمی به تحولات غزه و شبکههای اجتماعی بوضوح نشانگر یک شکاف جدی است. تطبیق شرایط عمومی این کشورها با روایت رسانههای رسمی نیز نشان از یک ضعف عمیق در تبیین نگاه مقاومت در منطقه دارد. در صورت طراحی راهبرد بلندمدت در سطح افکار عمومی و بویژه با نگاه به دولتها میتوان در آینده برای واکنشهای جدیتر به مساله فلسطین و گامهای راهبردی نظیر توقف تامین نفت و برخی منابع معدنی راهبردی طراحی کرد.