به قلم: امید رحیمی؛ پژوهشگر مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
از آغاز جنگ اوکراین ژئوپلیتیک، ژئواکونومی و حتی ژئوکالچر آسیای مرکزی مدام در طرحها و ایدههای مختلفی در غرب بازتعریف شده است. محوریت این طراحی و ایدهپردازی، انفکاک تدریجی از روسیه است به نحوی که وابستگیهای جغرافیایی این منطقه به مسکو، به حداقل رسیده و بازیگران دیگر، قابلیت برقراری توازن در مقابل روسیه و البته چین را داشته باشند. هدفگذاری این ایدهپردازیها و گفتمانسازیها بازنمایی جایگاه آسیای مرکزی در شرایط جدید اوراسیا و فضای گذار در نظم بینالمللی است. درعینحال این طرحها با نگاه به رویکردهای منطقهای غرب با توجه به تعاملات جهانی در منابع خاص همچون انرژی هیدروکربنی، اورانیوم و یا فلزات خاص و یا تحولات افغانستان و یا قفقاز جنوبی نیز توسعه یافتهاند. درحالیکه روسیه در مقابل این گفتمانهای عمدتاً ژئوپلیتیکی مقاومت و مخالفت نشان داده است، کشورهای آسیای مرکزی با رویکردی عملگرایانه در حال بررسی موقعیت و منافع خود در این طرحها بوده و بعضاً درصدد جانمایی ایدههای خود در این گفتمانهای جدید ژئوپلیتیکی هستند. در واقعیت آنچه سرانجامِ این ایدهها و گفتمانهای ژئوپلیتیکی را مشخص میکند نخست، سیاست قدرت بوده و دوم برآیند تعارض و تعامل منافع بازیگران مختلف در خلال این مناظرات گفتمانی است که به تخصیص منابع منجر میشود. یکی از این ایدهها «کامکا» است که شکلدهی به آسیای مرکزی بزرگتر را با محوریت شرق-غرب مدنظر قرار میدهد. در این گزارش تلاش میشود تا با بررسی مجمع کامکا این گفتمان ژئوپلیتیکی مورد بررسی قرار گرفته و اهداف و رویکردهای آن ارزیابی شود.
مجمع کامکا
کامکا که مخفف انگلیسی چهار منطقه/کشور آسیای مرکزی-مغولستان- قفقاز- افغانستان است، در برخی برداشتها بهعنوان «آسیای مرکزی بزرگ» شناخته میشود. در حال حاضر کامکا بهعنوان یک مجمع متشکل از نمایندگان ۱۰ کشور، یک پلتفرم سیاسی برای گفتوگو در زمینههای رشد اقتصادی و توسعۀ اجتماعی بین کشورهای این حوزه است و درعینحال در راستای گفتمانسازی ژئوپلیتیک این مناطق عمل میکند. البته کامکا در ادبیات رسمی، خود را یک سازوکار غیرسیاسی و صرفاً توسعهای معرفی میکند که این گفته در عمل بهسختی قابل پذیرش است. ایالاتمتحدۀ آمریکا در چارچوب سازمانهای غیردولتی از این مجمع حمایت کرده و آن را توسعه میدهد. آخرین نشستهای مجمع کامکا در سالهای ۲۰۱۹، ۲۰۲۲، ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به ترتیب در شهرهای تاشکند، واشنگتن، آلماتی و بیشکک برگزار شده است. آخرین نشست این مجمع به میزبانی قرقیزستان با حضور بیش از ۳۰۰ نفر از نمایندگان بخش خصوصی و دولتی کشورهای عضو و مشارکت ۶۰ سخنران از ۲۵ کشور در ماه ژوئن در هتل شرایتون بیشکک برگزار شد.
اگرچه تقریباً از تمام کشورهای این حوزه، نمایندگانی در این نشست حاضر بودند، بااینحال از ترکمنستان تنها یک نماینده در این نشست حاضر شده بود و به دلیل اختلافهای تاجیکستان و قرقیزستان و همچنین ارمنستان و آذربایجان، نمایندگان تاجیکستان و ارمنستان نیز مجال کمتری برای ارائۀ دیدگاهها یافتند. سخنرانان اصلی این مجمع «فردریک استار»، رئیس مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز (مستقر در واشنگتن)، عادل بایسالوف (معاون نخستوزیر قرقیزستان)، ترهی هاکالا (نمایندۀ ویژۀ اتحادیۀ اروپا در آسیای مرکزی)، نوریه کونتایوا (وزیر توسعۀ دیجیتال قرقیزستان)، آیسولو ماماشوا (نمایندۀ جورگوکو کنش قرقیزستان)، لیرا سامیکبایوا (معاون وزیر آموزش و علوم قرقیزستان) و سنجر بولوتوف (معاون وزیر اقتصاد قرقیزستان) بودند. این سطح از سخنرانان اصلی و مهمانان عالیرتبه بهوضوح سطح بالای نشست مذکور و اهمیت گفتمانهای ارائه شده را نشان میدهد. اسپانسرهای اصلی مجمع بیشکک نیز مجموعهها و نهادهایی همچون پارک فناوریهای پیشرفتۀ بیشکک، بنیاد استرلینگ، مرکز کارآفرینی بینالمللی بخش خصوصی (CIPE) و بانک آسیا (مستقر در قرقیزستان) بودند.
تمرکز کلیدی مجمع کامکا در بیشکک بر روی اتصال میانمنطقهای بود که به طور ویژه بر کریدور میانی تأکید داشت. در این نشست در چارچوب جلسات مختلف این جمعبندی مطرح شد که اقتصاد کشورهای آسیای مرکزی علیرغم رشد پایدار ۷۰ درصدی در طول ۷ سال گذشته و عبور تولید ناخالص ملی این کشورها از مرز ۴۵۰ میلیارد دلار، کماکان به دلیل عدم اتصال ژئواکونومیک و بحران ترانزیتی، با محدودیتهای زیادی مواجه است. درعینحال محور دیگر این نشست روند فزایندۀ علائق بازیگران مختلف در سطح جهانی به آسیای مرکزی با توسعۀ پلتفرمهای «آسیای مرکزی+» بود. این موقعیت، نتیجۀ تحولات ژئوپلیتیکی جهان ارزیابی شد و متناظر با آن گفتمانهای ژئوپلیتیکی جدید نیز مورد بررسی قرار گرفت. در همین راستا، برخی پنلها و نشستهای ویژه در خلال مجمع کامکا به ارزیابیهای جدید ژئوپلیتیکی میپرداخت. حوزههای دیگری همچون اولویتهای امنیتی در آسیای مرکزی، نوآوری و دیجیتالیسازی در تجارت و اقتصاد، همکاری با افغانستان و پروژههای زیرساختی در حوزۀ دریای خزر نیز از دیگر محورهای مطرح شده در این نشست بود.
اهداف و رویکردها
کامکا به صورت کلی در قالب دو هویت کارکردی قابل بررسی است. نخست، بهعنوان یک مجمع سیاسی-اقتصادی که با حمایت ایالاتمتحدۀ آمریکا در منطقه فعالیتی بالغ بر ۱۰ سال را تجربه کرده است. و دوم، بهعنوان یک ایده یا گفتمان ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری که مجدداً توسط آمریکا توسعه یافته است. هرکدام از این وجوهِ کارکردی، میتواند اهداف، رویکردها و دلالتهای مختلفی را دنبال کند. تجمیع و پیوند این دو هویت کارکردی با یکدیگر و انطباق رویکرد ژئواستراتژیکی بر مجمع سیاسی بهعنوان پلتفرم گفتمانساز و پیشبرندۀ بخشهایی از وجوه اجرایی این گفتمان، میتواند اهداف و رویکردهای تجمیعی را نیز در بر داشته باشد که مهمترین آنها به شرح ذیل است:
_ در شرایطی که روسیه طی سه دهۀ اخیر تلاشهای نظاممندی برای یکپارچگی اوراسیایی با اتصال حداکثری مناطق مختلف، ذیلِ نظم اوراسیاییِ پساشوروی داشته است، گفتمان غرب خروج زیرسیستمهای اوراسیایی همچون آسیای مرکزی از نظم اوراسیاییِ مدنظر مسکو و تعریف آنها بهعنوان یک منطقۀ مستقل بوده است. هدفگذاری این رویکرد از سوی غرب تبدیل اوراسیا از یک ابرمنطقۀ هارمونیک به یک منطقه، با زیرسیستمهای متمایز و حتی متعارض است؛ نظیر آنچه در جنوب غرب آسیا شکل گرفته است. بنابراین کامکا در عین نگاه به اتصال بیشتر بین چند زیرسیستم منطقهای در اوراسیا، شرق آسیا و جنوب آسیا، نگاه انفکاکی قدرتمندتری در عمق گفتمان ژئوپلیتیکی خود دارد. این اتصال را کامکا در قالب «آسیای مرکزی بزرگ» تعریف میکند، اما واقعیت آن است که در عمل یک آسیای مرکزیِ مستقل از اوراسیا با رویکردهای میانمنطقهگرایانۀ شرقی و غربی مدنظر آن است.
_ اتصال ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در چارچوب اهداف ژئواکونومیکی یکی از ایدههای غرب پس از فروپاشی شوروی بوده و درعینحال اتصال آسیای مرکزی و جنوبی با محوریت افغانستان نیز از سال ۲۰۱۱ به طور جدی از سوی آمریکا دنبال شده است. آنچه در کامکا، جدید و مبتکرانه است، اتصال مغولستان بهعنوان یک بازیگر نوظهور اوراسیایی است. در سال ۲۰۱۹ آمریکا و مغولستان موافقتنامۀ مشارکت راهبردی را با حضور رؤسای جمهور دو کشور در واشنگتن به امضا رساندند که در آن بهوضوح همکاری در حوزههای امنیتی و دفاعی با رویکردهای ژئوپلیتیکی مورد توجه قرار گرفته بود. به نظر میرسد موقعیت منحصربهفرد مغولستان بین چین و روسیه و درعینحال پیوستگیهای تاریخی، فرهنگی و تمدنی با آسیای مرکزی، ایدۀ همگرایی سیاسی در شرایط عدم وجود پیوستگی جغرافیایی را توسعه داده است. تأثیرگذاری بر کانونهای مجاور ژئوپلیتیکی در مناطق شمالی سینکیانگ و نیز مناطق جنوبی روسیه در جمهوری آلتای (که عموما ترکنشین است) از جمله اهداف کلیدی این اتصال در نظر گرفته میشود. میزبانی اولان باتور در مجمع کامکا در سال ۲۰۲۵ میتواند نقطه عطفی در رویکردهای ژئوپلیتیکی فوقالذکر در قبال مغولستان باشد.
_ آمریکا رویکردهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جدید خود را در قبال آسیای مرکزی پس از جنگ اوکراین در قالب «تکثر گفتمانی» پیگیری میکند. این مدل مبتنی بر ارائۀ یک رویکرد ژئوپلیتیکی در قالب گفتمانهای مختلف، از طرف بازیگران مختلف (عموما قدرتهای میانی و منطقهای) و در خلال فرصتهای متعدد است. این تکثر گفتمانی با تخصیص منابع قابل توجه تنها روشی است که تغییر نگاه دولتهای منطقه و هدایت منابع آنها به سمت رویکردهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی مورد نظر غرب را در کوتاه و میانمدت میسر میسازد. واقعیت آن است که غرب علیرغم علاقۀ شدید به گفتمانهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی فوقالذکر، تمایل و توان زیادی برای سرمایهگذاری چند ده میلیارد دلاری در آنها نداشته و از این حیث با صرف هزینهای کمتر از یک صدم آن (چند صد میلیون دلار) در حوزههای نرم و گفتمانی، در تلاش است تا منابع و ارادههای داخلی کشورهای آسیای مرکزی را به سمت این طرحهای ژئوپلیتیکی هدایت کند. کامکا نیز یک بخش از این طرح بزرگ غرب در قبال آسیای مرکزی است که ایدههایی همچون کریدور میانی و در سطحی بالاتر جریانِ ژئواکونومیکی شرق به غرب را بهعنوان بدیل جریان قدرتمند کنونی شمال به جنوب، دنبال میکند.
_ کامکا بهعنوان یک مجمع همچون بسیاری از دیگر سازوکارهای آمریکایی شکلدهی به یک شبکۀ ارتباطی و نخبگانی را مدنظر قرار میدهد. نقطۀ آغاز مجمع سیاسی کامکا یک فلوشیپ/دوره تکمیلی مشترک بین بنیاد رامسفلد (تأسیس شده توسط وزیر دفاع سابق آمریکا) و مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز (مستقر در واشنگتن) در سال ۲۰۱۳ بود. این فلوشیپها و دورههای آموزشی محور بحث و تبادل نظر دربارۀ گفتمانهای ژئوپلیتیکی جدید را فراهم آورده و زمینۀ انتقال آنها را نیز مهیا میکند. مجمع کامکا در نشست آلماتی در سال ۲۰۲۳ یک تفاهمنامۀ همکاری با جامعۀ مطالعات اوراسیایی نیز به امضا رسانده است. این مجمع همچنین یک شبکۀ ارتباطی رسانهای شامل شبکۀ تلویزیونی، رادیویی و خبرگزاری را برای پوشش ایدههای خود در آسیای مرکزی در تعامل با بیش از ۴۰ رسانه تشکیل داده است.
_ در کنار رویکردهای گفتمانی، کامکا میتواند بستری برای بسط شبکۀ نفوذ از طریق دورههای آموزشی و طرحهای گفتمانی نیز در نظر گرفته شود. مخاطبین طرحهای آموزشی کوتاهمدت این مؤسسات صرفاً دانشجویان و فعالان اجتماعی نیستند، بلکه دایرۀ وسیعی از کارکنان دولت، نخبگان سیاسی، پرسنل نظامی و حتی فرزندان رهبران بالقوه را نیز شامل میشود. این رویکرد در کنار مأموریتهای احتمالی کامکا در حوزۀ اطلاعاتی و عملیاتی میتواند بسترساز نفوذ عملیاتی در آسیای مرکزی شود. این برداشت به دلیل آن است که بنیاد رامسفلد و مؤسسۀ آسیای مرکزی و قفقاز هر دو پیمانکاران برخی از طرحهای امنیتی و اطلاعاتی دولت آمریکا محسوب میشوند. وجود نهادهایی همچون سیا، کالج نظامی آمریکا، اف بی آی، دانشکدۀ جنگ دریایی، نیروی هوایی آمریکا، وزارت دفاع ایالاتمتحده، ناسا و دانشگاه دفاع ملی در میان حامیان این بنیادها بهوضوح این امر را به اثبات میرساند. این نهادها همچنین بهواسطۀ جذب برخی نیروهای خود در دولت آمریکا ارتباط خوبی را نیز با شبکۀ دیپلماتها و کارکنان دولتی آمریکا در منطقه دارند که مقوم این طرحهای نفوذ خواهد بود.
جمعبندی
بهعنوان یک واقعیت اجتنابناپذیر باید پذیرفت که در نتیجۀ تحولات جنگ اوکراین و تنشهای بیسابقۀ غرب و روسیه، آسیای مرکزی در آستانۀ یک گذار استراتژیک قرار گرفته است. این گذار در یک رقابت شدید بین گفتمانهای روسی و چینی و نیز گفتمانهای غربی در حال شکلگیری است. شایان ذکر است که گفتمانهای روسی و چینی در این میان، لزوما همگرا نبوده و به طریق مشابه روند واگرایانهای را با گفتمان غربی دنبال نمیکنند. بلکه هر سه گفتمان نگاه عملگرایانهای را له یا علیه گفتمانهای دیگر در رویکردهایی چندلایه دنبال میکنند. در چنین فضایی قدرتهای منطقهای همچون ترکیه، هند، پاکستان، برخی کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای عربی نیز گفتمانهای بدیل خود را در این دورۀ گذار مطرح کردهاند. این رفتار نه صرفاً در نتیجۀ یک راهبرد جاهطلبانه، بلکه در پاسخ به یک واقعیت اجتنابناپذیر و در رویکردی عملگرایانه در تداوم گفتمانهای اصلی و قدرتمند منطقه تعریف شده و با اتصال به آنها منافع بلندمدت را تعریف میکند. در چنین شرایطی، تعریف گفتمان استراتژیک ایران در آسیای مرکزی به نحوی که وجوه اشتراک و افتراق آن در رویکردی عملگرایانه با گفتمانهای روسی، چینی و غربی قابل شناسایی باشد، یکی از ضروریات رفتار استراتژیک ایران در قبال آسیای مرکزی است. طبیعتاً صِرف تعریف گفتمان نمیتواند منافع ایران را تأمین کند و پیگیری عملی روندهای اجرایی مرتبط با آن، از ضروریات است. طبیعی است که ایران از قابلیتهای غرب برای رویکردهای تکثرگرایانۀ گفتمانی در حوزۀ ژئوپلیتیکی برخوردار نیست و تخصیص منابع تنها راه پیشبرد این گفتمان محسوب میشود. درعینحال باید توجه داشت که پیشبرد این گفتمان نه در کوتاه و میانمدت، بلکه در بلندمدت منافع ایران را در نظم جدید ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی تضمین خواهد کرد.