نیکوس تاسفوس در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی
از نظر حجمی، آسیا ممکن است روزی با اروپا به عنوان بازار گاز روسیه برابری کند، اما آسیا به عنوان منبع درآمد و وزن ژئوپلیتیکی گزینه سطح پایینی خواهد بود. روسیه بازیگر اولیه صنعت گاز اروپا بود و نقش آن با گسترش بازار افزایش یافت. روسیه دیر به حوزه گاز آسیا وارد شد و منابعش از آن بسیار دور است. روسیه میتواند به آسیا روی بیاورد و با گذشت زمان، حجم قابل توجهی گاز را در آنجا بفروشد. اما این تجارت نمی تواند جایگزین چیزی شود که روسیه در اروپا داشت. چرخش به سمت آسیایی فقط میتواند خیلی چیزها را ارائه دهد.
در سال ۲۰۲۱، روسیه حدود ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز به آسیا فروخت، در مقایسه با بازار اروپایی که معمولاً ۱۶۰ تا ۲۰۰ میلیارد متر مکعب از روسیه وارد میکند. دو سوم گازی که روسیه به آسیا ارسال کرد به صورت گاز طبیعی مایع (LNG) بود: ۱۴ میلیارد متر مکعب از پروژه ساخالین-۲ که به ژاپن، کره، تایوان و چین میرود و ۸٫۵ میلیارد متر مکعب از LNG یامال که بیشتر به چین و همچنین ژاپن، کره، تایوان و هند صادر میشود (بخشهای کمتری نیز به بنگلادش، اندونزی و سنگاپور ارسال میشود). روسیه همچنین ۱۰ میلیارد متر مکعب از طریق خط لوله Power of Siberia به چین تحویل داد که در اواخر سال ۲۰۱۹ راه اندازی شد و در نهایت ۳۸ میلیارد متر مکعب در سال جریان خواهد داشت.
هنگامی که خط لوله Power of Siberia به ظرفیت خود برسد، روسیه میتواند نزدیک به ۶۰ میلیارد متر مکعب به چین تحویل دهد (با فرض اینکه جریان LNG موجود به آسیا باقی بماند). روسیه همچنین حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب LNG به اروپا میفروشد. این LNG از پروژههای شمال (یامال) و غرب (ویسوتسک و پورتووایا) میآید. برای پروژههای غرب، نزدیک سن پترزبورگ، اروپا بازار طبیعی است. برای LNG که از شبه جزیره یامال خارج میشود، اروپا مقصدی در تمام طول سال است، در حالی که آسیا وقتی که مسیر دریایی شمالی قابل کشتیرانی باشد، گاز بیشتری دریافت میکند. با این حال، با هزینه اضافی، همه این حجمها میتوانند به آسیا ختم شوند. آنها با هم -بدون پروژههای جدید- میتوانند به روسیه کمک کنند تا حدود ۸۰ میلیارد متر مکعب گاز به آسیا بفروشد.
پروژههای جدید LNG
اما توانایی روسیه برای افزایش فروش گاز خود به آسیا بیشتر به پروژههای جدید بستگی دارد. در کوتاه مدت، روسیه در حال ساخت پروژه شمالگان۲ (Arctic2) است که ظرفیت LNG این کشور را در قطب شمال دو برابر میکند. این پروژه ای است که به شرکای خارجی وابسته است – هم به عنوان شرکای سهام و تامین کنندگان مالی و هم به عنوان ارائه دهندگان فناوری کلیدی و تخصص مدیریت پروژه. این پروژه در سه فاز تکمیل شده است که فاز اول تقریباً کامل شده است، فاز دوم کمتر از نیمه تمام شده است و فاز سوم هنوز ساخته نشده است.
مشخص نیست که آیا روسیه میتواند این پروژه را به طور کامل انجام دهد یا خیر. نواتک، حامی مالی پروژه، جایگزینی محلی برای یکی از فناوریهای کلیدی (فرآیند «آبشار قطب شمال») ایجاد کرده است، اما عملکرد آ پایینتر بود و به همین دلیل نواتک به فناوری غربی بازگشته است. کشتیهای یخشکن که LNG را تحویل میدهند در کره جنوبی ساخته شدهاند، اگرچه بیشتر کشتیهای پروژه شمالگان۲ در کارخانه کشتیسازی Zvezda در روسیه ساخته میشوند که اولین مورد برای این کارخانه کشتیسازی است. در نهایت، این پروژه همچنان به حمایت مالی خارجی و تخصص مدیریت پروژه بستگی دارد، که هر دوی آنها ممکن است با تحریمهای بیشتر یا تصمیمات شرکتها برای جدا شدن از روسیه مختل شوند.
پروژه دیگر LNG در حال ساخت – Ust-Luga یا LNG بالتیک – اخیراً پیشرفت کرده و پیشرفت کمتری نسبت به قطب شمال دارد. گازپروم، حامی پروژه نیز تجربه کمتری در مورد LNG دارد. (گازپروم در پروژه ساخالین-۲ شرکت میکند، اما دیر وارد پروژه شد و بیشتر به شرکای خارجی برای اجرای پروژه متکی بود.) پروژه LNG بالتیک سالهاست روشن و خاموش شده است و تعهد و توانایی شرکت برای تحویل این پروژه مشکوک است (این پروژه قبلاً یک بار در سال ۲۰۰۸ لغو شده بود، قبل از اینکه سالها بعد احیا شود).
پروژههای LNG دیگری نیز روی میز وجود دارد، اما هیچکدام هنوز ساخت و ساز را آغاز نکرده اند. نواتک قصد دارد پروژه سومی را در قطب شمال بسازد (که تا حدودی به صورت گیج کننده شمالگان ۱ نامیده میشود). مشخص نیست که آیا نواتک یا هر یک از شرکای خارجی، شمالگان ۱ را تا زمانی که سرنوشت قطب شمال روشنتر شود، پیش خواهد برد یا نه. در خاور دور، روس نفت اخیراً با مشارکت اکسون موبیل در حال پیشبرد پروژه LNG بود که اکسون موبیل به عنوان بخشی از خروج گستردهتر خود از روسیه پس از شروع جنگ، از این پروژه خارج شد و ضربه مهلکی به این پروژه وارد کرد. دیگر پروژههای LNG که در طول سالها پیشرفت کردهاند، امروزه حتی کمتر محتمل به نظر میرسند.
پروژههای خط لوله جدید
در فوریه ۲۰۲۲، گازپروم قراردادی را با شرکت ملی نفت چین برای تحویل ۱۰ میلیارد متر مکعب دیگر از طریق خاور دور به چین امضا کرد. هیچ یک از جزئیات علنی نشد – اینکه چه زمانی تحویل گاز آغاز میشود، گاز از کجا میآید، از چه مسیری گاز را تحویل میدهد و غیره. مقداری گاز در این منطقه وجود دارد: منابع گاز در ساخالین-۱، تحت کنترل گازپروم نیست، و در ساخالین-۳، تحت کنترل شرکت تابعه گازپروم گازپروم نفت است. هیچ یک از گزینههای عرضه ساده نیستند.
گاز در ساخالین-۱ مدتهاست که برای یافتن یک مسیر خروجی تلاش کرده است. روسنفت، شرکت دولتی روسی که بخشی از این پروژه است، سالها میخواست این گاز را به چین بفروشد، اما هرگز موفق به بستن قرارداد (یا دور زدن انحصار صادرات گاز خط لوله گازپروم) نشد. گاز ساخالین-۳ نیز با چالش هایی روبرو بوده است. میدان اصلی در سال ۲۰۱۵ هدف تحریمهای غرب قرار گرفت. از آن زمان، روسها با چالشهای فنی مربوط به تولید گاز دست و پنجه نرم کردهاند و اینکه آیا اکنون میتوانند این کار را انجام دهند، مشخص نیست. اما گاز ساخالین۳ منطقیترین منبع برای این قرارداد ۱۰ میلیارد مترمکعبی است. مشخص نیست که این گاز به زودی در دسترس خواهد بود یانه.
مهمترین پروژه، دومین خط لوله Power of Siberia به چین است. مانند خط لوله اول، تغییرات این پیشنهاد برای سالها بدون پیشرفت زیادی مورد بحث قرار گرفته است. ایده اصلی این است که میادین سیبری غربی، که اکنون تامین کننده اروپا است، با آسیا مرتبط شود. پروژه Power of Siberia 2 به آن اجازه میدهد تا بین بازارهای اروپایی و آسیایی حق انتخاب داشته باشد – این ارزنده ترین جایزه برای استراتژیستهای انرژی روسیه است.
اما مشکل این است که چین تمام برگههای مذاکرات را در اختیار دارد. و مانند اولین خط Power of Siberia، چین معامله سختی را انجام خواهد داد. آنچه در این مرحله غیرقابل تشخیص است این است که آیا چین آماده معامله است یا خیر. روسیه احتمالاً به دلیل استیصال خود، شرایط بسیار جذابی را ارائه میدهد. اما آیا چین آنها را میپذیرد؟ آیا آنها با قیمت وسوسه خواهند شد یا در این لحظه به گسترش وابستگی خود به روسیه فکر خواهند کرد؟ اینکه چینیها چگونه به این سؤالات پاسخ خواهند داد، سخت است.
شرق در مقابل غرب
روسیه معمولاً سالانه ۱۶۰ تا ۲۰۰ میلیارد متر مکعب به اروپا میفروشد. با زیرساختهای موجود، روسیه میتواند ۸۰ میلیارد متر مکعب به آسیا تحویل دهد که بین گاز خط لوله و LNG تقسیم میشود. مقداری افزایش در این رقم ممکن است. NOVATEK میتواند اولین زنجیره شمالگان۲ و شاید به مرور زمان دو زنجیره دیگر را تکمیل کند. روسیه میتواند صادرات از طریق خط لوله خود را به چین گسترش دهد، اگرچه جایزه بزرگ، قدرت سیبری ۲، با چشم اندازهای نامشخصی روبرو است. بعید است روسیه به اندازه ای که اکنون به اروپا میفروشد به آسیا گاز بفروشد. اما میتواند شکاف را پر کند. میتوان سناریوهایی را تصور کرد که در آن روسیه تا سال ۲۰۳۰، ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد متر مکعب گاز به آسیا بفروشد.
اما تجارت روسیه در شرق با تجارت آن در غرب متفاوت است. برای تضمین قرارداد با چین، روسیه مجبور شد یک معامله مقرون به صرفه ارائه دهد: چین برای گاز روسیه بسیار کمتر از اروپا میپردازد. حتی هزینه کمتری به روسیه نسبت به تامین کنندگان آسیای مرکزی میدهد. علاوه بر این، روسیه برای توسعه تجارت LNG خود مجبور شد تعدادی معافیتهای مالیاتی ارائه دهد، بنابراین خزانه داری روسیه به اندازه گاز خط لوله از LNG درآمد ندارد. چین همچنین تمایل کمتری به اجازه دادن به گازپروم برای ایجاد هر نوع تجارت در داخل چین داشته است – برخلاف اروپا که گازپروم در طول زمان توانسته است تعدادی سرمایه گذاری مشترک راه اندازی کند.
مهمتر از آن، سهم بازار روسیه در آسیا کم خواهد ماند. چین، ژاپن، کره و تایوان هر کدام کمتر از ۱۰ درصد از LNG خود را در سال ۲۰۲۱ از روسیه دریافت کردند. حتی زمانی که خط لوله قدرت سیبری به ظرفیت کامل خود برسد، چین ممکن است کمتر از ۱۰ درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه وارد کند (تقاضای چین در سال ۲۰۲۱ تقریباً ۳۶۷ میلیارد متر مکعب بودکه به سرعت در حال رشد است). روسیه هرگز قدرت بازاری در آسیا نخواهد داشت، البته این در مقایسه با موقعیت مسلط خود در بازار اروپا نیست. چرخش گاز از اروپا به آسیا کار خواهد کرد، اما به هیچ وجه تغییر یک به یک نیست.