پیامهای پولی (سوپر چت) یوتیوب به بینندگان این امکان را می دهد که برای برجسته شدن نظرات خود در جریان پخش زنده، هزینه کنند. این ویژگی که توسط یوتیوب در سال ۲۰۱۷ راه اندازی شد، به کاربران این امکان را می دهد که نظرات خود را با فونت های بزرگ تر و رنگارنگ نشان دهند که میزان قابل مشاهده بودن آن بر اساس مبالغ پرداختی تعیین می شود.
مقاله ویپول کومار پویایی نگرانکنندهای را روشن میکند که در آن ویژگی سوپرچت یوتیوب و سایر روشهای کسب درآمد به نظر میرسد محتوای افراطی و تفرقهانگیز را بهویژه در هند تقویت و کسب درآمد میکند. این تجزیه و تحلیل نشان میدهد که چگونه سوپر چت که به عنوان ابزاری برای طرفداران برای تعامل با سازندگان در جریان پخش زنده در نظر گرفته شده است، در عوض اجازه میدهد لفاظیهای مضر و سخنان نفرتانگیز نه تنها در پلتفرم قابل مشاهده باشند، بلکه سودآور باشند.
مقاله کومار، شکاف بین سیاستهای اعلامشده یوتیوب در مورد سخنان مشوق عداوت و تنفر و اقدامات آن را آشکار میکند و نشان میدهد که مشوقهای مالی ممکن است پلتفرم را به سمت بیاهمیت نگه داشتن محتوا سوق دهد.
نکته اصلی استدلال کومار این است که شکست یوتیوب در تعدیل محتوا و نظرات مضر، فقط نادیده گرفتن صرف نیست، بلکه پیامد بالقوه عمدی مدل کسب درآمد آن است. سوپر چت، به ویژه، هم سازندگان و هم بینندگان را تشویق میکند تا در لفاظیهای فزاینده شرکت کنند. با پرداخت هزینه برای برجسته شدن نظرات خود، بینندگانی که دیدگاههای افراطی دارند میتوانند از ابزار سوپر چت برای تحریک و مشروعیت بخشیدن به خشونت، نژادپرستی یا نفرت تحت پوشش تعامل با طرفداران استفاده کنند. در همین حال، سازندگان، با دیدن اینکه محتوای بحث برانگیز یا هیجان انگیز منجر به تعامل بیشتر و درآمد بیشتر سوپر چت می شود، انگیزه پیدا می کنند تا خودشان موقعیت های تحریک آمیز را دنبال کنند یا تأیید کنند.
علیرغم نقض آشکار دستورالعملهای یوتیوب[۱]، این سوپر چتها همچنان قابل مشاهده بودند و به سازندگان و پلتفرم اجازه سود بردن را میدادند. برای مثال، در جریان برنامه های های زنده «بهارتی» یکی از چهرههای برجسته هندوتوا [۲]، از اصطلاحاتی نفرتانگیز مانند«جهاد عشق» برای حمایت از روایتهایی استفاده میشود که مسلمانان را متجاوز و توطئهگر مینامند.
بهارتی مردان مسلمان را«خشن» و مدارس را«مکان های خطرناک» می نامد. محتوای ارائه شده در سوپرچت، اقدامات«شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین علیه مسلمانان اویغور در این کشور را توجیه می کند. در پاسخ، بهارتی موافق است و رویکرد شی را برای از بین بردن«افراط گرایی» مناسب می داند. این نظرات برجسته و تأکید می شود و به کلیشه های مضر و اطلاعات نادرست وزن می دهد. چنین روایتهایی میتواند به خصومت جمعی دامن بزندکه با توجه به فضای سیاسی-اجتماعی هند، میتواند عواقب شدیدی داشته باشد. این با یافتههای کومار تشدید میشود که حتی زمانی که چنین نظراتی به دلیل نقض خطمشیهای یوتیوب در مورد محتوای خشونتآمیز و نفرتانگیز برچسب گذاری میشوند، همچنان در این پلتفرم باقی میمانند. شکست یوتیوب در حذف این نظرات یا اقدام علیه متخلفان مکرر این سؤال را در مورد اینکه آیا نظارت محتوا واقعاً با حفاظت از جامعه مطابقت دارد یا اینکه تابع انگیزههای سودآوری است؟.
انتقادکومار فراتر از تک تک سازندگان است ویوتیوب را به عنوان عاملی در سیستمی معرفی می کند که سخنان مشوق نفرت را عادی می کند. مدل اشتراک درآمد این پلتفرم، که۳۰ درصد از سوپر چت کاهش مییابد، به این معنی است که خود یوتیوب از چنین تعاملاتی از نظر مالی سود میبرد. در اصل، هر نظر نفرت انگیزی که توجه یا تعامل را به خود جلب کند، منبع درآمد دیگری می شود. این مشکل تنها به ویژگی سوپر چت محدود نمی شود، بلکه تبلیغات برندهای بزرگ در کانالهایی با محتوای تفرقهانگیز، مانند تلویزیونSudarshan، که به طور مداوم شعارهای ضد اسلامی را ترویج میکند، ظاهر میشود. ارتباط برندهای اصلی با کانالهای افراطی نه تنها محتوا را مشروع میکند، بلکه تضمین میکند که یوتیوب، با به اشتراک گذاشتن درآمد تبلیغات، همچنان از روایتهای بحثبرانگیز سود میبرد.
تحقیقات کومار بیشتر نابرابریها را در نحوه اعمال سیاستهای محتوای یوتیوب نشان میدهد. بر اساس این مقاله، در حالی که یوتیوب قوانین سخت گیرانه تری را در کشورهای توسعه یافته اعمال می کند، به نظر می رسد که در کشورهایی مانند هند که سخنان نفرت انگیز و اطلاعات نادرست در آن ها رایج است، آزادی عمل بیشتری ایجاد می کند. این اختلاف نشان میدهد که شیوههای تعدیل یوتیوب ممکن است مشروط به فشارهای تجاری یا نظارتی باشد که در مناطق خاص با آن مواجه است.
در کشورهایی مانند هند با نظارتی کمتر یا مسئولیتپذیری رسانههای اجتماعی، سخنان نفرتانگیز و افراطگرایی اغلب طولانیتر تحمل میشوند و به آرامی تعدیل میشوند. این ناهماهنگی در اجرای سیاست ها یک مشکل ساختاری رانشان می دهد که در آن پلتفرم هایی مانندیوتیوب«تقاضاهای بازار»را بر«تعهدات اخلاقی» اولویت می دهند و روایت های مضر را در کشورهایی که رسانه های دیجیتال منبع اصلی اطلاعات هستند، تقویت می کند.
سال گذشته، مونو مانسار، گاودار اهل هاریانا، متهم به ربودن دو مسلمان و زنده سوزاندن آنها شد. مونو همچنین فعال یوتیوب بود که تقریباً شش سال ویدیوهای خشونت آمیز پست می کرد. او در ویدئوهای خود، وسایل نقلیه ای را که گاوها را حمل می کردند، تعقیب می کرد و به سمت آنها شلیک می کرد. یوتیوب اجازه داد تا مونو نزدیک به ۲۰۰ هزار دنبال کننده بدست بیاورد و یک دکمه نقره ای به او اعطا کرد. علیرغم گزارش چندین رسانه خبری هندی و پلتفرم های راستی آزمایی، کانال او حذف نشد. با این حال، پس از گزارشی توسط سازمان خبری مستقر در نیویورک، Coda Story، در فوریه ۲۰۲۳، یوتیوب ۹ ویدیوی مونو را از کانال او حذف کرد.
اشاره کومار به مونو شخصیت بدنامی که از یوتیوب برای اشتراکگذاری محتوای خشونتآمیز استفاده میکرد، این نکته را نشان میدهد. محتوای او علیرغم پوشش رسانهای و اعتراض عمومی برای سالها فعال باقی ماند. پاسخ تاخیری یوتیوب(فقط پس از توجه بین المللی) رویکردی واکنشی به جای فعالانه را برای اعتدال نشان می دهد که همانطور که کومار پیشنهاد می کند، با سودآوری بیش از ایمنی پلتفرم، هماهنگ است.
این مقاله همچنین از عدم شفافیت در مورد رسیدگی یوتیوب به موارد نقض سوپر چت و ادعاهای کمک مالی انتقاد و خاطرنشان می کند که عدم پاسخگویی سؤالاتی را در مورد صداقت یوتیوب در کاهش محتوای مضر ایجاد می کند.
تحقیقات کومار در مورد گزارش شفافیت این پلتفرم بیشتر نشان میدهد که علیرغم ادعای یوتیوب مبنی بر حذف میلیونها نظر به دلیل نقض دستورالعملها، هنوز هیچ دادهای به طور خاص مربوط به سوء استفاده از سوپر چت ارائه نکرده است. فقدان این داده ها نشان می دهد که یوتیوب ممکن است دامنه مشکل افراط گرایی خود را به ویژه در مورد تعاملات با کاربران پولی کم اهمیت جلوه دهد.
در تجزیه و تحلیل مقاله کومار، آشکار می شود که ویژگی سوپر چت یوتیوب، به جای تقویت بیشتر تعامل جامعه، بستری برای افراط گرایی و نفرت ایجاد کرده است. ماهیت سوپر چت با برجسته کردن نظرات نفرتانگیز، محتوای تحریکآمیز را قادر میسازد، رونق بگیرد.
در کشوری مانند هند که تقریبا نیمی از جمعیت آن به رسانه های اجتماعی به عنوان منبع خبری متکی هستند، انتشار کنترل نشده چنین محتوایی می تواند پیامدهای گسترده ای داشته باشد و بر ادراک عمومی تأثیر بگذارد و به طور بالقوه خشونت در دنیای واقعی را تحریک کند.
ساختار مدل اشتراک درآمد یوتیوب، همراه با اجرای سهلانگیز خطمشی یک چرخه معیوب ایجاد میکند و سازندگان، محتوای قطبی تولید میکنند که نظردهندگان را جذب میکند که به نوبه خود، باعث افزایش تعامل و درآمد برای سازندگان و یوتیوب میشود.
مقاله کومار فراخوانی برای اقدام به پاسخ گویی بیشتر از سوی یوتیوب است و از این پلتفرم میخواهد نقش خود را در تداوم آسیب تشخیص دهد و «امنیت جامعه» را بر «سود»، اولویت دهد. او پیشنهاد میکند که مواضع منفعلانه شرکت در قبال نفرت و اطلاعات نادرست نشاندهنده تمایل آزاردهنده برای به خطر انداختن استانداردهای اخلاقی برای درآمدزایی است. مشکلی که تا زمانی که پلتفرمها محتوای تحریکآمیز را «مناسب برای کسبوکار» ببینند، ادامه خواهد داشت.
#ذکریایی
https://thewire.in/communalism/super-chat-Youtube-hate-speech-muslim-money