تاریخ : دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 21 شوال 1445 Monday, 29 April , 2024

اخراج مهاجرین افغان در معادله مناسبات پاکستان و طالبان

  • ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ۸:۱۳
اخراج مهاجرین افغان در معادله مناسبات پاکستان و طالبان
قدرت‌یابی طالبان که غالباً پشتون است، از این جهت موجب نگرانی طرف پاکستانی شده که افزایش همگرایی پشتون‌ها در دو سوی مرز، مسئله مسیر عمق استراتژیکی که پاکستان دنبال می‌کند را جهتی معکوس می‌دهد.

به قلم: محمدرضا بهرامی

در پاکستان دولت موقت این کشور در اجرای سیاستی که مورد تأیید کامل (Deep State) است، با خاتمه ضرب‌الاجل تعیین شده، از اول نوامبر مبادرت به اخراج کلیه اتباع خارجی غیر مجازی کرد که اکثریت قریب به‌اتفاق آنها را اتباع افغانستان شامل می‌شود. ازدحام شدید ایجاد شده در مرزهای رسمی بین دو کشور افغانستان و پاکستان نشان دهنده حجم قابل توجهی از افغان‌هایی است که در حال ترک پاکستان هستند. اخبار رسمی خروج رقمی نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر را برآورد کرده، در حالی که ممکن است رقم واقعی بیش از این باشد.

هر چند این اقدام با اعتراض مقامات طالبان و حتی بعضاً شخصیت‌های افغان غیر همسو با طالبان مواجه شد، اما این اعتراضات تا کنون انگیزه‌ای در تغییر سیاست در اسلام‌آباد ایجاد نکرده است.

بحران امنیتی پاکستان که عمدتاً ناشی از افزایش حجم ناامنی تولید شده توسط تحریک طالبان پاکستان (TTP)، ارتش آزادی‌بخش بلوچستان (BLA)، شاخه پاکستانی داعش (ISPP) و همچنین تحریک جهاد پاکستان (TJP) به ویژه در یک سال اخیر است.

علاوه بر امکان بهره‌گیری تحریک طالبان پاکستان  از جغرافیای افغانستان، حضور تعدادی از اتباع افغان در ناامنی‌های تولید شده در پاکستان و نهایتاً عدم مسئولیت‌پذیری طالبان در همکاری نزدیک با پاکستان برای مهار این پدیده، را می‌توان مهم‌ترین انگیزه اسلام‌آباد در استفاده از کارت مهاجرین برای اعمال فشار بر طالبان محسوب کرد.

برای فهم بهتر پدیده بحران ناامنی و عوامل مؤثر بر آن در پاکستان، نکات زیر کمک کننده خواهند بود:

  • ظرف روزهای اخیر گروه‌های یاد شده فوق چندین عملیات در استان‌های خیبر پختونخواه، بلوچستان و پنجاب انجام دادند که تحریک جهاد پاکستان (TJP) مسئولیت عملیات در مرکز آموزش نیروی هوایی پاکستان در استان پنجاب را بر عهده گرفت. به طور طبیعی این عملیات از نظر امنیتی از جنسی متفاوت و از اهمیت بیشتری برخوردار بود.
  • تحریک جهاد پاکستان (TJP) در فوریه ۲۰۲۳ با انجام عملیات در استان بلوچستان رسما فعالیت خود را اعلام کرد. برخی گزارش ها مبین این است که این گروه در اصل یک شاخه از TTP و همسو با جماعت الاحرار بوده که متعاقب آغاز مذاکرات صلح میان دولت وقت پاکستان و تحریک طالبان پاکستان(TTP) از بدنه (TTP) جدا شد. این مذاکرات با وساطت سراج الدین حقانی وزیر داخله طالبان در سال ۲۰۲۲ انجام شد.
  • متعاقب دومین عملیات تحریک جهاد پاکستان (TJP) در استان بلوچستان در سال جاری میلادی، مقامات پاکستان به صورت علنی به حضور تعدادی از اتباع افغان در همراهی با گروه‌های افراطی پاکستانی در این کشور اشاره کردند.
  • مناسبات گروه‌های مختلف افراطی بومی و غیر بومی در منطقه اعم از اینکه در پاکستان و یا افغانستان حضور داشته باشند، به‌شدت پیچیده و بعضاً در هم تنیده بوده و به دشواری قابل مرزبندی و تفکیک کامل است.
  • نگاهی گذرا به برخی عملیات های قابل توجه تحریک طالبان پاکستان (TTP) علیه مراکز مهم نظامی ظرف سال‌های گذشته، تصویر روشن‌تری از میزان تهدید مجموعه این گروه‌ها را ارائه می‌کند:

سال ۲۰۰۷ حمله به پایگاه هوایی کامره در استان پنجاب،

سال ۲۰۰۹ حمله به پایگاه هوایی در پنجاب،

سال ۲۰۱۱ حمله به پایگاه دریایی مهران در کراچی،

سال ۲۰۱۲ حمله به پایگاه هوایی منهاس در استان پنجاب،

سال ۲۰۱۲ حمله به پایگاه هوایی پیشاور،

سال ۲۰۱۲ حمله به زندان بنو و آزادی چند صد زندانی افراطی،

سال ۲۰۱۴ حمله به ترمینال قدیمی فرودگاه کراچی،

سال ۲۰۱۴ حمله به دو پایگاه هوایی خالد و Samungli.

در تعدادی از این عملیات ها گروه‌های افراطی غیر پاکستانی که عموماً در کمربند پشتون نشین پاکستان در مرز با افغانستان نیز حضور داشتند، در طراحی و انجام عملیات TTP را همراهی کرده بودند.

  • در این معنا تردیدی نباید داشت که موفقیت طالبان در افغانستان در سال ۲۰۲۱ اثر مستقیمی بر جدیت دیگر گروه‌های افراطی مستقر در منطقه به منظور تلاش در مسیر دستیابی به موفقیتی مشابه و در جغرافیایی متفاوت در منطقه را برجای گذاشته است.
  • ظرف دهه‌های اخیر این برای دومین بار است که احساسات قومی در بین پشتون‌های پاکستان افزایش یافته است. این حس هم در طیف گروه‌های افراطی و تندرو و هم طیف جریانات ملی‌گرایانه به خوبی قابل مشاهده است. وجه مشترک این دو طیف، وجود رگه‌هایی قوی از مخالفت با Deep State  در این کشور است. این موضوع با توجه به قدرت‌یابی طالبان که غالباً پشتون است، از این جهت موجب نگرانی طرف پاکستانی شده که افزایش همگرایی پشتون‌ها در دو سوی مرز، مسئله مسیر عمق استراتژیکی که پاکستان دنبال می‌کند را جهتی معکوس می‌دهد.
  • موتور تولید ناامنی‌های موجود در پاکستان را نباید صرفاً گروه‌های افراطی ذکر شده و یا کنشگران داخلی تلقی کرد. به نظر می‌رسد ریشه این موضوع را باید در رقابت‌های ژئوپلیتیکی جنوب آسیا و فراتر از آن دنبال کرد. گروه‌های افراطی و دیگر کنشگران داخلی اعم از پشتون‌ها و بلوچ‌ها، آگاهانه و یا ناخودآگاه کارت‌های بازی محسوب می‌شوند.
  • ایالات متحده آمریکا علاقه‌مند است دو کشور هند و پاکستان را در پازل منطقه‌ای خود در جنوب آسیا حفظ کند، هر چند به دلیل وضعیت حاکم بر روابط هند و پاکستان و جایگاه این دو کشور در مناسبات قدرت در منطقه و فراتر از آن، سال‌هاست هند در اولویتی متفاوت و بالاتر برای آمریکا قرار دارد. همچنین علاوه بر رقابت هند و چین باید به رقابت راهبردی چین و آمریکا در جنوب آسیا و آسیای مرکزی نیز اشاره کرد که پاکستان را در برقراری نوعی توازن در حفظ مناسبات با این دو کشور دچار دشواری زیادی کرده و قدرت مانور پاکستان در این فضا را کاهش داده است. پاکستان را می‌توان نقطه اتصال محیط خشکی و محیط آبی در ابتکار پهنه راه BRI محسوب کرد که در همین حال یک رکن مهم در «کریدور اقتصادی چین – پاکستان» (CPEC) به عنوان شاخص‌ترین پروژه پهنه راه چینی است. «کریدور اقتصادی چین – پاکستان» (CPEC) در محوری قرار داد که چین و آمریکا هر کدام با نگاهی کاملاً متضاد نسبت به تحقق این پروژه  در دو سوی این محور قرار دارند.
  • امکان مهار کامل تحریک طالبان پاکستان (TTP) توسط طالبان افغان با تردید مواجه است. بخشی از این تردید به ماهیت مناسبات قومی، سابقه همکاری و همچنین پیوندهایی است که بخش‌های میانی و بدنه دو مجموعه با یکدیگر برقرار کرده‌اند و عملاً هیچ بخشی از طالبان را قادر به امکان مقابله و یا مهار TTP به صورتی که مطلوب طرف پاکستانی باشد، نمی‌کند. کما اینکه فرمان غیرعلنی رهبر طالبان در ممنوعیت جهاد طالبان افغان در پاکستان نیز نتوانست عامل بازدارنده‌ای در بین نیروهای تندروی این مجموعه محسوب شود.
  • گسل‌های درون طالبان پدیده‌ای واقعی است که قبلاً به آن پرداخته شده است. طیفی از طالبان در یک چارچوب کلان از تئوری مشابه دیدگاه مطلوب جناح‌هایی از افراد بر سر قدرت در دوران جمهوریت پیروی می‌کنند. این طیف تنظیم مناسبات با غرب و مشخصاً آمریکا را تضمین‌کننده مهار قدرت‌های منطقه‌ای می‌دانند.

جمع‌بندی

علی‌رغم دشواری‌های موجود بین طالبان و پاکستان، بعید به نظر می‌رسد پاکستان بخواهد طالبان افغانستان را از دست به دهد، یا به اصطلاح از آن عبور کند، به ویژه در شرایط فعلی که طالبان ساختار حاکم بر کابل است. تصور بدیل این شرایط هم برای پاکستان دشوار است. به نظر می‌رسد دست‌کاری در مناسبات داخلی قدرت در طالبان، کم هزینه تر باشد.

طالبان با کمبود منابع لازم برای مدیریت هم زمان دو پدیده روبرو است. این دو پدیده شامل بازتنظیم مناسبات با پاکستان و نیز مهار اثرات ناشی از ورود حجم قابل توجهی از افغان‌های اخراج شده از پاکستان است. خصوصاً در شرایط فعلی که کمک‌های بین‌المللی کاهش یافته و در آستانه فصل سرما قرار داریم.

بر خلاف تصور عمومی، توقع اینکه مدیریت تحولات منطقه به صورت کامل در اختیار ساختارهای بومی موجود باشد واقعی نیست، به خصوص با عنایت به اثرپذیری از تحولات دیگر مناطق.

به نظر می‌رسد به دلیل حجم بالای مهاجرین افغان اخراج شده از پاکستان و فعال شدن برخی گروه‌های افراطی غیر افغان برای بهره‌گیری از این مهاجرین، باید انتظار افزایش بی ثباتی و احتمالا افزایش افراط گرایی ناشی از این پدیده ها را، نه تنها در محیط داخلی افغانستان، بلکه در منطقه داشت.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=9442
  • نویسنده : محمدرضا بهرامی، سفیر سابق ایران در افغانستان
  • منبع : ایران نوانس
  • 340 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.