تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ 19 رمضان 1445 Thursday, 28 March , 2024

بریکس و مسئله عضویت ایران

  • ۰۳ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۰
بریکس و مسئله عضویت ایران
نوشته‌­ی پیش رو به بررسی نتایج اقتصادی و سیاسی عضویت احتمالی ایران در گروه بریکس می‌­پردازد. برای این هدف، ابتدا گروه بریکس، کارکردهای آن و امکان فراهم آمدن ساختاری برای دلارزدایی در گروه بریکس بررسی می­شود. سپس پیامدهای عضویت ایران در گروه بریکس مورد بررسی قرار می­گیرد.

‌پوریا هامونی

بریکس چیست؟

نخستین بار در آغاز دهه­‌ی ۲۰۰۰ میلادی یکی از تحلیل­گران موسسه‌­ی گلدمن ساکس در مقاله‌­ای قدرت­‌های اقتصادی نوظهور برزیل، روسیه، هند و چین را بزرگ­ترین اقتصادهای آینده­‌ی جهان و رقیبان بالقوه‌ی آمریکا خواند. سال ۲۰۰۹ و پس از بحران مالی، این کشورها نخستین نشست خود را برگزار کردند. سرانجام با افزوده شدن آفریقای جنوبی به این گروه در سال ۲۰۱۱ گروه BRICS که از حروف نخست نام این کشورها گرفته شده بود، تشکیل شد.

کشورهای عضو مجموعه بریکس بیش از  ۴۰ درصد جمعیت جهان، ۳۰ درصد مساحت جهان، ۱۸ درصد تجارت کالا و ۲۵ درصد سرمایه­ی جذب شده به اقتصاد جهانی را در اختیار دارند. بین سال­‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸، میانگین رشد اقتصادی کشورهای عضو بریکس ۵ درصد بوده که بالاتر از میانگین جهانی ۲٫۹ درصد در این دوره است. اعضای این گروه اعلام کرده­‌اند که هدفشان «حکمرانی جهانی عادلانه­‌تر» است. موضوع اصلی گردهمایی اعضای این گروه همکاری­‌های اقتصادی است.

بریکس انجمنی است برای گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه بین بازیگران بزرگی که ویژگی مشترک آن­ها غربی نبودنشان است. هسته‌­ی این گروه همکاری­‌های اقتصادی است و پروای موضوعات امنیتی یا نظامی را ندارد. این گروه هر سال گردهمایی خود را با حضور مسئولان عالی رتبه­‌ی کشورهای عضو از جمله رهبران و وزیران برگزار می­کند. گاهی در نشست­‌های بریکس کشورهای مهمان هم حضور می­ابند. طرح بریکس پلاس از سوی چین برای گسترش بریکس و پیوستن اعضای تازه به آن مطرح شده و در این راستا ایران و آرژانتین برای عضویت در بریکس درخواست رسمی داده­‌اند.

بریکس را می­توان بخشی از واکنش اقتصادی قدرت­های غیرغربی به تحولات جهانی دانست. با این تفسیر شاید بتوان آینده­‌ی بریکس را در آینده­ی نظم جهانی سراغ گرفت. اکنون مدت­ها است که صحبت از تغییر نظم جهانی تک قطبی (به رهبری آمریکا) سخن تازه نیست و بسیاری به گمانه زنی درباره­ی آینده‌­ی نظم جهانی می­پردازند. رویدادهایی مانند برخاستن چین در قامت رقیب اقتصادی و ژئوپلتیک آمریکا در سال­های پیش رو و تنش­های فزاینده­ی روسیه با غرب پس از جنگ اوکراین می­تواند نشانه­ای از تغییر در نظام بین­الملل باشد. اما کسی به طور قطع نمی­داند که این دگرگونی­ها منجر به برآمدن یک نظم جهانی تازه خواهد شد، یا قدرت گرفتن بازیگران غیرغربی در عرصه‌­ی جهانی روندی ناپایدار است که سرانجام برابر نیروی آمریکا و هم‌پیمانان غربی­اش فروکش خواهد کرد. پاسخ هر چه باشد هیچ کشوری نمی­تواند از فرصت­‌های پیش آمده برای تامین منافع ملی خود و گسترش روابط با بازیگران مهم بین‌­المللی چشم بپوشد. بنابراین عجیب نیست حتی اگر برخی کشورهای نزدیک به آمریکا بخواهند با شرکت در چنین انجمنی فرصت‌­های خود را برای گسترش روابط اقتصادی محک بزنند، چه رسد به کشورهایی که با غرب ارتباط چندانی ندارند.

بریکس چه می­کند؟

گروه بریکس افزون بر گفتگوهای اقتصادی بین اعضا، اقدام به برپایی بانک توسعه‌­ی نوین کرده است و تازگی بنگلادش، امارات، اروگوئه و مصر هم به عضویت این بانک پیوسته­‌اند. این بانک به کشورهای عضو یا کشورهای در حال توسعه برای ساختن زیرساخت­ یا برپا کردن صنایع وابسته به انرژی­‌های بازگشت­‌پذیر وام می­دهد. پیش­تر چنین وظیفه‌­ای در عرصه­‌ی بین­‌الملل بر دوش نهاد مالی برآمده از سازمان ملل متحد یعنی بانک جهانی بود. چنین می‌­نماید که با افزایش توان سیاسی و اقتصادی کشورهای عضو گروه بریکس در میدان جهانی، این گروه رفته رفته می­خواهد دست به برپایی نهادهای بین­‌المللی موازی سازمان ملل متحد بزند. با قدرت گرفتن اعضای بریکس در عرصه­ی جهانی آن­ها خواهان نقش‌­آفرینی بیشتر در حکمرانی جهانی خواهند بود و برپا کردن سازمان­‌های مشابه سازمان ملل را می­توان نشانه­ای از خواسته­‌ی آن­ها برای دگرگونی سازمان‌­های جهانی به فراخور شرایط جهان در سده‌­ی بیست و یکم دانست. اما نباید توانایی کنونی بریکس را بیش از آن چه هست برآورد کرد. بریکس به رغم توانایی‌­های خود، برای این که یک بلوک سیاسی- اقتصادی یکپارچه باشد یا حتی برای اینکه بخواهد برابر گردهمایی­‌های مشابه غربی مانند جی ۷ عرض اندام کند، هنوز راه درازی در پیش دارد.

تنش در روابط سیاسی و امنیتی کشورهای عضو است از مهم­ترین عواملی است که در راه گسترش همکاری­های اعضای گروه سنگ می­اندازد. چین و هند با یکدیگر درگیری­های مرزی و مناطق مورد مناقشه دارند. دولت کنونی بزریل بنا به سیاست­های ملی­‌گرایانه از مروجان گفتمان ضدچین در آمریکای لاتین است. هند، آفریقای جنوبی و بزریل به غرب نزدیک هستند. گاهی حتی برگزاری نشست­ها هم خالی از حاشیه نیست. مثلا در نشست شیامن به میزبانی چین کشورهای مصر، گینه، مکزیک و تاجیکستان از سوی میزبان به نشست دعوت شده بودند. در حالی که چین این نشست را مجالی برای گفتگو بین بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه خواند، به چشم برخی اعضا چنین می­نمود که این مهمانان بیش از آن که شرایط همکاری با بریکس را داشته باشند، برای یارکشی سیاسی از سوی چین برای پیشبرد منافعش به این نشست دعوت شده بودند.

فراتر از درگیری­های درون‌گروهی آن چه می­تواند چوب لای چرخ پیشرفت بریکس بگذارد، دستاوردهای ناهمسان اعضا در زمینه­ی اقتصادی است. مدت­ها است که روند رشد برای اقتصادهای عضو بریکس از سال­های طلایی آغاز سده­ی تازه­ی میلادی فاصله گرفته است و تنها چین و کمتر از آن هند هستند که در این گروه همچنان به رشد چشمگیر خود ادامه داده­اند. به گفته­ی تحلیل­گران اکنون بریکس است که به چین نیاز دارد. چین شریک بزرگتر گروه است و منافع تجاری و اقتصادی اصلی­اش از تجارت با کشورهای غیرغربی تامین نمی‌شود، پس شاید قدرت گرفتن بیشتر چین در اقتصاد جهان لزوما منجر به رونق همکاری­های بریکس نشود. برآیند این شرایط عوامل سبب شده که جز بانک توسعه­ی نوین هنوز ساز و کارهای رسمی دیگری در بریکس راه نیافتاده است. این گروه حتی ساختار سازمانی ندارد و بیشتر نشست­ها صرف گفتگوهای دوجانبه و رایزنی برای گسترش همکاری­های اقتصادی می­شود.

بریکس و دلارزدایی از نظام پولی بین­الملل

جایگاه بی­مانند دلار در نظام پولی و مالی جهان یکی از مهم­ترین پایه­های قدرت آمریکا در عرصه­ی جهانی است. پیدایش فناوری­های سایبری در آغاز سده­ی نوی میلادی به آمریکا امکان داد تا بتواند تراکنش­های دلاری را در سراسر جهان رهگیری کند. اکنون آمریکا از این توانایی برای تنبیه آن چه «بازیگران سرکش» می­نامد، استفاده می­کند. اگر وزارت امور خارجه­ی آمریکا اعلام کند که شخص حقیقی یا حقوقی منافع آمریکا را به خطر می­اندازد، دست به اقدامات تروریستی می­زند و در قاچاق انسان یا مواد مخدر دست دارد، وزارت خزانه­داری آمریکا آن شخص را مشمول تحریم خواهد کرد. تحریم­های مالی آمریکا آن بازیگر را از شبکه­ی پولی و مالی جهانی که تحت رهبری آمریکا است کنار می­گذارد و هر که با بازیگر تحریم شده تراکنش مالی داشته باشد نیز مشمول تحریم خواهد شد.

جای شگفتی نیست که در سال­های گذشته با افزایش تنش میان آمریکا و قدرت­های بزرگ مانند جنگ تجاری چین و آمریکا، تحریم شدن برخی شرکت­های چینی و تحریم­های سخت روسیه پس از جنگ اوکراین از سوی آمریکا، قدرت­های نوظهور غیرغربی پی راهکاری بگردند تا از گزند دلار در امان بمانند و حتی بخواهند جایگزینی برای دلار بیایند. در این راستا برخی اعضای بریکس مانند چین  و روسیه توافق کرده­اند که داد و ستد میان خود را به واحدهای پولی یوان و روبل انجام دهند.

روسیه همچنین تلاش کرده تا دلارزدایی را به گروه بریکس بیاورد، شاید که استفاده از ظرفیت­های این گروه در سال­های آینده بتواند یک ساز و کار جهانی جدا از ابزار دلار و سیستم سوییفت برای تجارت بین­الملل پدید آورد. در این راستا روسیه پیشنهاد کرده است تا اعضا برای تجارت میان خود از واحدی به نام بریکس پی استفاده کنند که از سبد ارزی کشورهای عضو بریکس ساخته می­شود. این پیشنهاد شبیه رویکرد صندوق بین­المللی پول است که با سبدی از ارزهای جهان­روا به نام «حق برداشت ویژه» یک واحد پولی تعریف کرده است. اگر حتی این پیشنهاد هم جامه­ی عمل بپوشد و کشورهای عضو بریکس با بریکس پی با یکدیگر به تجارت بپردازند، باز عملیات مالی آن­ها نمی­تواند جایگزینی برای نظام پولی و مالی غرب باشد. اگر چین را کنار بگذاریم، تجارت اعضای گروه بریکس با یکدیگر آن چنان نیست که بر تجارت آن­ها با غرب بچرید. همچنین اگر ای روند رو به شکوفایی برود، اعضای نزدیک به غرب بریکس حتما با برخورد آمریکا و غرب روبه­رو خواهند شد، که ضربه­ای سنگین­تر به آن­ها خواهد بود. بنابر آن چه گذشت به نظر نمی­رسد به رغم افزایش تنش­ها بین دو عضو مهم بریکس (چین و روسیه ) با آمریکا، طرح بریکس پی برای کنار گذاشتن دلار از مبادلات تجارت بین­الملل، چشم­انداز روشنی داشته باشد.

ایران و بریکس

طرح چین به نام بریکس پلاس برای افزایش اعضای بریکس، فرصتی برای کشورهای دیگر فراهم آورده تا از این گروه برای پیشبردن منافع خود بهره گیرند. ایران نیز برای عضویت در این سازمان درخواست رسمی داده است. شرکت در این گروه برای ایران صرف نظر از زمینه­سازی برای شکوفایی تجارت می­تواند میدانی باشد برای آزمودن راه­های مقابله با سلطه­ی دلار آمریکا در نظام مالی جهان. برای بررسی اثرات عضویت ایران در بریکس می­توان این رویداد را در دو مولفه­ی اقتصادی و سیاسی بررسی کرد.

از نگاه اقتصادی ایران تامین­کننده­ی بزرگ انرژی است و فرصت­های اقتصادی بسیاری در ایران هست که برای شکوفایی نیاز به سرمایه­گزاری خارجی دارد. انجمن بریکس می­تواند جایگاه گفتگو و رایزنی اقتصادی باشد، اما مشکل این جا است که بسیاری از این کشورها از طرف­های اصلی تجارت ایران نیستند. برقراری پیوندهای اقتصادی تازه برای صادرات نیاز به رایزنی­های دیپلماتیک در بخش تجاری و تخفیف­های هنگفت در قیمت دارد چرا که برای این منظور باید از کشورهای رقیب در این حوزه پیشی گرفت. همچنین تلاش برای جذب سرمایه­گزاری خارجی میان اعضای بریکس کاری آسان نخواهد بود. بیشتر کشورهای گروه بریکس از کشورهای در حال توسعه و خواهان جذب سرمایه هستند. از سوی دیگر سرمایه­گزاری در ایران نیاز به تبادل مالی ایران دارد که مشمول تحریم­های آمریکا است و مجازات­های آمریکا را در پی خواهد داشت.

از آنجا که جز روسیه و چین، اعضای دیگر به غرب نزدیک هستند، تا هنگامی که ایران به شبکه­ی مالی جهانی دسترسی نداشته باشد، تجارت با بیشتر این کشورها بسیار دشوار خواهد بود. نمونه­اش مانده­ی حساب ایران نزد هند، در دور گذشته­ی تحریم­ها پیش از امضای برجام بود. هند اقدام به پرداخت طلب ایران با دلار یا یورو نمی­کرد و اصرار داشت که پرداخت را با پول خود، روپیه انجام دهد. این کار مطلوب ایران نبود، چرا که روپیه­ی هند ارز جهان­روا نیست و نمی­توان آن را در تجارت با کشورهای دیگر به کار گرفت و از سوی دیگر واردات ایران از هند حدود ۲٫۵ میلیارد دلار بوده که با ۷ میلیارد دلار طلب ایران از هند اختلاف بسیار داشت. اگر ایران در تجارت با هند که بزرگترین اقتصاد و صادرکننده این گروه پس از چین است، با چنین موانعی رو به رو شود، بدیهی است تا هنگامی که درگاه­های شبکه­ی مالی جهانی روی ایران بسته باشد، صحبت از تجارت گسترده با اعضای دیگر این گروه چندان جدی نخواهد بود. نمونه­ی دیگر برای این ادعا تاثیرپذیری تجارت ایران با این کشورها از تحریم­های آمریکا است. پیش از تحریم­های آمریکا در قبال ایران در سال ۲۰۱۲ میانگین صادرات ایران به هند بیش از ۵ میلیارد دلار و تراز تجاری ایران و هند به سود ایران بوده که زیر سایه­ی فشارهای حداکثری و بازگشت تحریم­ها صادرات ایران به محدوده­ی ۲۰۰ میلیون کاهش یافته است.

شاید بحث تجارت با چین که تافته­ی جدا بافته­ی این گروه است، و روسیه که پس از جنگ اوکراین گرفتار سخت­ترین تحریم­ها از سوی آمریکا شده است، فرق کند. چین می­خواهد یوان را ارزی جهان­روا کند و تا کنون نیز یوان علاوه بر این که در بانک مرکزی بسیاری از کشورها به عنوان ارز ذخیره نگهداری می­شود، به سبد صندوق جهانی پول برای حق برداشت ویژه نیز راه یافته است. چین مشتری نفت ایران است. در ایران سرمایه‌گذاری می­کند و حتی قرارداد ۲۵ ساله­ی راهبردی با ایران دارد. اما این­ها همه بیرون از چارچوب بریکس انجام شده و ربطی به عضویت ایران در بریکس ندارد. ایران و چین برای تجارت با یکدیگر نیازی به گروه بریکس ندارند. بنا بر آن چه گذشت به نظر نمی­رسد عضویت ایران در بریکس نفع اقتصادی چندانی در کوتاه مدت همراه داشته باشد.

اگر هدف ایران از پیوستن به این گروه دور زدن تحریم­ها باشد نیز طرح بریکس پی چندان نوید کامیابی نمی­دهد. آن چه احتمالا در سال­های پیش رو بهترین گزینه­ را برای جایگزینی دلار آمریکا فراهم خواهد کرد، یوان چین است. چین یک قدرت نوپدید در عرصه­های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فناوری است و تلاش دارد تا در نظام پولی بین­الملل، جهان­روایی یوان را تثبیت کند. تا کنون چین برای دست­یافتن به این هدف گام­هایی موثر و محتاطانه برداشته است. اما در تحلیل کوتاه مدت نباید جهان­روا شدن یوان را با کنار گذاشتن دلار یکی گرفت. چین با بیش از یک تریلیون دلار یکی از بزرگترین خریداران اوراق قرضه­ی دولت آمریکا است. طبیعتا کاهش ناگهانی ارزش دلار به سود چین نیست. به نظر نمی­رسد چین در کوتاه مدت پی نابودی هژمونی دلار باشد و این را حتی در بحران سال ۲۰۰۸ نشان داد. هنگام آشفتگی نظام مالی جهانی در بحران مالی ۲۰۰۸، روسیه پیشنهاد کرد که چین نیز خواستار بازپرداخت اوراق بهادار دولت آمریکا شود تا در جریان این بحران بزرگ، ضربه­ی دیگری بر پیکر رهبری پولی و مالی آمریکا در عرصه­ی جهانی وارد آید. چین دست به چنین کاری نزد، چرا که اقتصاد سیاسی چین بیش از هر چیز با صادرات کالا و خدمات به سراسر جهان گره خورده است که در بستر نظام پولی و مالی جهانی زیر رهبری آمریکا انجام می­شود. دسترسی به این شبکه و کشورهای سراسر جهان برای چین در مقام بزرگ­ترین صادرکننده­ی جهان مسئله­ی مرگ و زندگی است. چین با تجارت در این نظام توانسته است به موقعیت برجسته­ی کنونی­اش در اقتصاد جهان دست یابد و موفقیت تجاری و اقتصادی را تبدیل به یکی از مولفه­های قدرت خود در عرصه­ی جهانی کند. به همین دلیل دولت ترامپ برای مهار چین تصمیم گرفت تا با اقداماتی چون وضع تعرفه بر کالاهای چینی در گمرک آمریکا و تحریم کردن برخی شرکت­های چینی مانند هوآوی، موانعی برای دسترسی آزاد چین به نظام مالی و تجارت جهانی بتراشد.

چین زیر سایه­ی افزایش نفوذ سیاسی خود و گسترش پیوندها اقتصادی و بازرگانی در سراسر جهان، کم­کم خواهد توانست یوان را در چه جایگاه ارز ذخیره و ارز پرکاربرد در تراکنش­های بین­الملل و ارز رایج برای قیمت­گذاری، در عرصه­ی بین­الملل جابیندازد. این هدف نیاز به ادامه­ی روند کنونی رشد چین و سیاست­گذاری درست پولی، مالی و تجاری دارد و در کوتاه مدت روی نخواهد داد. اگر همه­ی عوامل دست در دست دهند و چنین هدفی محقق شود، چین نیز می­تواند سازوکارهای مالی خود را دور از کنترل آمریکا بگرداند. بنابراین پایدارتر شدن جایگاه یوان در مقام یک ارز جهان­روا می­تواند به سود بازیگرانی چون ایران و روسیه باشد که پی راهی برای رهایی از کنترل آمریکا بر نظام مالی جهان هستند. این کشورها اگر امید از همکاری و شراکت با آمریکا و غرب بریده­اند، باید با سیاست­های خود به چین در این زمینه یاری برسانند. موقعیت اقتصادی ایران و روسیه در مقام تامین­کننده­ی انرژی می­تواند در این زمینه بسیار سودمند باشد.

جدا از مقوله­ی اقتصادی، عضویت ایران در بریکس می­تواند مولفه­ی سیاسی هم داشته باشد. چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت عضویت در بریکس بیش از هر چیز تاکیدی بر موضع­گیری ضدغربی ایران است. در کوتاه مدت و در کشمکش گفتگوهای احیای برجام، می­تواند نشان دهد که ایران از نظر سیاسی منزوی و دست­بسته نیست. کشوری است که در گروهی که مهم­ترین بازیگران غیرغربی در آن حضو دارند، پذیرفته می­شود و می­تواند برای منافع خود چانه بزند و در پی کسب منافع اقتصادی تازه در عرصه­ی جهانی باشد. هر گامی برای شکستن انزوای سیاسی و افزایش روابط خارجی کشور حتی اگر سود ملموس اقتصادی یا امنیتی به همراه نداشته باشد، در کوتاه مدت چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ سیاسی می­تواند به نفع کشور باشد. از آنجا که ساختار بریکس هنوز شکل نیافته و آینده­ی بریکس در گروی تحولات آینده­ی جهان است، شاید در بلندمدت عضویت ایران در بریکس فرصتی برای نقش­آفرینی در سرنوشت این گروه یا چانه­زنی برای تامین منافع ملی در قبال رویدادهای آینده­ی جهان باشد.

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=6438
  • نویسنده : پوریا هامونی
  • منبع : ایراس
  • 2225 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.