تاریخ : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 24 شوال 1445 Thursday, 2 May , 2024

پویایی مشارکت هند و آمریکا: یک دیدگاه روسی

  • ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۴
پویایی مشارکت هند و آمریکا: یک دیدگاه روسی
بسیاری از شرکت‌های آمریکایی فعال در آسیا احتمالاً به دنبال انتقال سایت‌های تولیدی اصلی خود از چین به هند خواهند بود که با استراتژی «ساخت هند» دهلی نو مطابقت دارد و بدون شک سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی آمریکا در هند را افزایش خواهد داد.

#اختصاصی

 

به قلم: آندری کورتونوف؛ مدیر علمی و عضو هیئت رئیسه شورای امور بین‌الملل روسیه RIAC

 

اخیراً فرضیات و پیش‌بینی‌های زیادی در جامعه کارشناسان و رسانه‌ها در مورد آینده احتمالی روابط هند و آمریکا و تأثیر احتمالی آنها بر جایگاه هند در نظم نوظهور جهانی ظاهر شده است. در واقع، تعامل هند و ایالات متحده نه تنها برای این دو کشور، بلکه برای کل نظام بین‌الملل نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. خیلی چیزها به پویایی مشارکت هند و آمریکایی در حال توسعه چه در آسیا و چه در سراسر جهان بستگی دارد.

تعجب‌آور نیست که روندهای فعلی در همکاری هند و ایالات متحده انتظارات، امیدها، نگرانی‌ها و حتی ترس‌های آشکار را در بخش‌های مختلف جهان ایجاد می‌کند. سفر اخیر نخست وزیر نارندرا مودی به ایالات متحده بیشتر به این بحث‌های بسیار فعال، گاهی بسیار احساسی و سیاسی افزوده است.

البته، روسیه در بحث جاری یک نظاره‌گر غیرفعال نیست. در مسکو، آنها توسعه تعامل هند و آمریکایی را با علاقه قابل درک و گاهی با نگرانی و حسادت آشکار دنبال می‌کنند. بسیاری از محققان روسی بر این باورند که پیشرفت در این روابط تنها از طریق دوستی سنتی روسیه و هند حاصل می‌شود و معتقدند که ایالات متحده به تدریج موفق می‌شود هند را در بازی بزرگ ژئوپلیتیک به طرف خود جلب کند و روسیه را از جایگاه خود به عنوان یک «شریک استراتژیک ممتاز» -اگر نه به شکل رسمی اما عملاً- محروم کند. علاوه بر این، اغلب استدلال می‌شود که هدف استراتژی ایالات متحده در قبال هند، سلب فرصت این کشور برای ادغام کامل در جامعه گسترده‌تر کشورهای اوراسیا است که هند به دلیل جغرافیا، تاریخ و فرهنگ به آن تعلق دارد.

این نتیجه گیری‌های نگران کننده چقدر معتبر هستند؟ آیا ما شاهد یک تغییر استراتژیک واقعی در سیاست خارجی هند هستیم یا نگرانی‌ها و ترس‌های فوق‌الذکر بیش از حد است؟ بیایید سعی کنیم به طور خلاصه در نظر بگیریم که از همکاری‌های هند و آمریکایی که به سرعت در حال توسعه است چه انتظاراتی باید و چه نباید داشت و این همکاری چه پیامدهایی برای موازنه قدرت در اوراسیا و سرنوشت پروژه‌های ادغام اوراسیا خواهد داشت.

البته در هر گونه پیش‌بینی، افق زمانی پیشنهادی بسیار مهم است. نویسنده مایل است خود را به روندهایی محدود کند که احتمالاً در ۵ تا ۷ سال آینده خود را نشان می‌دهند، یعنی تا پایان دهه جاری. بنابراین، پیش‌بینی‌های او ممکن است در بلندمدت مرتبط نباشد، زمانی که روندهای بین‌المللی کنونی ممکن است به رادیکال‌ترین روش تغییر کند.

آنچه که به احتمال زیاد اتفاق می‌افتد

همکاری‌های فنی- نظامی بین ایالات متحده و هند به گسترش خود ادامه خواهد داد. هند همچنان بزرگترین واردکننده تجهیزات نظامی در جهان است. طبق گزارش SIPRI، ۱۱ درصد از واردات جهانی را به خود اختصاص داده است. اگرچه روسیه شریک اصلی دفاعی هند است، دهلی مدت‌هاست که به طور فعال در تلاش است تا منابع واردات خود را متنوع کند. البته، دلایل زیادی برای این باور وجود دارد که شرکت‌های دفاعی آمریکایی به رقابت شدید برای بازارهای پرسود هند ادامه خواهند داد.

یک مشارکت نظامی با واشنگتن باید به هند کمک کند نه تنها پکن را مهار کند، بلکه توانایی دهلی نو را برای نمایش قدرت در اقیانوس هند و فراتر از آن افزایش دهد. با توجه به آرزوهای هند برای تبدیل شدن به یک قدرت واقعی جهانی و همچنین تنوع سریع تجارت خارجی و سرمایه گذاری هند در خارج از کشور، دهلی نو این قابلیت‌ها را به عنوان یک جزء حیاتی از ابزارهای سیاست خارجی ملی خود می‌بیند.

علاوه بر تنوع، هند علاقه مند به استفاده از روابط با ایالات متحده در زمینه نظامی-فنی برای دسترسی به برخی از پیشرفته ترین فناوری‌های ایالات متحده است که هند به شدت به آنها نیاز دارد – هوش مصنوعی، ۵G، محاسبات کوانتومی، توسعه هوافضا و غیره. ایالات متحده می‌تواند به منبع مهمی برای نوسازی اقتصاد هند در کل، از جمله بخش‌های کلیدی غیرنظامی – حمل و نقل، فناوری اطلاعات، داروسازی، رباتیک و بسیاری دیگر تبدیل شود. این دلیل دیگری است که همکاری دفاعی ایالات متحده و هند در طول سال‌ها رشد و تعمیق خواهد یافت.

تجارت دوجانبه و سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده در هند احتمالاً افزایش می‌یابد. اگرچه ایالات متحده در حال حاضر یکی از شرکای تجاری پیشرو هند است، پتانسیل رشد در تجارت دوجانبه به پایان نرسیده است. این امر هم در مورد صادرات هند به ایالات متحده و هم برای صادرات ایالات متحده به هند صدق می‌کند و بر طیف گسترده‌ای از صنایع – از محصولات کشاورزی، مهندسی، الکترونیک تا طیف وسیعی از خدمات تأثیر می‌گذارد. این احتمال وجود دارد که دیاسپورای بزرگ هند در ایالات متحده به یک واسطه مهم در خدمت این حجم رو به رشد تجارت دوجانبه تبدیل شود.

علاوه بر این، بسیاری از شرکت‌های آمریکایی فعال در آسیا احتمالاً به دنبال انتقال سایت‌های تولیدی اصلی خود از چین به هند خواهند بود که با استراتژی «ساخت هند» دهلی نو مطابقت دارد و بدون شک سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی آمریکا در هند را افزایش خواهد داد. ادامه رشد سریع طبقه متوسط هند فرصت‌های جدیدی را برای همه شرکای خارجی ایجاد می‌کند و ایالات متحده نیز از این قاعده مستثنی نیست. هند می‌تواند به قطب اصلی اقتصادی آسیا برای ایالات متحده تبدیل شود و به مشاغل آمریکایی در کشورهای همسایه جنوب آسیا و خاورمیانه خدمت کند. همچنین احتمال زیادی وجود دارد که در سال‌های آینده هند حجم سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و پرتفوی خود در ایالات متحده را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. می‌توانیم تنوع بیشتر در قالب‌های روابط اقتصادی هند و آمریکا را فرض کنیم.

از نظر ژئوپلیتیک، شکل‌گیری مشارکت هند و اقیانوس آرام ادامه خواهد یافت. هند قبلاً از طریق گفتگوهای سیاسی دوجانبه فشرده در سطوح مختلف و از طریق چندین قالب چندجانبه، روابط سیاسی قوی با ایالات متحده برقرار کرده است. بدون شک این روند ادامه خواهد داشت. به طور خاص، می‌توان فرض کرد که نهادینه شدن بیشتر Quad منجر به همکاری‌های متنوع‌تر و چند بعدی بین هند، ایالات متحده، استرالیا و ژاپن خواهد شد. یک دستور کار چهارجانبه گسترده‌تر، ثبات بیشتری را برای همکاری چندجانبه فراهم می‌کند و با جذب کشورهای آسیای جنوب شرقی (به اصطلاحQuad+) که علاقه‌مند به مشارکت در گفتگوی امنیتی هستند، اما تمایلی به به خطر انداختن روابط فعلی خود با پکن ندارند، توسعه آن را ارتقا می‌دهد.

ظاهراً رهبری هند در مورد به اصطلاح QUAD2- قالب نوظهور همکاری چندجانبه در غرب آسیا با مشارکت ایالات متحده، هند، اسرائیل و امارات- موضع مشابهی اتخاذ خواهد کرد. ایالات متحده هند را به تقویت روابط با کشورهای پیشرو عرب خلیج فارس و همچنین اسرائیل تشویق خواهد کرد. با گذشت زمان، دهلی ممکن است روابط خود را با ناتو از طریق نوعی ناتو+ که متناسب با نیازهای دهلی و با AUKUS است، تقویت کند، به ویژه اگر تنش‌ها در روابط هند و چین بیشتر شود. ایالات متحده هند را به تعمیق روابط با سایر شرکا و متحدان ایالات متحده در منطقه هند و اقیانوس آرام از جمله ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند تشویق خواهد کرد. هند همچنین می‌تواند به ویژه با شرکای اروپایی کلیدی ایالات متحده همکاری نزدیک‌تری داشته باشد.

هند و ایالات متحده به طور مشترک به ترویج ارزش‌های لیبرال دموکراتیک ادامه خواهند داد. در ایالات متحده معمولاً هند را “بزرگترین دموکراسی در جهان” می‌نامند. رهبران هند به «اجلاس‌های دموکراسی» که توسط دولت جو بایدن برگزار می‌شود، دعوت می‌شوند. علاوه بر این، واشنگتن اغلب هند را به عنوان یک پیوند طبیعی بین غرب و جنوب جهانی درک می‌کند و انتظار دارد که ارزش‌های لیبرال غربی را در میان کشورهای در حال توسعه ترویج کند و به ایالات متحده کمک کند تا با نفوذ فزاینده چین در مناطق مختلف جهان مقابله کند. اهمیت هند برای ایالات متحده با توجه به ظهور مداوم رژیم‌های سیاسی غیرلیبرال و خودکامه در جهان که امروزه شاهد آن هستیم، احتمالاً افزایش می‌یابد. مثال هند یکی از قانع‌کننده‌ترین شواهد برای این ادعا است که کارآمدی الگوی سیاسی لیبرال تنها به جهان غرب محدود نمی‌شود.

این روند به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت، به ویژه اگر دموکرات‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در کاخ سفید باقی بمانند و نظام سیاسی هند توانایی خود را برای رسیدگی موفقیت‌آمیز به بسیاری از چالش‌های مدرنیزاسیون امروزی کشور نشان دهد. نظام سیاسی لیبرال هند همچنین فرصت‌های فراوانی برای افزایش همکاری دوجانبه با ایالات متحده در سطح غیردولتی شامل احزاب سیاسی، دانشگاه‌ها، اتاق‌های فکر مستقل، رسانه‌ها و نهادهای جامعه مدنی ایجاد می‌کند که بعید است ایالات متحده در روابطش با کشورهایی که از نظر سیاسی سیستم متمرکزتری دارند، مانند چین، به آن دست یابد.

در نهایت، به عنوان یک کشور انگلیسی زبان، هند می‌تواند ادعای یک مزیت نسبی در ایجاد یک رابطه چند وجهی با ایالات متحده، از روابط اقتصادی گرفته تا ارتباطات بشردوستانه داشته باشد.

اتفاقی که بعید است رخ دهد

آمریکا نمی‌تواند جایگزین روسیه به عنوان تامین کننده اصلی تجهیزات نظامی هند شود. در مسکو، بسیاری به شدت نگران جایگاه آینده روسیه در بازارهای دفاعی هند هستند. در واقع، سهم روسیه از آنها به تدریج در حال کاهش است: در طول ده سال گذشته از ۶۴٪ به ۴۵٪ کاهش یافته است، در حالی که سهم فرانسه و ایالات متحده در مجموع به ۴۰٪ افزایش یافته است.

علاوه بر این، استدلال می‌شود که انجام یک عملیات نظامی ویژه ممکن است محدودیت‌های بیشتری را برای عرضه تسلیحات روسی به هند اعمال کند، زیرا بخش دفاعی روسیه نیازهای نیروهای مسلح خود را بر نیازهای هر شریک خارجی اولویت خواهد داد. بدبینان همچنین بر این باورند که همکاری دفاعی روسیه و هند ممکن است به ترتیب به دلیل فشار آمریکا بر هند و فشار چین بر روسیه محدودتر شود.

با این حال، اکثر قراردادهای دفاعی بزرگ دارای اینرسی زیادی هستند و بعید است که یک شبه لغو شوند. ما نباید پتانسیل قابل توجه همکاری را که طی هفت دهه همکاری موفق بین مسکو و دهلی انباشته شده است، فراموش کنیم. روسیه دارای چندین مزیت قابل مشاهده در حوزه نظامی-فنی است، از روابط بلندمدت نهادی و حتی شخصی با شرکای هندی گرفته تا قیمت‌ها، که معمولاً به طور قابل توجهی کمتر از تامین‌کنندگان آمریکایی یا اروپایی است. البته، تا حد زیادی به توانایی روسیه برای برآوردن نیازهای رو به رشد هند برای جبران، کنترل کیفیت محصول، خدمات فنی پس از فروش و غیره بستگی دارد. به طور خلاصه، در حالی که تمایل به تنوع بخشیدن به بازارهای دفاعی هند افزایش خواهد یافت، روسیه احتمالاً رشد خواهد کرد و برای سال‌های آینده شریک برتر دفاعی هند باقی خواهد ماند. علاوه بر این، در بازارهای دفاعی هند، ایالات متحده احتمالاً با رقابت شدید سایر تامین کنندگان از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، اسرائیل، کره جنوبی و دیگران مواجه خواهد شد.

بسیار محتمل است که چیزی شبیه به منطقه تجارت آزاد بین ایالات متحده و هند به وجود نیاید. اگرچه هند با بیش از ۵۰ کشور دارای دسترسی ترجیحی، همکاری اقتصادی و توافقنامه تجارت آزاد است، اما همچنان کشوری نسبتاً محافظه کار است. به عنوان مثال، دهلی عضو مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) نیست، که تقریباً همه کشورهای دیگر در منطقه آسیا و اقیانوسیه را گرد هم می‌آورد. تلاش‌های مداوم برای جذب هند به RCEP بی نتیجه بوده است. حمایت‌گرایی احتمالاً باز بودن هند را برای سرمایه گذاری و تجارت آمریکایی محدود می‌کند. هند در حال حاضر در حال مذاکره با دو اقتصاد بزرگ غربی (بریتانیا و کانادا) برای توافقنامه تجارت آزاد است، اما نتیجه این مذاکرات نامشخص است.

همچنین باید توجه داشت که تجارت هند و آمریکا به شدت به نفع هند منحرف شده است. این امر احتمالاً به نارضایتی مداوم در ایالات متحده دامن می‌زند و می‌تواند تلاش‌های بیشتر واشنگتن را برای گرفتن امتیازات تجاری یکجانبه و منافع دهلی نو در ازای تقویت روابط امنیتی دوجانبه تحریک کند. هند نارضایتی‌های تجاری و سرمایه گذاری خود را با ایالات متحده دارد و دهلی اغلب ترجیح می‌دهد به جای ایالات متحده با اتحادیه اروپا مذاکره کند. بسیاری از نویسندگان هندی خاطرنشان می‌کنند که استراتژی فعلی آمریکا در قبال هند شامل هیچ برنامه بزرگی برای کمک به نوسازی اقتصاد هند از سوی ایالات متحده نیست. در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده به شرکای هندی خود به صراحت اعلام کرد: روابط ایالات متحده و هند باید در خدمت منافع فوری تجارت آمریکایی باشد، نه اهداف استراتژیک مدرن سازی هند. در دوران جو بایدن، علیرغم ابعاد قابل توجهی در لفاظی، این رویکرد دستخوش تغییرات اساسی نشده است.

هیچ اتحاد سیاسی یا دفاعی بین ایالات متحده و هند وجود نخواهد داشت. دو دلیل برای این پیش بینی وجود دارد. ایالات متحده هیچ سنتی برای ورود به ائتلاف‌های سیاسی و/یا نظامی با شرکای برابر خارجی ندارد. علیرغم ماهیت رسمی چندجانبه‌اش، واشنگتن همواره در هر یک از اتحادهایی که از زمان جنگ جهانی دوم به آن ملحق شده است (مثلاً ناتو یا AUKUS) موقعیت پیشرو داشته است.

هند به وضوح در آینده نزدیک برای تبدیل شدن به “شریک کوچک” ایالات متحده آماده نیست. ثانیاً، یکی از ویژگی‌های اساسی سیاست خارجی هند، تمایل به تعادل دقیق «آرزوهای هند-اقیانوس آرام» و «اولویت‌های اوراسیا» است. هند ممکن است در مورد بریکس یا سازمان همکاری شانگهای ملاحظاتی داشته باشد، اما این دو مکانیسم برای ایجاد تعادل بین کواد و سایر فرمت‌های گسترش همکاری با غرب ضروری هستند. علاوه بر این، تعمیق تعامل با واشنگتن به احتمال زیاد دهلی را از حفظ روابط دوستانه سنتی در اوراسیا و کشف فرصت‌های جدید برای تعامل با روسیه یا ایران باز نخواهد داشت. بدیهی است که هند نمی‌خواهد در رویکردهای خود در قبال تهران یا مسکو با آمریکا همسو شود و در صورت امکان از رعایت دقیق تحریم‌های آمریکا علیه این دو کشور اجتناب خواهد کرد.

اخیرا، به ویژه پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، در آسیا و به ویژه در هند، تردیدها در مورد اینکه تضمین‌های امنیتی ارائه شده توسط واشنگتن به متحدان و شرکای خود چقدر قابل اعتماد است، به طور فزاینده‌ای ابراز شده است. دلایلی وجود دارد که باور کنیم ایالات متحده حاضر نخواهد بود در یک بحران جدی به کمک دوستان خود بیاید، به ویژه اگر این کار خطرات و هزینه‌های بالقوه‌ای را برای ایالات متحده به همراه داشته باشد. حتی اگر روابط ایالات متحده و هند به سطح مشارکت متحدین برسد، هنوز مشخص نیست که آیا واشنگتن آماده حمایت نظامی مستقیم از دهلی در صورت تشدید مجدد درگیری مرزی هند و چین خواهد بود یا خیر.

سناریویی که در آن ایالات متحده قویاً از هند در صورت رویارویی نظامی با پاکستان حمایت کند، کمتر محتمل است. نمونه‌ای از موضع خویشتن دار ایالات متحده در قبال چنین موضوعاتی، واکنش بسیار محتاطانه به بحران حاد روابط روسیه و ترکیه در نوامبر ۲۰۱۵ است که نیروی هوایی ترکیه یک جنگنده روسی را بر فراز مرز سوریه و ترکیه سرنگون کرد. چنین عدم اطمینان در مورد قابل اعتماد بودن تضمین‌های امنیتی آمریکا، چشم انداز اتحاد دفاعی ایالات متحده و هند را حتی کمتر قابل قبول می‌کند.

در آینده قابل پیش بینی، ایالات متحده هند را به عنوان یک “دموکراسی بالغ” تمام عیار نخواهد دید. بسیاری در ایالات متحده در مورد تکامل کلی نظام سیاسی هند تردید جدی دارند: آنها استدلال می‌کنند که هند از یک لیبرال دموکراسی به یک مدل اقتدارگراتر در حال حرکت است. سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی درباره حقوق اقلیت‌های مذهبی در هند، مقررات جدید رسانه‌ها، تغییر نقش نهادهای جامعه مدنی و وضعیت اخیر کشمیر ابراز نگرانی کرده‌اند.

به نوبه خود، رهبری هند آماده کپی مکانیکی مدل سیاسی لیبرال غربی بدون تطبیق آن با واقعیت‌های هند نیست. علاوه بر این، هند و ایالات متحده مواضع متفاوتی در مورد تعدادی از مسائل مهم جهانی مانند تغییرات آب و هوا دارند. واشنگتن دهلی نو را تحت فشار قرار می‌دهد تا تا سال ۲۰۵۰ به بی طرفی کربن متعهد شود، در حالی که هند از کشورهای توسعه یافته می‌خواهد که انتشار گازهای گلخانه‌ای را به شدت کاهش دهند تا ترکیب جهانی انتشار CO2 را به سمت اقتصادهای در حال توسعه متعادل کنند. از آنجایی که هند به افزایش انتشار کربن خود در آینده نزدیک ادامه می‌دهد، به نظر می‌رسد که تنش‌ها بین هند و ایالات متحده در مورد این موضوع ادامه یابد.

به دلیل تاریخ پیچیده روابط دوجانبه، بی اعتمادی خاصی نسبت به ایالات متحده در جامعه هند وجود دارد. رشد بی اعتمادی با سیاست‌های ایالات متحده در منطقه – که همیشه محدود نیستند و همیشه منافع هند را کاملاً در نظر نمی‌گیرند – تشدید می‌شود. به عنوان مثال، مانورهای کشتی‌های جنگی آمریکایی در نزدیکی سواحل هند، گاهی اوقات بدون هماهنگی قبلی با دهلی نو صورت می‌گیرد. تأثیر مهاجران بزرگ و موفق هندی در ایالات متحده بر روابط بین دو کشور را نمی‌توان دست کم گرفت، اما بخش قابل توجهی از این دیاسپورا نسبت به سیاست‌های داخلی که توسط نخست وزیر نارندرا مودی دنبال می‌شود کاملاً منتقد هستند.

چرا چین مهم است

در مجموع، دست کم گرفتن پتانسیل‌های دست نخورده همکاری هند و آمریکا که محدود به حل مشکلات مشترک مهار چین نیست، بلکه پویایی قدرتمند خود را دارد، اشتباه است. مشارکت هند و ایالات متحده در راستای منافع اساسی هر دو کشور است و احتمالاً بدون توجه به تغییرات سیاسی احتمالی در هر دو کشور، در آینده نیز ادامه خواهد داشت. در عین حال، ساده‌سازی بیش از حد است که بگوییم هند در نظم نوظهور جهانی موضعی آشکارا طرفدار آمریکا یا غرب خواهد داشت.

مانند روسیه، هند نیز به احتمال زیاد در برابر تحولات نوظهور نظام بین‌الملل به سوی دوقطبی سفت و سخت ایالات متحده و چین مقاومت خواهد کرد، زیرا چنین تحولی ناگزیر دهلی نو را از بسیاری از فضای مانور هند در حال حاضر محروم خواهد کرد. بنابراین، به ویژه، هند به شدت برای یک کرسی دائمی در شورای امنیت سازمان ملل مبارزه خواهد کرد، به دنبال نفوذ بیشتر در نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول، IBRD یا WTO خواهد بود، اما بعید است که دهلی نو به طور رسمی نه تنها به هر یک از نیروهای سیاسی یا نظامی یا اتحادی که توسط ایالات متحده رهبری می‌شود، بلکه در G7 یا هر باشگاه منحصراً غربی دیگری بپیوندد. سیاست خارجی هند نه طرفدار آمریکاست و نه طرفدار روسیه، بلکه منعکس کننده دیدگاه‌های در حال تغییر نسل‌های جدید نخبگان سیاسی هند در مورد نقش جدید مطلوب این کشور در یک محیط بین المللی به سرعت در حال تغییر خواهد بود.

نقش “عامل چین” در تعامل هند و آمریکا را نباید دست کم گرفت. شاید نیم قرن پیش، دهلی امیدوار بود که هند بتواند به تنهایی و بدون هیچ گونه حمایت خارجی، پکن را مهار کند. اما این دیگر صدق نمی کند: رشد مداوم اقتصادی، فناوری و نظامی چین شکاف در توانایی‌های دو کشور بزرگ آسیایی را به حدی افزایش داده است که تنها کمک‌های خارجی قوی می‌تواند موازنه قدرت هند و چین را که برای دهلی نو نامطلوب است اصلاح کند و به هند کمک کند تا سیاست های موثر مهار یک رقیب قدرتمند را دنبال کند.

به دلایل واضح، روسیه نمی‌تواند چنین حمایتی را از شریک استراتژیک خود هند ارائه کند. مسکو تمام تلاش خود را می‌کند تا اطمینان حاصل کند که همکاری روسیه و چین دوستی سنتی روسیه و هند را تحت الشعاع قرار ندهد. با این وجود، مقیاس روابط روسیه و چین، از تعداد دیدارهای سران تا حجم تجارت دوجانبه، به طور قابل توجهی از مقیاس روابط بین مسکو و دهلی بیشتر است.

از آنجایی که اتحادیه اروپا نمی‌تواند و بعید است که تبدیل به یک بازیگر نظامی بزرگ با قابلیت‌های قابل توجه قدرت پیش‌بینی شود، ایالات متحده منبع ضروری حمایت خارجی از هند در ارتقای تعادل ژئوپلیتیکی بین دو کشور پیشرو آسیایی است.

با این حال، در برخی از مناطق حیاتی برای هند، به نظر می‌رسد پکن شریک مهمتری برای دهلی نو نسبت به واشنگتن باشد. تجارت بین هند و چین و همچنین سرمایه گذاری چینی‌ها در هند به سرعت در حال رشد است. البته هند دسترسی شرکت‌های چینی را به بخش‌های حساس اقتصاد هند محدود می‌کند (مثلاً به شبکه‌های مخابراتی نسل جدید)، اما به طور کلی حجم روابط اقتصادی هند و چین کاملاً با روابط هند و آمریکا قابل مقایسه است. در بسیاری از جنبه‌ها، اقتصاد هند و چین به طور یکپارچه یکدیگر را تکمیل می‌کنند، به این معنی که نزدیکی اقتصادی بین دو قدرت بزرگ آسیایی ادامه خواهد یافت، حتی اگر تنش‌های سیاسی بین دهلی نو و پکن باقی بماند.

این احتمال وجود دارد که رشد آینده تجارت هند و به طور کلی فعالیت‌های اقتصادی خارجی هند بیشتر با چین و سایر همسایگان آسیایی مرتبط باشد تا با شرکای خارج از کشور از جمله ایالات متحده. در هر صورت، برای ادغام کامل هند در اقتصاد جهانی، حل تعدادی از مشکلات اساسی مانند زیرساخت‌های ضعیف، بوروکراسی بیش از حد، عدم تعادل جدی منطقه‌ای، شیوه‌های آموزشی منسوخ شده پرسنل و غیره ضروری است. مانند بسیاری از کشورهای دیگر، بسیاری از موفقیت یا شکست سیاست خارجی هند در درجه اول به توانایی یا ناتوانی رهبری هند در رسیدگی مناسب به چالش‌های توسعه داخلی بستگی دارد.

هند به هر طریقی مجبور به تعامل با چین در کشورهای “همسایگی مشترک” است. اگر چه این تعامل عمدتاً رقابتی است، اما می‌توان جنبه‌های همکاری را در آن ردیابی کرد. رهبران هند نمی‌توانند نگران برنامه کمک نظامی در مقیاس بزرگ چین به کشورهای همسایه میانمار و بنگلادش و همچنین حضور چشمگیر چین در مالدیو، سریلانکا و نپال نباشند. با این حال، این دقیقاً «واقعیت اوراسیا» است که هند، به هر شکلی، باید با آن کنار بیاید.

ایالات متحده دیگر نمی‌تواند جایگزین چین به عنوان بازیگر اصلی اقتصادی در جنوب و جنوب شرق آسیا شود و همچنین نمی‌تواند همکاری نظامی-فنی چین در حال گسترش با بسیاری از کشورهای منطقه را معکوس کند. در نتیجه، هند به ناچار باید حضور چین را در مناطق فرعی که برای دهلی نو مهم هستند، در نظر بگیرد. حل و فصل اختلافات مرزی هند و چین در آینده قابل پیش بینی بسیار بعید به نظر می‌رسد. با این حال، در صورت اجرای مجموعه‌ای از اقدامات اعتمادساز در حوزه نظامی، نمی‌توانیم احتمال تثبیت وضعیت و کاهش تنش‌ها را رد کنیم. اگر این اتفاق بیفتد، انگیزه‌های موجود برای تقویت همکاری نظامی هند و آمریکا به ناچار بخشی از قدرت خود را از دست خواهند داد.

در بلندمدت، امکان تنش‌زدایی عمیق‌تر یا «بازتنظیم» در روابط هند و چین را نمی‌توان به طور کامل رد کرد. اگر این اتفاق بیفتد، فرآیندهای تحکیم فضای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بشردوستانه اوراسیا انگیزه قدرتمند جدیدی دریافت خواهد کرد. به نوبه خود، این فرآیندها ناگزیر منجر به محدودیت در توانایی ایالات متحده برای ادعای نقش داور عالی و متعادل کننده استراتژیک در امور اوراسیا خواهد شد.

این برای روسیه چه معنایی دارد

اول از همه، کارشناسان روسی نیازی به وحشت ندارند زیرا آنها شاهد گسترش همکاری هند و آمریکا در تعدادی از زمینه‌ها هستند. تا کنون، این روند تهدیدی فوری برای مسکو ایجاد نمی‌کند، زیرا عمدتاً به دلیل علاقه دو کشور به مهار پکن است. در این زمینه، ایالات متحده با همکاری نظامی-فنی روسیه و هند با تساهل برخورد می‌کند و آن را یکی از اشکال متعادل کردن مواضع مسلط چین در آسیا می‌داند. طبیعتا رقابت در بازارهای اولویت دار هند برای روسیه بیش از پیش تشدید خواهد شد و این رقابت تنها به تجهیزات نظامی محدود نخواهد شد و روسیه باید آماده رویارویی با رقبای قدرتمند از جمله تجارت آمریکایی باشد.

تغییر قوانین بازی ژئوپلیتیک جهانی و تنوع مداوم اولویت‌های سیاست خارجی هند، یافتن مسیرهای جدید برای مشارکت روسیه و هند را ضروری تر می‌کند. کارشناسان مدتهاست تاکید کرده اند که پایه کنونی این روابط برای ایجاد ساختار قوی و متنوع همکاری اجتماعی بین دو کشور بسیار باریک است. بیوتکنولوژی، منابع جدید انرژی، اقتصاد دیجیتال، کشاورزی، آموزش عالی، توسعه شهری، لجستیک حمل و نقل و گردشگری تنها تعدادی از فرصت‌های جدید هستند که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند. از اهمیت کلیدی برای “مشارکت استراتژیک ممتاز” آینده بین مسکو و دهلی، مشارکت گسترده مشاغل کوچک و متوسط دو کشور در این مشارکت است و این به نوبه خود مستلزم تغییرات ساختاری قابل توجهی در اقتصاد روسیه است.

از نظر ژئوپلیتیکی، روسیه تمایل دارد که دیدگاه خود از منطقه هند و اقیانوس آرام را با تلاش‌های ایالات متحده برای حفظ هژمونی استراتژیک در اقیانوس آرام و اقیانوس هند در برابر قدرت رو به رشد چین مرتبط کند. با این حال، هند کمی متفاوت به آن نگاه می‌کند و مفهوم منطقه هند و اقیانوس آرام را فرصتی برای گسترش حضور سیاسی و اقتصادی خود در شرق تنگه مالاکا می‌داند. از دیدگاه استراتژیست‌های هندی، بر خلاف همتایان آمریکایی خود، جایگاه مرکزی در “مگا منطقه” در حال ظهور متعلق به کشورهای آسه آن است و نه ایالات متحده. این شرایط باید هنگام روشن شدن ارزیابی روسیه از مفهوم هند و اقیانوس آرام در نظر گرفته شود.

بدیهی است که هند از برقراری روابط نزدیکتر با شرکای متعدد خود در منطقه آسیا و اقیانوسیه – از ژاپن و کره جنوبی در شمال گرفته تا استرالیا و نیوزیلند در جنوب – خودداری نخواهد کرد و این صرف نظر از وضعیت فعلی و این بدون توجه به وضعیت فعلی یا نتیجه نهایی رویارویی آمریکا و چین اتفاق خواهد افتاد. این همکاری از منطق خود پیروی می‌کند و فارغ از عوامل خارجی پویایی خاص خود را دارد. اگر مسکو انتخاب روشن بین پکن و دهلی را غیرضروری و حتی غیرممکن می‌داند، دهلی حاضر نیست با حفظ شراکت با مسکو و توسعه روابط با همسایگان هند در اقیانوس‌های هند و اقیانوس آرام مخالفت کند. بنابراین، جامعه متخصص روسیه باید رویکرد بازتر و ظریف‌تری را به روایت «هند-اقیانوس آرام» که از دهلی نو سرچشمه می‌گیرد، داشته باشد

 

لینک منبع اصلی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=9035
  • نویسنده : آندری کورتونوف؛ مدیر علمی و عضو هیئت رئیسه شورای امور بین‌الملل روسیه
  • منبع : https://russiancouncil.ru/analytics-and-comments/analytics/dinamika-indiysko-amerikanskogo-partnerstva-vzglyad-iz-rossii/
  • 480 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.