تاریخ : یکشنبه, ۲۱ بهمن , ۱۴۰۳ 11 شعبان 1446 Sunday, 9 February , 2025

تفاوت‌ها و شباهت‌های نسل‌های مختلف روس‌ها

  • ۲۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۷
تفاوت‌ها و شباهت‌های نسل‌های مختلف روس‌ها
«جوانان قاطع‌تر بر این باورند که اقتصاد با سرعت بالا رشد خواهد کرد و کشور ما را به جایگاه بالاتری در رتبه‌بندی قدرت‌های بزرگ خواهد رساند.»

#اختصاصی

شکایت همیشگی نسل‌های قدیمی‌تر آن است که؛ این روزها «جوان‌ها درست‌وحسابی نیستند». جوانان اغلب ضرب‌المثل «سیب پای درختش میافتد» را نقض می‌کنند. از نظر جهت‌گیری‌های فکری، جوانان اغلب با والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خود متفاوت هستند، حتی اگر «زیاد دور نیفتند» و از مسیر اصلی فاصله نگیرند. جامعه‌شناسان نیز این موضوع را تأیید می‌کنند. طبق تحقیقات انجام‌شده در سال ۲۰۲۴ توسط مرکز فدرال تحقیقات علمی جامعه‌شناسی آکادمی علوم روسیه (FCTAS RAS)، نظرات نمایندگان گروه‌های سنی مختلف در بسیاری از موارد با یکدیگر متفاوت است. البته، ما شاهد تضاد نسلی نیستیم، و در بحث‌ها، هرچند آسان نیست، اما حقیقت سرانجام آشکار می‌شود.

حقیقت این است: تا اواسط دهه ۲۰۲۰، جامعه روسیه وارد آغاز یک «چرخه نسلی» جدید شده است. افرادی متولد شده در اوایل و اواسط دهه ۱۹۹۰، وارد زندگی فعال و مستقل اجتماعی خود می‌شوند. نسل‌های قبل‌تر چه خوششان بیاید چه نه، مجبورند با نظر فرزندان بالغ‌شده‌ای که اکنون حدوداً ۳۰ ساله هستند، کنار بیایند. در هر صورت، آن‌ها بر آینده روسیه تأثیر خود را خواهند گذاشت.

این افراد اکنون توانسته‌اند تحصیلات و تجربه حرفه‌ای کسب کنند و به تدریج در نردبان شغلی پیشرفت کنند و خودشان درآمد به دست آورند. با وجود تفاوت در درآمد و وضعیت اجتماعی، این هم‌سالان علاوه بر تفاوت‌های قابل توجهی که دارند، ویژگی‌های مشترک زیادی نیز دارند. این موضوع مهمی است. چرا که جامعه‌شناسان متقاعد شده‌اند؛ روابط درون گروه‌های سنی بسیار قوی است. در جریان نظرسنجی‌ها، ۹۲% از روس‌ها گفته‌اند که حس همبستگی و نزدیکی را با هم‌نسلان خود احساس می‌کنند. در رابطه با افراد هم‌وطن خود، ۸۴% چنین احساسی دارند، نسبت به هم‌منطقه‌ای‌ها و هم‌مذهب‌ها ۷۶%، و نسبت به هم‌فکران سیاسی ۷۴% چنین احساسی دارند.

هر نسلی نام‌های مستعاری دارد. احتمالا به یاد نداری که بابی‌بومرها کدامند، و زومرها، میلنیال‌ها، بچه‌های نسل‌های ایکس، زد، نکست، اینترنت و دیگران چه کسانی هستند؟ هرچند نام‌ها زیاد دارای اهمیت نیستند. مهم این است که دوره بزرگ شدن هر یک از این گروه‌ها با پیچ‌وخم‌ها و “اتصال‌ها”ی مهم کدام دوران‌ها هم‌زمان بوده است. گفته می‌شود، بر روند بزرگ شدن و یا به اصطلاح اجتماعی شدن ۳۰ ساله‌های امروزی عوامل زیادی تأثیر گذاشته است – هم عوامل خوب و هم عوامل بد! وقتی که آن‌ها به طور کامل وارد قدرت شوند و در جامعه روند را تعیین کنند، این موضوع به طور ویژه‌ای مشهود خواهد بود.

اول آنکه روس‌های ۲۰-۳۰ ساله مانند هموطنان مسن‌تر خود تجربه آسیب‌های دهه ۱۹۹۰ را نداشته‌اند. فقط به این دلیل که در آن زمان هنوز خیلی کوچک بودند. آن‌ها به سال‌های نسبتاً آگاهانه‌تر پس از سال ۲۰۰۰ رسیدند، زمانی که زندگی در کشور شروع به سامان گرفتن کرد و “هرج و مرج” کنار رفت. دولت، سیاست اجتماعی را اصلاح کرد، اعتبار مقامات فدرال را بازسازی کرد و قانون‌گرایی را تقویت نمود. نوجوانان دیگر عادت کرده بودند در دولتی نسبتاً مرفه زندگی کنند. این موضوع، آن‌ها را به مصرف‌کنندگانی دقیق و حساس به نقض “حقوق قانونی‌شان” تبدیل کرد. تصور آن‌ها از “زندگی معمولی” بر اساس مدل غربی شکل گرفت،که در اوایل دهه ۲۰۰۰ هیچ‌کس به‌طور خاص مخالف آن نبود. اما حالا برخی مجبورند خود را تغییر دهند و ارزش‌ها را بازنگری کنند که کار آسانی نیست.

«جوانان قاطع‌تر بر این باورند که اقتصاد با سرعت بالا رشد خواهد کرد و کشور ما را به جایگاه بالاتری در رتبه‌بندی قدرت‌های بزرگ خواهد رساند.»

ثانیاً، این نسل، نسل انقلاب الکترونیکی است، زمانی که کامپیوتر به “من دوم” ما تبدیل شد. این نسل “تفکر کلیپی” دارند، از “کلمات طولانی” خوششان نمی‌آید و تصاویر و گرافیک را به متن طولانی ترجیح می‌دهند. اینترنت برای بسیاری از آن‌ها، دارای ارزش مطلق در زندگی انسان‌هاست. آن‌ها کار فریلنسری و دورکاری را به کار در دفتر و “تیم کاری” ترجیح می‌دهند. به نظرات تیمِ کاری و رئیسان چندان اهمیتی نمی‌دهند و به راحتی شغل خود را تغییر می‌دهند. اما ممکن است نسبت به موقعیت خود در “جامعه‌ی اینترنتی ” حساس باشند.

سوم، هرچند تأسف‌برانگیز، اینکه؛ سطح تحصیلات و فرهنگ عمومی آن‌ها به طور قابل توجهی پایین‌تر از افرادی است که سیستم آموزشی شوروی را با تمام نقص‌هایش گذرانده‌اند. آنچه به عنوان “رویکرد شایستگی‌محور به آموزش” و سیستم بولونیا شناخته می‌شود، و روش‌هایی که به جای مطالعه دروس مدرسه به تمرین برای امتحانات سراسری (ای‌جی‌ای) می‌پردازند، میوه‌های غیرقابل خوردن خود را به بار آورده‌اند. سطح فرهنگ (به ویژه در علوم انسانی)، توانایی بیان افکار و جذب دانش‌های جدید در نسلی که پس از سال ۲۰۰۰ در مدرسه تحصیل کرده‌اند، نسبت به نسل‌های قبلی به شدت کاهش یافته است.تحقیقات انجام شده در ابتدای قرن نشان داد که سطح شناخت چهره‌های برجسته علمی، نویسندگان، هنرمندان و سیاستمداران به طور قابل توجهی (۲۰-۳۰ درصد) کاهش یافته است. واژگان نسل جوان نیز کاهش یافته است. در این باره شوخی‌های زیادی نیز به وجود آمد که البته کاملا هم شوخی نیست!
مثلا بگویید چگونه می‌توان مصاحبه‌ای ترتیب داد که به‌طور ضمنی نامزدهای زیر ۳۰ سال را حذف کرد و در عین حال متهم به تبعیض سنی نشد؟ جواب ساده‌است. کافیست که مصاحبه در ساعت ۴:۱۵ برگزار شود، ساختمان با پشت‌بام شیب‌دار باشد و ورودی از طرف در کناری آن باشد! در این صورت هیچ‌کس متوجه نخواهد شد و گم خواهند شد.

چهارماً (و از همه مهم‌تر)، نسل فعلی ۲۰-۳۰ ساله‌ها در زمانی رشد کردند که جامعه روسیه در “دوران تغییر” ارزش‌ها و جهت‌گیری‌های خود قرار داشت. تغییرات شکست‌خورده با بسیاری از جابجایی‌ها. جامعه گاهی بر “اخلاق موفقیت” غربی تکیه می‌کرد، گاهی به دنبال “ایده ملی” می‌گشت و اغلب با مشکلات مالی و سایر مشکلات دست و پنجه نرم می‌کرد، زمانی که “برای تجملات زمانی نبود – فقط باید زنده می‌ماندیم”. تغییر نگرش‌ها به جوانان از طریق خانواده‌هایشان منتقل می‌شد، تجربه‌ای که اغلب ابهام‌آمیز بود.

برای مثال، جامعه‌شناسان از نمایندگان گروه‌های سنی مختلف پرسیدند که به نظر آن‌ها، آیا اصول اخلاقی پایه قدیمی شده‌اند یا خیر؟ یا اینکه اصول اصلی آن‌ها تحت تأثیر زمان قرار نمی‌گیرند؟ بیشتر روس‌ها به پاسخ دوم تمایل دارند به نسبت ۳ به ۲. اما جوانان نظر دیگری دارند. در میان پاسخ‌دهندگان از ۱۸ تا ۳۰ سال، تنها ۴۴% با این نظر موافق هستند. بیش از ۵۵% اصول اخلاقی را غیرقابل تغییر نمی‌دانند. البته باید در نظر گرفت، پاسخ در بسیاری از موارد بستگی به سطح تحصیلات دارد – افرادی که مدرک دانشگاهی دارند، در نهایت کمتر آماده‌اند تا از اصول خود صرف‌نظر کنند. هرچه افراد پیرتر می‌شوند، تعداد “مبارزان اخلاقی” در میان آن‌ها کمتر می‌شود. در سن ۶۰ سال به بالا، بیش از ۷۰% مطمئن هستند که اخلاق تغییر نمی‌کند و نباید تغییر کند.
به طور کلی حدود ۷۰% موافق هستند که دولت باید در حفظ وضعیت مطلوب اخلاقی و معنوی در جامعه مشارکت داشته باشد. این دیدگاه را اکثریت در تمام گروه‌های سنی قبول دارند. اما هرچقدر که افراد جوان‌تر باشند، این نظر در آن‌ها کمتر است. در نسل‌های مسن‌تر تنها حدود ۲۰% مطمئن هستند که اصول اخلاقی‌شان مسئله شخصی خودشان است. در میان جوانان، ۴۶% این نظر را دارند. تقریباً دو سوم پسران و دختران (۶۳%) معتقدند که برای دستیابی به موفقیت گاهی می‌توان از اصول اخلاقی گذشت. البته، زندگی بسیاری از چیزها را سریعاً به انسان می‌آموزد. در میان مردان ۴۰-۶۰ ساله، تعداد چنین “نیهیلیست‌ها” یی بسیار کمتر می‌شود: ۴۷%. انسان‌گرایی و وجدان – این‌ کلمات برای همه‌ی افراد بزرگسال کلمات بی‌مفهوم نیستند. البته یک نکته جالب توجه وجود دارد. جالب است که وقتی صحبت از این قاعده می‌شود که “اگر دعوا اجتناب‌ناپذیر است – اولین ضربه را تو بزن” می‌شود، بیش از ۷۰% روس‌ها در هر سنی آن را تأیید می‌کنند. بخشش بی‌قید و شرط و “عدم مقابله با شر از طریق خشونت” برای اکثر ما چیزی بیشتر شبیه به مفاهیمی در کتاب‌هاست.

اما چه چیزی برای انسان مهم‌تر است – امور شخصی یا منافع عمومی؟ دو سوم افرادی که بیش از شصت سال دارند، مطمئن هستند که باید “اول به میهن فکر کرد، بعد به خود”. به همین مقدار از جوانان (۶۱%) منافع شخصی را بالاتر از منافع عمومی می‌دانند. تنها ۳۸% از روس‌ها زیر ۳۰ سال آماده‌اند چیزی از خود فدای منفعت جمعی کنند. چنین نگرش‌هایی زمانی تاثیر گذار هستند که فرد تصمیمات مشخصی در مورد مسائل زندگی می‌گیرد. برای مثال، زمانی که صحبت از تشکیل خانواده است، افراد مسن‌تر بر این نکته تأکید دارند که چنین گامی نه تنها انتخاب شخصی است، بلکه انجام یک وظیفه اخلاقی نیز محسوب می‌شود (نسبت به خدا، کشور، یاد و خاطره نسل‌های گذشته و غیره). جوانان بیشتر عمل‌گرا هستند. زمانی که از پاسخ‌دهندگان خواسته شد ضرب‌المثل “انسان بدون خانواده مثل درختی بی‌ثمر است” را ارزیابی کنند، ۸۲% از روس‌ها بالای ۶۰ سال با این حقیقت موافقت کردند، ۷۵% از شهروندان ۵۱ تا ۶۰ ساله، اما در میان جوانان تنها ۶۱% با آن موافق بودند. بیش از یک چهارم جوانان این حکمت کهن را غیرمرتبط می‌دانند. اگر نمی‌خواهی خود را با خانواده درگیر کنی – مسئله خودت است.

جوانان زمانی که می‌خواهند هموطنان را به دو دسته موفق و ناموفق تقسیم کنند، نظرهای نسبتاً تندی ابراز می‌کنند. ۶۳% پسران و ۵۹% دختران معتقدند که اگر کسی در زندگی به موفقیت مادی دست نیافته است، پس باید فقیر زندگی کند – “همه چیز عادلانه است”. روس‌های مسن‌تر این‌قدر قاطعانه نظر نمی‌دهند و به وضوح تحت تأثیر تجربه تلخ خود قرار دارند.در میان زنان بالای چهل سال و مردان بالای پنجاه سال، نظر غالب این است که باید انسان‌دوست بود و به کسانی که نتواسته‌اند در زندگی موفق شوند کمک کرد. دو نفر از هر سه فرد مسن معتقدند که عدالت اجتماعی اصلاً “انتخاب طبیعی” نیست، بلکه برعکس، کمک و حمایت از کسانی است که با دشواری مواجه هستند.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=11768
  • منبع : https://rg.ru/2024/12/15/iablochko-kuda-ty.html
  • 46 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.