پرفسور فن هوندا، استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای مرکز مطالعات خاورمیانه
با این حال، متاسفانه هنوز در واقعیت مشکلات زیادی در همکاریهای چین و ایران وجود دارد و شهروندان دو کشور هنوز فواید و راحتی ناشی از تعمیق روابط دوجانبه را احساس نکردهاند. ایرانیانی که در سالهای اخیر در چین زندگی، کار و تحصیل کردهاند، ممکن است درک عمیقتری از این موضوع داشته باشند.
راحتی مبادلات میتواند نشانگر سطح توسعه روابط دوجانبه باشد. در حال حاضر پنج پرواز در هفته از پاکستان به چین انجام میشود که سه پرواز آن توسط خطوط هوایی چینی انجام میشود؛ چندی پیش روسیه و ایران قراردادی برای ۳۵ پرواز هفتگی امضا کردند. اما در حال حاضر تنها یک پرواز در هفته از ایران به چین وجود دارد. برخی میگویند وضعیت بد پروازهای چین-ایران ناشی از پاندمی جدید کووید-۱۹ است، اما این تنها یکی از دلایل آن است و به هیچوجه تنها دلیل نیست. وضعیت فعلی پروازهای چین و ایران تا حد زیادی نشان میدهد که سطح واقعی توسعه روابط دو کشور چندان ایدهآل نیست.
همانطور که همه میدانیم محققان به عنوان یک گروه از یک ویژگی نسبتا مشترک برخوردار هستند، یعنی دوست دارند مشکلات را در امور عمومی بیابند و در مورد آنها صحبت کنند، همچنین میتوان گفت که محققان اغلب به طرف دیگر تبلیغات رسمی و دولتی توجه ویژهای دارند. بنابراین، امروز امیدوارم با شما در میان بگذارم که چرا روابط بین دو کشور ما بهتر نشده است؟ یا به عبارت دیگر بگویم، مشکلات برجسته در توسعه روابط چین و ایران چیست؟ من فکر میکنم موارد زیر شایسته توجه است.
هیچ یک از کشورها موقعیت به رسمیت شناختن بینالمللی خود را به دیگری ندادهاند
به نظر من، آگاهی سیاستگذاران فعلی چین از وضعیت بینالمللی ایران باید بهبود یابد. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی صندوق بینالمللی پول در آوریل ۲۰۲۲، تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ برابر با ۱٫۰۸ تریلیون دلار امریکا بود که در رتبه هفدهم جهان قرار دارد و تولید ناخالص داخلی عربستان در آن سال ۰٫۸۴ تریلیون دلار بود که در رتبه نوزدهم جهان قرار دارد. تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ در بین کشورهای خاورمیانه رتبه اول را دارد و همچنین تنها کشور خاورمیانه است که وارد باشگاه تریلیون دلاری شده است. با بحران انرژی در جهان که توسط جنگ در اوکراین آغاز شد، به عنوان یک قدرت دارای انرژی، نفوذ ایران در سطح بینالمللی بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، اگرچه ایران هنوز از سوی جامعه جهانی به عنوان یک قدرت جهانی به رسمیت شناخته نشده است، اما تردیدی وجود ندارد که ایران دارای نفوذ گسترده درسطح بینالمللی است. بنابراین، ایران را نمیتوان به سادگی یک قدرت معمولی در خاورمیانه دانست و سیاستگذاران چینی باید جایگاه ایران را در دیپلماسی خود ارتقا دهند.
از سوی دیگر، برخی مشکلات در درک سیاستگذاران ایرانی از وضعیت بینالمللی چین نیز وجود دارد. پس از امضای توافق هستهای ایران (برجام) در جولای ۲۰۱۵، دولت روحانی و بسیاری از ایرانیان احساس دوستی با غرب به ویژه قدرتهای اروپایی را نشان دادند که نگرانیهایی را در میان سیاستگذاران و محققان چینی ایجاد کرده است. آنها نگرانند که ایران روابط ایران و چین را چگونه میبیند؟ آیا چین فقط یک انتخاب دیپلماتیک در زمانی که ایران توسط غرب تحریم شده، است؟ توسعه جهان تاکنون ثابت کرده که اگرچه چین هنوز کاستیهای زیادی دارد، اما چین به یکی از تاثیرگذارترین کشورها در جهان امروز تبدیل شده است. دولت فعلی ایران در حال اجرای «دیپلماسی متوازن» است که در واقع مساعدترین گزینه دیپلماتیک برای منافع ملی ایران است. سیاستگذاران ایرانی باید جایگاه و نفوذ چین در جهان آینده را بیشتر بشناسند. بدون همکاری قدرتهای شرقی، دستیابی ایران به همکاری بلندمدتی که از قدرتهای غربی امیدوار است، دشوار خواهد بود.
هم چین و هم ایران باید سخت تلاش کنند تا از نفوذ کشور ثالث بر روابط دوجانبه خلاص شوند
هم چین و هم ایران کشورهایی هستند که سیاست خارجی مستقلی را اجرا میکنند، اما با نگاهی به روابط دوجانبه، دو کشور در حال حاضر نمیتوانند از تاثیر یک طرف ثالث رهایی داشته باشند. به عنوان مثال، چین نگران این است که آیا ایران پس از بهبود روابط با غرب، سیاست دوستانهای را در قبال چین اجرا خواهد کرد یا خیر، آیا تعمیق همکاری با ایران بر توسعه روابط چین با ایالات متحده، عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی تاثیر میگذارد یا خیر. تحریمهای امریکا علیه ایران نیز بر همکاری چین با ایران تاثیر میگذارد. تا آنجا که من میدانم، بسیاری از مردم ایران نسبت به سیاست خاورمیانه چین بدبین هستند و معتقدند که توسعه سریع روابط چین و عربستان برای ایران و روابط ایران و چین خوب نیست؛ دیگر دوستان ایرانی هم هستند که نگران اینند که آیا ایران به مهره یا وزنه تعادل در توسعه روابط چین و امریکا تبدیل خواهد شد.
در حال حاضر، در توسعه روابط دوجانبه در بین چین و ایران «طرف ثالث» وجود دارد که این موضوع برای توسعه روابط دوجانبه به طور کلی خوب نیست. دو کشور باید روندهای توسعه و وضعیت بینالمللی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و روابط دوجانبه را براساس نیازهای یکدیگر فعالانهتر توسعه دهند.
چین و ایران نیاز فوری به راهاندازی چند پروژه همکاری دارند
اگرچه برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین از ژوئن ۲۰۲۰ تاکنون توجه بسیاری را در سراسر جهان به خود جلب کرده است، اما در واقع همکاری فعلی بین دو کشور به مرحلهای نرسیده که توجه عموم را به خود جلب کند. به دلیل تحریمهای امریکا و شیوع بیماری همهگیر کووید-۱۹، تعداد افراد چینی که میخواهند با ایران همکاری کنند در داخل ایران بسیار کاهش یافته و برخی دوستان ایرانی نیز چین را ترک کردهاند. باید اعتراف کنم که برنامه ۲۵ ساله تاکنون چین و ایران را به سطح بالاتری از توسعه روابط سوق نداده است، هر دو طرف نیاز فوری به شروع چند پروژه همکاری خاص را دارند. من چندی پیش وقتی با مسوولان استان آذربایجان غربی در ارتباط بودم، متوجه شدم که فرصتهای زیادی برای همکاری چین و ایران در این استان وجود دارد. به عنوان مثال در زمینههای زیرساختی مانند حمل و نقل، تولید وسایل نقلیه به ویژه مانند حمل و نقل یخچالی، کشاورزی، معدن و گردشگری فرصتهای بسیاری برای همکاری وجود دارد و استان آذربایجان غربی قابلیت تابش قوی به کشورهای همسایه را دارد. به نظر من نیازهای استان آذربایجان غربی فقط نشاندهنده بخش کوچکی از نیازهای ایران است. در بین چین و ایران در پروژههای همکاری هیچ کاستی وجود ندارند، اما همچنان فاقد پل ارتباطی انسانی و کانالهای قابل اعتماد برای همکاری و عزم برای همکاری هستند.
به عنوان مثال من شخصا معتقدم تولید لوازم خانگی میتواند به عرصهای نمونه برای همکاری چین و ایران تبدیل شود. در حال حاضر اکثر لوازم خانگی پرطرفدار ایرانی وارداتی است که قیمت بالایی دارند که پاسخگوی نیاز مردم ایران نیستند، در حالی که چین در زمینه تولید لوازم خانگی در سطح پیشرفته دنیا قرار دارد، چین و ایران میتوانند در این زمینه همکاری خوبی داشته باشند. به عنوان مثال، شرکتهای عالی لوازم خانگی چین، میتوانند کارخانههایی را در ایران راهاندازی کنند. زمینههای همکاری بالقوه زیادی باید بین چین و ایران وجود داشته باشد که بتواند به یک موقعیت برد-برد دست یابند.
صادقانه بگویم، اگرچه رهبران چین و ایران بارها از روابط دو کشور سخن گفتهاند و دیدگاه خوشبینانه نسبت به روابط دو کشور داشتهاند، اما من به عنوان یک محقق که مدتهاست نگران توسعه روابط دو کشور بودهام، از وضعیت موجود راضی نیستم.
در واقع، هنوز شکاف نسبتا آشکاری بین تبلیغات دولتها و توسعه واقعی در روابط چین و ایران وجود دارد و این شکاف توسط افراد زیادی تشخیص داده میشود و حتی ممکن است توسط طرف ثالث مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
اکنون چین و ایران دیدگاههای متفاوتی در مورد روابط دو کشور دارند که این یک امر طبیعی است. وظیفه ما این است که فکر کنیم و به نتیجهای برسیم که بزرگترین نیروی محرکه برای توسعه روابط ایران و چین چیست؟ من به یاد دارم آقای ظریف، وزیر خارجه سابق ایران در مصاحبهای گفته بود که اساس همکاری چین و ایران منافع هر کشور است. من با نظر آقای ظریف بسیار موافقم، در واقع این امر عامل اصلی وجود روابط بینالملل است. منافع باعث ترویج مبادلات میشود، مبادلات بیشتر میتواند دوستی را تقویت کند و مبادلات دوستانه مطمئنا میتواند منافع بیشتری ایجاد کند.
ایران و چین سابقه همکاری طولانی دارند و هر دو کشور در حال حاضر با مشکلاتی در توسعه مواجه هستند که همکاری دوجانبه را امکانپذیرتر و فوریتر میکند. در واقع زمان آن فرا رسیده که چین و ایران که به یکدیگر نیاز دارند، به توسعه روابط دوجانبه سرعت بخشند.
مترجم: سعیده زرین