شهاب شهسواری | محسن پاکآیین، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان، معتقد است که تنشی در روابط دو کشور وجود ندارد، هر چند که برخی از کشورها تلاش میکنند در روابط تهران و باکو اخلال ایجاد کنند. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با محسن پاکآیین، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان، مطالعه میکنید.
فکر میکنید در حال حاضر روابط دو کشور در چه وضعی قرار دارد و نگرانیها در مورد تنش در روابط تهران و باکو تا چه اندازه جدی است؟
من هیچ تنشی را در طول ماههای گذشته در روابط ایران و آذربایجان نمیبینم. آن سوءتفاهمهایی که سال گذشته در روابط ایران و جمهوری آذربایجان ایجاد شده بود، رفع شدهاند. در طول ماههای گذشته شاید بتوان گفت که هر ماه یا یک وزیر از ایران در جمهوری آذربایجان بود یا وزیر دیگری از آذربایجان در ایران حضور داشت و همکاریها در بخشهای پارلمانی خیلی خوب در جریان بود و نمایندگان مجالس دو کشور به پایتختهای یکدیگر سفر کردهاند و کارهای بسیار خوبی در بخش اقتصادی انجام شده است.
اینکه برخی رزمایشها از سوی هر کشوری در دریای خزر یا درون خاک خودش انجام میشود، به معنای تهدید طرف مقابل نیست. دریای خزر، دریایی است که در برخی مقاطع دریایی مواج و توفانی است و ممکن است حوادث غیرمترقبهای در این دریا رخ دهد و به خصوص جمهوری آذربایجان که تاسیسات نفتیاش به دلیل کم عمق بودن حوزه آبهای این کشور نزدیک به ساحل است، از این نظر بسیار در معرض آسیب قرار دارد. به همین دلیل هم در این کشور وزارتخانهای به نام وزارت حوادث غیرمترقبه تاسیس شده است که معمولا چندین تمرین و مانور در دریای خزر برای اقدامات احتمالی که ممکن است باعث صدمه خوردن به تاسیسات نفتی یا آتشسوزی بشود، گاهی اوقات هم کشتیها به دلیل کمعمق بودن ساحل به گل مینشینند که موارد متعددی از این دست رخ داده است، برای اینکه اقدامات واکنشی به موقع انجام شود و خسارات کمتری وارد شود، این مانورها برگزار میشود. این مانورها و رزمایشها به معنای تهدید طرف دیگر نیست و هر کشوری در سواحل دریای خزر آزاد است که تمرینهایی را برای حفاظت از حوزه حاکمیتی خودش در این دریا داشته باشد. آنچه ممنوع است این است که دولتهای بیگانه حضور نظامی در دریای خزر داشته باشند که در این رابطه هم هر پنج کشور ساحلی تاکنون متعهد به این اصل بودهاند و همگی از این موضوع حمایت میکنند و موردی وجود نداشته است که کشوری جزو پنج کشور ساحلی در بستر این دریا رزمایشی برگزار کند. در مجموع بعد از سوءتفاهمهایی که به خاطر برخی از مسائل بین ایران و جمهوری آذربایجان ایجاد شد، خوشبختانه مسالهای وجود ندارد. در حوزه اقتصادی قرار است که جمهوری آذربایجان مشارکت خودش را در تکمیل خط آهن رشت – آستارا انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران هم همچنین خودش را متعهد به این خط آهن کرده است و اخیرا ساخت مسیر ۳۵ کیلومتری خط آهن رشت- انزلی آغاز شده است. قرار است پلی روی رودخانه مرزی آستراچای میان جمهوری آذربایجان و آستارا در خاک ایران احداث که امیدواریم تا پایان سال این اقدام انجام و کارهای آن آغاز شود. حجم معاملات اقتصادی بعد از کاهش شیوع کرونا ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است. قرار است دو پل در منطقه زنگزور به سمت ایران و از ایران به سمت نخجوان زده بشود که جمهوری آذربایجان از مسیر ایران و از طریق این پلها به نخجوان دست پیدا کند که پل اول اقداماتش به زودی آغاز میشود و بعد هم پل دوم. در مجموع فضای حاکم بر روابط خوب است. همانگونه که عرض کردم روابط پارلمانی هم در شرایط خوبی قرار دارد و به تازگی، نایبرییس دوم مجلس شورای اسلامی، عبدالرضا مصری در باکو بودند و چندی قبل هم علی نیکزاد، نایبرییس اول مجلس شورای اسلامی به این کشور سفر کرده بودند. در مجموع به نظر میرسد که روابط مسیر رو به رشدی را طی میکند.
به مسائل اقتصادی برمیگردیم، اما قبل از آن، فرمودید که رزمایش برای جلوگیری از بلایای طبیعی و حوادث است. اما مساله که وجود دارد ماهیت نظامی این رزمایشها است و تنها کشوری که ممکن است جمهوری آذربایجان با آن مشکل مرزی پیدا کند، جمهوری اسلامی ایران است. چرا که جمهوری آذربایجان از طریق توافق دوجانبه مرزهای خود را با فدراسیون روسیه تعیین کرده است و البته سابقه اقدام نظامی هم دستکم یک بار در دو دهه گذشته زمانی که ایران برای هشدار به کشتیهای اکتشافی جمهوری آذربایجان وارد عمل شد وجود دارد.
پنج کشور با دریای خزر ساحل دارند و بهطور طبیعی هر کشوری به دنبال منافع خودش و اعمال حاکمیت بیشتر بر دریا هست و اختلافنظرهایی بین هر پنج کشور وجود دارد و به همین دلیل جلسات کارشناسی متعددی میان هر پنج کشور برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر برگزار شده است که به جلسات خود هم ادامه میدهند. در سایه این نوع نگاه و مذاکرات جاری، ۹۰ درصد اختلافاتی که میان کشورها در حوزههای محیط زیستی، نظامی، کشتیرانی و ماهیگیری وجود داشت، حل شده و حتی سند آن در سال ۱۳۹۷ بین همه کشورها امضا شده است. اختلاف نظرهایی در مورد تعیین خط مبدا و تعیین حوزه حاکمیت بستر و زیربستر وجود دارد که در این زمینه هم مواضع همه کشورها مشخص است و مذاکرات در حال انجام است. اختلاف نظرهایی که بین کشورهای ساحلی خزر وجود دارد، یکسری اختلافنظرهای معمولی بین کشورهای همسایه است که با دیدگاههای کارشناسی رفع و رجوع میشود و به معنای تهدید علیه کشور دیگر محسوب نمیشود. موردی هم که به اقدام نظامی اشاره کردید، تنها مورد از این دست بود که فکر کنم سال ۱۳۸۲ رخ داد. این هم یک مساله مهم نبود، به دلیل مشخص نبودن مرزها در دریا، کشتیها مقداری جلو آمده بودند که با هشدار ما عقب رفتند. مطلبی که باعث ایجاد تنش بین کشورها باشد، وجود ندارد و همه این پنج کشور هم علاقهمند هستند که با تفاهم از امتیازات دریای خزر استفاده کنند.
برگردیم به مسائل اقتصادی و مناسبات تجاری؛ شما فرمودید مناسبات تجاری دو کشور در یک سال گذشته ۲۰ درصد رشد کرده است. این رقم بسیار پایینتر از پیشبینیهایی است که برخی از کارشناسان در پی آزادی بخشهای اشغالی خاک جمهوری آذربایجان پس از نبرد اخیر با ارمنستان پیشبینی میکردند. به ویژه پیشبینی برخی کارشناسان این بود که با آزادی این مناطق، مناسبات تجاری تهران و باکو برای تامین نیازهای بازسازی این مناطق و صادرات کالاهای مصرفی به این مناطق به شکل قابل توجهی رشد کند. چرا این اتفاق رخ نداد؟
من شخصا در مصاحبههایی که داشتم، پیشبینی غیرمتعارفی نکردهام، هر چند باید اعتراف کرد که برخی کارشناسان از رسیدن مناسبات تجاری غیرنفتی به ۲ تا ۳ میلیارد دلار سخن گفتهاند. اما من معمولا چنین پیشبینیهایی نداشتم. دلیلش این است که جمعیت جمهوری آذربایجان ۹ میلیون نفر است و نیازهای ۹ میلیون نفر به واردات کالا از ایران محدود است و نباید انتظار داشت که مناسبات تجاری غیرنفتی ما با جمهوری آذربایجان به سطح مناسبات تجارت غیرنفتی ما با عراق، امارات یا افغانستان برسد. ولی این رشد ۲۰ درصد یک رشد طبیعی است، به دلیل اینکه در دوره کرونا مشکلاتی برای ترددها ایجاد شد و با توجه به اینکه بخشی از حجم تبادلات تجاری ایران و جمهوری آذربایجان، تجارت چمدانی است و در مناطق مرزی و از طریق حضور گردشگران و خرید و بازگشت به کشور مبدا انجام میشود، به صورت طبیعی در دوران کرونا شاهد کاهش بودیم. این موضوع فقط مختص به آذربایجان نبود و برای دیگر همسایگان هم رخ داده بود. اما بعد از فروکش کردن کرونا، وضعیت بهتر شده است و میتواند با مشوقهای تجاری به بخش خصوصی، کاهش تعرفهها و افتتاح خط آهن رشت- آستارا و آغاز حملونقل ریلی از این هم بهتر بشود. اما تمام معاملات اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان منوط به صادرات غیرنفتی نیست. ما در چندین زمینه در حوزه انرژی هم همکاری اقتصادی داریم و میتوانیم این همکاریها را گسترش بدهیم. یک نمونه از این زمینههای همکاری سواپ گاز جمهوری آذربایجان به نخجوان است که برای ما درآمدزا است و حق ترانزیت دریافت میکنیم یا سواپ گاز ترکمنستان از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان که باز هم برای ما درآمدزاست. یا در حوزه شاهدنیز دریای خزر، سرمایهگذاری انجام میشود و ۱۰ درصد از کنسرسیوم میدان شاهدنیز متعلق به ایران است که باز هم منبع درآمد برای ایران است. در حوزه گردشگری هم پیش از شیوع کرونا، سالانه ۳ میلیون نفر گردشگر از جمهوری آذربایجان به ایران میآمدند و به خصوص در حوزه سلامت در بیمارستانهای ایران بستری و معالجه میشدند و از خدمات درمانی استفاده میکردند. هر گردشگری که به ایران بیاید ۹ شغل ایجاد میکند و از این بابت باعث رونق اقتصادی میشود. در حوزه انتقال برق، حق ترانزیت کالا و بقیه موارد طرفین میتوانند دارای درآمد بشوند و در مجموع به نظر میرسد چنانچه اراده سیاسی بر رهبران دو کشور حاکم باشد و به دنبال توسعه روابط باشند و سوءتفاهمی در روابط وجود نداشتهباشد، هر دو طرف میتوانند از امتیازات اقتصادی در روابط فیمابین استفاده کنند.
به اراده سیاسی اشاره کردید، به نظر میرسد نوعی فشار سیاسی منفی هم از سوی قدرتهای خارجی وجود دارد تا روابط منطقهای ایران را در آسیای میانه و قفقاز تضعیف کند. برای مثال در همین مدت اخیر شاهد بودیم که همزمان با آغاز به کار خط آهن قزاقستان- ترکمنستان- ایران- ترکیه، دولت ترکیه بلافاصله از کریدور موسوم به میانه رونمایی کرد که از خاک گرجستان و جمهوری آذربایجان و از آبهای دریای خزر ترکیه را به قزاقستان متصل میکند، یا در مورد دیگر همزمان با پیشنهاد سخاوتمندانه ایران برای استفاده آزادانه جمهوری آذربایجان برای استفاده از خاک ایران برای اتصال به نخجوان، فشار زیادی روی باکو وجود دارد تا موضوع دالان ادعایی زنگزور در خاک ارمنستان را عملی کند. نمونههای زیادی از تلاش برای دور زدن ایران چه در رابطه با جمهوری آذربایجان و چه در رابطه با دیگر کشورهای آسیای میانه و قفقاز، حتی در موارد مرتبط با انرژی وجود دارد. فکر میکنید این مسائل تا چه اندازه روی روابط تهران و باکو موثر باشد؟
روابط با همسایگان، مخصوصا برای ایران که ۱۵ همسایه دارد، معمولا مخالفینی دارد. مثلا تقویت روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان، برای جمهوری ارمنستان چندان مطلوب نیست و علاقهمند نیستند که این روابط چندان رشد کند. به همین شکل آذریها هم علاقهمند نیستند که روابط ما با ارمنستان رشد کند. کشورهای دیگری هم که پیرامون ما هستند و در این مسائل دخیل هستند، ممکن است نگاههای مشابهی داشته باشند. همزمان رسانهها و برخی اعلام مواضع غیرمستقیم هم تلاش میکنند تا در روابط ایران و جمهوری آذربایجان اختلال ایجاد کنند. در عین حال دشمن اصلی توسعه روابط تهران و باکو، رژیم صهیونیستی است که علاقهمند نیست، روابط تهران با همسایگان، به خصوص با جمهوری آذربایجان رشد بکند و در این زمینه شاهد کارشکنیهای متعدد به خصوص در زمینههای رسانهای بودیم. این مسائل وجود دارد و قابل انکار هم نیست. اما موضوع مهم این است که مسوولان دو کشور به صورت هوشمندانه این مسائل را دنبال میکنند و واقعا به این جمعبندی رسیدهاند که خبرهایی که منتشر میشود و ممکن است تاثیر منفی بر روابط بگذارد از چه منابعی است و با چه انگیزههایی منتشر شدهاند و برخی مواضعی را که اتخاذ میشود، کاملا دقیق بررسی و ارزیابی و رصد میکنند و بر اساس این دانش و آگاهی است که روابط خود را دنبال میکنند. واقعیت این است که ما از تمامیت ارضی همه همسایگان خودمان دفاع میکنیم و هر قراردادی که بین همسایگان ما به صورت عادلانه و با توافق آنها و در چارچوب تمامیت ارضی آنها منعقد شود، مورد حمایت ما هم هست. ترجیح ما همکاری با همسایگان و همچنین همکاری همسایگان با یکدیگر است. ما با هرگونه رقابت منفی و تنش میان همسایگان خودمان مخالف هستیم و سعی میکنیم در چنین مواردی کمک کنیم که اختلافات میان همسایگان ما حل شود. بعد از برخی از تنشهای سال گذشته بین ترکیه و ارمنستان از یک سو و ارمنستان و آذربایجان از سوی دیگر این جمعبندی شکل گرفته است که تمام این کشورها دنبال این هستند که همکاری را جایگزین رقابتهای تنشزا کنند و اینکه امروز آقای بایرامف در ایران اعلام میکند که ما خواستار عادیسازی روابط با ارمنستان هستیم، ثمره این نوع تفکر است. لذا به هر میزان که روابط ایران با کشورهای همسایه مبتنی بر همکاری و روابط کشورهای همسایه هم بر این شکل باشد، همه از این روابط منفعت خواهند برد. اما اگر رقابتهای غیرسالم و روابط مبتنی بر تنش وارد شود، همه کشورها یا اغلب کشورها ضرر میکنند. امیدواریم که مسیر روابط کشورهای همسایه با ایران و بین خودشان بر مبنای همکاری استوار باشد.
من هیچ تنشی را در طول ماههای گذشته در روابط ایران و آذربایجان نمیبینم. آن سوءتفاهمهایی که سال گذشته در روابط ایران و جمهوری آذربایجان ایجاد شدهبود، رفع شدهاند.
مانورها و رزمایشهای جمهوری آذربایجان به معنای تهدید طرف دیگر نیست و هر کشوری در سواحل دریای خزر آزاد است تمرینهایی را برای حفاظت از حوزه حاکمیتی خودش در این دریا داشته باشد.
اختلافنظرهایی که بین کشورهای ساحلی خزر وجود دارد، یکسری اختلافنظرهای معمولی بین کشورهای همسایه است که با دیدگاههای کارشناسی رفع و رجوع میشود و به معنای تهدید علیه کشور دیگر محسوب نمیشود.
برخی کارشناسان از رسیدن مناسبات تجاری غیرنفتی به ۲ تا ۳ میلیارد دلار سخن گفتهاند. اما من معمولا چنین پیشبینیهایی نداشتم. دلیلش این است که جمعیت جمهوری آذربایجان ۹ میلیون نفر است و نیازهای ۹ میلیون نفر به واردات کالا از ایران محدود است و نباید انتظار داشت که مناسبات تجاری غیرنفتی ما با جمهوری آذربایجان به سطح مناسبات تجارت غیرنفتی ما با عراق، امارات یا افغانستان برسد.
دشمن اصلی توسعه روابط تهران و باکو، رژیم صهیونیستی است که علاقهمند نیست روابط تهران با همسایگان، به خصوص با جمهوری آذربایجان رشد بکند و در این زمینه شاهد کارشکنیهای متعدد به خصوص در زمینههای رسانهای بودیم.
ما با هرگونه رقابت منفی و تنش میان همسایگان خودمان مخالف هستیم و سعی میکنیم که در چنین مواردی کمک کنیم که اختلافات میان همسایگان ما حل شود