*ولی کالجی
مناطق مرزی این دو کشور در دو مقطع اردیبهشت و بهمن ۱۴۰۰ شاهد درگیری مردم محلی و مرزنشین و نیز رویارویی نیروهای مرزبانی با یکدیگر بود. در جریان درگیریهای ۸ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ (۲۸ آوریل تا ۱ مه۲۰۲۱)، حداقل ۳۱ نفر کشته و ۱۵۰ نفر زخمی شدند، خانههای زیادی به آتش کشیده شد و حداقل ۱۰ هزار نفر از مناطق روستایی قرقیزستان در مرز مشترک با تاجیکستان تخلیه شدند. هرچند در نهایت با وساطت روسیه و سازمان پیمان امنیت دستهجمعی، طرفین به منازعه پایان دادند و راههای عبوری به ویژه بزرگراه «باتکن- اسفره» بازگشایی شدند، اما در ۹ بهمن ۱۴۰۰ (۲۸ ژانویه ۲۰۲۲) مجددا این منطقه دستخوش درگیری شد که حداقل ۲ کشته و ۱۰ زخمی از هر دو طرف قرقیزی و تاجیکی برجای گذاشت. از آنجا که در اکثر منابع خبری و تحلیلی به ویژه در داخل ایران صرفا اشاره کوتاهی به این درگیریها و تعداد تلفات میشود و کمتر به ریشهها و دلایل اصلی آن از جمله دلایل تکرار درگیریها و تنشهای مرزی پرداخته میشود، نیاز است برای افزایش شناخت و آگاهی مخاطب ایرانی این مسائل کمی بیشتر باز شود و دلایل و ریشههای این درگیریها و منازعات مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، اگر از دلایل آنی و فوری این درگیریها نظیر اختلافات کشاورزان و دامداران مرزی تاجیکی و قرقیزی بر سر آب، مراتع و زمینهای کشاورزی بگذریم، ریشه اصلی این درگیریها را باید وجود مناطق بسیار کوچکی با عنوان «برونبوم» یا «برونگان» و «درونبوم» یا «درونگان» در منطقه آسیای مرکزی دانست.
اگر بخواهیم تعریفی ساده، روشن و مصداقی از دو مفهوم «درونبوم» و «برونبوم» ارایه بدهیم باید اشاره کنیم که اساسا «برونبوم» یا «برونگان» (exclave) به یک منطقه جدا از مرز کشور گفته میشود. یعنی سرزمینی متعلق به یک کشور که در خاک یک یا چند کشور دیگر قرار دارد. یک برونبوم با خاک اصلی کشور خود ارتباط مرزی ندارد. از برونبومهای بزرگ میتوان به آلاسکا (ایالات متحده امریکا)، کالینینگراد (روسیه) و منطقه نخجوان (جمهوری آذربایجان) اشاره کرد. مباحثی که طی یکسال اخیر و پس از جنگ دوم قرهباغ در رابطه با کریدور یا دالان زنگه زور مطرح شده است نیز در واقع تلاش دولت آذربایجان برای دسترسی مستقیم به منطقه برونگان نخجوان از خاک ارمنستان است. بعد از جنگ اول قرهباغ، ارتباط زمینی و ریلی بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان که در چارچوب مرزهای داخلی اتحاد جماهیر شوروی برقرار بود، قطع شد و بیش از ۳۰ سال است که شهروندان و خودروهای عبوری دو طرف با عبور از خاک ایران تردد میکنند. پاکستان نیز پس از استقلال و جدایی از هند بیش از دو دهه در فاصله سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۱ میلادی همانند جمهوری آذربایجان دارای برونبومی به «پاکستان شرقی» (بنگلادش امروزی) بود. مشکلات متعددی که عدم دسترسی مستقیم بین خاک اصلی پاکستان و این منطقه برونگان با عبور از هند ایجاد شده بود، در نهایت موجب شد پاکستان شرقی در جریان جنگ آزادیبخش بنگلادش در سال ۱۹۷۱میلادی از پاکستان جدا شود و کشوری مستقل به نام بنگلادش شکل بگیرد.
بنابراین مهمترین مشکل، مناطق برونبوم، جدایی و فاصله و دشواری دسترسی و تردد به کشور مادر یا سرزمین اصلی است. درگیریها و تنشهای مرزی چند سال اخیر بین تاجیکستان و قرقیزستان نیز عمدتا در منطقه برونبوم تاجیکنشینِ «واروخ» رخ داده، منطقهای که متعلق به تاجیکستان است، اما در خاک قرقیزستان واقع شده و ساکنین این منطقه برای رسیدن به تاجیکستان الزاما باید از بخشی از خاک قرقیزستان عبور کنند. در واقع میتوان گفت مناطق برونبومی همانند «واروخ» عملا در حکم جزیرهای هستند که برای عبور و رسیدن به کشور خود باید از قلمرو کشور دیگری بگذرند که بعضا به واسطه مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی دچار مشکلات و چالشهای جدی نیز میشوند و بسیار پیش آمده است که این مناطق به عنوان اهرم فشار سیاسی و چانهزنی از سوی کشور میزبان (قرقیزستان) علیه کشور اصلی و مادر (تاجیکستان) نیز استفاده شده است. اما «درونبوم» یا «درونگان» (enclave) سرزمینی یا بخشی از یک سرزمین است که کاملا دربرگرفته قلمروی دولت دیگری است. دولتشهر واتیکان و سانمارینو در ایتالیا و لسوتو در آفریقای جنوبی سه کشور مستقلی هستند که تماما توسط یک کشور دیگر احاطه شدهاند. مشکل عدم دسترسی مستقیم برای مناطق درونبوم هم همانند مناطق برونبوم وجود دارد و آنها برای عبور آزاد و دسترسی به جهان خارج الزاما باید از خاک کشور دیگری عبور کنند که بعضا مشکلات سیاسی، امنیتی و اجتماعی، مشکلات و محدودیتهایی را برای آنان به وجود میآورد. در آسیای مرکزی نیز هر دو مشکل وجود دارد.
در این منطقه هشت واحد جغرافیایی کوچک «برونبوم» و «درونبوم» با جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر وجود دارد که اگرچه به بزرگی مناطقی مانند نخجوان یا واتیکان نیستند، اما در سطح خود مشکلات متعددی را برای کشورهای آسیای مرکزی طی سه دهه گذشته ایجاد کردهاند. درونبومها و برونبومها در دوران حاکمیت اتحاد شوروی شکل گرفتند و نتیجه مرزبندیهای آن دوران به ویژه در دوره رهبری ژوزف استالین است که بسیاری از مناطق آسیای مرکزی و قفقاز دستخوش مرزبندیهای تحمیلی شدند که همخوانی و قرابت چندانی با واقعیتهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ساکنان آن نداشت. هرچند درونبومها و برونبومهای آسیای مرکزی در چارچوب مرزهای داخلی شوروی، مشکل چندانی ایجاد نکرد، اما در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی شوروی، بسیاری از سرزمینها بهطور ناگهانی به قلمروی یک کشور دیگر تبدیل شدند. در نتیجه برخی مردم ناگهان متوجه شدند که یک کشور خارجی سرزمین کوچک و روستای آنها را از همه طرف محاصره کرده است. از تمام کشورهای آسیای مرکزی تنها ترکمنستان بهطور کامل از مشکل درونبومها و برونبومها در امان بوده است، چراکه در داخل این کشور درونبومهای دیگر کشورها حضور ندارند. خودش هم در کشور دیگری از برونبوم برخوردار نیست. بنابراین در منطقه آسیای مرکزی، چهار کشور قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان با مشکل مناطق درونبوم و برونبوم مواجه هستند.
چنانکه اشاره شد در منطقه آسیای مرکزی، هشت «برونبوم» یا «برونگان» و «درونبوم» یا «درونگان» با جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر وجود دارد. ناحیه کوچکی به نام «برک» یا «باراک» (متعلق به قرقیزستان در خاک ازبکستان) و چهار برونبوم به نامهای «ساخ»، «شاهمردان»، «چانقره» و «دِژانگیل» (متعلق به ازبکستان در خاک قرقیزستان) و دو برونبوم «واروخ» و «قرهآغاچ» (متعلق به تاجیکستان در خاک قرقیزستان) از جمله مهمترین «درونبوم»ها و «برونبوم»های آسیای مرکزی به شمار میرود. هر دو درگیری اردیبهشت و بهمن ۱۴۰۰ بین قرقیزستان و تاجیکستان نیز در مسیر عبوری به برونبومِ «واروخ» روی داده است. در هر دو درگیری و نیز درگیریهای مشابه در سه دهه گذشته، ابتدای امر روستاییان در منطقه مرزی قرقیزستان- تاجیکستان به واسطه در زمینه مسائلی چون زمینهای کشاورزی، چراگاه، چاه آب و ترددهای غیرمجاز با یکدیگر درگیر میشوند، سپس مسیر عبوری شهروندان و خودروهای تاجیکی به برونبوم «واروخ» مسدود میشود و در نهایت با گسترش سطح درگیری، نیروهای مرزبانی قرقیزستان و تاجیکستان وارد عمل میشوند که بعضا همانند درگیریهای اردیبهشت ۱۴۰۰ تلفات انسانی و مالی زیادی نیز از طرفین را برجای گذاشته است. بنابراین، این واحدهای جغرافیایی با وجود «وسعت و جمعیت کم و محدود» از نقش بسیار تاثیرگذاری در اختلافات و تنشهای مرزی در منطقه آسیای مرکزی به ویژه بین قرقیزستان و تاجیکستان برخوردار هستند. اسامی و اطلاعات هشت منطقه «برونبوم» و «درونبوم» آسیای مرکزی در جدول و نقشه زیر آمده است.
اما در رابطه با قرقیزستان و تاجیکستان که موضوع اصلی این یادداشت تحلیلی است باید اشاره کرد که این دو کشور ۹۸۴ کیلومتر مرز مشترک دارند و درگیریهای مرزی نسبتا شدیدی را در اردیبهشت و بهمن ۱۴۰۰ تجربه کردند، عامل اصلی اختلافات مرزی و سرزمینی بین دو کشور، دره فرغانِه و برونبومهای «واروخ» و «قرهآغاچِ» تاجیکستان در خاک قرقیزستان است. هرچند بخش مهمی از این اختلافات به دره فرغانه برمیگردد که به علت کمبود زمین و تقسیم آب چندین بار شاهد درگیریهای قومی قرقیزی- تاجیکی در سالهای ۱۹۶۹، ۱۹۷۴ و ۱۹۸۹ بوده است که با دخالت دولت مرکزی آن وقت در مسکو (اتحاد جماهیر شوروی) حل و فصل شد. بهطور کلی، تاجیکستان در مذاکرات مرزی به اسناد دوران تقسیمهای مرزی آسیای مرکزی در سالهای ۱۹۲۷- ۱۹۲۴ تکیه میکند، ولی قزقیزستان اسناد سالهای ۱۹۵۹-۱۹۵۸ و سال ۱۹۸۹ را قبول دارد. بررسی دقیق نقشههای دوران اتحاد جماهیر شوروی نشان میدهد در مواردی مقامات محلی در تاجیکستان بدون داشتن مجوز قانونی برخی مناطق متعلق به این کشور را به ازبکستان و قرقیزستان واگذار کردهاند. با این حال در شرایط کنونی سیاسی امکان پس گرفتن برخی مناطق تاجیکستان که در دوران شوروی خودسرانه با تصمیم مقامهای محلی به قرقیزستان واگذار شد، وجود ندارد، زیرا بر اساس اسناد و مدارک موجود طی سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۵، مقامهای تاجیک به خاطر پرداخت نکردن مالیات برای زمینهای کم حاصل و عمدتا کوهستانی که چراگاه و مراتع محسوب میشدند دهها هزار هکتار از این زمینها را به قرقیزها واگذار کردهاند.
در مجموع بنا به گفته مقامهای قرقیزی، تاجیکها بیش از یکهزار و ۴۳ هکتار از زمینهای قرقیزستان و قرقیزها نیز ۳۰۸ هزار هکتار از زمینهای تاجیکستان را تصاحب کردهاند. هر چند طبق گزارش رادیو آزادی (بخش تاجیکی)، جمهوری تاجیکستان ۵۷ هزار هکتار از زمینی را که در زمان شوروی اجاره کرده بود به آن کشور برگردانده است. بخش دیگری از اختلافهای مرزی و سرزمینی دوشنبه (تاجیکستان) و بیشکک (قرقیزستان)، وضعیت برون بومهای «واروخ» و «قرهآغاچ» متعلق به تاجیکستان در خاک قرقیزستان است. مشکل اصلی، وضعیت تاجیکان ساکن در این برونبومها و چگونگی ارتباط سرزمینی و مرزی آنها با تاجیکستان است که از جمله اختلافهای مهم دو کشور به شمار میرود.
ناحیه «اسفره» در استان ُسغد واقع در مرز بین تاجیکستان و قرقیزستان نیز همواره کشاکش درگیریهای ساکنان مناطق مرزی برای استفاده از چراگاهها یا زمینهای کشاورزی بوده است. این منطقه به وسعت ۱۰ کیلومتر در منطقه «آق چیچیک» در مرز ناحیه لیلک استان «بادکند» قرقیزستان با ناحیه «کان بادام» استان سُغد تاجیکستان واقع شده و بارها درگیریهای مسلحانهای بین ساکنان دو طرف در مناطق لیلک و بادکند قرقیزستان با نواحی اسفره و باباجان غفورف تاجیکستان روی داده است. چنانکه قرقیزستان در ۲۰۱۴ در پی یک نزاع مرزی و قومی، مرزهایش با تاجیکستان را برای سه ماه بست و سفیرش را از دوشنبه فرا خواند. تنها در سال ۲۰۱۴ در مرز قرقیزستان با تاجیکستان ۳۰ درگیری رخ داد و در این تنشهای مرزی در مجموع سه شهروند تاجیکستان از جمله یک افسر نیروهای مرزبانی کشته و از هر دو طرف حدود ۲۰ نفر زخمی شدند. درگیریهای مرزی اردیبهشت و بهمن ۱۴۰۰ بین تاجیکستان و قرقیزستان نیز در همین منطقه و پیرامون برونبومِ واروخ روی داده است که در اردیبهشت ماه منجر به آتش کشیده شدن خانهها، کشته شدن حداقل ۳۱ نفر، زخمی شدن ۱۵۰ نفر و تخلیه حداقل ۱۰ هزار نفر از مناطق روستایی قرقیزستان در مز مشترک با تاجیکستان شد. تصاویر زیر گویای بخشهایی از این درگیریهای مرزی است.
اما با وجود تمام اختلافات و تنشها، کوششهای متعددی نیز از سوی رهبران تاجیکستان و قرقیزستان برای کاهش و مدیریت تنشهای مرزی در سالهای اخیر صورت گرفته است که البته نقش فدراسیون روسیه و سازمان پیمان امنیت دستهجمعی نیز در این زمینه بسیار شایان توجه بود. تشکیل کمیسیون مشترک مرزی، انجام عملیات نقشهبرداری، تعیین حدود مرزها و میلهگذاری از جمله این کوششها محسوب میشود تا از حجم تنش در نقاط مرزی بکاهند. بهطور مشخص، پس از آنکه در آوریل سال ۲۰۱۳ ساکنان مناطق مرزی تاجیکستان و قرقیزستان بر سر استفاده و کنترل یک راه ارتباطی، با یکدیگر درگیر شدند، هیاتهای سیاسی و امنیتی تاجیک و قرقیز، بر سر تهیه پنج سند در زمینه افزایش همکاریهای اقتصادی، تعیین و علامتگذاری مرزهای مشترک، بهبود اوضاع امنیتی در مناطق مرزی به ویژه در منطقه «باتکند» قرقیزستان و «اسفرِه» تاجیکستان، تاکید بر حفظ ثبات و آرامش، از بین بردن زمینه نزاع و مناقشه بین ساکنان روستاهای مرزی دو کشور به توافق رسیدند.
در تحولی مهم، امامعلی رحمان و سورونبای جِین بیکواف، رییسجمهور سابق تاجیکستان در ۲۲ جولای ۲۰۱۹ در شهر اسفره با یکدیگر دیدار کردند که تنها چند روز قبل از انجام این دیدار صحنه درگیریهای مرزی و قومی بود. برای نخستینبار بود که روسای جمهوری تاجیکستان و قرقیزستان در کنار هم از منطقه مرزی مورد اختلاف دو کشور بازدید کردند که این امر به روشنی گویای اراده سیاسی در سطوح بالا برای حل و فصل اختلافهای مرزی در آن مقطع بود. در همین راستا، «پل دوستی» که مناطق «آوچی قلعه» نواحی «باباجان غفوراف» استان سغد تاجیکستان و «لیلِک» استان باتکند قرقیزستان را به هم متصل میکند نیز با حضور مقامهای محلی دو کشور در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ افتتاح شد که با توجه به سابقه درگیریهای قومی و مرزی در منطقه باتکن از اهمیت بالایی برخوردار بود. پس از درگیریهای مرزی اردیبهشت ۱۴۰۰ (آوریل ۲۰۲۱ میلادی) نیز که تلفات بسیار سنگین مالی و انسانی برجای گذاشت، امامعلی رحمان، رییسجمهور تاجیکستان و سدیر جباروف، رییسجمهور قرقیزستان در ۲۹ ژوئن ۲۰۲۱ میلادی (۸ تیر ۱۴۰۰) با یکدیگر دیدار و مجددا بر حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات مرزی تاکید کردند.
علاوه بر نقش فدراسیون روسیه و سازمان پیمان امنیت دستهجمعی در فرآیند مدیریت و کاهش تنشهای مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان، عوامل و ملاحظات اقتصادی، تجاری و ترانزیتی نیز در این روند بسیار مهم است. هر دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان به واسطه قرار گرفتن در مسیر طرح راه ابریشم چین (ابتکار یک کمربند- یک راه) و عضویت قرقیزستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا به صورت متقابل نیازمند مدیریت تنشهای مرزی هستند تا با امنیتیزدایی و عادیسازی وضعیت مرزها و گذرگاههای مرزی، بتوانند منافع بیشتری را در زمینه تجاری و ترانزیتی کسب کنند که برای این دو کشور که دارای ضعیفترین اقتصادهای آسیای مرکزی هستند، از اهمیت بسیار بالایی نیز برخوردار است. طبیعی است که کشوری مانند چین زمانی در طرح راه ابریشم چین (ابتکار یک کمربند- یک راه) در مسیر ترانزیتی تاجیکستان و قرقیزستان سرمایهگذاری میکند که مرز و گذرگاههای مرزی این دو کشور در امنیت باشند و تردد در آنها به سهولت و با سرعت انجام شود. بنابراین، این ملاحظات نیز نقش بسیار مهمی در مدیریت و کاهش تنشهای مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان ایفا میکند.
اما با وجود همه کوششها و مذاکراتی که در سالهای اخیر بین تاجیکستان و قرقیزستان برای حل و فصل اختلافات مرزی صورت گرفته است، این اختلافات به واسطه پیچیدگی مسائل مرزی، سرزمینی و ترانزیتی و نیز اجتماعی و فرهنگی برونبومها و درونبومها هنوز به صورت کامل و ریشهای حل نشده است و لذا دور از انتظار نیست که منازعات آن مجددا بر سر یک نزاع محلی سرباز کند. «نیک مگوران»، جغرافیدان دانشگاه نیوکاسل بریتانیا که از سال ۱۹۹۵ وضعیت مناطق درونبوم و برونبوم در آسیای مرکزی را مطالعه و بررسی میکند، در اثر مشهور خود با عنوان «ملیگرایی در آسیای مرکزی: یک بیوگرافی از مرز قرقیزستان- ازبکستان» بر این باور است که که سه راهحل برای حل و فصل مشکلات درونبومها و برونبومهای آسیای مرکزی وجود دارد: «تبادل سرزمینها»؛ «ساخت کریدور از مرزها به سمت درونبومها و برونبومها» و «انتقال آزادانه در منطقه مرزی». تبادل سرزمینها فقط برای درونبومها و برونبومهای کوچک به کار میرود. ساخت مسیرهای ارتباطی مستلزم تلاشها و اقدامات بزرگ امنیتی است. مگوران معتقد است که بهترین گزینه، معرفی رژیم خاص انتقال آزادانه ساکنان در دو طرف مرز در منطقه مرزی است.
به نظر میرسد هر سه راهحل «تبادل سرزمینها»؛ «ساخت مسیرهای ارتباطی از مرزها به سمت درونبومها و برونبومها» و «انتقال آزادانه در منطقه مرزی» به صورت همزمان از سوی رهبران کشورهای آسیای مرکزی برای حل و فصل مسائل مرزی و سرزمینی درونبومها و برونبومها در دستور کار قرار دارد که تحقق آن تاثیر بسیار مستقیم و موثری بر غیرامنیتیسازی مسائل سرزمینی، مرزی و قومی در سطح منطقه به ویژه بین سه کشور قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان خواهد داشت که از بیشترین درونبوم و برونبوم در آسیای مرکزی برخوردار هستند. به عنوان نمونه میتوان به اظهارات «باییش یوسفاف»، معاون اول نماینده دولت قرقیزستان در استان اوش که عضو کمیسیون بین دولتی تعیین حدود مرزی قرقیزستان- ازبکستان است، اشاره داشت که در ۱۴ آگوست ۲۰۱۸ اظهار داشت که این کمیسیون در مورد انتقال درونبومِ «باراک» به ازبکستان توافق کرده است.
در مقابل، قرقیزستان نیز بخشی از سرزمین مجاور مرز را به دست خواهد آورد. اما هنوز چنین توافقاتی بین تاجیکستان و قرقیزستان صورت نگرفته یا اگر مذاکراتی صورت گرفته به مرحله اجرایی و عملیاتی نرسیده است. لذا تا زمان تغییر عملی و محسوسی در وضعیت برونبومهای «واروخ» و «قرهآغاچ» متعلق به تاجیکستان در خاک قرقیزستان صورت نگیرد، احتمال منازعه و درگیری مجدد بین ساکنان محلی قرقیز و تاجیک و نیروهای مرزبانی دو کشور در آینده نیز وجود دارد.
*دکترای مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)