تاریخ : پنج شنبه, ۲۲ آذر , ۱۴۰۳ 11 جماد ثاني 1446 Thursday, 12 December , 2024

روسیه و معضل امنیت در اروپا

  • ۰۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۸
روسیه و معضل امنیت در اروپا
رحمن قهرمانپور پژوهشگر ارشد مسائل بین‌المللحمله غیرمنتظره روسیه به اوکراین، اروپا را در وضعیت دشواری قرار داده است. اتحادیه اروپا به‌عنوان بزرگ‌ترین میراث نظم بین‌المللی لیبرال و معماری امنیتی برآمده از آن با بزرگ‌ترین بحران بعد از پایان جنگ سرد مواجه شده است.
روسیه و معضل امنیت در اروپا

کابوس تکرار مصیبت‌های جنگ جهانی دوم در اروپا از هر زمان دیگری به اروپا نزدیک‌تر است و کشورهای شرق اروپا سخت نگران ناتوانی آمریکا و ناتو در حمایت از آنها در برابر روسیه‌اند.

فضای آرام و صلح‌آمیزی که بعد از پایان جنگ سرد بر اروپا حاکم شد و زمینه را برای ظهور اتحادیه اروپا و همگرایی سیاسی و اقتصادی و گذار از معضلات تامین امنیت ملی فراهم کرد، با حمله روسیه به اوکراین و خروج بزرگ‌ترین قدرت دفاعی اروپا یعنی بریتانیا از اتحادیه اروپا در حال تغییر است. بهشت امنیتی که نزدیک به سه دهه بر اروپا حاکم بود و به دولت‌های اروپایی فرصت می‌داد فارغ از دغدغه امنیت ملی توجه خود را بر توسعه و پیشرفت اقتصادی و فنی متمرکز کنند، به تدریج در حال رنگ باختن است.

 روسیه از دخالت در انتخابات و تقویت راست ‌افراطی و تهدید لفظی ناتو پا را فراتر گذاشته و به حاکمیت ارضی اوکراین تجاوز کرده است. اوکراینی که در زمان جنگ سرد همواره یکی از جمهوری‌های قدرتمند شوروی بود و نقش کلیدی در ایجاد موازنه قوای استراتژیک با اروپا داشت و بعد از فرو‌پاشی درصدد نزدیکی به غرب و پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو بر آمد و‌ ‌‌به‌ همراه  گرجستان به یکی از دغدغه‌های جدی امنیتی مسکو تبدیل شد.

فرهنگ سیاسی در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم مخصوصا در کشوری مثل آلمان با نفی جنگ و خشونت گره خورد و اروپا امیدوار بود کابوس جنگ جهانی دوم را با ایده همگرایی برای همیشه پشت سر بگذارد. اما جنگ بالکان، بحران اقتصادی ۲۰۰۸، اشغال کریمه توسط روسیه، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، ظهور راست‌افراطی و بحران مهاجرت، خواب راحت را از چشم اتحادیه اروپا ربود و اکنون حمله روسیه به اوکراین، رویای همگرایی اروپایی و معماری امنیتی برآمده از آن را بیشتر از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار داده است.

 نگاهی به تاریخ روسیه نشان می‌دهد این کشور میل به طولانی‌تر کردن بحران‌ها دارد و آنها را همچون زخم لای استخوان نگه می‌دارد. بحران گرجستان و اوکراین نمونه روشنی در این مورد است که در آنها روسیه میل به تبدیل شدن این کشورها به زمین سوخته برای غرب دارد.

 حمله روسیه به اوکراین امنیت اروپا را بیشتر از هر زمانی در سه دهه گذشته به آمریکا و در مرحله بعد بریتانیا یعنی محور آنگلوساکسون وابسته خواهد کرد؛ چیزی که خوشایند فرانسه و آلمان و ایتالیا نیست. شاید وجود دشمن مشترک به نام روسیه به تقویت انسجام درونی ناتو و کنار گذاشتن اختلافات بینجامد؛ اما در چشم‌انداز موجود نمی‌توان انتظار داشت ناتو به دوران اوج خود در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ برگردد یا اتحادیه اروپا بتواند مستقلا و با تشکیل ارتش اروپایی امنیت خود را تامین کند؛ زیرا اساسا نظم بین‌المللی لیبرالی که ناتو و اتحادیه اروپا از دل آن برآمده‌اند در معرض ضعف و افول است که نه آمریکا می‌خواهد هزینه‌های حفظ این نظم را بپردازد و نه اروپا توان چنین کاری را دارد. حالا دیگر معلوم شده این نظم قادر به جلوگیری از تهدیدات امنیتی روسیه و مهار قدرت چین نبوده است. حمله روسیه به اوکراین وابستگی مسکو را به پکن بیشتر از گذشته خواهد کرد تا مسکو بتواند با تحریم‌های غرب مقابله کند و این به نفع چین است.

 اما بی‌تردید اروپا را باید بزرگ‌ترین بازنده بحران اوکراین دانست. ناتوانی اروپا در دفاع از مرزهای خود در مقابل روسیه و ناتوانی در حمایت از ارزش‌های بنیادین اروپایی و لیبرال دموکراسی، ضعف اروپا را در نظم کنونی عیان کرده است؛ ضمن اینکه اگر روسیه نتواند در اوکراین به سرعت به خواسته‌های خود برسد و پیروزی قاطع خود را اعلام کند، شرایط برای پوتین بغرنج‌تر خواهد شد. اعتبار سیاسی پوتین تا حد زیادی به عملکرد او در بحران اوکراین وابسته است. او با دمیدن بر هیجان موضوع اوکراین و تبدیل کردن آن به یک موضوع حیاتی برای اعتبار خود وارد جنگی شده است که فعلا سرانجام روشنی برای آن متصور نیست. درست است که نظم بین‌المللی لیبرال ضعیف شده است، اما این نظم فرونپاشیده است و لذا آمریکا و بریتانیای جداشده از اتحادیه اروپا به راحتی اجازه نخواهند داد پوتین پیروز میدان نبرد اوکراین شود و ناسیونالیسم اسلاوی را در شرق اروپا تبدیل به اصلی‌ترین جریان سیاسی کند.

 اگر پوتین نقشه خود را در اوکراین به راحتی عملی کند، یک کمربند مهم ژئوپلیتیک از مرز چین تا آسیای مرکزی و قفقاز و دریای سیاه و مدیترانه تشکیل خواهد داد و ناقوس مرگ نظم بین‌المللی لیبرال را به صدا در خواهد آورد و جایگاه خود را به‌عنوان سومین قطب قدرت در نظم آینده تثبیت خواهد کرد. شاید چین با تضعیف نظم بین‌المللی لیبرال با هزینه روسیه موافق باشد، اما بی‌تردید مایل نیست قدرت را در عرصه جهانی به جز آمریکا با قدرت سوم دیگری مثل روسیه تقسیم کند.

نحوه پایان جنگ اوکراین تاثیر عمیقی بر آینده قدرت روسیه خواهد داشت؛ اما تا اینجای کار بدون تردید اروپا بیشترین ضرر را از بابت جنگ اوکراین متحمل شده است.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=4552
  • نویسنده : رحمن قهرمانپور
  • منبع : دنیای اقتصاد
  • 819 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.