تاریخ : سه شنبه, ۱۷ مهر , ۱۴۰۳ 5 ربيع ثاني 1446 Tuesday, 8 October , 2024

سنجش ناتو توسط Jowl روسیه

  • ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۸:۰۵
سنجش ناتو توسط Jowl روسیه
در مورد عواقب احتمالی پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. لژیونی از تحلیلگران قبلاً تغییر موازنه قدرت در دریای بالتیک، وضعیت جدید در مرز زمینی طولانی فنلاند و روسیه و همچنین پیامدهای احتمالی چنین گسترش ناتو برای قطب شمال را ارزیابی کرده اند. کارشناسان به طور فعال در حال بحث در مورد شیوه های گنجاندن عملی هلسینکی و استکهلم در ابتکارات کنونی و برنامه های آتی بلوک هستند و مجموعه پیش بینی شده ای از پاسخ های سیاسی و نظامی را که مسکو می تواند در شرایط کنونی انجام دهد، متصور است.

آندری کورتونوف مدیر کل شورای امور بین الملل روسیه

بدون زیر سوال بردن اهمیت همه این مسائل، می خواهم توجه را به جنبه دیگری از آنچه در حال وقوع است جلب کنم. نهمین گسترش ناتو شاید واضح ترین نمونه از تحکیم مداوم غرب جمعی باشد. تغییر وضعیت سیاسی و نظامی-استراتژیک دو کشور سابقاً بی طرف در اروپا نه تنها وضعیت ژئوپلیتیک شمال اروپا را کاملاً وارونه می کند، بلکه ناتو و اتحادیه اروپا را حتی بیشتر به هم نزدیک می کند و چشم انداز اتحادیه اروپا را پیش می برد. استقلال استراتژیک» به آینده ای مبهم.

موج کنونی تحکیم غرب بسیار فراتر از دیروز آغاز شد و نه تنها با ورود به مرحله حاد درگیری پنهان در اوکراین آغاز شد. تغییر از بردار گریز از مرکز به بردار گریز از مرکز در جهان غرب حداقل یک سال و نیم پیش با پیروزی جو بایدن در ریاست جمهوری اتفاق افتاد، که مدافع همیشگی وحدت فراآتلانتیک – و گسترده تر، جهانی – دموکراسی های لیبرال بود. علاوه بر این، مدت‌ها قبل از شروع عملیات ویژه نظامی روسیه، نخبگان سیاسی در غرب با آگاهی از چالش وجودی فزاینده چین به سمت نزدیک شدن سوق داده شدند. گسترش کنونی ائتلاف آتلانتیک شمالی را باید در پس زمینه نمادهایی از دوره جدید دید، مانند تأسیس سال گذشته AUKUS سه جانبه، اصرار ایالات متحده بر نهادینه کردن چهارجانبه QUAD یا اجلاس جهانی دموکراسی ها که در یک سال گذشته برگزار شد. چند ماه پیش.با این وجود، رویدادهای ۲۴ فوریه به این تحکیم انگیزه جدید و قدرتمندی بخشید. غرب برای مدت‌ها در حال آماده‌سازی برای سناریوی مشابه بود: بنابراین، واکنش رهبران، تجارت و تأثیرگذاران آن به اقدامات مسکو در سال ۲۰۲۲ سریع‌تر، هماهنگ‌تر و مؤثرتر از وضعیت مشابه در سال ۲۰۱۴ بود.

مهمترین تصمیمات در مورد محدودیت ها علیه روسیه به معنای واقعی کلمه ظرف چند روز اتخاذ شد. علاوه بر این، فهرست کشورهایی که به تحریم‌های آمریکا ملحق شدند، بسیار گسترده‌تر از هشت سال پیش بود. میزان کمک‌های نظامی غرب به اوکراین در تاریخ مدرن بی‌سابقه است، مانند سطح رد سیاسی مسکو و حتی روس‌هراسی داخلی، که موارد آن تقریباً در تمام کشورهای غربی ثبت شده است. تصمیمات غیرمنتظره و آشکارا شتابزده هلسینکی و استکهلم برای کنار گذاشتن بی طرفی سنتی خود به نفع پیوستن به ناتو، با دیگر مظاهر تحکیم در حال آشکار شدن غرب همتراز است.

بدیهی است که این ایالات متحده است که بیشترین سود را از این تحکیم می برد. در واقع، ما شاهد تلاش های نه چندان موفقی برای بازگرداندن جهان تک قطبی اوایل قرن بیست و یکم هستیم. طبیعتاً جو بایدن زیرک یک جورج دبلیو بوش ساده و سرراست نیست، به این معنی که تأسیس نسخه جدیدی از جهان تک قطبی، اگر بتوانم بگویم، با دقت پزشکی و با رعایت تمام موارد در جریان است. تشریفات چندجانبه گرایی و تصمیم گیری جمعی در مورد مسائل اصلی مورد توجه. با این حال، این موضوع را تغییر نمی‌دهد: این موضوع در مورد بازگرداندن رهبری ایالات متحده است، البته به شکلی کمتر صریح و به روشی کمتر تحریک‌آمیز.با این وجود، موفقیت درازمدت این تلاش شدید برای بازگرداندن چنین نظم جهانی چندان مطمئن نیست. ایالات متحده – مانند غرب به طور کلی – دیگر به اندازه دو دهه پیش از نظر اقتصادی، سیاسی یا نظامی قوی نیست. توازن قوا در جهان امروز به طرز محسوسی به نفع کشورها و مناطق غیر غربی تغییر کرده است و این روند پایدار همچنان در حال افزایش است. جامعه بین المللی مدت هاست که تقوای لجام گسیخته نسبت به الگوهای لیبرال اقتصادی و اجتماعی-سیاسی را که در سپیده دم این قرن فراگیر شده بود، از دست داده است، در حالی که هیچ عملیات ویژه ای که توسط روسیه راه اندازی شده است نمی تواند به طور کامل شکست شکوهمند ایالات متحده و متحدانش در افغانستان را از ذهن ها پاک کند. از معاصران ما

ظاهراً تغییر دیگری از بردار گریز از مرکز به روندهای گریز از مرکز در غرب به جای روسیه از چین آغاز خواهد شد. پیشگوی یک انشعاب احتمالی را می توان در مناقشه دیپلماتیک لیتوانی و چین در سال گذشته مشاهده کرد، زمانی که اکثر کشورهای اروپایی تصمیم گرفتند از مناقشه بین ویلنیوس و پکن دور بمانند و خود را به حمایت اعلامی از شرکای لیتوانیایی خود محدود کنند. عزم بیشتر کشورهای اروپایی برای حمایت بی قید و شرط از واشنگتن در صورت تشدید تنش در تنگه تایوان نیز بسیار مشکوک است.

دیر یا زود، اختلافات، از جمله در داخل اتحاد آتلانتیک شمالی، در مورد پرونده روسیه نیز ظاهر خواهد شد. حتی امروز، رویکرد فرانسه برای حل بحران اوکراین به طور قابل توجهی با رویکردهای بریتانیا یا ایالات متحده متفاوت است. هنگامی که مرحله حاد درگیری به پایان می رسد، این اختلافات احتمالاً عمیق تر خواهد شد، زیرا اعضای اروپایی ناتو به طور عینی بیش از متحد خارج از کشور خود به بازگرداندن وحدت قاره تقسیم شده علاقه مند هستند.

هر رویداد مهمی می تواند عامل تغییر باشد. به عنوان مثال، پیروزی ترامپ جدید در انتخابات ایالات متحده در نوامبر ۲۰۲۴ یا روی کار آمدن سیاستمداری مانند مارین لوپن در فرانسه. یا شاید یک درگیری نظامی بین ایالات متحده و چین در دریای چین جنوبی که کشورهای اروپایی احتمالاً سعی خواهند کرد از آن فاصله بگیرند. یا درگیری جدید بین سواحل اقیانوس اطلس شرقی و غربی بر سر مسائل تجاری و اقتصادی که برای هر دو طرف اهمیت دارد.با این حال، مسکو نباید انتظار داشته باشد که در آینده نزدیک شکاف جدید فراآتلانتیکی رخ دهد. واقعیت این است که روسیه باید خود را برای رویارویی طولانی با غرب جمعی تازه تحکیم‌شده آماده کند و تلاش‌ها برای بازی با تضادهای موقعیتی بین ایالات متحده و اروپا احتمالاً با شکست مواجه خواهند شد. خوشبختانه، جهان مدرن بسیار بزرگتر از غرب جمعی است، حتی اگر به تازگی از سرنوشت مشترک تاریخی خود آگاه باشد.

ادامه در شورای روابط بین الملل روسیه

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=5376
  • نویسنده : آندری کورتونوف
  • منبع : ایراس
  • 711 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.