بروس پانیر در فارن پالسی ریسرچ اینستیتوت
طالبان در حال واگذاری کنترل مناطق شمالی افغانستان به داعش است. آوریل ۲۰۲۲، این گروه تروریستی یک سری بمبگذاری را در مساجد شیعیان در قندوز و مزار شریف انجام داد که موجب مرگ دهها نفر شد. داعش همچنین با انتشار ویدئویی، مسئولیت حمله موشکی از خاک افغانستان را به اهداف نظامی در ازبکستان پذیرفت، هرچند که طالبان و ازبکستان این ادعا را به چالش کشیدند.
فضای امنیتی رو به وخامت در شمال افغانستان، خبر بدی برای مناطق مرزی آسیای مرکزی است. طالبان از زمان به قدرت رسیدن، به طور مکرر به دولتهای این منطقه (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) تضمین داده است که اجازه نخواهد داد از خاک افغانستان برای حمله به همسایگان این کشور استفاده شود. این تفاهم با طالبان، امیدهایی را برای ایجاد ثبات در دوران آشفته پسا خروج ایجاد کرد.
ارتباط آسیای مرکزی با افغانستان، بسیار بیشتر از زمانی است که طالبان در اواخر دهه ۱۹۹۰ بر سر قدرت بود. در نتیجه، دولتهای آسیای مرکزی نمیتوانند آنچه را در مرز میگذرد نادیده بگیرند. حالا به نظر میرسد که منافع بالقوه گسترش تجارت با کشورهای آسیای جنوبی و فراتر از آن، بیشتر از خطرات همکاری با این گروه شبه نظامی افغان باشد، هر چند که افزایش خشونتها این نگاه را در بوته آزمون قرار خواهد داد. طالبان رقبایی در شمال افغانستان دارد که به مساجد حمله کرده و از سوء رفتار این گروه با اقلیتهای قومی سوء استفاده میکند. لذا ممکن است دوران کوتاه کاهش دغدغههای کشورهای آسیای مرکزی درباره طالبان، به پایان برسد.
رقابت بر سر شمال افغانستان
۱۲ آوریل، گروه «داعش خراسان» حملاتی را به مساجد شیعیان در مزار شریف (که در فاصله ۶۰ کیلومتری از مرز ازبکستان قرار دارد) و شهر قندوز (که حدودا ۵۰ کیلومتر تا مرز تاجیکستان فاصله دارد) انجام داد. در جریان این حملات تقریبا ۸۰ نفر کشته شدند.
داعش خراسان همچنین مسئولیت یک حمله ظاهرا نافرجام به سمت ازبکستان را قبول کرد. ۱۸ آوریل، داعش خراسان ویدئویی را در فضای مجازی منتشر کرد و آن را شاهدی بر حمله موشکی خود به ازبکستان، از شهر مرزی «حیرتان» افغانستان دانست. طالبان به سرعت این ادعای داعش خراسان را رد کرد. «شیرزاد اسدوف» سخنگوی ریاست جمهوری ازبکستان با انتشار بیانیهای در ۱۹ آوریل، عنوان کرد: «اطلاعات منتشر شده توسط برخی کانالهای تلگرامی درباره حمله موشکی ادعایی از خاک افغانستان… کاملا نادرست است.»
خبرگزاری «اعماق» وابسته به داعش، با انتشار بیانیهای مدعی شد که ده موشک به سمت یک پایگاه نظامی در خاک ازبکستان شلیک شده است. این خبرگزاری همچنین عکسی از عامل شبه نظامی که این حمله را انجام داده بود منتشر کرد.
۲۰ آوریل، وب سایت خبری Gazeta ازبکستان، مصاحبهای را با «انعام الله سمنگانی» معاون سخنگوی طالبان انجام داد. وی در این مصاحبه گفت که گروهی از شبه نظامیان داعش خراسان، موشکهایی را از حیرتان به سمت ازبکستان شلیک کردند اما هیچ یک از این موشکها از «آمودریا» (رودخانه مرزی میان افغانستان و ازبکستان) عبور نکردند. سمنگانی تصریح کرد که مکان این شبه نظامیان داعشی شناسایی شده و دو یا سه نفر از آنها به همراه چند موشک دستگیر شدند. وی افزود: «دو یا سه موشک شلیک شدند اما به مرز ازبکستان نرسیدند».
مقاله Gazeta در ادامه مینویسد که برخی رسانههای افغان نه تنها گزارش دادند که این حمله موشکی اتفاق افتاده است بلکه عنوان کردند که هواپیماهای ازبکستان پس از این حمله از مرز عبور کرده و تا مزار شریف پرواز کردهاند. به نوشته این روزنامه، بالگردهای ارتش ازبکستان نیز بر فراز «آمودریا» و «حیرتان» دیده شدهاند. این گزارش، لینک ویدئوهایی را که گفته میشد مربوط به هواپیماهای ارتش ازبکستان است نیز در درون مقاله جای داده بود.
در یک مقاله دیگر هم عنوان شده بود که اهالی «ترمذ» و مناطق اطراف نیز پرواز هواپیماهای ازبک را در روز ۱۸ آوریل تأیید کردند. یکی از ساکنان محلی که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با «رادیو آزادی» عنوان کرد که چند موشک به سمت خاک ازبکستان شلیک شد؛ یکی دیگر از ساکنین هم گفت که تا چند روز پس از این حمله، هواپیماهای ازبک بر فراز آسمان این منطقه پرواز میکردند.
طالبان از زمان به قدرت رسیدن دوباره، به طور مکرر به دولتهای آسیای مرکزی اطمینان داده است که اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان برای حمله به همسایگان این کشور استفاده شود. این در واقع مبنایی شد برای تفاهم کشورهای آسیای مرکزی با طالبان. سمنگانی نیز در زمان صحبت درباره حملات راکتی داعش خراسان، این وعده را تکرار کرد اما در عین حال تأیید کرد که داعشیها از خاک افغانستان برای حمله به ازبکستان استفاده کردند.
اگر طالبان بخواهد آتش بس غیررسمی خود را با همسایگان شمالی حفظ کند، مسئله ثبات در شمال افغانستان دارای اهمیت خواهد بود. اما طالبان عمدتا پشتون، تاکنون نتوانستهاند این منطقه را (که اکثر ساکنان آن از اقلیتهای قومی افغانستان هستند) تحت کنترل درآورند. در همین حال، دولتهای آسیای مرکزی هم بیشتر نگران تحرکات برخی متحدان طالبان در شمال افغانستان هستند، تا تحرکات داعش خراسان. برای مثال، «جماعت انصارالله» یک گروه تروریستی تاجیک تبار است که مسئولیت یک حمله انتحاری را در شهر «خجند» واقع در شمال تاجیکستان پذیرفته است؛ این حمله که سپتامبر ۲۰۱۰ رخ داد سبب کشته شدن چهار تن شد. دولت تاجیکستان عملیاتی را برای سرکوب عناصر «جماعت انصارالله» انجام داد و از آن به بعد، این گروه در شمال افغانستان و در کنار طالبان مشغول به فعالیت شده است.
تاجیکستان هرگز باب رابطه را با طالبان باز نکرده است. «امامعلی رحمان» تنها رهبر کشورهای هم مرز با افغانستان است که در زمان حکومت اول طالبان بر افغانستان، بر سر قدرت بوده است. اواخر دهه ۱۹۹۰، دولت وی به نیروهای «احمد شاه مسعود» تاجیک کمک کرد تا در مقابل طالبان مقاومت کنند. حالا برای رحمان دشوار است که موضع خود را در قبال طالبان تغییر دهد، به خصوص از زمانی که دولت وی مبادرت به شناسایی و سرکوب گروههای اسلامی میانهروتر در داخل تاجیکستان کرده است.
مقامات تاجیکستان سالها است که درباره حضور گروههای شبه نظامی خارجی، از جمله «جماعت انصارالله»، در شمال افغانستان هشدار دادهاند. پس از بازگشت طالبان به قدرت، دولت تاجیکستان نیروهای خود را در طول مرز افغانستان تقویت کرد.
این کشور همچنین یک سری تمرینات نظامی را در نزدیکی مرز انجام داده است، از جمله تمرینات مشترک با نیروهای روس و ازبک. رحمان پس از مرگ « برهان الدین ربانی» و «احمدشاه مسعود» که دشمنان سرسخت طالبان در اواخر دهه ۱۹۹۰ بودند، از آنها تجلیل کرد. مسعود ۹ سپتامبر ۲۰۰۱ ترور شد و ربانی ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱٫ «محمد ظاهر اغبر» آخرین سفیر افغانستان در تاجیکستان است که از زمان دولت سابق اشرف غنی تاکنون همچنان در سفارت افغانستان در «دوشنبه» حضور داشته و گاهی اجازه پیدا میکند تا درباره مقاومت مستمر سربازان دولت سابق در برابر طالبان سخنرانی کند.
ماه سپتامبر، طالبان نیروهای کمکی، از جمله جنگجویان «جماعت انصارالله»، را برای حفاظت از بخشهایی از مرز تاجیکستان اعزام کرد. همان طور که پیش بینی میشد، این اقدام سبب افزایش خصومت دولت تاجیکستان در برابر طالبان شد.
ریشههای افراطیگری در آسیای مرکزی
«جماعت انصارالله» زمانی شاخه تاجیک «جنبش اسلامی ازبکستان» بود؛ گروهی که توسط ازبکها تشکیل شده بود و در طول جنگ داخلی تاجیکستان از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ در کنار اپوزیسیون اسلامی میجنگید. طبق توافقنامه صلح تاجیکستان در سال ۱۹۹۷ که سبب پایان یافتن این جنگ شد، اپوزیسیون باید تا تابستان ۱۹۹۹ خلع سلاح میشدند؛ موضوعی که جنگجویان خارجی حاضر در اپوزیسیون تاجیک را در موقعیت سختی قرار داد.
پس از بمبگذاریهای انجام شده در شهر «تاشکند» پایتخت ازبکستان در ۱۶ فوریه ۱۹۹۹، دولت ازبکستان دست به عملیات سرکوبی زد که منجر به زندانی شدن هزاران مسلمان شد. بسیاری از این افراد هم فرار کرده و برخی هم به تاجیکستان رفتند، جایی که ازبکهایی که در اپوزیسیون تاجیک جنگیده بودند هنوز آنجا مستقر بودند. آنها گروه اصلی «جنبش اسلامی ازبکستان» را تشکیل داده و هدف خود را سرنگونی دولت ازبکستان عنوان کردند.
اما ناخوشایند بودن حضور «جنبش اسلامی ازبکستان» در تاجیکستان، باعث شد تا این گروه در تابستان سال ۱۹۹۹ دست به حملاتی در جنوب قرقیزستان بزند. تابستان سال بعد، این گروه توانست وارد جنوب قرقیزستان و شرق ازبکستان شود. دولت تاجیکستان، با فشار قرقیزستان و ازبکستان، مجبور شد پناهگاههای این جنبش را در مناطق کوهستانی تاجیکستان از بین ببرد. بعد از این ماجرا، طالبان این گروه را در شمال افغانستان پناه داد.
طالبان به چند دلیل قصد کمک به «جنبش اسلامی ازبکستان» داشت. دولت ازبکستان به دشمنان طالبان کمک کرده بود؛ نیروهای «عبدالرشید دوستم» فرمانده میدانی افغان ازبک تبار. حتی پس از سقوط شهر و فرار دوستم، ازبکستان همچنان تا حد توان در مخالفت با طالبان کوشید. عملیاتهای «جنبش اسلامی ازبکستان» از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰، توجه دولت ازبکستان را از افغانستان دور کرد.
«جنبش اسلامی ازبکستان» تابستان سال ۲۰۰۱ در افغانستان باقی ماند و تا پس از حملات ۱۱ سپتامبر همچنان در این کشور بود. بمباران هوایی مناطق شمالی افغانستان توسط آمریکا در نوامبر سال ۲۰۰۱، تلفات سنگینی به این جنبش وارد کرد. اغلب نیروهای باقیمانده این جنبش نیز به مناطق قبایلی پاکستان گریختند. پس از آنکه «جنبش اسلامی ازبکستان» مسئولیت حمله سال ۲۰۰۴ به فرودگاه کراچی را پذیرفت، ارتش پاکستان عملیاتهایی را بر ضد شبه نظامیان مستقر در مناطق قبایلی آغاز کرد. در این شرایط، بسیاری از نیروهای «جنبش اسلامی ازبکستان» دوباره به سمت افغانستان گریختند. برخی از آنها به گروههای وابسته به این جنبش که تحت فرماندهی «جماعت انصارالله» بودند پیوستند و بقیه هم با یگانهای طالبان در شمال افغانستان وارد همکاری شدند.
اغلب شبه نظامیان «جنبش اسلامی ازبکستان» که در مناطق قبایلی پاکستان باقی مانده بودند، تحت رهبری «عثمان غازی» بودند که وی نیز با داعش بیعت کرد. گروه «جنبش اسلامی ازبکستان» به رهبری غازی نیز در سال ۲۰۱۵ به افغانستان بازگشت. برخی از آنها در منطقه «زابل» مستقر شدند و در نوامبر سال ۲۰۱۵ نیز در این منطقه سرکوب شدند. یک گروه دیگر وابسته به این جنبش که با داعش بیعت کرده و به «هرات» رفته بود نیز تلفات سنگینی را متحمل شد. نیروهای باقیمانده ازبک هم در شمال افغانستان پراکنده شدند.
گروه «اتحاد جهاد اسلامی» که در سال ۲۰۰۵ تشکیل شد نیز یکی دیگر از شاخههای انشعابی «جنبش اسلامی ازبکستان» است. گفته میشود که این گروه همچنان در شمال افغانستان فعال بوده و دست کم جزو متحدان طالبان است. هدف این گروه نیز سرنگونی دولت ازبکستان است اما طی این سالها، مسئولیت هیچ حملهای را بر عهده نگرفته است.
«کتیبه امام البخاری» یکی دیگر از شاخههای انشعابی «جنبش اسلامی ازبکستان» سال ۲۰۱۱ در منطقه مرزی افغانستان ـ پاکستان تشکیل شد. تعدادی زیادی از شبه نظامیان این گروه در سال ۲۰۱۴ به سوریه رفتند و در کنار «جبهه النصره» که از گروههای وابسته به القاعده بود جنگیدند. اما تا سال ۲۰۱۶، بیشتر اعضای این گروه به شمال افغانستان رفتند و گفته میشود که در ولایات «فاریاب» و «جوزجان» که هم مرز با ترکمنستان هستند فعالیت دارند.
حاکمیت بد طالبان به کمک داعش آمد
اشتباهات و ناکامیهای طالبان، به نفع داعش تمام شد. تنها چند هفته پس از به قدرت رسیدن طالبان، گزارشها و ویدئوهایی منتشر شد دال بر این که طالبان پشتون در حال تخلیه ترکمنها و ازبک تبارها از منازل آنها و ضبط دامهای آنها در شمال افغانستان هستند.
ژانویه ۲۰۲۲، طالبان یکی از فرماندهان ازبک تبار خود به نام «مخدوم عالم» را در ولایت شمالی فاریاب دستگیر کرد؛ این فرد در آخرین ماههای حضور نیروهای خارجی در افغانستان، نقش مهمی در متقاعد کردن رهبران و بزرگان محلی به حمایت از طالبان داشت. طالبان اعلام کرد که «عالم» مظنون به مشارکت در آدم ربایی بوده است.
دستگیری این فرمانده، شورشی را در بین جمعیت بزرگ ازبک تبار شهر «میمنه» مرکز ولایت فاریاب به وجود آورد. در جریان تیراندازیهای صورت گرفته در این شورش، چهار نفر کشته شدند. ساکنان میمنه در نهایت جنگجویان پشتون طالبان را خلع سلاح کرده و آنها را مجبور به ترک شهر کردند. طالبان نیروهای کمکی، از جمله جوخهای متشکل از عاملان انتحاری، را به فاریاب فرستاد. درگیریها چهار روز به طول انجامید تا این که در نهایت طرفین برای اعلام آتش بس مذاکره کردند؛ اما در این میان، طالبان با دستگیری یکی از رهبران تاجیک تبار بانفوذ محلی به نام «قاری وکیل»، خشم برخی تاجیکها را برانگیخت. طالبان هیچ توضیحی درباره اتهامات وارده به وکیل نداد.
در این مدت، داعش خراسان تلاش کرده است تا از نارضایتی روزافزون تاجیکها، ترکمنها و ازبکها از حکومت طالبان در شمال افغانستان، به نفع خود بهره برداری کند. اکتبر ۲۰۲۱ گزارشی دال بر تلاش داعش خراسان برای یافتن اعضای جدید از بین گروههای اقلیت شمال افغانستان، در نزدیکی مرز تاجیکستان، منتشر شد. از سال ۲۰۱۴، برخی شهروندان تاجیکستان برای پیوستن به داعش، کشور خود را به مقصد سوریه و عراق ترک کرده بودند. «وزیر جنگ» داعش، فردی به نام «گلمراد حلیماف» بود: یک سرهنگ یگان ویژه نخبه وزارت کشور تاجیکستان که در سال ۲۰۱۵ به داعش پیوست. حلیماف با انتشار چند فیلم ویدئویی، مقامات تاجیکستان را به خاطر بدرفتاری با مسلمانان این کشور مورد نکوهش قرار داده و آنها را «سگ» خطاب کرد. وی همچنین از شهروندان تاجیکستان خواست تا به داعش ملحق شوند. گفته میشود که حلیماف در سال ۲۰۱۷ کشته شده است، با این وجود شایعه زنده بودن وی تا به امروز بر سر زبانها است. علاوه بر این، جولای ۲۰۱۸، داعش مسئولیت حمله به دوچرخهسواران خارجی را که منجر به مرگ پنج تن شد پذیرفت. هر پنج مهاجم این حادثه، تبعه تاجیکستان بودند.
طبق گزارشی که اخیرا منتشر شده، داعش خراسان همچنان در تلاش است تا تاجیک تباران ساکن در شمال افغانستان و در تاجیکستان را استخدام کند و اینکه این گروه علنا درباره ساقط کردن دولت تاجیکستان صحبت میکند. این گزارش همچنین تصریح دارد که داعش خراسان در بخشی از این عملیات عضوگیری خود، به تازگی روی انتشار مطالب به زبانهای تاجیکی و ازبکی نیز تمرکز کرده است.
در گزارش دیگری که ماه دسامبر منتشر شد آمده است که داعش خراسان به دنبال جذب اعضای جدید از بین جمعیت ازبک تبار شمال افغانستان است. داعش خراسان در تبلیغات خود به طور مکرر تأکید دارد که طالبان یک جنبش پشتون است که هیچ حرمتی برای فرهنگ و سنت گروههای اقلیت شمال افغانستان قایل نیست. این گروه همچنین در تبلیغات خود، دولت ازبکستان را به خاطر همکاری با طالبان هدف قرار میدهد.
در سال ۲۰۱۶، داعش خراسان حضور کوتاه مدتی در شمال افغانستان داشت؛ زمانی که یک فرمانده محلی ازبک تبار ناراضی در ولایت شمالی جوزجان، به نام «قاری حکمت» با داعش بیعت کرد و منطقهای را برای فعالیت داعش خراسان در منطقه «درزاب» ایجاد کرد. «حکمت» شماری از جنگجویان «جنبش اسلامی ازبکستان عثمان غازی» را (که در یک سری حملات مهلک بر ضد طالبان در ولایت هرات در سال ۲۰۱۵ شرکت داشت) دور خود جمع کرد. تا زمان کشته شدن قاری حکمت در آوریل سال ۲۰۱۸، گروه داعش خراسان تحت رهبری وی نبردهایی را بر ضد طالبان و نیروهای دولتی افغانستان انجام داد و حتی توانست حوزه فعالیت خود را به ولایت همجوار، یعنی «فاریاب»، نیز گسترش دهد؛ جایی که حکمت در نهایت کشته شد. هرچند رهبر جدیدی به نام «قاری حبیب الرحمان» برای این گروه داعشی معرفی شد اما پس از مرگ قاری حکمت، این گروه نیز از سر خط اخبار محو شد.
این یکی دیگر از مشکلات پیش روی طالبان افغان در شمال افغانستان است؛، تبلیغات داعش خراسان نه تنها برای جوامع اقلیت، بلکه برای جنگجویان خارجی آسیای مرکزی نیز جذاب است. جنگجویان آسیای مرکزی عمدتا تاجیک و ازبک بوده و دارای تجهیزات نظامی و تجربه جنگی خوبی هستند و میتوان انتظار داشت که در هر مناقشه و درگیری در شمال افغانستان، جانب هم تباران خود را بگیرند. طالبان ممکن است این افراد را یک تهدید بالقوه به حساب آورد، بخصوص اگر داعش خراسان بتواند در عضوگیری از بین مردم ازبک تبار و تاجیک تبار محلی شمال افغانستان موفق عمل کند.
مرز شمالی
افزایش خشونتها در شمال افغانستان و اطلاع از اینکه داعش خراسان پشت سر اغلب این خشونتها قرار دارد، میتواند برای دولتهای آسیای مرکزی نگران کننده باشد؛ دولتهایی که امید داشتند صلح با طالبان بتواند تضمینی برای امنیت داخلی آنها باشد.
از آگوست ۲۰۲۱، قزاقستان و قرقیزستان، هیئتهای رسمی را برای دیدار با نمایندگان طالبان به کابل فرستادهاند. آوریل ۲۰۲۲، «طلعت بیک مصادیقاف» معاون شورای امنیت قرقیزستان در یک تور منطقهای عازم شهر کابل شد و علاوه بر این، در اواخر سپتامبر ۲۰۲۱ نیز رهبری هیئت قرقیزی را در سفر به کابل بر عهده داشت. وزرای خارجه ترکمنستان و ازبکستان نیز برای دیدار با نمایندگان «دولت افغانستان» به کابل سفر کردند. تا کنون هیچ یک از دولتهای آسیای مرکزی، این دولت را «دولت طالبان» خطاب نکردهاند.
اما جای تعجب ندارد که داعش خراسان، ازبکستان را برای حملات خود انتخاب کند، این کشور در مقایسه با سایر کشورهای آسیای مرکزی، نزدیکترین رابطه را با طالبان دارد. پس از آنکه «شوکت میرضیایف» در اواخر سال ۲۰۱۶ بر مسند ریاست جمهوری دولت ازبکستان تکیه زد، دولت این کشور سیاستهای خود را در قبال افغانستان مورد بازنگری قرار داد. نوامبر ۲۰۱۸، «عصمت الله ارگاشف» نماینده ویژه رئیس جمهور ازبکستان در امور افغانستان، با نمایندگان طالبان در مسکو دیدار کرد؛ مارس ۲۰۱۹، «عبدالعزیز کاملف» وزیر خارجه ازبکستان با نمایندگان طالبان در دوحه دیدار کرد؛ و آگوست همان سال، ازبکستان میزبان هیئت نمایندگی طالبان در مذاکرات تاشکند بود که بعد از آن نیز دیدارهایی از شهرهای باستانی راه ابریشم، یعنی سمرقند و بخارا، نیز انجام شد.
در نشست «سازمان همکاری شانگهای» که ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ (حدودا یک هفته پس از تصرف کابل به دست طالبان) در دوشنبه برگزار شد، میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان خواهان آزادی سازی داراییهای بلوکه شده افغانستان در بانکهای خارجی و دسترسی دولت جدید افغانستان به آنها شد. ازبکستان گذرگاه مرزی «ترمذ» را بازگشایی کرد و اولین محموله در تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۲۱ وارد افغانستان شد. از آن زمان به بعد، نمایندگان طالبان و مقامات ازبکستان چندین بار در ترمذ با یکدیگر دیدار کرده و مقررات گمرکی و دیگر مسایل مرزی را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. دسامبر ۲۰۲۱، ازبکستان تکنسینهایی را برای کمک به تعمیر تجهیزات فرودگاه مزار شریف کرد تا این فرودگاه بتواند فعالیت خود را از سر گیرد (اتفاقی که اواخر ماه مارس رخ داد).
نگاهی به آینده
دیدگاه فعلی دولت ازبکستان در قبال طالبان، تغییر فاحشی با رویکرد تاشکند در دوران حکومت اول طالبان در دهه ۱۹۹۰ کرده است. تصرف کابل به دست طالبان در سپتامبر ۱۹۹۶، موجی از وحشت را در آسیای مرکزی به وجود آورد. در آن زمان، «اسلام کریموف» رئیس جمهور وقت ازبکستان، جزو افرادی بود که به شدت درباره خطرات ناشی از افغانستان تحت حکومت طالبان هشدار میداد.
شاید هیچ یک از دولتهای آسیای مرکزی از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در سال ۲۰۲۱ خشنود نشده باشند. هر پنج کشور نقشی را در کمک به عملیات تحت رهبری آمریکا در افغانستان انجام داده بودند. سربازان آمریکایی در قرقیزستان و ازبکستان مستقر بودند و نیروهای فرانسوی نیز برای مدت کوتاهی از بخشی از فرودگاه دوشنبه در تاجیکستان استفاده کردند. با این حال، با توجه به آغاز تدریجی روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان طی یک دهه گذشته، هر پنج کشور احتمال پیروزی نهایی طالبان را در نظر گرفته بودند.
طی ۲۰ سالی که طالبان از صحنه قدرت افغانستان به دور بود، رابطه کشورهای آسیای مرکزی با افغانستان رشد کرد و همین دلیل بزرگی است که نشان میدهد چرا اغلب دولتهای آسیای مرکزی و بخصوص دولت ازبکستان، یک رویکرد عملگرایانهتر را در قبال افغانستان تحت رهبری طالبان (در مقایسه با اواخر دهه ۱۹۹۰) در پیش گرفتهاند.
بعد از سال ۲۰۰۱، خطوط انتقال برقی برای صادرات برق از کشورهای آسیای مرکزی به افغانستان ایجاد شد. افغانستان حدود ۳۷ درصد برق خود را وارد میکند. تقریبا ۶۰ درصد این برق از ازبکستان (۱۷ درصد از ترکمنستان و ۴ درصد از تاجیکستان) تأمین میشود. در سال ۲۰۱۸، کار ساخت یک خط انتقال برق جدید ۵۰۰ کیلو واتی از استان «سرخان» ازبکستان به «پل خمری» افغانستان آغاز شد که در صورت اتمام، میتواند حجم صادرات برق را از ازبکستان به افغانستان حدود ۷۰ درصد افزایش دهد.
طالبان مدت اندکی پس از به قدرت رسیدن، اعلام کرد که افغانستان در حال حاضر قادر به پرداخت بهای این برق نیست اما به محض مهیا شدن شرایط، این پول را پرداخت خواهد کرد. ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان این درخواست را پذیرفتند و همچنان به ارسال برق به افغانستان ادامه دادند؛ اقدامی که از نظر برخیها، تلاشی در جهت راضی نگه داشتن این گروه شبه نظامی افغان بوده است. در همین حال، کشورهای آسیای مرکزی میدانند که افغانستان در حال تجربه کردن یک بحران انسانی است و قطع برق در این شرایط، نه تنها طالبان، بلکه میلیونها شهروند افغانستانی را که در حال استفاده از این برق هستند، خشمگین خواهد کرد.
زمانی که طالبان در اواسط دهه ۱۹۹۰ بر افغانستان مسلط شد، تنها کشور آسیای مرکزی که موضع خصمانهای در قبال طالبان نداشت، ترکمنستان بود. ترکمنستان در دسامبر ۱۹۹۵ به تازگی از سوی سازمان ملل به عنوان یک کشور بیطرف شناخته شده بود و در حالی که در آن زمان هنوز کسی کاربرد این وضعیت را به درستی نمیدانست، دولت ترکمنستان با استفاده از آن، بیطرفی خود را در جنگ افغانستان در زمان تصرف کابل به دست طالبان اعلام کرد. موضوع این کشور تحت تأثیر منافع اقتصادی آن نیز قرار داشت ـ برای مثال، احداث خط لوله انتقال گاز «تاپی» (ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند) که میتوانست ۳۳ میلیارد متر مکعب از گاز ترکمنستان را سالیانه به ۳ کشور افغانستان (۵ میلیارد متر مکعب)، پاکستان و هند (هر کدام ۱۴ میلیارد متر مکعب) صادر کند. اما اجرای این پروژه تنها در صورت برقراری ثبات در افغانستان امکانپذیر بود.
ترکمنستان که در آن زمان رفتار بیطرفانهای را در پیش گرفته بود (و البته هرگز دولت طالبان را به طور رسمی به رسمیت نشناخت) به طالبان اجازه داد تا دفتر نمایندگی خود را در شهر «عشق آباد» پایتخت ترکمنستان افتتاح کند. در آن زمان، اجرای پروژه تاپی نیز بیش از هر زمان دیگری امکان پذیر شده بود.
با این حال، این بیطرفی نتوانست ترکمنستان را از خشونتهای افغانستان طی هشت سال گذشته در امان نگه دارد. فوریه ۲۰۱۸، سه مرزبان ترکمن در مرز افغانستان کشته شدند و می همان سال نیز سه سرباز ترکمن در جریان یک حمله به بخش دیگری از مرز، کشته شده و سلاحهای آنها به سرقت رفت. هرگز مشخص نشد که چه کسی این حملات را انجام داده است. اما پس از این حوادث، دولت ترکمنستان شروع به تقویت نیروهای خود در طول مرز افغانستان و خرید تسلیحات جدید از ترکیه، چین و دیگر کشورها کرد. اواخر دسامبر ۲۰۲۱، مرزبانان ترکمنستان یک شهروند افغان را به ضرب گلوله کشتند و چند روز بعد از ماجرا نیز در همین منطقه با طالبان درگیر شدند؛ هرچند که دولت ترکمنستان و مقامات طالبان به سرعت روی این موضوع سرپوش گذاشتند.
به نظر میرسد که دولت ازبکستان نیز رویکردی مشابه با رویکرد سیاست خارجی ترکمنستان در دهه ۱۹۹۰ اتخاذ کرده و افغانستان را یک کشور ترانزیتی مهم در طرحهای اقتصادی آینده خود به شمار میآورد. در نتیجه، این کشور تعامل با هر کسی که در افغانستان بر سر قدرت است را یک ضرورت میداند، دست کم تا زمانی که تهدیدی از جانب افغانستان متوجه ازبکستان نشود.
ازبکستان، به طور خاص، علاقمند به اجرای پروژه خط آهن مزار شریف به پیشاور است. جولای ۲۰۲۱، «عمران خان» نخست وزیر وقت پاکستان برای شرکت در کنفرانسی با موضوع اتصالات در آسیای جنوبی و مرکزی، راهی تاشکند شد. وی در حاشیه این کنفرانس، با میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان نیز دیدار کرد و موضوع احداث این خط آهن ۵۷۰ کیلومتری را مورد بحث و بررسی قرار داد. دو طرف در حاشیه نشست «سازمان همکاری شانگهای» در دوشنبه نیز بار دیگر درباره این موضوع گفتوگو کردند. نمایندگان ازبکستان، افغانستان و پاکستان، اوایل ماه فوریه، با نقشه راه این پروژه موافقت کردند.
ازبکستان یک اتصال ریلی به افغانستان دارد که در سال ۱۹۸۲ برای تأمین تدارکات سربازان شوروی در افغانستان ساخته شده بود و از «ترمذ» به سمت «پل دوستی» میرود. در اصل، این خط آهن تنها چند کیلومتر وارد خاک افغانستان میشد و پروژه توسعه آن تا مزار شریف، در سال ۲۰۱۱ تکمیل شد. اجرای پروژه خط آهن مزار شریف ـ پیشاور، ازبکستان را به بنادر پاکستان در دریای عرب متصل کرده و یک مسیر تجاری شمال ـ جنوب آرمانی را بین آسیای مرکزی و اقیانوی هند به وجود میآورد. مسیر این خط آهن از ازبکستان به افغانستان، در قالب بخشی از «طرح کمربند و راه» به چین متصل شده و در قالب بخشی از «شبکه توزیع شمالی» (که ناتو از آن برای تأمین تدارکات سربازان خود در افغانستان استفاده میکرد) به اروپا وصل میشود. چنین اتصال ریلی، به طور بالقوه، به معنای یک درآمد چند میلیون دلاری برای ازبکستان، تنها در قالب درآمدهای ترانزیتی، خواهد بود.
همچنین با توجه به اینکه در حال حاضر، مسیر ترانزیت به اروپا از طریق روسیه (به واسطه تحریمهای وضع شده علیه روسیه به خاطر جنگ اوکراین) دچار مشکل شده است لذا حالا ایجاد یک مسیر شمال ـ جنوب اهمیت خاصی برای آسیای مرکزی پیدا میکند. این جنگ ظاهرا برای مدتی به طول خواهد انجامید و ادامه جنگ نیز ممکن است تحریمها را سختتر کند. بنابراین، ایجاد یک مسیر ترانزینی جدید به سمت جنوب میتواند دست کم بخشی از مسیر تجاری از دست رفته برای آسیای مرکزی به سمت غرب را جبران کند.
واسپاری امنیت آسیای مرکزی به طالبان
دولتهای قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان همچنان امیدوار هستند که طالبان بتواند ثبات را در افغانستان برقرار کند. واکنش ازبکستان به حمله داعش خراسان نشان میدهد که دولت ازبکستان، تمایل دارد تا از کنترل طالبان، دست کم تا زمانی که به نفع هر دو طرف است، حمایت کند.
دولت ازبکستان درباره گزارشهای منتشر شده راجع به اعزام هواپیماهای نظامی این کشور به مناطق حمله شده، اظهار نظری نکرده است. اگر این گزارشها صحت داشته باشد، چند موضوع جالب مطرح میشود. بعید است که ازبکستان هواپیماهای نظامی خود را بدون اطلاع طالبان به افغانستان اعزام کرده باشد، شاید هم این کار با درخواست طالبان انجام شده باشد. این موضوع نشان میدهد که سطح جدیدی از همکاری بین دو طرف، دست کم درباره داعش خراسان، به وجود آمده است.
اما اگر طالبان نتواند خشونت را در شمال افغانستان متوقف کند و یا اگر برخی گروهها بتوانند حملاتی را از خاک افغانستان علیه کشورهای آسیای مرکزی انجام دهند یا اینکه برای انجام حملات تروریستی از مرز عبور کرده و وارد یکی از این کشورها شوند آنگاه این وضعیت ممکن است سیاست دولتهای آسیای مرکزی را در قبال افغانستان و طالبان تغییر دهد. یک آتش بس ناپایدار مستعد از بین رفتن است و بازگرداندن اعتماد از دست رفته نیز کار دشواری است، با این حال، هیچ یک از کشورهای آسیای مرکزی نمیخواهند داعش خراسان کنترل مناطق شمال افغانستان را در نزدیکی مرز به دست آورد. اگر طالبان نفوذ خود را بر شبه نظامیان آسیای مرکزی که با آنها متحد هستند از دست بدهد آنگاه حرکت بعدی این شبه نظامیان چه خواهد بود؟
دولتهای آسیای مرکزی از زمان به دست آوردن استقلال خود در سال ۱۹۹۱، در حال دست و پنجه نرم کردن با چشم انداز سیاسی در حال تغییر افغانستان هستند. آنها قطعا به سناریوهای مختلفی فکر میکنند که ممکن است به واسطه بی ثباتیهای فزاینده اخیر در شمال افغانستان به وجود آیند. لذا، به خاطر امنیت آسیای مرکزی و امید این کشورها به توسعه تجارت به سمت جنوب، بهترین اقدام در حال حاضر، حمایت از طالبان است و امیدوار بودن به اینکه این گروه بتوانند کنترل بیشتری بر مناطق شمالی افغانستان پیدا کنند.
مترجم : زهرا خادمی راد در مرکز مطالعات راهبردی شرق