پکن ثابت کرده که نمیتواند بر محاسبات «ولادیمیر پوتین» در اوکراین یا واکنش غرب به تهاجم بیدلیل روسیه تأثیر بگذارد.
علاوه بر این، «شی جین پینگ» -رئیسجمهور چین- به یک تماشاگر تبدیل شده که ظاهراً تحت تأثیر تصمیمهایی قرار گرفته که در واشنگتن، بروکسل و مهمتر از آن، مسکو اتخاذ شده است.
مطمئناً تصمیم شی برای حمایت ضمنی از پوتین، به انزوای بینالمللی روزافزون چین کمک کرده است. روابط شی و پوتین همیشه بیشتر نمادین بوده است.
این مشارکت ریشه در بیزاری متقابل از کاخ سفید دارد. پوتین، اغلب به هجوم سیاسی و نظامی متوسل میشود تا نظم بینالمللی لیبرال را نابود و شوکه کند. در همین حال، شی همواره در سخنان خود بر اصلاح و بهبود نظام بینالملل تاکید کرده است.
این واگرایی اکنون در اوکراین رخ میدهد، جایی که چین در تلاش است تا جنگ را بهعنوان محصول جانبی جنگطلبی غرب معرفی کند.
اقتصاد چین در حال حاضر دچار تزلزل شده و مستقیماً در تلاقی نظارتی واشنگتن قرار گرفته است. گرچه پکن به طور کامل تحریمها علیه روسیه را رد کرد، اما نمیتوان این موضوع را برای بانکها یا شرکتهای چینی درست خواند.
آنها تقریباً فوراً شروع به پیروی از تحریمهای غربی کردند، احتمالاً از ترس این که در صورت عمل کردن خلاف این موضوع ممکن است از اقتصاد دلاریشده جدا شوند یا توانایی خود برای تأمین منابع آمریکایی و اروپایی را از دست بدهند.
مطمئناً، شی با هدف دستیابی به راهحل موجود برای جنگی که به نفع منافع بلندمدت چین باشد، به دنبال تاکتیکهایی است.
ولی هنگامی که جنگ در اوکراین به پایان برسد، وی مجبور خواهد شد با یک چشمانداز ژئوپلیتیکی به شدت متفاوت از آنچه که از چند ماه قبل تاکنون بررسی کرده، ادامه دهد و این یک ضربه واقعی به چین است، زیرا پوتین در سرتاسر جهان خودکامگی را به دست گرفته است.
درک این موضوع، بیش از هر چیز مهم است، به این دلیل که شی واقعاً نمیتواند در اوکراین برنده شود، حتی اگر شریک او در نهایت موفق گردد.