«شیرعلی رضایان» دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل منطقه
مقدمه:
به نظر میرسد دو رویداد مهم- به قدرت رسیدن جنبش “طالبان” در همسایگی تاجیکستان در ماه اوت سال ۲۰۲۱ و همچنین درگیریهای ادامهدار مرزی با قرقیزستان از مهمترین چالشهای امنیتی تاجیکستان در سال گذشته و همچنین سال پیش رو باشد. در بین کشورهای همسایه افغانستان دولت تاجیکستان موضع متفاوتی در حمایت از مخالفین طالبان اتخاذ کرده است. در مطلب پیشرو دکتر «شیرعلی رضایان» در یادداشتی اختصاصی که در اختیار موسسه “مطالعات راهبردی شرق” قرار داده است، به تبیین سیاستها و مواضع تاجیکستان در خصوص این موارد و همچنین بررسی میزان آسیبپذیری این کشور از جنگ اوکراین پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
مسائل افغانستان طی ۲۵ سال اخیر همواره از موضوع های محوری سیاست خارجی و سیستم تامین امنیت ملی تاجیکستان به شمار رفته است. تاجیکستان همیشه نسبت به احتمال تغییر اوضاع در افغانستان آمادگی داشت که این امر از اظهار نظرهای رهبر سیاسی کشور و سایر مسئولان دولتی قابل استنباط بود. در سال گذشته خورشیدی این موضوع نه تنها برای تاجیکستان، بلکه برای کل همسایههای افغانستان چالشبرانگیز بود و هر یک در برابر طالبان از مواضع متفاوتی پیروی کردند.
در این میان موضع تاجیکستان نسبت به طالبان همانند نخستین مرحله به قدرت رسیدن این گروه در سال ۱۹۹۶، بدون تغییر باقی ماند. اما سایر کشورها و بخصوص همسایه های افغانستان نسبت به طالبان مواضع و عملکرد ابهام آمیزی داشتند. به عبارتی در حالی که ضمن صحبتهای خود از تریبون سازمانهای بین المللی و نشستهای مختلف منطقهای و جهانی از طالبان «دیو» می ساختند، همزمان هیچگاه روابط پنهان خود را با این گروه قطع نکردند، با این گروه دارای تعاملات تجاری بوده و از آن به عنوان ابزار استفاده میکردند. این پدیده نوعی دورویی سیاسی است که شاید از نگاه منافع درست باشد، ولی بدون تردید برای حل مشکل افغانستان مساعدتی نمی کند و درب را همیشه برای تداوم منازعات باز نگاه می دارد.
هدف اصلی تاجیکستان چیزی است که جامعه جهانی آن را می خواهد، یعنی در افغانستان حکومتی روی کار بیاید که حقوق و آزادی های مردم این کشور را تامین و رعایت کند. به عبارت دیگر باید همه گروه های سیاسی، قومی و مذهبی افغانستان در قدرت سهیم باشند تا تضمین بیشتری برای صلح پایدار در این کشور حاصل شود. چنین حکومتی را می توان همه شمول یا فراگیر دانست.
در این راستا باید مقام و جایگاه شایسته زبان فارسی و همچنین تاجیک ها و در مجموع فارسی زبانها تامین شود که به باور من برای ایران نیز عاری از اهمیت نخواهد بود.
رهبری عالی تاجیکستان در ماه آگوست سال گذشته میلادی به صراحت اعلام کرده بود: حکومتی را که فقط با حضور نمایندگان طالبان و بدون انتخابات و نمایندگی همه اقوام افغانستان ایجاد بشود، به رسمیت نخواهد شناخت.
بنابراین در چشم انداز پیش رو انتظار تغییر سیاست خارجی تاجیکستان نسبت به افغانستان و همچنین قدرت گیری طالبان دور از تصور می باشد. با این وجود تاجیکستان اعلام کرده که از شش پلی که میان دو کشور وجود دارد برای ارائه کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان می توان استفاده کرد.
اما برخلاف سال ۱۳۹۸، امامعلی رحمان طی یک سال اخیر سفرهای خارجی متعددی را به بیرون از آسیای مرکزی انجام داد که از جمله آنها میتوان به اروپا (فرانسه، چک و سوئیس)، روسیه، پاکستان و مصر اشاره کرد. این تحرکات سیاسی را میتوان این گونه توجیه کرد که در سال ۲۰۲۰ میلادی به دلیل همه گیری کرونا دید و بازدیدهای روسای جمهوری بیشتر کشورها محدود شده بود که البته اغلب آنها طی سال ۲۰۲۱ و حتی تا به امروز هم این روش و محدودیتها را رعایت میکنند. بنابراین طبیعی است که سال ۲۰۲۱ در سیاست خارجی تاجیکستان سال سختی بود. در چنین شرایطی سفرهای رئیس جمهور تاجیکستان امامعلی رحمان به کشورهای مختلف با هدف تحقق منافع ملی کشور انجام شد. در ماه دوم سال خورشیدی ۱۴۰۰، یعنی در ماه می سال گذشته میلادی، رئیس جمهور تاجیکستان تنها رهبری بود که به «مسکو» جهت حضور در رژه نظامی به مناسبت سالگرد پیروزی در جنگ بزرگ میهنی دعوت شد. این دعوت همچنین از این نظر حایز اهمیت بود که چند روز پس از درگیری بسیار شدید مرزی با قرقیزستان صورت گرفت.
سفر دیگر رئیس جمهور تاجیکستان به روسیه جهت شرکت در نشست سران کشورهای عضو اتحادیه کشورهای همسود انجام شد که طبق معمول در پایان سال میلادی صورت می گیرد.
همانگونه که اشاره شد افغانستان از موضوع های محوری سیاست خارجی تاجیکستان در سال گذشته خورشیدی بود. سفر امامعلی رحمان به بلژیک و فرانسه، دیدارها و مذاکرات با رئیس جمهور مکرون، شاه فیلیپ و همچنین مقامات اتحادیه اروپا به طور عمده به این موضوع ارتباط داشتند.
ضمن سفر رئیس جمهور تاجیکستان به پاکستان نیز که در تابستان سال ۲۰۲۱ انجام شد، توجه ویژه ای به توسعه مشارکت دو کشور و از جمله اجرای پروژه های ترانزیتی فرامنطقهای، نظیر «کاسا ۱۰۰۰» و دسترسی تاجیکستان به بنادر پاکستان مبذول شده بود.
دیگر موضوع مهم چالش بر انگیز برای تاجیکستان در حال حاضر، وقوع بحران در اوکراین است که به نظر میرسد بویژه در حوزه اقتصادی بر تاجیکستان نیز تاثیر میگذارد. کاهش ارزش روبل، رکود احتمالی در اقتصاد روسیه و دشواری وضعیت مهاجرین، و به ویژه تحریم شرکتهای روسی از جمله عواملی است که در این زمینه اثرگذار هستند. این در حالی است که به گمان اغلب کارشناسان بحران اوکراین در بلندمدت ادامه خواهد داشت که بی شک این موضوع روی اوضاع کلی کشورهای پساشوروی تاثیر خواهد گذاشت که تاجیکستان نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. البته ارزیابی دقیق چگونگی تاثیر بحران اوکراین بر تاجیکستان غیر قابل پیش بینی است، زیرا وضعیت به طور مداوم در حال تغییر است. با این حال مسلم است که وضع تحریم ها علیه روسیه بر اقتصاد تاجیکستان اثرات منفی می گذارد.
دولت تاجیکستان به منظور کاهش تاثیر منفی این بحران بر اقتصاد خود برخی اقدامات عملی را در پیش گرفته است. از جمله در نخستین گام، توقف انواع بازرسی از فعالیت های واحدهای تجاری تا پایان سال جاری میلادی میباشد. به احتمال زیاد اقدامات دیگر و شاید یک برنامه ویژه ضد بحران نیز تدوین و تصویب شود.
اما موضوع دیگر مرتبط با تاجیکستان، اختلافات و درگیریهای مرزی با قرقیزستان میباشد. طی سال های اخیر شدت منازعات در مرز تاجیکستان و قرقیزستان افزایش یافته و بارها منجر به درگیری های مسلحانه میان نیروهای مرزی دو کشور شده است. رصد رسانه ها حاکی از آن است که از اوایل دهه ۲۰۰۰ به این سو، تعداد اختلافها و برخورد میان اهالی مناطق مرزی دو طرف از ۱۰۰ مورد عبور کرده است. متاسفانه پس از سال ۲۰۱۰ وقوع درگیری های مرزی افزایش یافته است که این پدیده اهمیت ضرورت برقراری هرچه زودتر صلح و ثبات در منطقه را برجسته نموده است.
پیامد تداوم چنین وضعیتی این است که اهالی و ساکنان دو طرف، نسبت به یکدیگر دیدگاههای منفی پیدا کردهاند. مسدود کردن مرز با تاجیکستان، منع ورود شهروندان و وسایل حمل و نقل از تاجیکستان و… از سوی قرقیزستان بدون شک بر مناسبات دوجانبه بیتاثیر نخواهد بود.
مشکلات دسترسی به آب (هم آب آشامیدنی و هم آب کشاورزی)، زمینها، مراتع، مواد معدنی و همچنین بازداشت غیر قانونی ساکنان محلی، از دلایل اصلی بروز رویاروییهای مرزی به شمار می رود.
چشم انداز مذاکرات مرزی بین دو کشور نیز غیر قابل پیش بینی بوده و به مجموعهای از شرایط و عوامل بستگی دارد (که اینجانب قبلا نظر و دیدگاه خود را برای موسسه مطالعات راهبردی شرق تبیین کرده ام).
به احتمال زیاد وضعیت موجود در میان مدت باقی خواهد ماند، اما چنانچه طرف قرقیز برای اجرای اسناد امضا شده آمادگی نشان دهد، این روند می تواند از سرعت لازم برخوردار شده و به نتیجه برسد.
و در نهایت آخرین موضوعی که قصد دارم در این مطلب به آن بپردازم، موضوع ایران و روابط این کشور با تاجیکستان میباشد. تاجیکستان بر مبنای اصل سیاست خارجی چندبعدی خود نسبت به گسترش همکاری ها با همه قدرت های جهانی و منطقه ای و بخصوص ایران علاقه مند می باشد. دو کشور بنابر شرایط و دلایل خاصی یک مرحله دشوار و پیچیده مناسبات را پشت سر گذاشتند که به نظر بنده «دوشنبه» مسبب بروز چنین وضعیتی در روابط نبود.
در مجموع، روند بهبود مناسبات میان تاجیکستان و ایران در سال ۲۰۱۹ با آغاز فعالیت سفرای جدید دو کشور رقم خورد و سفرهای سطوح مختلف مقامات، به خصوص وزرای امور خارجه انجام و نشست های کمیسیونهای بین دولتی همکاری های تجاری، اقتصادی، فنی و فرهنگی برگزار گردید. به عبارتی هر دو طرف خواست خود برای گسترش مناسبات متقابل را به نمایش گذاشتند.
در اجلاس سران سازمان همکاری های شانگهای در دوشنبه (در سپتامبر ۲۰۲۱) تصمیم آغاز روند عضویت اصلی ایران در این سازمان اتخاذ شد. بنابراین در اجلاس آتی سران در شهر «سمرقند» (در سپتامبر ۲۰۲۲) ایران به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری های شانگهای درخواهد آمد.
اما اتخاذ این تصمیم در شهر دوشنبه بسی رمزآلود است. ایران طی ۱۵ سال اخیر به اشکال مختلف با سازمان همکاری های شانگهای تعامل دارد. تاجیکستان در سال های گذشته تنها کشوری بود که برای پذیرش ایران به عضویت کامل سازمان تلاش های زیادی به خرج می داد. به عنوان مثال در ماه می سال ۲۰۱۰ در شهر دوشنبه ششمین مجمع سازمان همکاری های شانگهای (نشست کارشناسان کشورهای عضو) برگزار شد که کارشناسان تاجیک بر ضرورت عضویت کامل ایران تاکید داشتند، ولی تحلیلگران سایر کشورها، از جمله روسیه و چین نسبت به این موضوع توجه جدی نشان ندادند. در آن موقع بحث عدم پذیرش کشوری که تحت تحریم های سازمان ملل قرار دارد، مطرح شد اما پس از چند سال چنین تصمیمی از سوی سران کشورهای عضو نیز به تصویب رسید.
نگاه اینجانب به چشم انداز روابط تاجیکستان و ایران مثبت است، زیرا دو کشور از مشترکات زیادی برخوردار بوده و عملا حق ندارند با یکدیگر غیر از روابط حسنه داشته باشند. از این دیدگاه، اگر طرفی منافع ملی جانب دیگر را قربانی خواسته های ایدئولوژیکی و فرصت طلبی خود نکند، دیگر هیچ مانعی برای گسترش روابط وجود ندارد.
در مورد بازگشایی مجدد مراکز فرهنگی ایران در تاجیکستان نیز این موضوع به شرایط و عوامل خاصی وابسته بوده و در شرایط کنونی پیش بینی کردن آن غیرممکن می باشد. در مرحله جاری، توسعه روابط در زمینه های اقتصادی، تجاری، سرمایه گذاری و حمل و نقل بسیار مهم است. اگر در این زمینه ها پیشرفت های قابل توجهی به دست آید به احتمال زیاد روابط به تدریج به حالت طبیعی خود باز خواهد گشت.
اما عامل اصلی کمک کننده به توسعه پایدار روابط میان دو کشور، عدم سوء استفاده از نیروهای مختلف به ضرر منافع ملی جانب دیگر می باشد. اگر شناخت لازم و واقعی از این ضرورت شکل بگیرد، تجربه سال های گذشته مد نظر قرار داده شود و شرایط جدید آسیای مرکزی درک و لحاظ گردد، فرصت های خوبی برای رشد مناسبات به میان خواهد آمد.