گابریل کالینز و گوپال ردی در فارن افیرز
برخلاف سایر کالاها، آب هیچ جایگزین مناسبی نداشته و برای رشد محصولات غذایی، تولید انرژی و پایداری بشریت ضروری است. آب برای توسعه سریع چین نیز بسیار مهم بوده است: در حال حاضر، چین ده میلیارد بشکه آب در روز مصرف میکند که در حدود ۷۰۰ برابر مصرف روزانه نفت خود است. چهار دهه رشد اقتصادی سریع، بههمراه سیاستهای امنیت غذایی با هدف خودکفایی ملی، سیستم آبی شمال چین را از سطح پایدار فراتر برده و نهدید چنین وضعیتی در در بخشهایی از جنوب چین نیز وجود دارد. تا سال ۲۰۲۰، سرانه ذخیره آب موجود در اطراف دشت شمال چین ۲۵۳ متر مکعب یا در حدود ۵۰ درصد کمتر از تعریف سازمان ملل از کمبود آب حاد بوده است. پکن، شانگهای، تیانجین و سایر شهرهای بزرگ در سطوح مشابه یا پایینتر قرار دارند. منابع آب شیرین هنگکنگ به قدری کم است که این شهر برای دهه ها از آب دریا برای شستشوی سرویسهای بهداشتی استفاده کرده است. به عنوان مرجع، از سال ۲۰۱۹، حتی مصر با تنش شدید آب، بر طبق سرانه، ۵۷۰ متر مکعب آب شیرین داشته و مانند چین نیازی به پشتیبانی از یک پایگاه تولیدی بزرگ ندارد.
علاوه بر این، بخش قابل توجهی از منابع آب چین برای مصرف انسان مناسب نیست. در سال ۲۰۱۸ تجزیه و تحلیلی از آب های سطحی توسط وزارت اکولوژی و محیط زیست چین نشان داد گرچه کیفیت آب نسبت به سال های گذشته بهبود یافته ولی ۱۹ درصد آن همچنان به عنوان آب نامناسب برای مصرف انسان طبقه بندی شده و بطور تقریبی هفت درصد آن برای هیچ استفادهای مناسب نیست. کیفیت آبهای زیرزمینی،که برای اطمینان از تامین آب در طول خشکسالی حیاتی است، وخیمتر بود به طوری که تقریباً ۳۰ درصد برای مصرف انسان و ۱۶ درصد برای هر گونه استفاده نامناسب تلقی شدند. چین در آینده تنها در صورت سرمایه گذاری عمده بر زیرساختهای تصفیه و افزایش قابل توجه استفاده از برق برای تامین انرژی فرآیندهای تصفیه آب، امکان استفاده از منابع آب آسیب دیده را خواهد داشت. در عین حال، مواد شیمیایی کشاورزی و صنعتی همچنان آبهای زیرزمینی کشور را آلوده کرده و زمینه را برای چندین دهه اختلالات عمده در تامین آب فراهم میکنند. داده های سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) نشان می دهد که چین با وجود داشتن ۲۵ درصد زمین زراعی کمتر، تقریباً دو و نیم برابر بیشتر از ایالات متحده از کود و ۴ برابر بیشتر از آفت کش استفاده می کند.
بحران شمال
پمپاژ بیش از حد سفره های زیرزمینی دشت شمال چین عامل اصلی بحران آب در این کشور است. بر اساس دادههای ماهوارههای) (GRACE ناسا، برداشت ذخایر آب زیرزمینی دشت شمال چین حتی بیش از ذخایر آب زیرزمینی اوگالالا در دشتهای بزرگ ایالات متحده، یکی از مخاطرهآمیزترین منابع آب کشاورزی حیاتی جهان، بوده است. این دادهها همچنین نشان میدهند که پرجمعیتترین بخش چین در شمال رودخانه یانگ تسه (منطقهای از سیچوان شرقی تا جیلین جنوبی بوده که بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده) در ۱۵ سال گذشته شاهد بیشترین کاهش مداوم میزان آب در دریاچه ها، رودخانه ها و سفره های زیرزمینی منطقه بوده است.
در بخشهایی از شمال چین، سطح آبهای زیرزمینی سالانه یک متر کاهش یافته و باعث فروپاشی سفرههای ذخایر آب زیرزمینی میشود. همچنین باعث فرونشست زمین شده و پتانسیل سفرههای زیرزمینی برای آینده را به خطر میاندازد. با توجه به فوریت این مشکل، دولت چین در سال ۲۰۰۳ پروژه انتقال آب از جنوب به شمال را به ارزش ۶۰ میلیارد دلار راهاندازی کرد تا از رودخانه یانگ تسه شاخههای آب را منشعب کرده و جهت پر آب کردن شمال خشک هدایت کند.. این کشور علاوه بر فرآیندی با نام باروری ابرها، صنایع سنگین را به دور از مناطق دارای فشار آب حداکثری منتقل کرده و بهطور گسترده در زیرساختهای مدیریت آب سرمایهگذاری میکند. طی برآورد وی شانژونگ معاون وزیر منابع آب، در آوریل ۲۰۲۲ سرمایه گذاری سالانه در پروژههای مرتبط با آب می تواند سالانه به ۱۰۰ میلیارد دلار برسد.
علیرغم برنامههای بسیار نوآورانه جهت بهبود دسترسی به آب، در برآورد برخی از محققان عرضه آب تا سال ۲۰۳۰، ۲۵ درصد کمتر از تقاضا خواهد بود.
آب کمتر، مواد غذایی کمتر
رهبری چین به خوبی آگاه است که قحطی ناشی از خشکسالی به سرنگونی حداقل پنج سلسله از هفده سلسله چین کمک کرده است . بنابراین، برای قرنها، رهبران این کشور بر تولید غلات حداکثری جهت تضمین امنیت غذایی تاکید کردهاند، سیاستی که در برنامه توسعه CCP همچنان در جریان است. این سیاست از سال های اولیه قرن بیست و یکم و با تشدید رقابت استراتژیک بین چین و ایالات متحده اهمیت ویژه ای پیدا کرد. در ۲۰ سال گذشته، سیاست دولت چین ایجاد انگیزههایی برای کشاورزان جهت افزایش حداکثری تولیدات ذرت، برنج و گندم بوده تا به خودکفایی دست یابند. هر سه غلات اصلی برای صدها میلیون مصرف کننده کم درآمد در سراسر جهان حیاتی هستند، اگرچه چین بزرگترین ذخایر غلات جهان را انباشت کرده اما این کشور از کسری عملکرد چند ساله نیز در امان نیست. این احتمالاً تاجران مواد غذایی چین، از جمله شرکتهای بزرگ دولتی مانند COFCO و Sinograin را مجبور میکند تا به صورت اضطراری وارد بازارهای جهانی شوند تا منابع اضافی را تضمین کنند. این امر به نوبه خود می تواند باعث افزایش قیمت مواد غذایی در کشورهای با درآمد بالا شده و مواد غذایی اصلی را برای صدها میلیون نفر در کشورهای فقیرتر غیرقابل دسترس میکند. تأثیرات این کمبود مواد غذایی ناشی از آب میتواند بسیار بدتر از ناآرامیهای مرتبط با مواد غذایی باشد که در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ کشورهای با درآمد پایین و متوسط را در بر گرفت و باعث مهاجرت و تشدید سیاست دو قطبی موجود در اروپا و ایالات متحده خواهد شد.
مشکل انرژی
مشکلات آب چین بسیار فراتر از بخش کشاورزی این کشور است. بخش انرژی چین که بزرگترین بخش انرژی در جهان است نیز با خطرات آبی قابل توجهی روبرو است. علیرغم سرمایهگذاریهای عمده در انرژیهای تجدیدپذیر، تقریباً ۹۰ درصد از تامین برق چین همچنان به منابع آبی گسترده، بهویژه تولید برق از طریق آب، زغالسنگ و حتی هستهای نیازمند است.
متأسفانه، فرآیند استخراج و آمادهسازی زغالسنگ اغلب بسیار پرمصرف است و اگر چین مجبور به افزایش تولید زغالسنگ شود، منابع آب زیرزمینی محلی بیشتر تحت فشار قرار خواهد گرفت. علاوه بر این، بسیاری از نیروگاه های زغال سنگ چین در داخل خشکی قرار دارند و به رودخانه ها، دریاچه ها یا آب های زیرزمینی متکی هستند در حالی که از آب دریا میتوان برای مناطق ساحلی استفاده کرد.
کاهش ظرفیت حمل و نقل زغال سنگ از طریق رودخانه نیز از عوامل محدود نمودن تولید برق است. در منطقه ای با صدها نیروگاه زغال سنگ و هزاران مایل آبراه، سطح آب پایین می تواند به سرعت، در دسترس بودن زغال سنگ را کاهش دهد.
کمبود برق چین مستقیماً بر زنجیرههای تأمین جهانی تأثیر می گذارد، چرا که تأسیسات صنعتی بیش از ۶۵ درصد مصرف برق چین را در بر میگیرد. برای به حداقل رساندن تأثیر فوری خاموشی های گسترده و کنترل نشده بر مردم، مقامات حزب احتمالاً باید تأسیسات صنعتی را تعطیل کنند تا بار شبکه را کاهش دهند – همانطور که در زمان کمبود برق در سال ۲۰۲۱ انجام دادند.
خاموشیهای ناشی از قطعی برق باعث اختلال در تامین مواد اصلی می شود. چین تا حد زیادی بزرگترین تولید کننده آلومینیوم، فروسیلیکون، سرب، منگنز، منیزیم، روی، بیشتر فلزات کمیاب و بسیاری مواد خاص دیگر در جهان است. قطع برق حتی در یک منطقه می تواند بازارهای جهانی را به تحت تاثیر قرار دهد. مشکلات پایدار آب و برق در چین می تواند مانع گذار جهان به سمت انرژی پاک شود. چین بخش قابل توجهی از پلی سیلیکون مورد استفاده برای سلول های خورشیدی و فلزات خاکی کمیاب مورد استفاده در توربین های بادی در سراسر جهان را تولید می کند. این کشور همچنین بر پالایش مواد خام و تولید سلولی برای باتری های خودروهای الکتریکی تسلط دارد.
گزینههای پایانی
همانطور که چارلی پارتون دیپلمات سابق بریتانیایی و متخصص مسائل چین در سال ۲۰۱۸ اشاره کرد: “چین می تواند پول چاپ کند، اما نمی تواند آب چاپ کند.”
راه بالقوه خروج چین از این مخمصه با واقعیت های سخت اقتصادی، فیزیکی و سیاسی محدود شده است. شاید اساسیترین و جامعترین اصلاحات، تشویق بهرهوری از طریق گرانتر کردن آب باشد. اما بهسادگی هم انجام پذیر نخواهد بودچرا که پایگاههای صنعتی سنگین و کشاورزان روستایی چین به آب ارزان عادت کرده اند. کشاورزی شامل بیش از ۶۰ درصد از مصرف آب چین است، اکثریت قریب به اتفاق مزارع زیر سه هکتار هستند و مزارع کوچک و متوسط ممکن است توانایی پرداخت تجهیزات صرفهجویی در مصرف آب مانند آبیاری قطرهای را نداشته باشند. واکنش پیشفرض کشاورزان شمال چین که با کاهش سطح آب مواجه شدهاند، حفر چاههای عمیقتر و نصب پمپهای قویتر بوده که صرفا باعث تسریع بحران خواهد شد. لذا دولت برای تغییر عادات مصرف کننده همچنین می تواند از طریق متقاعدسازی تلاش کند.
رهبران مرکزی و محلی چین ممکن است به سمت راه حل های عرضهای نیز گرایش پیدا کنند، اما این راه حل ها ممکن است برای مقابله با چالش نگران کننده آب این کشور کافی نباشند. پروژه انتقال آب از مناطق دورتر، مانند فلات تبت یا دریاچه بایکال در روسیه، از نظر زمین شناسی دشوار، بسیار پرهزینه و از نظر سیاسی غیرممکن به نظر می رسد. نمک زدایی یکی دیگر از راه حل های بالقوه برای عرضه است. اما افزایش نمک زدایی تا سطح مورد نیاز برای پر کردن شکاف تامین آب چین یک کار بزرگ خواهد بود. تقریباً ۲۰۰۰۰ کارخانه آب شیرین کن در سراسر جهان می توانند حدود ۳۶٫۵ میلیارد متر مکعب آب در سال تولید کنند. این تنها شش درصد از مصرف سالانه آب چین را تشکیل می دهد، که نشان دهنده دشواری اتکا به نمک زدایی برای پر کردن شکاف تخمینی ۲۵ درصدی تامین آب چین است. علاوه بر این، نمکزدایی بسیار انرژی بر بوده خصوصا در زمانی که شبکه برق چین در حال حاضر برای حفظ تولید تلاش میکند.
ساخت زنجیرههای تامین با محوریت چین دههها طول کشید و نمیتوان آنها را به راحتی یا به سرعت به جای دیگری منتقل کرد. این دلیل بیشتری برای دولتها است که اکنون برای آماده کردن بازارهای کلیدی جهانی برای بحران آب طولانی در چین اقدام کنند. تجربه گذشته نیز چندان راهنما نیست. زنجیرههای تامین جهانی امروز به طرز تاسفباری برای خشکسالی چینی که میتواند الگوهای تجارت غلات و تولید مواد صنعتی کلیدی را در چندین قاره مختل کند، آماده نیستند. از آنجایی که چین به بهره برداری بیش از حد از آبهای زیرزمینی در میان تشدید نوسانات آب و هوایی ادامه میدهد، هر سال به یک رویداد فاجعه آمیز آب نزدیکتر شده و تا زمانی که هنوز فرصت باقی است باید اقدامات قاطعانه ای انجام شود.
مترجم: مریم سنایی