سید قاسم ذاکری، کارشناس روابط بین الملل
ترکمنستان به منظور رها شدن از اتکای فروش گاز به چین و روسیه به دنبال مشتریان تازه به خصوص در جنوب و شرق آسیا میگردد. از سوی دیگر ایران علاوه بر نیاز به گاز ترکمنستان برای مصرف داخلی، نیازمند رونق دادن بندر چابهار و توسعه نواحی شرقی کشور است. بدین منظور لازم است راهکاری برای تامین خاطر ترکمنستان به صادرات گاز این کشور از بندر چابهار به مقاصد هند و ژاپن اندیشیده شود. شاید پس از حل و فصل اختلافهای بازرگانی میان ایران و ترکمنستان، زمینه برای شروع دور جدیدی از همگرائی و همکاری ایران و ترکمنستان فراهم شود.
الف- تاریخچه خط لوله تاپی: خط لوله انتقال گاز تاپی به طول تقریبی ۱۸۰۰ کیلومتر قرار است که گاز میادین گازی دولتآباد (گالکینیش) در مرو ترکمنستان را از مسیرهای هرات، قندهار، کویته و مولتان به شهر هندی فاضلیکا در مرز با پاکستان میرساند. حجم انتقال گاز از این خط لوله سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب و هزینه احداث این خط لوله نیز تقریبا ۱۰- ۸ میلیارد دلار و هزینه تولید و انتقال گاز در این مسیر سالانه ۱۵ میلیارد دلار برآورد شده است. سهم دو کشور هند و پاکستان از گاز تاپی سالانه ۱۴ میلیارد متر مکعب یعنی اندکی بیش از ۴۲% حجم این گاز و سهم افغانستان نیز تقریبا ۵ میلیارد متر مکعب یعنی حدود ۱۵% از حجم گاز انتقالی در خط لوله تاپی در نظر گرفته شده است.
ایده احداث خط لوله انتقال گاز تاپی در سال ۱۹۹۳ مطرح گردید و همان وقت قرار شد کنسرسیومی متشکل از شرکتهای گوناگون نفتی در تامین مالی این پروژه سهیم شوند که البته شرکت آمریکائی یونیکال و شرکت سعودی دلتا اویل و برخی شرکتها از کشورهای دیگر داوطلب اجرای پروژه شدند. شرکتهای یاد شده در سال ۱۹۹۸ خود را از این پروژه کنار کشیدند. هندوستان در سال ۲۰۰۷ به این پروژه پیوست و از بانک توسعه آسیائی برای مطالعات امکان سنجی این پروژه درخواست کمک کرد.
مهمترین گام در سال ۲۰۱۰ برداشته شد و طی آن رهبران چهار کشور هند، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان موافقتنامه ساخت خط لوله تاپی را امضاء کردند. مقدمه انعقاد تفاهم نامه مزبور یادداشت تفاهم دو جانبه میان هند و ترکمنستان در سال ۲۰۰۸ در زمینه همکاریهای انرژی میان دو کشور بود. گام بعدی موافقتنامه فروش گاز ترکمنستان به هند و پاکستان در سال ۲۰۱۲ بود تا اینکه رهبران چهار کشور تاپی در سال ۲۰۱۵ مراسم شروع لوله گذاری در داخل قلمرو ترکمنستان را در شهر مرو جشن گرفتند. رهبران چهار کشور در سال ۲۰۱۵ وعده گذاشتند تا خط لوله تاپی تا پایان سال ۲۰۱۹ به بهرهبرداری برسد. آخرین فراز مهم برگزاری جشن سران چهار کشور تاپی در هرات در اسفند ۱۳۹۶ ( فوریه ۲۰۱۸) به مناسبت پایان لوله گذاری تاپی در داخل کشور ترکمنستان و رسیدن خط لوله تاپی به مرز ترکمنستان با افغانستان بود. در این مراسم رهبران چهار کشور تاپی وعده سپردند تا این مسیر علاوه بر خط لوله انتقال گاز همچنین شامل پروژههای فیبر نوری، بزرگراه و راه آهن هم بشود. تاکنون بجز لوله گذاری در ترکمنستان در ۳ کشور دیگر شریک تاپی، هیچ کاری صورت نگرفته است.
ب- عمده چالشهای فراروی احداث خط لوله تاپی
زمان تکمیل احداث خط لوله تاپی تاکنون بارها به تعویق افتاده است. پس از برگزاری مراسم جشن سران چهار کشور تاپی در هرات در اسفند ۱۳۹۶ رسانههای اروپائی فاش ساختند که ادعای تکمیل احداث خط لوله تاپی در داخل قلمرو ترکمنستان دروغی بیش نبوده است و در زمان برگزاری جشن بلکه تا ماهها پس از آن، خط لوله مزبور در داخل ترکمنستان تکمیل نشده بود. فقدان منابع مالی لازم در ترکمنستان برای احداث خطوط لوله در این کشور از جمله علل تکمیل نشدن مسیر این خط لوله در ترکمنستان بوده است چنانکه فعلا چشم انداز روشنی که تایید کننده انگیزه و علاقه ترکمنستان برای تامین مالی احداث خطوط لوله تاپی در افغانستان باشد (در چارچوب تعهدات ترکمنستان در موافقتنامه تاپی) دیده نمیشود. بطور کلی عمده چالشهای فراروی احداث خط لوله تاپی به دو نوع چالشهای سیاسی و فنی تقسیم میشود.
ب-۱- چالشهای سیاسی – امنیتی فراروی احداث خط لوله تاپی
دو موضوع ناامنی در مسیر خط لوله تاپی در دو کشور افغانستان و پاکستان همچنین فقدان زمینههای تقویت همگرائی منطقهای میان چهار کشور مسیر تاپی از جمله چالشهای سیاسی- امنیتی فراروی احداث خط لوله تاپی میباشد. از زمان مطرح شدن ایده احداث این خط لوله تاکنون نه تنها وضعیت امنیت در افغانستان و مناطق قبائلی و ایالت بلوچستان در پاکستان هیچ گاه بهتر نشده است بلکه اوضاع ناامنی در مسیر یاد شده هر روز بدتر از دیروز بوده است. دشمنی هند و پاکستان نسبت به همدیگر و بیاعتمادی افغانستان به پاکستان از دیگر شاخصهای مربوط به فقدان زمینههای تقویت همگرائی منطقهای میان چهار کشور مسیر تاپی است.
با نظرداشت حمایت سیاسی و معنوی آمریکا از تاپی، شاید در پرتو خروج نظامی آمریکا از افغانستان همچنین شروع تنشهای جدید در روابط آمریکا با دو کشور افغانستان و پاکستان به تدریج زمینههای ذهنی برای سست شدن حمایت و اراده سیاسی در منطقه برای احداث تاپی نیز ایجاد شده باشد مخصوصا که استقبال هند از تاپی زیر سایه حضور نظامی آمریکا در افغانستان انجام گرفت در نتیجه ممکن است هندیها دیگر انگیزه زیادی برای مشارکت در این پروژه نداشته باشند. چالشهای سیاسی- امنیتی فراروی احداث و تکمیل خط لوله تاپی باعث شده است تا مقامها و مسئولان عالی رتبه افغانستان بارها نسبت به احداث و کامل شدن این مسیر ابراز تردید کنند. تاخیرهای غیر قابل توجیه در احداث خط لوله انتقال گاز همچنین سبب شده است تا مسئولان دو کشور هند و پاکستان دیگر معطل دریافت گاز از تاپی نمانند و عملا برخی راههای نوین واردات گاز را در دستور کار قرار دهند.
ب-۲- چالشهای اقتصادی بر سر راه احداث خط لوله تاپی
ویژگیهای توپوگرافیک برخی مسیرها در افغانستان و پاکستان سبب افزایش هزینه احداث خط لوله انتقال گاز خواهد شد. تامین مالی احداث خط لوله نیز از دیگر معضلات احداث این خط لوله مخصوصا در خارج از ترکمنستان بوده است. رایزنیهای فشرده دولت بردی محمداف با کشورهای مختلف اعم از ازبکستان، ایتالیا، مالزی و نیز کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، تاکنون نتیجهای در بر نداشته است؛ حتی کمکهای نقدی و غیرنقدی عربستان سعودی به ترکمنستان برای تکمیل بخشهایی از تاپی نیز به حدی ناچیز بوده که نتوانسته است انگیزهای برای پیشرفت این پروژه به وجود بیاورد. ذیلا به برخی از مهمترین رئوس مشکلات اقتصادی بر سر راه احداث خط لوله گاز تاپی بشرح ذیل اشاره میشود:
ب-۲-۱- اختلاف بر سر قیمت گاز در مسیر تاپی
بهای گاز و رقم حق ترانزیت از ابتدا تاکنون از جمله موضوعهای اختلاف برانگیز میان کشورهای عضو تاپی بوده است. ترکمنستان از ابتدا مایل بود قیمت گاز صادراتی خود برای هر یک ازکشورهای عضو این پروژه متفاوت باشد اما بقیه کشورهای حاضر در پروژه مخالفت کردند. در سال ۲۰۰۸ پاکستان و هند قیمت ۲۰۰ دلار را برای هزار مترمکعب گاز وارداتی مطرح کردند، اما ترکمنستان آن را پائینتر از قیمتهای بازار گاز دانست همچنین ترکمنستان اعلام داشت که هیچ تعهدی بعد از واگذاری گاز در مرزهای خود، اعم از مشارکت در احداث خط لوله، یا تعهد در قبال امنیت آن بر عهده نخواهد گرفت مخصوصا که ترکمنستان ۸۵% هزینه احداث خط لوله در تمامی طول مسیر به اضافه هزینه استخراج و انتقال گاز را بر عهده دارد و این کشور تاکنون ۱۰ میلیارد دلار در پروژه تاپی هزینه کرده است.
پاکستان بتازگی خواستار پذیرش مسئولیت ریسک بیشتر از جانب ترکمنستان پیرامون قطعی احتمالی گاز در آینده به هر دلیلی شده است. در مذاکراتی که در فوریه ۲۰۱۱ بین کشورهای حاضر در اجرای خط لوله درباره گازبها و تعرفه ترانزیت گاز از مسیر این خط لوله صورت گرفت پاکستان پیشنهاد یکسان بودن بهای گاز را برای همه کشورهای حاضر در این پروژه گازی طرح و تاکید کرد تعرفه ترانزیت گاز نباید بخشی از بهای گاز در نظر گرفته شود. پاکستان همچنین با اعلام مخالفت خود درباره هماهنگی و ارتباط بهای گاز با قیمت نفت خام تاکید کرد قیمتهای گاز باید با قیمتهای داخلی این ماده هماهنگ و مرتبط شود.
هند نیز در طول این گفتگوها پیشنهاد هماهنگ سازی بهای گاز با قیمتهای زغال سنگ را مطرح کرد. هند همچنین خواهان پرداخت گازبهای کمتری نسبت به هزینههای تمام شده برای واردات گاز طبیعی مایع شده L.N.G شد؛ پیشنهادی که تحقق آن محال به نظر میرسد. یک مقام ارشد پاکستانی در می ۲۰۱۲ اظهار کرد پاکستان۲۱۷ میلیون دلار به عنوان تعرفه ترانزیت گاز از هند دریافت و همین مقدار را به عنوان تعرفه ترانزیت گاز به افغانستان پرداخت خواهد کرد. طرف دیگر این خط لوله افغانستان است که ابتدا حاضر به قبول هیچ گونه تعرفه ثابت ترانزیت گاز با خط لوله تاپی نبود و اعلام کرد ترجیح میدهد که تعرفه ترانزیت گاز با بهای گاز مرتبط و هماهنگ شود. یعنی با افزایش و کاهش بهای گاز، تعرفه آن نیز تغییر پیدا کند.
بتازگی بار دیگر دو کشور هند و پاکستان متعاقب تجارب چند سال گذشته خود در دریافت گاز L.N.G و مقایسه قیمت گاز دریافتی از تاپی با گاز L.N.G خواستار کاهش هر چه بیشتر قیمت گاز دریافتی از ترکمنستان شدهاند. هند و پاکستان معتقد هستند گاز دریافتی از خط لوله تاپی از نظر میزان گاز و مدت زمان انتقال آن انعطاف کمتری نسبت به گاز L.N.G دارد. مثلا قیمت گاز L.N.G در فصول سرما و گرما یکسان نیست و اختلاف زیادی با همدیگر دارد در حالی که گاز دریافتی از لوله در تمام طول سال قیمت یکسانی دارد. پاکستان اخیرا به صراحت گفته است اگر گاز به قیمت مورد دلخواه خود از تاپی دریافت نکند حاضر به هیچ گونه سرمایه گذاری بر روی این پروژه نخواهد شد؛ ترکمنستان هم به نوبه خود میگوید هر گونه کاهش در قیمت از قبل توافق شده؛ مانع از انتفاع این کشور به عنوان صادر کننده گاز در این معامله خواهد شد.
ب-۲-۲- محدودیتهای ترکمنستان در صدور گاز از خط لوله تاپی
ذخائر ۱۶ تریلیون متر مکعبی میدان گازی دولتآباد (گالکینیش) در نزدیکی شهر مرو پشتوانه صدور گاز از خط لوله تاپی است. برخی واقعیات فنی و میدانی حاکی از افت قابل توجه توان ترکمنستان در تولید گاز است مثلا گفته میشود ترکمنستان قادر به پایبندی به تعهدات فروش گاز خود به چین یعنی سالانه ۶۵ میلیارد متر مکعب نمیباشد. برخی ناظران معتقد هستند مشکلات واقعی فراروی ترکمنستان برای انتقال گاز از مسیر تاپی نهایتا این کشور را وادار ساخت تا علی رغم میل خود بار دیگر فروش گاز به روسیه را از سر بگیرد. شایان ذکر است ترکمنستان پس از ۳ سال قطع صادرات گاز به روسیه (به خاطر اختلاف با این کشور بر سر نرخ گاز)، از سال ۲۰۱۹ صادرات گاز به روسیه را از سر گرفته است. چگونگی تامین مالی ۸۵% هزینه احداث لوله در افغانستان و پاکستان از جانب ترکمنستان از دیگر مشکلات بزرگ فراروی پیشرفت پروژه تاپی است.
ب-۲-۳- پروژه خط لوله انتقال گاز از کراچی به لاهور رقیبی تازه برای تاپی
روسها گفتگو با پاکستان برای احداث خط لوله به طول ۱۱۲۲ کیلومتر با قطر ۴۲ اینچ جهت انتقال گاز L.N.G از پایانههای گازی در کراچی به سمت لاهور را شروع کردهاند. اگر این خط لوله احداث بشود نیازمندی قابل توجه پاکستان به گاز برطرف خواهد شد. گفته میشود با احداث خط لوله یاد شده سالانه به اندازه دوازده ممیز چهاردهم، میلیارد متر مکعب گاز از طریق این لوله منتقل خواهد شد که طبیعتا در صورت تحقق این امر نیاز قابل توجه پاکستان به گاز برآورده خواهد شد. احداث خط لوله یاد شده حتما سبب کاهش انگیزه پاکستان نسبت به خط لوله تاپی خواهد شد.
ج- ایران و پروژه خط لوله تاپی
قطعا انزوای منطقهای و ژئواکونومیکی ایران از اهداف اصلی پروژه انتقال انرژی تاپی بوده است زیرا انتقال انرژی از ترکمنستان به جنوب آسیا از مسیر افغانستان بخاطر ناامنی مزمن و طولانی مدت در افغانستان همچنین بنا به دلائل اقتصادی منطقی به نظر نمیرسد با این حال ایران نیز طی بیشتر از ربع قرن از مطرح شدن پروژه تاپی تاکنون نتوانسته است مانع از پیشرفت و اجرای آن بشود. متاسفانه ترکمنستان مدتی است بخاطر برخی اختلافهای دو جانبه با ایران همچنین در پرتو تحریمهای ظالمانه علیه ایران، پیگیری مسیرها و طرحهای دور زدن ایران نظیر تاپی یا لاجورد را در دستور کار قرار داده است.
از طرف دیگر طرح و پروژه انتقال گاز ایران به پاکستان موسوم به خط لوله صلح نیز به بهانه تحریم علیه ایران و البته بنا به دلائل دیگری غیر از تحریم، با بیمیلی و بیتوجهی پاکستان مواجه شده است. مهمترین واکنش ایران نسبت به خط لوله تاپی صرفا ابراز اطمینان وزارت نفت ایران در محقق نشدن اجرای این پروژه بنا به دلائل فنی و اقتصادی و برخی دلائل سیاسی- امنیتی بوده است.
د- اعتماد سازی در روابط ایران با ترکمنستان تنها راهکار رفع تهدیدهای تاپی علیه ایران
با اضافه شدن گازپروم (در کنار چین) به فهرست خریداران گاز، نوعی فضای موازنه در بازار گاز ترکمنستان به وجود آمده و از سوی دیگر تاپی ظاهرا به یک بن بست رسیده است. خروج نظامی آمریکا از افغانستان به صورت روانی و سیاسی آسیب بیشتری به پیشرفت تاپی وارد کرده است. گزینههای پیش روی ترکمنستان برای تنوع بخشیدن به مشتریان گاز خود یکی تلاش جهت احداث خطوط لوله زیر بستر خزر و دیگری شروع همکاریهای تازه با ایران است.
گزینه اول با مانع تراشیهای روسیه و هزینههای سنگین اقتصادی مواجه است چنانکه تاکنون هیچ اقدامی جهت لوله گذاری در زیر بستر دریای خزر انجام نگرفته است بنابراین خود بخود گزینه شروع دور تازه اعتماد سازی در روابط دو جانبه ترکمنستان با ایران مطرح میشود. شایان ذکر است رفتار پاکستان به عنوان مصرف کننده انرژی با دو کشور ایران و ترکمنستان (به عنوان تولید کنندگان گاز) نشان داد که لازم است دو کشور ایران و ترکمنستان به منظور انتفاع بیشتر از فروش این محصول اقدام به تدبیر سیاستگزاریهای نوینی نمایند چنانکه لازم است هدفگزاری اصلی برای فروش گاز از جانب ایران و ترکمنستان به جای پاکستان، قدرتهای جنوب و شرق آسیا، نظیر هند و ژاپن باشند.
در نتیجه به نظر میرسد فرصتهای پیش روی ایران برای بازگشت به بازی گازی در ترکمنستان فراهم آمده است. این امر نیازمند برخی تدابیر سیاسی و نیز طرح ریزی برای اجرای پروژههای مشترک است که ذیلا به برخی از این پروژههای همکاری اشاره میشود.
د-۱- سوابق همکاریهای ایران و ترکمنستان در حوزه گازی
ایران و ترکمنستان قبلا همکاریهای دو جانبه سودمندی در حوزه گازی داشتهاند؛ مبنای همکاریهای یاد شده نیاز ترکمنستان به ایران برای فروش و ترانزیت گاز جهت خلاص شدن از اتکای به بازار روسیه در فروش گاز بوده است زیرا ترکمنستان خود را ناچار به فروش گاز به روسیه با یک سوم قیمت واقعی گاز میدید و البته روسیه با فروش دوباره گاز ترکمنستان به دیگران سود کلانی نصیب خود میکرد. در دهه ۷۰ ه.ش با احداث خط لوله کرپچه – کردکوی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار، ترکمنستان برای اولین مرتبه توانست مقصدی بجز روسیه برای صادرات گاز خود پیدا کند هر چند بعدها به چین به عنوان مقصد اصلی صادرات گاز خود روی آورد. ظرفیت انتقال گاز در خط لوله کرپچه – کردکوی ابتدا ۴ میلیارد مترمکعب در سال بود که بعدها به ۸ میلیارد مترمکعب افزایش یافت. علاوه بر خط لوله یاد شده همچنین همکاریهائی میان ایران و ترکمنستان جهت انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه از قلمرو ایران صورت پذیرفت. در نتیجه همکاریهای فی مابین تا سال ۱۳۸۹، خطوط انتقال گاز میان دو کشور به طول تقریبی ۱۰۲۴ کیلومتر کشیده شد. بعدا به واسطه اختلاف میان دو کشور بر سر قیمت گاز که منجر به قطع واردات گاز ایران از ترکمنستان گردید به تدریج روابط فی مابین دچار مشکل شد چنان که ترکمنستان اختلافهای تجاری خود با ایران را به دیوان داوری تجاری بینالمللی احاله نمود.
د-۲- چالشها در روابط ایران و ترکمنستان
در فاصله زمانی ۲۰۰۷-۱۹۹۱ ایران سعی میکرد در حکمِ برادر بزرگترِ ترکمنستان، ضمن ارائه مزیتهائی در قالب کالای عمومی و یا سواری مجانی، منافع بلند مدت خود در قبال ترکمنستان را تعریف نماید. در فاصله زمانی یاد شده بخشهای زیادی از اهداف ایران در روابط با ترکمنستان محقق شد چنان که ایران تبدیل به مهمترین شریک بازرگانی این کشور گردید. از آنجا که سیاست انرژی ترکمنستان متکی بر انتقال گاز از طریق لوله است بنابراین ترکمنستان انتظار دارد کشوری مثل ایران صرفا حق ترانزیت انرژی بگیرد نه بیشتر!
در حالی که ممکن است برخی در ایران نیز مثل روسیه، نفع بیشتر را در خرید و باز فروش گاز ترکمنستان بدانند ولی ترجیح ترکمنستان فروش مستقیم گاز به مشتریان است. تداوم اختلافهای تجاری ایران با ترکمنستان سبب شد تا عشقآباد این اختلافها را با بدعهدیهای متقابل و مقابله به مثل در پروندههای حقوقی بدتر کند.
اصرار طرف ایرانی به پیگیری حقوقی این اختلاف نظرها در فرایندهای حقوقی، موافقت سران دو کشور در اسفند ۹۴ برای پرداخت بخشی از بدهیهای ایران به ترکمنستان به صورت تهاتر کالا و خدمات و عدم اجرای آن، عدم موافقت وزارت نفت ایران با توافقات صورت گرفته با شرکت ترکمن گاز در فروردین ۹۶ و عدم موفقیت در اجرای توافقات ناشی از سفر واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری سابق ایران در شهریورماه سال ۹۷ به عشقآباد همگی از جمله مواردی است که گفته میشود روابط دو کشور را به شرایط فعلی رسانیده است. باز تولید این اختلافهای گازی را میتوان در بدعهدیهای ترکمنستان در اجازه بهرهبرداری از مسیرهای ترانزیتی و کاهش چشمگیر مبادلات تجاری این کشور با ایران مشاهده کرد.
در آبان ماه سال جاری گزارشی از صورتهای مالی بخشی از شرکتهای حوزه نفت و گاز در ایران منتشر شد. بر اساس این گزارشها ایران تا سال ۱۳۹۷ همچنان از ترکمنستان گاز میخرید و به عراق و ترکیه گاز صادر میکرد. بر اساس گزارش مذکور، ایران در سال ۹۷ حدود یک میلیارد و ۴۴ میلیون متر مکعب گاز از ترکمنستان وارد کرده که برای آن ۱۲۹ میلیون دلار بدهکار شده است. قیمت تمام شده هر متر مکعب گاز وارداتی ترکمنستان برای ایران دوازده ممیز ۳ دهم سنت بوده است در حالی که ارزش گاز صادراتی ایران به ترکیه و عراق به ترتیب با ارقامی نظیر ۲۷ و ۳۰ سنت تعیین شده است.
به بیان دیگر وزارت نفت؛ گاز را با ۲ یا ۲ و نیم برابر قیمتی که از ترکمنستان وارد کرده به ترکیه و عراق صادر کرده است. این به معنای سوددهی قابل توجه واردات گاز از ترکمنستان برای ایران است که البته باعث شکایت طرفهای ترکمنی و ترکی نیز شده است. طبق ارزیابی رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران واردات گاز ارزان قیمت ترکمنستان میتوانست یک فرصت بسیار مناسب برای ایران باشد.
د-۳- پیشنهاداتی برای تقویت اعتماد سازی در روابط اقتصادی ایران و ترکمنستان
شاید کیفیت تعامل ایران با دولت ترکمنستان نیازمند رفتاری متمایز از دیگر کشورها به صورت رعایت برخی ملاحظات و ریزهکاریها از جانب ایران باشد همچنین به نظر میرسد ایران به سعه صدر بیشتری در روابط با ترکمنستان نیاز دارد. بهتر است ایران در روابط خود با ترکمنستان بر رویکرد اقناع این کشور تمرکز نماید در غیر این صورت تجربه نشان داده است که ترکمنستان به عنوان کشوری ضعیفتر از ایران، به جای دنباله روی از ایران به سمت برقراری موازنه با ایران از طریق یافتن شرکائی دیگر (هر چند به ضرر منافع ترکمنستان) هدایت شده است که پروژه تاپی مهمترین مصداق آن بوده است.
حل و فصل اختلافهای گازی ترکمنستان با ایران نیازمند چارچوب و مسیری ویژه است و حل این اختلافها؛ قطعا پیش نیاز شروع دور تازهای از همکاریهای گازی فی مابین است. اینک شاید ارائه یک امتیاز راهبردی از طرف ایران به ترکمنستان که بتواند به ایجاد تنوع در مشتریان گاز ترکمنستان کمک کند (بویژه در شرایطی که تنها خریداران گاز ترکمنستان دو کشور چین و روسیه هستند) راهگشای کلید حل مشکلات روابط دوجانبه ایران با ترکمنستان و بازگشت ایران به فهرست خریداران گاز ترکمنستان باشد.
پیگیری این رهیافت میبایست در شرایط سیاسی جدید که تاپی با بن بست مواجه شده است در دستور کار قرار گیرد. البته این امر پیش از اجرایی شدن؛ مستلزم حل و فصل پرونده اختلافات دو جانبه فعلی است که طبیعتا میبایست با تدبیر سیاسی و خارج از چارچوبهای پیشین حل و فصل شود راهبرد دیگری که در این میان ایران میتواند به عنوان یک گزینه جدی مد نظر قرار دهد؛ سوآپ گاز است. قبلا در حجم بسیار محدودی این اقدام از طریق بخش خصوصی صورت گرفته است. مشارکت بخش خصوصی عامل مهم و کلیدی است که در این میان میتواند در کوتاه مدت با انتقال حجم محدودی از گاز ترکمنستان، شرایط را برای طرحهای بلندمدت دولتی فراهم آورد. بخش خصوصی ایران به عنوان یک طرح پایلوت میتواند صادرات گاز ترکمنستان به افغانستان و پاکستان را در دستور کار قرار دهد. در این رابطه افزایش مبادله نفتی با ترکمنستان برای جلب اعتماد این کشور در زمینه مبادلات گازی نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد.
اعلام موضع وزارت نفت ایران طی سالهای اخیر در قطعی و یقینی دانستن شکست پروژه تاپی بجای ارائه راههای جایگزین به ترکمنستان تاکنون مانع از پیشرفت تاپی در داخل ترکمنستان نشده است هر چند پیشنهاد اخیر وزیر نفت ایران برای سواپ گاز ترکمنستان در مرز ایران با پاکستان همچنین اعلام آمادگی وزارت نفت ایران برای ارائه تسهیلات به ترکمنستان جهت انتقال خط لوله گازی ترکمنستان از ایران علائم مثبت و سازنده ارسالی از جانب وزارت نفت ایران برای همکاری با ترکمنستان تلقی میشود.
پیشنهاد دیگر لزوم اقدام ایران در تنزل دادن اختلافهای گازی خود با ترکمنستان به پائینترین سطح ممکن است. اقدام سازنده جانب ایرانی به نفع اعتماد سازی در روابط دوجانبه با ترکمنستان این بوده است که این اختلاف صرفا در حد اختلاف تجاری میان دوائر ذیربط اقتصادی دو کشور تنزل داده شود تا مانعی بر سر راه گسترش روابط راهبردی اقتصادی فی مابین ایجاد نشود. سفر رئیس جمهور محترم به ترکمنستان در سال ۲۰۱۵ به اضافه رویکرد سازنده ایران نسبت به حل و فصل و تسویه بدهی ایران به ترکمنستان (فارغ از رای دیوان داوری تجاری بینالمللی) در این راستا قابل توجه است.
نظر به اهمیت بازار مصرف هندوستان برای مصرف گازهای ایران و ترکمنستان یکی از پیشنهادها میتواند ترغیب ترکمنستان به استفاده از امکانات بندر چابهار جهت صدور گاز به هند و ژاپن و احداث پایانههای تولید گاز L.N.G در چابهار باشد. شایان ذکر است نظر به نارضایتی ترکمنستان بابت فروش گاز به چین و روسیه، طبیعتا یافتن مشتریان جدید در جنوب و شرق آسیا مطلوب عشقآباد است. جلب همکاری روسیه در صادرات گاز تلفیقی ایران و ترکمنستان به شرق و جنوب آسیا از جمله هندوستان با نظرداشت نفوذ قابل توجه روسها در ترکمنستان و امکان کارشکنی روسها بر سر راه همکاریهای گازی ایران و ترکمنستان حائز اهمیت است؛ پیشنهاد میشود جهت جلوگیری از کارشکنیهای روسیه از ظرفیت هندوستان نیز استفاده بشود.
شروع صادرات گاز ایران و ترکمنستان به شرق و جنوب آسیا میتواند سبب کاهش توان چانهزنی پاکستان برای دریافت گاز از ایران و ترکمنستان باشد. ناگفته پیدا است که راه انتقال گاز ایران و ترکمنستان به هندوستان به هیچ وجه از مسیر پاکستان نمیگذرد و دو کشور تولید کننده گاز بابت احداث خط لوله انتقال گاز به پاکستان نباید انتظاری بیشتر از بازار مصرف پاکستان داشته باشند هر چند برای ایران بر خلاف ترکمنستان قلمرو پاکستان مسیر مناسبی برای انتقال گاز به چین خواهد بود. طبیعتا لازم است برای ترغیب کردن ترکمنستان جهت استفاده از امکانات بندر چابهار از ظرفیت نفوذ و دیپلماسی هندوستان هم استفاده نمود.
از آنجا که دو کشور ایران و ترکمنستان طرحهای لوله کشی گاز در ولایت هرات افغانستان را روی دست دارند لازم است راههای پیشگیری از تصادم منافع دو کشور یاد شده برای تامین گاز هرات پیشبینی شود.
ه- جمعبندی
پروژه انتقال گاز با خط لوله تاپی بنا به دلائل سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فنی با مشکلات زیادی مواجه شده است. ترکمنستان بخاطر رها شدن از اتکای فروش گاز به چین و روسیه دنبال مشتریان تازه مخصوصا در جنوب و شرق آسیا میگردد. ایران علاوه بر نیاز به گاز ترکمنستان برای مصرف همچنین نیازمند رونق دادن بندر چابهار و توسعه نواحی شرقی کشور است. لازم است راهکاری برای راضی ساختن ترکمنستان به صادرات گاز این کشور از بندر چابهار به مقاصد هند و ژاپن اندیشیده شود. شاید پس از حل و فصل اختلافهای بازرگانی میان ایران و ترکمنستان، زمینه برای شروع دور جدیدی از همگرائی و همکاری ایران و ترکمنستان فراهم شود. یک پیشنهاد مشخص عبارت است از خودداری ایران از بازفروش گاز ترکمنستان به دیگران و صرفا گرفتن حق ترانزیت انرژی از ترکمنستان.