تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024

چالش‌‏های اصلی پاکستان در سال ۲۰۲۲

  • ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۸:۰۲
چالش‌‏های اصلی پاکستان در سال ۲۰۲۲
تاریخ پاکستان پر از چالش‌ها است؛ برخی از این چالش‌‏ها داخلی هستند که می‌‏توان به راحتی با آنها روبرو شد اما برخی دیگر بخشی از ژئوپلیتیک هستند و خارج از کنترل پاکستان می‌‏باشند. پیش‌بینی می‌شود این کشور در سال 2022 بر چند موضوع کلیدی تمرکز خواهد کرد؛ روابط با چین و ایالات متحده، بررسی و رسیدگی عدم قطعیت‌‏ها در افغانستان، مدیریت روابط متخاصم با هند و ایجاد توازن در روابط بین عربستان سعودی و ایران. در سال پیش روی میلادی، پاکستان باید اهداف دیپلماتیک خود را در محیط نابسامان جهانی و منطقه‌‎ای دنبال کند که شاخصه‌های این محیط عبارتند از افزایش تنش‌های شرق و غرب، افزایش سرگرم ‎شدن قدرت‌های بزرگ به چالش‌های داخلی، تداوم جنگ‌های تجاری و فناوری در رقابت استراتژیک بین پکن و واشنگتن، نظم بین‌المللی متزلزل مبتنی بر قوانین و اقدامات قدرت‌های منطقه‌ای برای تغییر شکل قوانین بازی.

ضمیر احد اوان در مدرن دیپلماسی

پاکستان از دهه ۱۹۸۰، پس از تهاجم اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان، با چالش‏‌های سختی روبرو بوده است. اگر چه که تاریخ پر از چالش‌ها است، اما پاکستان با ایستادگی هر چه تمام ملت خود را، با شجاعت با آن‌ها روبرو شده و با موفقیت بر برخی از آن غلبه کرده است. با این حال، تعدادی از این چالش‌‏ها برای پاکستان بسیار بزرگ بوده و این کشور هنوز در تلاش است تا در آینده‌‏ای نزدیک بر آنها غلبه کند.

برخی از این چالش‌‏ها داخلی هستند که می‌‏توان به راحتی با آنها روبرو شد. اما برخی از آنها بخشی از ژئوپلیتیک هستند و خارج از کنترل پاکستان می‌‏باشند. بنابراین؛ این کشور باید توجه بیشتری به چنین چالش‌هایی داشته و با آنها هوشمندانه‌تر برخورد کند.

پاکستان در سال آینده تنها بر چند موضوع کلیدی تمرکز خواهد کرد. روابط با چین و ایالات متحده هم زمان با رویارویی چین و آمریکا، بررسی و رسیدگی عدم قطعیت‌‏ها در افغانستان، مدیریت روابط متخاصم با هند و ایجاد توازن در روابط بین متحدین استراتژیک خود یعنی عربستان سعودی و ایران، از مهمترین این موضوعات می‌‏باشد.

پاکستان باید اهداف دیپلماتیک خود را در محیط نابسامان جهانی و منطقه‌‎ای دنبال کند که از چندین ویژگی کلیدی برخوردار است. این ویژگی‏‌ها شامل افزایش تنش‌های شرق و غرب، افزایش سرگرم ‎شدن قدرت‌های بزرگ به چالش‌های داخلی، تداوم جنگ‌های تجاری و فناوری در رقابت استراتژیک بین چین و ایالات متحده، نظم بین‌المللی متزلزل مبتنی بر قوانین و اقدامات قدرت‌های منطقه‌ای و سایر قدرت‌ها برای تغییر شکل قوانین بازی است.

درک پویایی غیرقابل پیش بینی جهانی به این دلیل مهم است که اقدامات یک جانبه قدرت‏‌های بزرگ و رهبران پوپولیست که نشان دهنده سیاست خارجی آنها است، تاثیرات مهمی بر دیپلماسی پاکستان دارد. پاکستان در توسعه استراتژی سیاست خارجی خود باید اهداف خود را با منابع و سرمایه دیپلماتیک خود مطابقت دهد. استراتژی همیشه زمانی موثر خواهد بود که اهداف و ابزار همسو باشند.
روابط پاکستان با چین اولویت اصلی این کشور باقی خواهد ماند. اگر چه بُعد اقتصادی قابل ‏توجهی به روابط راهبردی بلندمدت این کشور اضافه شده، اما این کشور برای حفظ روابط خود در مسیر مثبت به تعامل و مشاوره در سطح بالا و پایدار نیازمند است. پیشرفت به موقع و هموار کریدور اقتصادی چین – پاکستان برای جلب نظر پکن برای تقویت پاکستان از نظر اقتصادی و استراتژیک بسیار مهم است. هماهنگی نزدیک با پکن در مورد مسائل کلیدی همچنان مهم است.

پاکستان خواهان بهبود روابط با آمریکا نیز می‌‏باشد. اما این روابط ناگزیر، تحت تأثیر رویارویی مداوم واشنگتن با پکن قرار دارد. مقامات آمریکایی اعلام می‏‌کنند که این رویارویی جنبه خصمانه دارد در حالی که چین ذهنیت جنگ سرد را به ایالات متحده نسبت می‏‌دهد.

اسلام‌آباد به دنبال این است که از غرق شدن در این رقابت قدرت جلوگیری کند. اما انجام این کار به آسانی گفتن آن نیست. تا زمانی که روابط ایالات متحده و چین ناپایدار باقی بماند، تأثیر مستقیمی بر اقدامات پاکستان برای از سرگیری روابط با ایالات متحده خواهد داشت، به ویژه اگر مهار چین اولویت اصلی آمریکا باشد. پاکستان خواهان حفظ روابط خوب با ایالات متحده است، اما نه به قیمت از دست دادن روابط این کشور با چین. پاکستان در گذشته روابط بسیار خوبی با ایالات متحده داشت و در عین حال به چین بسیار نزدیک بود. زمانی که ایالات متحده محاصره اقتصادی را به چین تحمیل کرد و در طول جنگ سرد دست به اقدامات ضد کمونیستی زد، پاکستان متحد نزدیک با ایالات متحده بود و در عین حال، روابط بسیار خوبی با چین داشت. پاکستان در ایجاد روابط دیپلماتیک بین چین و ایالات متحده در دهه ۱۹۷۰ نقشی حیاتی ایفا کرد. بنابراین پاکستان از ظرفیت بالایی برای کاهش خصومت بین چین و ایالات متحده برخوردار است.

پاکستان در طول جنگ سرد، جنگ علیه کمونیسم، جنگ علیه تهاجم اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در دهه ۱۹۸۰ و جنگ با تروریسم؛ متحد نزدیک ایالات متحده بود. ممکن است پاکستان کشور کوچکی باشد، اما از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. تا زمانی که آمریکا با پاکستان همکاری می‌‏کرد، پاکستان به منافع آمریکا در کل منطقه توجه داشت. در واقع، پاکستان تضمین نمود که ایالات متحده به تمام اهداف استراتژیک خود در منطقه دست یابد. از آن زمان که ایالات متحده از پاکستان فاصله گرفت، به طور متوالی با شکست مواجه می‌‏شود. دولت ایالات متحده به خوبی به اهمیت پاکستان پی برده است.

ایالات متحده تصور می‌‏کند که خروج از افغانستان در حال حاضر از اهمیت پاکستان کاسته است. افغانستان تقریباً دو دهه مبنای اصلی مشارکت در روابط پرتنش پاکستان و آمریکا بود که خالی از بی‌‏اعتمادی نبود. پاکستان تلاش می‌‏کند برگ جدیدی را در روابط خود با ایالات متحده بگشاید، اما چالش این کشور آن است که بدنبال مبنای جدیدی برای روابطی است که غالبا دوجانبه نبوده است. ایجاد پایگاه صادراتی قوی‌‏تر، پیش شرط تحقق خواسته اسلام‌آباد مبنی بر گسترش روابط تجاری می‌‏باشد.

در این بین آنچه این امر را پیچیده می‌‏کند روابط استراتژیک و اقتصادی رو به رشد واشنگتن با هند است که شریک منتخب آمریکا در منطقه درخصوص استراتژی این کشور برای استفاده از هند به عنوان عامل موازنه در برابر چین می‌‏باشد. تاثیر و نتایج اتحاد آمریکا و هند از منظر پاکستان بخوبی در چشم پوشی و سکوت واشنگتن نسبت به وضعیت تلخ کشمیر اشغالی و تقویت ظرفیت نظامی و استراتژیک هند آشکار است. هر چه روابط ایالات متحده و هند تقویت گردد، عدم موازنه استراتژیک در منطقه تشدید می‌‏شود و چالش امنیتی پاکستان نیز افزایش می‏‌یابد.

ابعاد چندگانه روابط پاکستان با افغانستان، اسلام‌آباد را به خود درگیر خواهد کرد همان طور که تحولات پرفراز و نشیب افغانستان بیشتر سال ۲۰۲۱ را به خود اختصاص داد. اگر چه پاکستان در کمک به افغانستان تلاش می‏‌کند از فروپاشی اجتماعی و اقتصادی در این کشور جلوگیری کند، اما نباید مسائلی که ممکن است در این بین با آمریکا به وجود بیاید را دست کم بگیرد. نخست، تحریک طالبان پاکستان همچنان در افغانستان مستقر است و از آنجا حملات خود را کنترل می‏‌کند. موضوع حصار مرزی منبع دیگری از اختلافات حل نشده است. ضمن کمک به افغانستان باید حد احتیاط رعایت گردد و ضمن اذعان به اینکه منافع طالبان و پاکستان از هم بسیار دور است، روابط باید به دقت تنظیم گردد. علاوه بر این اسلام‌آباد ضمن تلاش برای بسیج کمک‏‌های بین‌المللی برای افغانستان نباید سرمایه دیپلماتیک خود را که محدود است خسته کند چرا که پاکستان اهداف دیگری نیز در سیاست خارجی خود دنبال می‌‏کند.

مدیریت روابط با هند چالش دشواری خواهد بود، به خصوص که دولت مودی به سیاست سرکوبگرانه خود در کشمیر اشغالی و تغییرات جمعیتی را در آنجا ادامه می‌‏دهد و به اعتراض پاکستان توجهی نمی‌کند. زمانی که هیچ پیشرفتی در هیچ زمین‌ه‏ای فراتر از تعهد هر دو همسایه نسبت به رعایت آتش بس در خط کنترل حاصل نشده، امید محافل پشت پرده را که با هدف نزدیک‏‌تر کردن روابط برگزار شده است به ناامیدی تبدیل کرده است.

تعامل دیپلماتیک در مورد موضوعات عملی مانند آزادی زندانیان غیرنظامی ادامه خواهد یافت. اما با توجه به امتناع دهلی‌نو از بحث درباره کشمیر، چشم‌انداز از سرگیری گفتگوهای رسمی بسیار مبهم و تاریک است. بعید به نظر می‌‏رسد که این شرایط تغییر کند مگر اینکه اسلام‌آباد هزینه سیاست‌‏های ناسازگار دهلی‌نو را به روش‌‏های دیپلماتیک افزایش دهد. تمرکز اسلام‌آباد بر افغانستان در سال گذشته به این معنی بود که کارزار دیپلماتیک این کشور در کشمیر فروکش کرده و به صدور بیانیه محدود شده است. مگر این که اسلام‌آباد با تعهد به تلاش‌های بین‌المللی خود ادامه دهد و گرنه هند هیچ فشاری را بر روی موضوعی که جزو اهداف اصلی سیاست خارجی پاکستان است احساس نخواهد کرد.
از آنجایی که عادی سازی روابط احتمالی بعید به نظر می‌‏رسد، انتظار می‏‌رود دیپلماسی آرام دو کشور بر مدیریت تنش‏‌ها متمرکز شود تا بتواند تنش‏‌ها را کنترل کند.

پاکستان در ایجاد موازنه در روابط با عربستان سعودی و ایران باید این مطلب را در نظر گیرد که چگونه از کاهش تنش‌ بین این دو رقب دیرینه (عربستان سعودی و ایران) استفاده کند. با توجه به اینکه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی مشتاق است تا از قدرت اقتصادی برای گسترش نفوذ دیپلماتیک کشور خود از طریق سرمایه‌گذاری استراتژیک برون مرزی استفاده کند، پاکستان باید از روابط سیاسی خود با ریاض برای جذب سرمایه‌گذاری سعودی از طریق یک استراتژی منسجم بهره ببرد. روابط با ایران نیز باید با رایزنی نزدیک در مورد مسائل منطقه‌‏ای به ویژه افغانستان تقویت گردد. توافقنامه مبادل‌ه‏ای اخیر گامی درست در این جهت است.

در جهانی که بطور فزاینده به سمت چندقطبی پیش می‏‌رود، پاکستان همچنان باید تلاش‌‏های دیپلماتیک خود را از طریق ارتباط قوی با دیگر کشورها و بازیگران کلیدی افزایش دهد تا منافع و اهداف ملی خود را تامین نماید.

مترجم : منصوره اسکندران

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=4355
  • نویسنده : ضمیر احد اوان
  • منبع : موسسه مطالعات راهبردی شرق
  • 711 بازدید

برچسب ها