تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ 11 شوال 1445 Friday, 19 April , 2024

‌غیرقابل اعتمادها

  • ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۱
‌غیرقابل اعتمادها
این تصور رایج میان مردم و نخبگان وجود دارد که اگر ایران به سمت غرب خاصه آمریکا گام بردارد، با برخوردهای سلبی روسیه مواجه خواهد شد. برخوردهایی که جنبه تأدیبی دارد. برای اثبات این مدعا از سفر اخیر ابراهیم رئیسی در بحبوحه مذاکرات برجام و استقبال سرد پوتین از او سخن می‌گویند تا نشان دهند هرگونه سازش با آمریکا به تنش میان ایران و روسیه می‌انجامد و ایران ناگزیر است از میان دو امکان رابطه با آمریکا و روسیه یکی را برگزیند.

احمد غلامی

این نگاه تقلیل‌گرایانه به سیاست خارجی، مبتنی بر نگاهی کاملا سنتی از روابط بین‌الملل است که استوار بر تفکر جهانِ دو یا سه‌قطبی است. تفکری که عمر آن دیری‌ است به سر رسیده: «در آغاز قرن بیست‌ویکم، جهان شاهد تحولات عمیق و بنیادینی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. این تحولات شکل و محتوای نظام‌های سنتی گذشته را به چالش کشیده‌اند. به لحاظ بلوک‌بندی‌های سنتی دو یا سه‌قطبی، امروز جهان شاهد یک نظام چندقطبی با قلمروهایی ممزوج همراه با رقابت سخت یا مشارکت رقابتی است». تأکیدم در اینجا بر مشارکت رقابتی است. اگر ایران و روسیه برای جنگ با داعش و حفظ دولت بشار اسد هم‌داستان هستند، این‌گونه نیست که صرفا روسیه دست بالا را در سوریه داشته باشد. حتی در بعضی موارد در اختلاف میان روسیه و ایران، بشار اسد است که میان‌داری می‌کند؛ کاری که اصلا مورد انتظار روسیه نبوده است، چراکه روسیه انتظار جانب‌داری از سوریه را داشته است. اگر بشار اسد در موقعیتی چنان متزلزل اجازه نمی‌دهد روسیه صددرصد دست بالا را داشته باشد، چرا کشور ایران باید چنین دست‌وپابسته نگران گردشش به غرب باشد: «روسیه حقیقتا فاقد اهرمی جدی برای وادارکردن نیروهای ایرانی و تحت حمایت ایران به خروج از سوریه است. تهران با اراده خود و به صورت خودمختار موقعیتش در سوریه را تثبیت کرده و روسیه به لحاظ نظامی و نیز به لحاظ سیاسی در وضعیتی نیست که بتواند ایران را به‌طور جدی به چالش بکشد. امروز این ایران و اسد هستند که اهرم‌های بیشتری را در سوریه دارند». این گفته‌های مدیر برنامه‌های خاورمیانه و شمال آفریقا در اروپا را باید جدی گرفت. برخی این صورت‌بندی جدید خاورمیانه را حاصل بهار عربی در کشورهای منطقه می‌دانند. تغییراتی که باعث شد روسیه هم استراتژی تازه‌ای را برگزیند. به نظر می‌رسد شوروی سابق در مواجهه ناموفق خود با کشورهای منطقه که موجب بی‌اعتمادی آنان و شکست نقشه‌های شوروی شده بود، امروز برای روسیه تجربه تاریخی گرانبهایی را فراهم آورده است. اینک روسیه با استراتژی مدیریت «تضادها و تخاصم‌ها» توانسته مابین کشورهای منطقه که با یکدیگر تضادهایی اساسی دارند قرار گرفته و از منافع خود و هم‌پیمانانش صیانت کند. آن هم ایجاد توازن بین کشورهایی که نه‌تنها تضادهای ایدئولوژیک دارند، بلکه تضاد منافع اقتصادی و ژئوپلتیک هم دارند. این استراتژی از روسیه در منطقه بازیگری قدرتمند ساخته است: «راهکارهای جدید سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه یعنی عمل‌گرایی توأم با واقع‌گرایی را که در آن اشتیاق به داشتن تعامل با همه بازیگران منطقه مشهود است و هیچ کشوری به عنوان متحد کامل یا دشمن کامل محسوب نمی‌شود، می‌توان به‌خوبی مشاهده کرد. 

روسیه نشان داده است که توانایی سوارشدن بر شکاف‌های موجود در خاورمیانه و تضادهایی از قبیل دشمنی ایران و اسرائیل، اختلاف بین کردها و ترکیه، تنش‌های بین شیعیان و سنی‌ها را دارد و براساس منافع ملی خود در زمینه افزایش قیمت نفت، افزایش فروش سلاح به منطقه، اطمینان از انتقال تکنولوژی‌های مدرن اسرائیل به روسیه و جلب سرمایه‌گذاری‌های حاشیه خلیج‌فارس بسیار فعال عمل می‌کند». با این استراتژی، این باور که اگر ایران به سمت غرب گام بردارد روسیه ایران را منزوی خواهد کرد چیزی شبیه شوخی است. روسیه نه چنین قدرتی دارد و نه منافعش چنین اقتضا می‌کند. مگر نه اینکه اسرائیل بیش از اینکه با روسیه روابط حسنه داشته باشد، پیوندی ناگسستنی با آمریکا دارد. مگر نه اینکه ترکیه روابط پایداری با اروپا و آمریکا دارد و از رابطه استراتژیک با ایران و روسیه نیز پرهیز نمی‌کند. در این میان وضعیت عربستان مثال‌زدنی‌تر است. آمریکا بزرگ‌ترین حامی عربستان است، اما عربستان درصدد است روابط سیاسی و اقتصادی‌اش را با روسیه گسترش دهد و روسیه نیز تلاش می‌کند بین ایران و عربستان تنش‌زدایی کند. اگر بخواهیم دقیق‌تر به استراتژی روسیه پی ببریم و از نگاه‌های تقلیل‌گرایانه در روابط استراتژیک روسیه و دیگر کشورهای منطقه پرهیز کنیم باید شیوه بازی روسیه را در منطقه پیگیری کنیم: «روسیه با ترکیه توافق کرده بود که وجود کمپ‌های آموزشی و پایگاه‌های نظامی پ.پ.ک در مناطق کردنشین هم‌مرز با ترکیه تهدیدی برای امنیت ملی این کشور محسوب می‌شود. پوتین در ژانویه ۲۰۱۸ میزبان رجب طیب اردوغان در سوچی بود و مارس این سال پس از انتخاب مجددش به ریاست‌جمهوری، به عنوان اولین سفر خارجی خود به آنکارا سفر کرد و به صورتی خصوصی به اردوغان اجازه داد تا در شمال سوریه مداخله نظامی کند. البته پوتین از اردوغان تعهد گرفت که این مداخله نظامی محدود باشد و ترکیه از شعار سقوط رژیم دمشق دست بردارد. در ضمن برای جلوگیری از اعتراض کردهای سوریه به آنها قول داد که از خودمختاری کردستان درون سوریه واحد پشتیبانی کند؛ چیزی که اصلا موردپسند و پذیرش متحد خود در دمشق نبود. در رابطه با ایران، روسیه نیاز تهران برای داشتن ارتباط زمینی با متحد استراتژیک لبنانی خود، یعنی حزب‌الله را درک می‌کرد اما به دقت تلاش‌های ایرانیان جهت تهدید اسرائیل را نیز تحت نظر داشت.» این استراتژی‌ها نشان می‌دهد توازن قوا در منطقه تغییر کرده است و کسی تمام و کمال دست بالا را ندارد. و با آنکه روسیه مؤثرترین کشور در منطقه است، اما برای توازن قوا ناگزیر است پای مذاکره مستقیم ایران و آمریکا بایستد. هرگونه نگاه غیرواقعی و سیاست‌زده به منطقه و نادیده‌انگاشتن کشورهای قدرتمندی همچون ایران در منطقه، ثمری جز انحراف افکار عمومی و القای برداشت‌های نادرست حتی برای مخالفان و منتقدان روسیه ندارد و تجربه تاریخی ما نشان داده است روسیه، آمریکا و انگلیس غیرقابل اعتمادترین کشورها هستند این تجربه تاریخی مشترک همه ایرانی‌هاست نه صرفا مخالفان و منتقدان روسیه.

*برای نوشتن این یادداشت از کتاب بازگشت روسیه به خاورمیانه، نیکوپوپسکو، استانیسلاوسکریرو، ترجمه محمدحسین فاضل زندی، نشر ثالث، استفاده کرده‌ام.

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=4265
  • نویسنده : احمد غلامی
  • منبع : شرق
  • 710 بازدید

برچسب ها