تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ 19 رمضان 1445 Thursday, 28 March , 2024

افغانستان، کاتالیزور تعاملات امنیتی چین- تاجیکستان

  • ۱۶ آذر ۱۴۰۰ - ۹:۰۴
افغانستان، کاتالیزور تعاملات امنیتی چین- تاجیکستان
نفوذ چین در آسیای مرکزی همواره با مناقشات بسیار زیادی مواجه بوده است. برخی رویکردها اعتقاد به گذار از اقتصاد به امنیت در زمینه ‌های نفوذ چین در منطقه داشته و برخی رویکردها نیز ضمن آن که این گذار را در بلندمدت اجتناب ‌ناپذیر می ‌دانند، «انفعال خودخواسته» چین در موضوعات مهم منطقه ‌ای را عاملی برای عدم تمایل پکن به پرداخت هزینه‌ های این راهبرد در بازه کنونی می ‌پندارند.

مقدمه

نفوذ چین در آسیای مرکزی همواره با مناقشات بسیار زیادی مواجه بوده است. برخی رویکردها اعتقاد به گذار از اقتصاد به امنیت در زمینه ‌های نفوذ چین در منطقه داشته و برخی رویکردها نیز ضمن آن که این گذار را در بلندمدت اجتناب ‌ناپذیر می ‌دانند، «انفعال خودخواسته» چین در موضوعات مهم منطقه ‌ای را عاملی برای عدم تمایل پکن به پرداخت هزینه‌ های این راهبرد در بازه کنونی می ‌پندارند. همچنین رویکردهای دیگری معتقدند دینامیسم‌ های سنتی و مدرن منطقه در مواجهه بازیگران بین ‌المللی و منطقه ‌ای به ‌عنوان یک محدودیت ساختاری در عدم شکل گیری هژمونِ دیگری در آسیای مرکزی و تداوم یک بازی بزرگ پیچیده، مؤثر خواهند بود. با این حال به نظر می ‌رسد تحولات افغانستان و فضای به وجود آمده از «عدم قطعیت» منجر به ظهور رفتارهای خارج از برنامه از سوی پکن و سایر بازیگران شده است. در این راستا، توسعه حضور امنیتی چین در تاجیکستان یکی از موضوعاتی است که توجهات را به خود جلب نموده است.

توسعه حضور نظامی چین در تاجیکستان

نخستین بار در سال ۲۰۱۶ زمانی که کوهنوردان آلمانی در ارتفاعات تاجیکستان توسط نظامیان چینی متوقف شدند، گمانه‌ زنی‌ ها از حضور نیروهای نظامی چین در تاجیکستان تقویت شد. چند سال بعد واشنگتن‌ پست با انتشار گزارشی با جزئیات قابل توجه، از پایگاه نظامی چین در منطقه مرغاب در جنوب تاجیکستان پرده برداشت. به مرور جزئیات و تصاویر ماهواره ‌ای بیشتری از این پایگاه منتشر شد. این پایگاه شامل چهار ساختمان، یک انبار تسلیحات، یک هلیکوپتر و شماری خودروی زرهی بود که در نزدیکی یک پست مرزی تاجیکستان احداث شده بود. در برخی گزارش‌ ها نیز ذکر شده نیروهای چینی حاضر در این پایگاه متعلق به ارتش آزادی ‌بخش چین بوده و زیر نظر وزارت امنیت عمومی این کشور فعالیت می ‌کنند. همچنین در برخی تحلیل ‌ها با تمرکز فضای بسیار وسیع ‌تر این پایگاه در مقایسه با پایگاه نظامی چین در جیبوتی، برنامه میان ‌مدت چین را توسعه حضور نظامی در آن عنوان کرده ‌اند.  هدف‌ از تأسیس این پایگاه نیز تأمین امنیت کریدور استراتژیک واخان در افغانستان عنوان شد. با این حال دولت‌ های چین و تاجیکستان هر دو این گزارش‌ها را تکذیب کردند. بعدها نیز برخی منابع گزارش‌ هایی مبنی بر این که این پایگاه متعلق به دولت تاجیکستان است و صرفاً برخی نظامیان چینی در آن حضور دارند، منتشر شد.

با این حال با شدت گرفتن تنش‌ ها در افغانستان به نظر می ‌رسد مجدداً شرایط تغییر کرده است. در جولای سال جاری «وی فنگه»، وزیر دفاع چین در سفری به تاجیکستان با امامعلی رحمان، رئیس‌ جمهور این کشور دیدار می‌ کند. بعدتر برخی اسناد تائید نشده از مفاد توافقات این دیدار منتشر می ‌شود. به نوشته منابع محلی امامعلی رحمان پیشنهاد واگذاری کامل این پایگاه به چین را ارائه کرده، اما در خصوص پذیرش این پیشنهاد کماکان پاسخی از پکن دریافت نکرده است. در همین حال گفته می ‌شود در این دیدار پیشنهاداتی میان طرفین برای ارائه کمک‌ ها و سرمایه‌ گذاری بیشتر در حوزه دفاعی و نظامی در تاجیکستان مطرح می ‌شود. در عین حال اسناد دیگری نیز مبنی بر توافق محرمانه پکن و دوشنبه در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ برای ساخت ۳۰ الی ۴۰ پست مرزی توسط چین در مرزهای مشترک تاجیکستان و افغانستان منتشر می ‌شود. حضور نیروهای چینی در گشت‌ ‌های مرزی در این پاسگاه‌ ها موضوعی است که به تناوب مورد اشاره قرار گرفته است.

در ادامه این روند در اواسط ماه اکتبر خبرگزاری آسیاپلاس تاجیکستان پرده از توافق جدیدی میان دو کشور برداشت. بر اساس این توافق، چین تعهد تأمین سرمایه ۸.۵ میلیون دلاری برای ساخت یک پایگاه شبه ‌نظامی بزرگ شامل ۱۲ ساختمان را برعهده گرفته است. این توافق نیز توسط وزارت امور داخلی تاجیکستان به پارلمان ارسال شده و مورد تائید قرار گرفته است. عبدالرحمان علمشورزاده، معاون اول وزارت داخلی تاجیکستان این خبر را تائید کرده و محل احداث این پایگاه را در ناحیه اشکاشم در ولایت خودمختار بدخشان عنوان کرده است. برخی مقامات دیگر نیز البته تأکید کرده ‌اند که این پایگاه متعلق به تاجیکستان خواهد بود. در برخی منابع رسمی نیز ذکر شده که این پایگاه به طور ویژه برای عملیات نیروهای واکنش سریع تاجیکستان ساخته شده و پاسخی به تهدیدات احتمالی از ناحیه افغانستان است. در همین حال طلبخان عظیم ‌زاده تصریح کرده «مسائلی وجود دارد که نمی ‌تواند درباره آن‌ها اظهار نظر کند» و پایگاه فعلی صرفاً در مرحله واگذاری زمین است.

انگیزه ‌های پکن

استخراج انگیزه ‌های احتمالی چین در این اقدام کار دشواری نیست. پکن طی سال‌ های اخیر نگرانی ‌های متعدد امنیتی را بروز داده است که شامل مسائل متعددی می‌ شود. موضوع اویغورها نخستین دغدغه امنیتی پکن در آسیای مرکزی است که تحرکات قبلی پکن در تأسیس مراکز مبارزه با تروریسم و مناسبات دوجانبه بروندادهایی از آن به شمار می روند. تأمین امنیت کمربند و جاده و درحقیقت ارائه یک پیوست امنیتی به سرمایه ‌گذاری ‌های چین در حوزه زیرساخت ‌های راهبردی منطقه، دومین عامل کلیدی شکل ‌دهی به تعاملات امنیتی پکن در آسیای مرکزی است. با این حال این دغدغه نیز از سال ۲۰۱۶ و پس از بمب گذاری در سفارت چین در بیشکک به واسطه تقویت حضور شرکت‌ های امنیتی خصوصی برطرف شده است. در همین راستا، تیمور عمراف، تحلیل گر مسائل چین در وبگاه کارنگی مسکو در این زمینه تصریح می کند که تحولات افغانستان منجر به تسریع این روندها شده است. به بیان دیگر، امنیتی ‌سازی نفوذ اقتصادی چین در آسیای مرکزی به واسطه تحولات افغانستان (به‌عنوان یک کاتالیزور) صورت گرفته است.

در عین حال چین در افغانستان نیز نگرانی ‌های منحصر به فردی دارد که بعضاً پاسخ ‌های آن در آسیای مرکزی جست‌ و جو می ‌شود. علی ‌رغم آن که توافقات ضمنی بین چین و طالبان در کنترل جریان ‌های اویغور به دست آمده و پکن پیش از این نیز همکاری ‌های نزدیکی در این زمینه با دولت اشرف غنی و نیز دولت پاکستان را تجربه کرده است، اما به نظر می ‌رسد فضای عدم قطعیت به وجود آمده در افغانستان کماکان پکن را آزار می ‌دهد. رافائلو پانتوچی، تحلیل گر رادیو آزادی در این زمینه نگرانی عمده چین را از جانب سه گروه عنوان می‌ کند. نخست، ارتش آزادی ‌بخش بلوچستان که در سال ۲۰۱۸ حمله به کنسولگری چین در کراچی را ترتیب داد؛ دوم، تحریکِ طالبان پاکستان که در آوریل ۲۰۲۱ مسئولیت بمب گذاری در نزدیکی هتل محل اقامت سفیر چین را در مرکز بلوچستان بر عهده گرفت؛ و سوم، دولت اسلامی خراسان که تبلیغات گسترده ‌ای را علیه چین منتشر کرده است.

پیامدهای منطقه‌ ای

حضور نظامی چین در تاجیکستان بیش از همه حضور بلندمدت و استراتژیک روسیه در این منطقه را به چالش می‌ کشد. تأمین امنیت کریدور واخان حتی اگر صرفاً برای اهداف محدودی نیز بنیان گذاشته شده باشد، با رسانه ‌ای شدن هدفمند می‌ تواند انحصار حضور امنیتی روسیه را که پیش از این یک بار توسط هند شکسته شده بود، دوباره بشکند. در کنار این موضوع نقش افغانستان ممکن است به ‌عنوان یک کاتالیزور، دینامیسم ‌های موازنه ژئوپلیتیک منطقه‌ ای میان روسیه و چین را پیش از زمانی که پیش ‌بینی‌ می ‌شد، فعال سازد. با این حال همچون افشای پایگاه چین در مرغاب، مسکو در خصوص رویکردهای توسعه ‌ای امنیتی فعلی نیز سکوت کرده و به نظر می‌ رسد کماکان بر روی انفعالِ خودخواسته چین و تعهدات «ظهور مسالمت ‌آمیز» حساب می‌ کند. طبیعتاً عدم تمایل برای پرداخت هزینه‌ های سنگین مخالفت با چین و البته شکل ‌دهی به یک انعطاف در ائتلاف تاکتیکی با پکن به منظور جلوگیری از تثبیت نفوذ نظامی ایالات متحده در منطقه، عامل دیگری بر این سکوت محسوب می‌ شود. در کنار این موضوع می ‌بایست نیم ‌نگاهی نیز به مدیریت افکار عمومی در تاجیکستان داشت. موضوعی که پس از لغو سرمایه ‌گذاری‌ های چین در نارینِ قرقیزستان و بحران دونغان ‌ها در قزاقستان، به نظر می ‌رسد ممکن است عاملی تأثیرگذار حتی در فضای بسته آسیای مرکزی محسوب شود. طی ماه ‌های اخیر روندهای تبلیغاتی گسترده‌ ای از اهدای واکسن کرونا به تاجیکستان توسط چین منتشر شده، اما انتشار اخبار متضاد از انتقال منابع انحصاری طلای استخراج شده به چین و برخی معافیت ‌های اعطا شده در ازای بدهی ‌های تاجیکستان، واکنش‌ های تندی را برانگیخته است. این عامل در بروز بی‌ثباتی ‌های مقطعی و یا تغییر در ساختارهای قدرت داخلی می‌ تواند محدودکننده نفوذ چین در این جمهوری باشد.

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=3527
  • منبع : جریان
  • 1138 بازدید

برچسب ها