تاریخ : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 20 شوال 1445 Sunday, 28 April , 2024

بازاندیشی انگیزه‌ها و پویایی‌های روابط هند و آسیای مرکزی

  • ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۱
بازاندیشی انگیزه‌ها و پویایی‌های روابط هند و آسیای مرکزی
هند یکی از بازیگرانِ «در حال برآمدن» در سیاست و اقتصاد جهانی است. با وجود این، هدف‌گذاری تبدیل شدن به «قدرتی بزرگ»، الزاما نیازمند توسعه‌ هرچه بیشتر روابط با جهان خارج و تنوع بخشیدن به گونه‌های مناسبات خود با سایر بازیگران است. سیاستی که علاوه بر چشم‌انداز پیشبرد روابط با بخش‌های مختلف جهان، در ابتدا، گسترش روابط با حوزه‌های پیرامونی (جغرافیای نزدیک) و ایجاد بستری مطمئن و پایدار برای همکاری‌های اقتصادی، تجاری، فرهنگی و امنیتی را ضروری نشان می‌دهد. بر این اساس، آسیای مرکزی، منطقه‌ای کلیدی برای هند محسوب شده و همگرایی با آن، یکی از اقتضائات حضور مؤثر دهلی در عرصه سیاست و اقتصاد جهان آینده است.

به قلم: بهروز قزل؛ پژوهشگر مؤسسه مطالعات راهبردی شرق

مقدمه: تا مدت‌ها، رویکردها و رفتار سیاست خارجی هند عموما ذیل رقابت و یا تلاش برای موازنه‌سازی با پاکستان تحلیل و تبیین می‌شد، اما آن‌چه در سال‌های اخیر به نمایش درآمده است، روندی است که هرچند هنوز هم پاکستان بخش مهمی از انگیزه‌ها و اهداف آن را تشکیل می‌دهد، اما معطوف به اهداف و انگیزه‌های بزرگتری در سطح منطقه و حتی جهانی است. هند، در حال حاضر به عنوان یک قدرت اقتصادی با ظرفیت‌های غیرقابل اغماضِ دموگرافیگ و قابلیت‌های فزاینده در حوزه انواع فناوری، در تلاش است تا سطح بازیگری خود را در تنظیم مناسبات پایاپای با قدرت‌های بزرگ منطقه و جهانی مانند ژاپن، چین، روسیه و اتحادیه اروپا تعریف کند. در این چشم‌انداز، مسیری که دهلی برای خود ترسیم کرده است، نه حضور فعال در چالش‌های بین‌المللی و یا سهم‌خواهی در منازعات منطقه‌ای و جهانی، بلکه اتخاذ رویکردی متوازن و پرهیز از مداخله مستقیم است که امکان همکاری و پیشبرد همزمان روابط با بیشتر طرف‌ها را فراهم کرده است. نمونه بارز آن نیز، نحوه مواجهه با مسئله اوکراین است که در بستر همین رویکرد متوازن توانست در عین حال که به مقصدی برای سرمایه‌های غربی تبدیل شده و روابط خود را با کشورهای اروپایی پیش ببرد، توأمان، انرژی ارزان خود را از روسیه تهیه کرده و در نقش همکار تجاری مطمئن و متعهد کرمیلن ظاهر شود.

برآمدن هند در عرصه سیاست و اقتصاد آسیای مرکزی
هدف‌گذاری بازیگری در سطح جهانی از سوی هند، ضرورتا نیازمند طراحی روابط ویژه دهلی با بازیگران و کشورهای اوراسیایی است. در مقطع کنونی که موازنه نیروهای جهانی به سمت تغییر می‌رود، اوراسیا، یکی از مراکز اصلی تحولات قدرت (چه در عرصه سیاست و چه در عرصه اقتصاد) است که توجه فزاینده به آن را ناگزیر می‌سازد. در این بین، منطقه آسیای مرکزی نیز که هم‌چون گذرگاهی برای بسیاری از کریدورهای (بالفعل و بالقوه) تجاری محسوب شده و از جنبه تأمین منابع انرژی و مواد خام نیز یکی از حوزه‌های جذاب است، توجه هندی‌ها را به خود جلب کرده است. علاوه بر آن، دغدغه موازنه منطقه‌ای و اقتضای پویایی‌های امنیتی در محیط پیرامونی، به عنوان بخش دیگری از انگیزه‌های دهلی برای نگاه جدی‌تر به کشورهای آسیای مرکزی قابل اشاره است. تماس با طالبان و تداوم ارتباط با نمایندگان آن در قالب‌های مختلف، موازنه‌سازی با پاکستان در توسعه روابط سیاسی و امنیتی با جمهوری‌های این منطقه و تکاپوی رقابت با چین (با هدف تثبیت جایگاه خود به عنوان شریکی مطمئن در حوزه‌های تجاری-کریدوری، سرمایه‌گذاری و زیرساخت، فناوری و حتی اجتماعی-فرهنگی)، در همین چارچوب قابل اشاره و تبیین است.
بر همین اساس، راه‌اندازی سلسله گفتگوهای هند و دولت‌های منطقه (ابتکار «دیالوگ ۵+۱»: هند – پنج کشور آسیای مرکزی) در موازات با ابتکارهای مشابه «چین – آسیای مرکزی»، «ایالات متحده – آسیای مرکزی»، «ژاپن – آسیای مرکزی» و … نیز، در راستای تمایلات مذکور قابل ارزیابی است. به عنوان نمونه، در سومین دور از «دیالوگ هند – آسیای مرکزی» که با حضور وزیر امور خارجه شش کشور در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱ در پایتخت هند برگزار شد، تسریع در عملیاتی کردن طرح‌های زیرساختی که با سرمایه‌گذاری مستقیم هند (بر مبنای موافقت این کشورها در «دیالوگ» ۲۰۲۰ و به ارزش یک میلیارد دلار) پیشنهاد شده بود، مورد تأکید قرار گرفت. در دسامبر ۲۰۲۲ نیز، بیانیه مشترک همکاری هند و تاجیکستان از جمله تحولات دیگر این روند است که در آن، تسریع در اتمام پروژه «اتوبان دوشنبه – چارتوت» که هندی‌ها اجرای آن را بر عهده دارند، به طور ویژه مورد تصریح قرار گرفت. همچنین در زمینه مناسبات عمومی دهلی و کشورهای آسیای مرکزی در ماه‌های اخیر، خبرهای مختلفی از بازدید گروه‌های فرهنگی، همکاری‌های علمی و روابط بین دانشگاهی کشورهای این منطقه و هند منتشر شده است.

هدف‌گذاری اتصال شمال – جنوب
همان‌طور که اشاره شد، دهلی در صدد است تا خود را به عنوان یکی از طرف‌های جدی همکاری در حوزه‌های زیرساختی و سرمایه‌گذاری کشورهای آسیای مرکزی مطرح کند. در این میان، عنصر اقتصادی، احتمالا مهم‌ترین عامل تعیین کننده کم و کیف این روابط است و در چشم‌انداز مناسبات اقتصادی – تجاری هند و این کشورها، علاوه بر فراهم شدن بازارهای دوجانبه برای هر یک از طرف‌ها (شکل‌گیری چارچوب «تجارت مکمل» میان بازار هند و بازار منطقه آسیای مرکزی)، نگاه جدی هندی‌ها به منابع انرژی ارزان و فراوان این منطقه (با قیمت رقابتی و هم‌چون عاملی مؤثر در تأمین امنیت عرضه انرژی) نیز، در دورنمای تبلور این قدرت آسیایی به عنوان بازیگری اقتصادی و صنعتی در منطقه و جهانِ آینده، قابل تعریف به نظر می‌رسد.
بحث توسعه زیرساخت‌ها در آسیای مرکزی، در پیوند نزدیک با موضوع کریدورها قرار دارد. چین، به عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران محیط اقتصادی، تجاری و سرمایه‌گذاری در این منطقه، با پیشبرد ابرپروژه «یک کمربند – یک راه»، سرمایه‌گذاری‌های متنوعی را در توسعه زیرساخت‌های کشورهایی که در این طرح مشارکت دارند، انجام داده است. تا جایی که در حال حاضر، رابطه‌ای معنادار و مثبت میان جذب سرمایه‌ها و سایر مشارکت‌های چینی با میزان نقش‌آفرینی کشورها در « یک کمربند – یک راه» قابل تشخیص است. در این میان، توسعه خطوط ریلی و مسیرهای جاده‌ای، اصلی‌ترین بسترهایی محسوب می‌شود که نظر پکن را به خود جلب کرده است. در سال‌های اخیر، هند نیز با منطقی مشابه، نگاه خود را به زیرساخت‌های کریدوری کشورهای آسیای مرکزی معطوف کرده و همکاری در توسعه آن‌ها را مورد توجه قرار داده است.
آن‌گونه که قابل استنباط به نظر می‌رسد، هدف‌گذاری هند در حال حاضر، تحقق کامل کریدور شمال – جنوب است. کریدوری که عموما تحت عنوان «INSTC» شناخته می‌شود و در حال حاضر، قرار است فدراسیون روسیه را به هندوستان متصل کند. فعال شدن ظرفیت‌های نهایی این کریدور و متنوع‌سازی ناحیه‌ای آن (طراحی مسیرهای شمالی – جنوبی با آلترناتیوهای محلی در شرق و غرب دریای خزر که عدم انقطاع جریان آن را در بلندمدت تضمین کند)، آب‌های منجمد شمالی را به آب‌های گرم اقیانوس هند وصل خواهد کرد و بر همین اساس نیز، بن‌مایه طراحی هندی برای توسعه همکاری‌های اقتصادی – تجاری با آسیای مرکزی (به عنوان شاخه شرقی کریدور مذکور) و گسترش مناسبات همه جانبه (با محوریت سرمایه‌گذاری در بخش‌های جاده‌ای و ریلی و سایر زیرساخت‌های ترابری، در کنار تعاملات علمی – فرهنگی و …) با کشورهای این منطقه در حال شکل‌گیری است. در این چشم‌انداز، جذابیت کشورهای آسیای مرکزی (بویژه ترکمنستان و قزاقستان) برای عملیاتی شدن کوتاه‌ترین مسیر اتصال هند به روسیه (از طریق ایران) و کاهش هزینه‌های واردات منابع انرژی از یک‌سو و انگیزه ایجاد روابط پایدار و مطمئن با هریک از دولت‌های این منطقه از سوی دیگر، منطقی (و تداوم آن نیز قابل پیش‌بینی) است.

امنیت؛ دغدغه مشترک هند و آسیای مرکزی
در کنار بسترهای اقتصادی و تجاری، مسائل و موضوع‌های امنیتی نیز به عنوان یکی دیگر از زمینه‌های همکاری و همگرایی هند و کشورهای آسیای مرکزی قابل اشاره است. چرا که به نظر می‌رسد، عواملی که محیط ادراکی مبتنی بر تهدید و دغدغه‌های امنیتی دهلی و این دولت‌ها را تشکیل می‌دهد، کم و بیش یکسان است. در حال حاضر، به غیر از ترکمنستان که پایبند به اصل عمومی سیاست بی‌طرفی است، همه کشورهای آسیای مرکزی به همراه هند در میان اعضای سازمان همکاری شانگهای (SCO) حضور دارند. این حضور همزمان، خود شاهدی بر هم‌پوشانی بسیاری از مسائل و نگرانی‌های امنیتی این کشورها به شمار می‌رود. افزون بر آن، مسئله «افغانستان» یکی از منابع اصلی تهدید امنیت منطقه است که احتمالا، به عنوان مهم‌ترین موضوع مشترک محیط امنیتی هند و کشورهای آسیای مرکزی نیز قابل تصریح خواهد بود.
از دهه‌های گذشته تا به امروز، در فضای امنیتی مشترک این کشورها گروه‌های تروریستی مختلفی در حال فعالیت بوده اند که در مقطع کنونی، می‌توان شاخه «خراسان» (به اصطلاح: امارت خراسان) داعش را در رأس آن‌ها نام برد. در حال حاضر، تهدیدهای ناشی از افراط‌گرایی، تروریسم و تجزیه‌طلبی، موضوع‌هایی کم و بیش عمومی هستند که زمینه موضع‌گیری مشترک یا هماهنگ این کشورها در قبال این موضوع‌ها را فراهم می‌آورند. مقابله مؤثر با این تهدیدها نیز، خواه ناخواه، نیازمند همکاری و هماهنگی، حتی در عرصه‌های میدانی و عملیاتی است. در این محیط، هند، «امنیت» را نیز در کنار «اقتصاد»، به عنوان بال دیگر همگرایی خود با کشورهای آسیای مرکزی در نظر گرفته است و با رویکردی مبتنی بر آن حرکت می‌کند. تقویت روابط امنیتی – نظامی، صدور بیانیه‌های مشترک و اجرای رزمایش‌های مختلف میان دهلی و این دولت‌ها نیز، هم‌چون مصادیقی برای این وجه از همگرایی قابل تشخیص است.
در ۶ دسامبر ۲۰۲۲، دهلی میزبان نشستی با حضور رؤسای نهادهای امنیتی کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان بود که سفیر ترکمنستان نیز به نمایندگی از نهادهای دولت متبوع خود در آن حاضر شد. مسئله افغانستان، تهدیدهای امنیتی در منطقه و ترسیم نقشه راه هماهنگ برای مبارزه با تروریسم در آینده، محور این نشست اعلام شد. در ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲ نیز روچیرا کامبوج (Ruchira Kamboj) نماینده دائمی هند در سازمان ملل متحد، در جلسه «کمیته مبارزه با تروریسم» شورای امنیت این سازمان که با موضوع آسیای مرکزی برگزار شد، این منطقه را، به واسطه «تلاش‌های همه‌جانبه برای مبارزه با تروریسم جهانی»، در جایگاه یک «شریک کلیدی» (Key Partner) ارزیابی کرد. این چشم‌انداز، نمایان کننده جایگاهی است که هندی‌ها در بحث امنیت منطقه‌ای و جهانی برای منطقه آسیای مرکزی قائل هستند.
آن‌چنان که پیش از این نیز اشاره شد، برگزاری رزمایش‌های مشترک با کشورهای آسیای مرکزی، بعد دیگری از همگرایی هند و این منطقه را آشکار می‌سازد. در سال‌های اخیر، هندی‌ها، توجه ویژه‌ای به این بخش از همکاری‌های خود با این کشورها داشته‌اند که برگزاری ششمین دور از تمرین‌های نظامی مشترک با قزاقستان (۱۵ الی ۲۷ دسامبر ۲۰۲۲) و چهارمین دور از رزمایش مشترک با نیروهای ازبکستانی (۲۰ فوریه الی ۵ مارس ۲۰۲۳) به عنوان بارزترین نمونه‌های آن قابل ذکر است. بر این اساس، این تحولات حداقل در دو جهت اساسی قابل تفسیر خواهند بود: نخست اینکه هند در صدد است تا نشان دهد، همکاری‌های موضوعی میان دهلی و این دولت‌ها، در چارچوب تأمین منافع متقابل و به صورتی «برد – برد» قابل هدایت بوده و دوم، بازگوکننده انگیزه هند برای طراحی و پیشبرد مناسبات خود با این منطقه در سطوح مختلف و در ابعاد متنوع (نه صرفا اقتصادی و تجاری، بلکه امنیتی، تسلیحاتی و …) است.

سخن پایانی
هند یکی از بازیگرانِ «در حال برآمدن» در سیاست و اقتصاد جهانی است. با وجود این، هدف‌گذاری تبدیل شدن به «قدرتی بزرگ»، الزاما نیازمند توسعه‌ هرچه بیشتر روابط با جهان خارج و تنوع بخشیدن به گونه‌های مناسبات خود با سایر بازیگران است. سیاستی که علاوه بر چشم‌انداز پیشبرد روابط با بخش‌های مختلف جهان، در ابتدا، گسترش روابط با حوزه‌های پیرامونی (جغرافیای نزدیک) و ایجاد بستری مطمئن و پایدار برای همکاری‌های اقتصادی، تجاری، فرهنگی و امنیتی را ضروری نشان می‌دهد. بر این اساس، آسیای مرکزی، منطقه‌ای کلیدی برای هند محسوب شده و همگرایی با آن، یکی از اقتضائات حضور مؤثر دهلی در عرصه سیاست و اقتصاد جهان آینده است. دراین میان، کسب منافع مستقیم اقتصادی و تجاری، اتصال به فدراسیون روسیه، تسهیل واردات منابع ارزان انرژی، دسترسی به بازارهای جدید، دستیابی به مزیت‌های آشکار در رقابت ژئوپلتیکی و همکاری در مهار معضلات امنیتی و مبارزه با تروریسم بین‌المللی، از جمله مواردی است که انگیزه فوری هندی‌ها را برای توجه فزاینده به منطقه آسیای مرکزی تقویت می‌کند.
بنابراین، پرهیز از مداخله مستقیم در منازعات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و نیز تلاش برای حفظ روابط متوازن با بازیگران مختلف، در کنار ایجاد و یا تحکیم مناسبات با هر یک از کشورهای پیرامونی، از جمله جمهوری‌های آسیای مرکزی، همان ضرورتی است که مسیر رشد پایدار هند برای تحقق «اهداف بزرگ» را تا حدود زیادی تضمین خواهد کرد. در این میان، منافع این همکاری و همگرایی، نه تنها برای هند، بلکه برای کشورهای آسیای مرکزی نیز قابل توجه است. روندی از اتصال «میانه» آسیا به «جنوب» آن که به احتمال زیاد، تأثیرهای مثبتی را در توسعه و بهره‌مندی اقتصادی و نیز حفظ ثبات و امنیت منطقه‌ای به دنبال خواهد داشت. با همه این‌ها، چالش‌هایی نیز برای این روند قابل تصور است که از آن میان می‌توان به امکان تداوم قابلیت‌های هند برای سرمایه‌گذاری و همکاری اقتصادی بویژه در بخش زیرساخت‌های آسیای مرکزی، تضاد احتمالی منافع و رویارویی اجتناب‌ناپذیر با دیگر بازیگر اقتصادی قدرتمند در این منطقه یعنی چین، تداوم موازنه موجود جهانی و هم‌پوشانی منافع با روسیه، هزینه‌های احتمالی ناشی از رقابت ژئوپلتیک با پاکستان و پدید آمدن شرایط پیش‌بینی ناپذیر در محیط امنیتی مشترک با این منطقه (با محوریت افغانستان) اشاره کرد. در عین حال که انتظار می‌رود، رویکرد جاری و متوازن دهلی در ورود به مناسبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی اوراسیایی، تا حدود زیادی در مدیریت این چالش‌ها مؤثر باشد.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8796
  • نویسنده : بهروز قزل؛ پژوهشگر مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
  • منبع : موسسه مطالعات راهبردی شرق
  • 315 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.