تاریخ : چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 8 ذو القعدة 1445 Wednesday, 15 May , 2024

بازتنظیم ملت‌سازی در قزاقستان: چه چیزی مردم را متحد می‌کند؟

  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۷
بازتنظیم ملت‌سازی در قزاقستان: چه چیزی مردم را متحد می‌کند؟
به گفته کارشناسان، در سال‌های اخیر تغییراتی در تصویر اجتماعی-فرهنگی شهرها و شهرک‌ها ایجاد شده است. روس‌زبانان شروع به یادگیری زبان دولتی کردند، این امر به ویژه با وقوع جنگ در اوکراین در شهرها مشهود است.

#اختصاصی

 

به قلم: انار بیکباسوا؛ روزنامه نگار در آستانه قزاقستان

مقامات قزاقستان بر اهمیت توسعه فرهنگ‌های قومی مختلف تاکید‌ می‌کنند و از مردم‌ می‌خواهند که به هویت مدنی خود فکر کنند. چنین تلاش‌هایی توسط ایدئولوگ‌های دولتی بارها انجام شد، اما هنوز در قزاقستان قدیمی نظربایف باقی مانده‌اند. رئیس جمهور دوم توکایف‌ می‌گوید که نماد هویت باید پاسپورت و پرچم قزاقستان باشد، در حالی که نمایندگان حزب حاکم امانت پیشنهاد حذف ستون “قومیت” از اسناد را دارند.

شوروی‌زدایی دیرهنگام

اسناد سیاستی اعلام شده در دوران ریاست جمهوری نورسلطان نظربایف که برای ساختن کشور مدنی اعلام شده بود، در قزاقستان متفاوت است. برخی ادعا‌ می‌کنند که دکترین هویت ملی (در سال ۲۰۱۰ به تصویب رسید)، ایده ملی “Mengilik Yel” (2012؛ این نام در زبان قزاقی به معنای “کشور ابدی” است) یا برنامه ملی “Rukhani zhangyru” (2017؛ این نام در زبان قزاقی به معنای “تولد مجدد معنوی” است) به حفظ توافق بین قومی کمک کرد.

برخی معتقدند که این تلاش‌ها تأثیر قابل توجهی نداشته‌اند. به گفته آیدوس ساریم، عضو پارلمان، همه مسائل ملت سازی و استعمار زدایی اغلب توسط مقامات کنار گذاشته شده است. در اوایل دهه نود، تعداد قزاق‌ها در کشور کم بود، نزدیک به ۴۰ درصد، و در دهه ۲۰۰۰ اصلاحات سیاسی در دستور کار نبود، زیرا از دلارهای نفتی برای حل مشکلات اجتماعی استفاده‌ می‌شد.

به گفته آیدوس ساریم، زمانی که قانون اساسی در سال ۱۹۹۵ تصویب شد، ما باید طی سه سال به حکومت محلی تغییر پیدا می‌کردیم. از آن زمان ۲۶ سال‌ می‌گذرد و ما هنوز به سمت مدیریت محلی حرکت نکرده‌ایم. این‌گونه مشکلات به انتخاب مدل اقتدارگرا بر می‌گردد. و تثبیت آن به وضعیتی منجر شد که مدل بازار و سرمایه‌داری گزینش شده نتوانست جمعیت رو به رشد را مهار کند و باعث نارضایتی مردم از کیفیت استعمارزدایی و شوروی‌زدایی شده است.

 

به گفته کارشناسان، در سال‌های اخیر تغییراتی در تصویر اجتماعی-فرهنگی شهرها و شهرک‌ها ایجاد شده است. روس‌زبانان شروع به یادگیری زبان دولتی کردند، این امر به ویژه با وقوع جنگ در اوکراین در شهرها مشهود است.

فرهاد کاسنوف، تحلیلگر سیاسی و رئیس اندیشکده «A+Analytics»، گفت: «پوتین در یک یا دو سال بیشتر از ما در ۳۰ سال گذشته استقلال برای ملت سازی قزاقستان سود داشته است».

کاسنوف با اشاره به جو حاکم در کشور گفت که یکی از مطالعات انجام شده توسط “A+Analytics” نشان‌ می‌دهد که تعداد افرادی که معتقدند روسیه قزاقستان را به عنوان یک کشور تهدید‌ می‌کند افزایش یافته است. قبلاً این افراد ۱۵ درصد بودند و اکنون حدود ۳۰ درصد هستند. «این آگاهی وجود دارد که یک دشمن خارجی احتمالی وجود دارد و دشمن خارجی همیشه مردم را متحد‌ می‌کند زیرا مردم مانند اوکراین جنگ نمی‌خواهند. احساس تهدید و خطر کاملا ملموس است».

با این حال، وضعیت در کشور متفاوت است. به عنوان مثال، مطالعات انجام شده در شهرهای منطقه کاراگاندا، که اکثراً روسی زبانان در آن ساکن هستند، نشان‌ می‌دهد که جنگ در اوکراین بر دیدگاه آنها تأثیری نداشته است.

«شهرهایی در آنجا وجود دارد که جوانان آنجا را ترک‌ می‌کنند و دیگر به آنجا باز نمی‌گردند. ما معتقد بودیم که جریان (افرادی که‌ می‌روند – سردبیر) به دلیل چنین اتفاقاتی کاهش‌ می‌یابد و شهروندی روسیه مانند قبل جذاب نخواهد بود. اما این اتفاق نیفتاد.”

چه چیزی‌ می‌تواند مردم را متحد کند؟

در این میان کارشناسان مشکلاتی را در تحکیم جامعه مشاهده‌ می‌کنند. برای ۳۰ سال استقلال، شهروندان نتوانسته‌اند به یک زبان صحبت کنند، در ایجاد ارزش‌های مشترک شکست ناپذیر ناکام مانده‌اند و در حباب‌های اطلاعاتی متفاوت زندگی‌ می‌کنند. هر سوالی بحث‌های داغ و دو قطبی شدن نگرش‌ها را به وجود‌ می‌آورد. بر اساس داده‌های رسمی، ۸۰ درصد از مردم قزاقستان به زبان دولتی صحبت‌ می‌کنند، در حالی که تنها ۴۹ درصد از آن در زندگی روزمره خود استفاده‌ می‌کنند. به گفته فرهاد کاسنوف، تحلیلگر سیاسی، با این حال، این داده‌های آماری اغراق آمیز است.

“نتایج برخی از مطالعات نشان داده است که تفاوت آشکار ۷۰ تا ۳۰ وجود دارد. به این معنی که ۷۰ درصد روسی صحبت‌ می‌کنند و از آن استفاده‌ می‌کنند و تنها ۳۰ درصد به زبان قزاقستانی صحبت‌ می‌کنند و استفاده‌ می‌کنند. این یک داده تکان دهنده است. مشکل ما این است که قزاق‌ها قزاقستانی صحبت نمی‌کنند.

آلیا بولاتخان مورخ به مطالعه هویت ملی و روابط بین قومی در دوره شوروی در قزاقستان‌ می‌پردازد. او معتقد است که قزاقستانی‌ها اغلب مفهوم «ملت» را مترادف کلمه «قومیت»‌ می‌دانند که اشتباه است. هویت ملی معمولاً بر حسب علائم رسمی مانند تابعیت و روابط اقتصادی بعدی در نظر گرفته‌ می‌شود.

آلیا بولاتخان گفت: «این نسخه کاملاً موفقی از ملت سازی نیست. این مهم است که شهروندان احساس مشترکی از تعلق به یک جامعه داشته باشند که دارای ابعاد فرهنگی و تاریخی است. به عنوان مثال، در قزاقستان یک غذا وجود دارد که در نتیجه پیشینه تاریخی همه ساکنان آن شکل گرفته است. در نتیجه ملی است. مهم است که آن را با غذاهای قزاق یا اویغور اشتباه نگیریم زیرا غذاهای این اقوام پیشینه فرهنگی گروه‌های قومی جداگانه در گذشته است.

به گفته علیا بولاتخان، قزاقستانی‌ها در تاریخ مشترک خود، سنت‌های مشترکی دارند، صرف‌نظر از پیشینه قومی، «اما آنها باید آشکار شوند، توضیح داده شوند، تقویت شوند تا درک ملت واحد شکل بگیرد، و این‌که ما (شهروندان قزاقستان – سردبیر) سازه ساختگی نیستیم.

قزاق‌ها چه کسانی هستند؟

به گفته مجلس، برنامه ملی  “Ult Kuru” (به قزاقی؛ ملت سازی) به زودی ارائه‌ می‌شود. برخی از نمایندگان پیشنهاد‌ می‌کنند که ستون “قومیت” از گذرنامه‌های بین‌المللی حذف شود. این سوال بزرگ است که آیا شهروندان از این بازتنظیم هویت حمایت‌ می‌کنند یا خیر.

آیدوس ساریم در ۲۷ آوریل این ایده را برای خبرنگاران در مجلس توضیح داد. «اکنون ما باید دوباره بحث کنیم، دوباره در مورد اینکه قزاق‌ها چه کسانی هستند، چه مسئولیت تاریخی دارند و چگونه مردم را متحد‌ می‌کنیم صحبت کنیم. در دنیا چه‌ می‌گویند؟ روس‌های قزاقستانی، کره‌ای‌های قزاقستانی. با این حال هر کدام همانی که هستند باقی‌ می‌مانند. اما هویت عمومی دولت، هویت قزاقستانی خواهد بود».

مختاربک شایکملف، کارشناس روابط بین قومی، گفت که بسیاری از مشکلات، از جمله تعیین هویت، به این دلیل رخ‌ می‌دهد که قزاق‌ها به وضعیت خود اطمینان ندارند.

«آنها بین افراط و تفریط حرکت می‌کنند. از درک اینکه ما «بالاتر» هستیم و بقیه در پایین تر، تا نوعی خودتحقیری و عدم اطمینان در مورد وضعیت خود. همه اینها به طور کلی از تاریخ‌ می‌آید، زمانی که هویت عشایری و قزاق‌ها عقب مانده تلقی‌ می‌شدند، زبان قزاقی عقب مانده تلقی‌ می‌شد. به نظر‌ می‌رسد هویت بسیار متحرک است، بسیار تغییر‌ می‌کند، بسته به شرایط بیرونی. فشار خارجی بیشتری وجود دارد – ما لفاظی خود را به سمت فشار بین‌المللی تغییر نمی‌دهیم. هنگامی که فشار کمتری وجود داشته باشد، بردار به سمت عناصر قوم سالار گرایش پیدا‌ می‌کند.

این کارشناس اقدام مجمع خلق قزاقستان را موثر خواند. مختاربک شایکملف پیشنهاد کرد که انجمن‌های قومی و فرهنگی قزاق را به مجمع برای حل مناقشات بین قزاق‌ها و سایر گروه‌های قومی معرفی کنند که اغلب اتفاق‌ می‌افتاد.

«دولت از تفاوت‌های قومی و فرهنگی، ارزش ذاتی، اهمیت هر گروه قومی، زبان و فرهنگ آن از طریق مجمع حمایت می‌کند. با این حال، آنها‌ می‌خواهند هویت مشترک بسازند. ساختن یک هویت واحد و در عین حال تاکید بر تفاوت‌های قومی بسیار دشوار است. به گفته شایکملف این امی متضمن تضادهای ذاتی است».

روشنفکران و دموکراسی

فرهاد کاسنوف، تحلیلگر سیاسی، بر مشکلات نظام سیاسی در قزاقستان تاکید کرد. به گفته وی، نام قومی “قزاق”‌ می‌تواند به چند معنایی تبدیل شود که پس از دموکراسی سازی روابط اجتماعی و سیاسی، تک تک شهروندان را متحد‌ می‌کند.

«مسئله نظام دموکراتیک و اختیارات قدرت نقش مهمی در آگاهی از مسئولیت خود در قبال آینده کشور دارد. چه تعداد از شهروندان از نمایندگانی که حافظ منافع آنها هستند مطلع هستند؟ آیا‌ می‌توانیم با نماینده‌ای که به او رای داده‌ایم تماس بگیریم تا از برخی مشکلات شکایت کنیم؟ اگر آن را نداشته باشیم، سطح اعتماد به مقامات بسیار پایین می‌آید. دموکراسی به آگاهی مدنی کمک‌ می‌کند، آگاهی مدنی را توسعه‌ می‌دهد».

یست یسنگارایف، جامعه شناس، گفت که‌ می‌توان میلیاردها دلار به برنامه‌های دولتی ملت‌سازی اختصاص داد و راهبردهای بسیاری را‌ می‌توان پیش نویس کرد، اما همه چیز به منابع مربوط‌ می‌شود. و این فقط مربوط به نویسندگان آن برنامه‌ها نیست.

«به عنوان کسانی که حس ما ما را می‌سازند، گروه‌های روشنفکر حتی نمی‌توانند احساسات جدیدی ایجاد کنند، همه برنامه‌ها یکسان به پایان خواهند رسید. و این سوال را نه برای مقامات، بلکه برای روشنفکران جامعه ما ایجاد‌ می‌کند، که متأسفانه، آنقدر که لازم است برای تغییر جامعه ما مولد نیستند».

به گفته این کارشناس، رشد فکری ترجیح اقتدار نیست. اقتدار موضوع نفوذ روشنفکران است. اما مشکل این است که تفکر اجتماعی-انسانی در قزاقستان توسعه نیافته است. این موضوع از مدرنیزاسیون تمام عیار جامعه جلوگیری‌ می‌کند. به گفته یسنگارایف، درخواست مقامات برای تغییر به شهروندان کمک نمی‌کند که برای پاسپورت و کشور خود ارزش قائل شوند.

به گفته یسنگارایف، «به لطف این واقعیت که کشورهای بالتیک در حاشیه واقع شده‌اند، در عین حال اروپا هستند، افرادی که‌ می‌خواهند زبان لتونی، استونیایی یا لیتوانیایی را یاد بگیرند بیشتر از سایر جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق هستند. روس‌زبان‌ها، از جمله روس‌های قومی، اگر بخواهند در کشورهای بالتیک زندگی کنند، انگیزه بیشتری برای یادگیری زبان‌های کشورهایشان نسبت به شهروندانی که در قزاقستان یا قرقیزستان زندگی می‌کنند، دارند. بنابراین، این سؤال در مورد اعتبار فرهنگی هر زبانی است که میهن پرستان از جمله روشنفکران قزاق چقدر‌ می‌توانند در افزایش این پتانسیل مشارکت داشته باشند. اغلب اوقات، معلوم‌ می‌شود که آنها خیلی (توانا – سردبیر) نیستند».

به گفته وی، اقتدار باید از اعمال فشار بیش از حد بر بخش مدنی و کارآفرینان دست بردارد. جامعه مدنی قوی از نظر ملت سازی بسیار مهم است.

این کارشناس گفت: “نباید زندگی را برای مشاغل پیچیده کنیم، نباید کسانی را که رادیکال نیستند (فعالان مدنی – سردبیر) ساکت کنیم.” ما باید زمینه اجتماعی داشته باشیم که نه تنها از طریق خیابان، بلکه از طریق قدرت نرم بر قدرت تأثیر‌ می‌گذارد.»

بارزترین نمونه رشد آگاهی مدنی که مورد غبطه قزاقستان است، اوکراین است. اما قیمت این نتیجه برای هر کشوری بسیار بالاست. رئیس جمهور توکایف گزارش تحلیلی در مورد روند فعلی ملت سازی را تا پایان سال جاری دریافت خواهد کرد. انتظار‌ می‌رود استراتژی جدید بر اساس توصیه‌های ارائه شده توسط جامعه متخصص باشد.

 

 

لینک منبع اصلی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8421
  • نویسنده : انار بیکباسوا
  • منبع : https://cabar.asia/en/nation-building-reset-in-kazakhstan-what-unites-people
  • 547 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.