به نظر می‌رسد گسترش همگرایی اقتصادی منتج از همگرایی سیاسی می‌تواند ساختار چندقطبی جهان آینده را متحول کند و بلوک غرب در چینش منافع جهانی خود دچار چالش جدی شود. یکی از خروجی‌های مهم ممکن در گروه بریکس جدید، امکان پیش‌برد هدف دلارزدایی از تعاملات اقتصادی و تجاری است. کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تعاملات تجاری و اقتصادی یکی از سیاست‌های پویا در قبال خنثی‌سازی تحریم‌های غرب یا به مفهوم کامل‌تر، اختلال در هژمون‌سازی دلار آمریکا در اقتصاد بین‌الملل است. با شروع استفاده ابزاری آمریکا از دلار خود در جهت کسب منافع سیاسی در جهان، کشورها راهکار دلار‌زدایی را در اولویت برنامه‌های جاری خود قرار داده‌اند. به‌ویژه کشورهایی که در دهه‌های اخیر وارد فاز تنش سیاسی، اقتصادی، مالی با بلوک غرب به رهبری ایالات‌متحده آمریکا شده‌اند (همچون فدراسیون روسیه، چین و ایران)، به دنبال بسترسازی اجرای پروژه دلار‌زدایی در ارتباطات با یکدیگر بوده‌اند.

اما تا به اینجا سرعت اجرای این پروژه قابل قبول نبوده و کشورها نتوانسته‌اند بر چالش‌های موجود در مسیر دلار‌زدایی فائق آیند. چالش‌های مهم دلارزدایی برای کشورها، برنامه‌ریزی تدریجی و پیوسته دلارزدایی، هماهنگی نهادها و سازمان‌های متولی امور اقتصادی و مالی، وابستگی مجدد کشورهای کوچک به ارز کشورهای بزرگ‌تر در پروژه دلارزدایی، نبود سازوکار مالی مشخص و مقابله نرم غرب با اجرایی شدن پروژه دلارزدایی است. هرچند همگرایی اقتصادی به شکل بلوک کشورهای هم‌مسیر در سیاست و اقتصاد همچون گروه بریکس می‌تواند بسیاری از این چالش‌ها را رفع کند. گروه بریکس با داشتن ظرفیت بالای تجاری و اقتصادی باید در ابتدا زیرساخت‌های لازم و مذاکرات جهت رفع ابهامات موجود و پیش‌بینی سناریوهای محتمل آینده را داشته باشد. به هر حال جهان اقتصاد وابسته به دلار آمریکاست و این وابستگی در دهه‌های گذشته ضخامت و تاب‌آوری بالایی پیدا کرده است و با تصمیم چند کشور در گروه بریکس امکان حل این وابستگی جهانی در کوتاه‌مدت و بدون ضرر و خسران نخواهد بود.

دو روند در تصمیم گروه بریکس جهت دلارزدایی امکان‌پذیر است. اولین روند، استفاده از پولی غیر از دلار در تعاملات داخلی کشورهای عضو بریکس با یکدیگر خواهد بود؛ به این معنا که پولی جدید در داخل بلوک بریکس تعریف شود و کشورهای عضو براساس منطق و منافع ملی خود، یک‌بخش یا تمام مراودات اقتصادی و تجاری‌شان در داخل گروه را با استفاده از پول جدید انجام دهند. این اتفاق می‌تواند رهاورد کاهش وابستگی به دلار آمریکا را برای کشورهای درون بریکس به ارمغان آورد؛ هرچند ممکن است افزایش وابستگی به پول جدید (و احتمالا هژمونی اقتصادهای بزرگ بریکس) را برای اعضای دارای اقتصاد کوچک‌تر به همراه آورد. پول جدید به بانک و ساختارمالی جدید، چاپ پول، ذخایر احتیاطی نزد بانک جدید، سازوکار ارائه تسهیلات به اعضا، روش پرداخت بین‌المللی و مدیریت ریسک مالی و عملیاتی نیاز دارد که درباره این مسائل باید بین اعضای بریکس گفت‌وگو شود و توسط کارگروه‌های تخصصی مورد تحلیل و آسیب‌شناسی قرار گیرد.

اما روند دوم، استفاده از پول‌‌های متقابل در تعاملات اقتصادی و تجاری میان کشورهای عضو بریکس است؛ به این معنا که برای مثال در تجارت میان ایران و روسیه از دو واحد پولی ریال و روبل به جای دلار استفاده شود و تجار در تجارت میان ایران و چین از دو واحد پولی ریال و یوآن استفاده کنند. این روش دلار‌زدایی نیز تقریبا مرسوم‌ترین روش بین کشورهای جهان است. هرچند این روش مشکلات عدیده‌ای دارد که بسیاری از برنامه‌های مرتبط با خود را در دهه‌های گذشته با شکست یا تاخیر همراه کرده است. در روش استفاده از ارز متقابل، دو اقتصاد باید دارای اندازه نسبی یکسان، فرهنگ سیاسی مشترک، موافقت‌نامه‌های عملیاتی بین بانکی و ساختار اقتصادی همسان باشند.

توضیح آنکه اگر یکی از دو کشور، واردکننده فناوری و کشور دیگر دارای ساختار مبتنی بر صادرات محصولات نفتی باشد و اندازه اقتصادی دو کشور ناهمگون باشد، استفاده از سیاست دلار‌زدایی مبتنی بر ارز متقابل با شکست همراه خواهد شد؛ چرا که از سویی کشور واردکننده فناوری نیاز به ارزهای بلوک غرب (همچون دلار یا یورو) برای واردات فناوری دارد و از سویی کشور دیگر تمایل دارد ارز حاصل از فروش محصولات نفتی خود را به دلار/ یورو دریافت کند تا بتواند با ارزهای حاصل از فروش صادرات محصولات نفتی کالاهای موردنیاز بازار اقتصادی خود را از کشورهای متنوع جهان خریداری کند که برای این منظور ارز متقابل روش مناسبی برای این کشور نخواهد بود.

پیش‌بینی می‌شود پروژه دلار‌زدایی در حال حاضر در سطح برنامه و گفت‌وگوی سران کشورهای عضو بریکس باقی بماند تا گروه با اعضای جدید به همگونی که نیازمند سیر زمان است برسد. دوم آنکه کشورهایی همچون برزیل و هند تنش سیاسی با غرب ندارند، بنابراین در مسیر دلار‌زدایی با احتیاط و وسواس سیاسی حرکت خواهند کرد. سوم آنکه پیش‌بینی می‌شود دلار‌زدایی در حد بخش کوچکی از تعاملات تجاری دوطرفه میان کشورهای دارای تنش با غرب (ایران، چین و روسیه) به عنوان جنگ روانی و رسانه‌ای علیه غرب استفاده شود تا فشار تحریم‌ها یا جنگ تجاری غرب تا حد زیادی کاهش یابد.