تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024

گزارش نشست مجازی ایراس: روابط ایران و ترکیه به کدام سو می‌رود؟

  • ۱۱ تیر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۵
گزارش نشست مجازی ایراس: روابط ایران و ترکیه به کدام سو می‌رود؟
گزارش نشست مجازی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا «ایراس» و انستیتوی سیاست خارجی ترکیه با موضوع "روابط ایران و روسیه در چارچوب منطقه‌ای و بین‌المللی" در تاریخ دوشنبه ششم تیرماه 1401

تماشای ویدئوی کامل در آپارات به انگلیسی

سخنرانان ایرانی:

🔷ولی گل‌محمدی، استاد دانشگاه تربیت مدرس

🔷حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر مهمان بنیاد علم و سیاست آلمان

🔷حسن احمدیان، استاد دانشگاه تهران

سخنرانان ترک:

🔻حسین دیریوز، سفیر سابق ترکیه در روسیه، برزیل و اردن  و معاون دبیرکل سابق ناتو در حوزه سیاست و برنامه ریزی دفاعی

🔻بایرام سینکایا، استاد دانشگاه آنکارا و کارشناس مسائل ایران

🔻حسین باکچی، رئیس انستیتوی سیاست خارجی ترکیه


– مهدی سنایی رئیس موسسه ایراس با آغاز نشست، ضمن خوشامد گویی، اشاره داشت که روابط ایران و ترکیه در بهترین دوران خود به سر نمی‌برد، مشکلاتی داریم و مسائلی باید بررسی شوند و به همین دلیل این گفتگو امروز اهمیت زیادی دارد.

  • پروفسور حسین دیریوز که تا حدی هم به زبان فارسی مسلط است، سخنان خود را به فارسی در مدح فرهنگ و ادبیات ایران آغاز کرده و در ادامه گفت:

هرچند این روزها وضعیت روابط خیلی خوب نیست، اما با نگاهی به تاریخ میبینیم که نزدیک به ۴۰۰ سال است که مرزهایمان دست نخورده و روابط مناسبی داشته ایم. هر دو کشور جایگاه مهمی دارند و در شرایطی که جنگ روسیه و اوکراین شرایط را تغییر داده و حوادث زیادی در جریان است، لازم است که ترکیه و ایران تبادل نظرات خود را بیشتر کنند. موضوعات مشترکی مثل افغانستان، سوریه و عراق می توانند حوزه همکاری منطقه ای باشد. بحث کمربند و جاده چینی و منافع دو طرف در آسیای مرکزی هم حوزه دیگری برای همکاری است. موضوع چین آنقدر مهم است که در ناتو هم هنوز نتوانسته اند تصمیم بگیرند که باید با آن چه کنند.

موضوع اوکراین اهمیت ویژه ای دارد چرا که چهار بحران جهانی مرتبط با هم را ایجاد کرده: بحران اقتصادی، بحران امنیتی، بحران انرژی و بحران غذایی. بحرانی انرژی برای ایران هم مهم است چرا که از تولیدکننده های عمده منابع انرژی است.

  • دکتر گل‌محمدی:

در شرایطی که در برهه‌ای حساس از روابط دو کشور هستیم، بررسی روندهای تاریخی در این زمینه خالی از لطف نیست. این دو قدرت اسلامی غیر عربی هم رقابت داشته اند و هم همکاری. با این حال هیچ گاه در سطح همکار راهبردی برای هم نبودیم. روابط ایران و ترکیه از چند فاکتور تاثیر می پذیرد:

حذف برتری آمریکا در خاورمیانه. ترکیه و ایران همانطور که انتظار می رفت در پی این هستند که در این شرایط نفوذ خود را در منطقه بیشتر کنند.

چندجانبه گرایی در خاورمیانه کشورهای منطقه را به جای همکاری به سوی رقابت برده است.

ایران و ترکیه با وجود تغییر دائم دینامیک ها در منطقه، به صورت تاریخی یاد گرفته اند که روابط چندبعدی خود را دسته بندی کنند و اختلافات ژئوپلتیک و ایدئولوژیک خود را مدیریت کنند وبه سوی عمگرایی بروند.

به نظرم اصلی ترین مشکل در روابط ایرن و ترکیه، نبود یک فرمول دائمی برای همکاری است. یعنی رفتار دو کشور نسبت به هم بستگی به شرایط دارد و هیچ نقشه راه مشخصی وجود ندارد. به عبارت دیگر همگرایی راهبردی وجود ندارد.

در سه سال اخیر روابط دو کشور روند مثبتی را تجربه نکرده است. در زمینه اقتصادی، روابط تجاری دو کشور از ۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به ۵٫۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹، به ۳٫۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ و ۵٫۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ تنزل پیدا کرده است. در حالیکه رهبران دو کشور در اوج روابط تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۲ (۲۲ میلیارد دلار) رقم ۳۰ میلیارد دلار حجم روابط تجاری دوجانبه را هدف­گذاری کرده بودند.  سالانه به­طور متوسط ۲٫۳ میلیون گردشگر ایرانی به ترکیه سفر می­کنند در حالیکه به­طور متوسط سالانه حدود ۳۵۰ هزار ترک از ایران دیدن می­کنند.

واقعیت این است که ایران و ترکیه حوزه گسترده ای از اختلافات را در گسترده منطقه ای دارند. از شمال عراق گرفته تا موضوع کردی و سوریه و اخیرا هم قره باغ.

از آنجایی که روابط ایران با آمریکا، ارتباط مستقیمی بر روابط با ترکیه می گذارد، در شرایط موجود بازیابی توافق هسته ای می تواند تاثیر زیادی بر روابط دو کشور داشته باشد. قطعا چنین رخدادی باعث تقویت سریع روابط تجاری شده و این هم به نوبه خود بر دیگر حوزه های همکاری تاثیر می گذارد. اگر روابط اقتصادی دو طرف بهتر شود، می تواند به همکاری در زمینه بحث کردی هم بینجامد.

تولید مشترک محصولاتی توسط ایران و ترکیه برای بازار همسایه ها از جمله عراق، افغانستان، پاکستان و حتی قطر می تواند پیشنهاد خوبی برای تقویت همکاری باشد. حوزه دیگر هم همکاری در زمنه کریدور شرق به غرب است. به نظرم بهترین راه برای تقویت روابط، تاکید بر بعد اقتصادی است.

به صورت کلی اولویت دادن به جغرافیا سیاسی بر جغرافیای اقتصادی، اولویت دادن به روابط در حوزه انرژی و همچنین گاز. تا وقتی این اولویت ها وجود دارد و همچنین عدم اعتمادی که بین طرفین وجود دارد، روابط نمی تواند تقویت شود. باید تنوع بیشتری به حوزه های همکاری و منافع مشترک بخشید.

  • بایرام سینکایا:

ما در زمینه دوجانبه مشکل چندانی نداریم چون همانطور که سخنران ایرانی گفتند در این زمینه دسته بندی کرده ایم و مدیریت می کنیم.

در عرصه منطقه ای، همگرایی و واگرایی داریم. روابط منطقه ای در دراز مدت می تواند تاثیر مثبت یا منفی بر روابط دوجانبه هم بگذارد. ما در تاریخ دراز همسایگی یک فرهنگ دیپلماتیک شکل داده ایم. این خودش از دشمنی بین دو کشور جلوگیری می کند. اینکه ما اختلاف مرزی نداریم نکته مثبتی است. این فرهنگ به ما یاد داده تا به نگرانی های راهبردی و هویت هم احترام بگذاریم و بدانیم که نمی توانیم دیگری را تحت کنترل درآوریم.

کاهش حضور آمریکا و اتفاقاتی همچون بهار عربی هر دو را به صورت همزمان به سوی افزایش نفوذ برد و تغییر رویکرد هر دو باعث شد که واگرایی بینشان بیشر شود.

با این حال همکاری هایی داشته ایم مثلا مدیریت انتخابات اقلیم کردستان عراق. همچنین در مبارزه با تروریسم هم همسو هستیم.

مداخله کشورهای غیر منطقه ای مثل آمریکا و روسیه و شاید هم چین در آینده، چشم اندازهای ایران و ترکیه را تار کرده است. به همین دلیل ما باید چارچوب مذاکره مشخصی برای رسیدگی به مشکلات منطقه داشته باشیم. برای مثال فرمت آستانه و یا فرمت سه جانبه ایران ترکیه آذربایجان نشان داده که این چارچوب های کارآمد هستند.

  • حمیدرضا عزیزی:

اختلافات دو کشور در خاورمیانه آنقدر زیاد است که اگر اشتراکات موجود نبود، تا حالا به رویارویی تمام عیار منجر شده بود.

اختلافات در بهار عربی و به ویژه سوریه زیاد بود اما از ۲۰۱۶ به بعد دو اتفاق کلیدی رخ داد. اولا حمایت ایران از دولت ترکیه در جریان کودتا علیه اردوغان، و در سال ۲۰۱۷ هم تشکیل روند آستانه. این دو موضوع دو کشور را به سوی مدیریت درگیری برد.

اما از ۲۰۲۰ شاهد موج جدید اختلاف بین دو کشور هستیم و بیشتر اختلافات مربوط به عراق و سوریه هستند. دیدگاه ایران نسبت به ترکیه حالا به حداکثر میزان خطر رسیده است.

از ۲۰۲۰ و ترور سردار سلیمانی، ایران نگران شده که ترکیه می خواهد از این فرصت استفاده کرده و نفوذش را بیشتر کند. در همان سال، توافق سنجار را داریم بین ترکیه و بغداد و اقلیم کردستان که ایران در آن نادیده گرفته شد.

در واقع ایران توجیه نشده که حضور ترکیه در عراق و سوریه تنها برای مقابله با پ کاکا است، بلکه حس می شود که این بیشتر دستاویزی است برای گسترش نفوذ آنکارا. حالا ترکیه حتی در جریان انتخابات پارلمان عراق هم حضور پیدا کرد تا علیه گروه های شیعه فعالیت کند. اینها باعث شده که نخبگان ایرانی نگران شوند.

در زمینه سوریه هم ۴ دور از عملیات ترکیه در سوریه را ایران تحمل کرده است. حالا که ترکیه حرف از عملیات جدید میزند، این بار برای ایران متفاوت است چراکه شمال حلب و دقیق تر تل رفعت را در بر می گیرد که به شهرهای شیعه نشین نزدیک است پس اهمیت بیشتری دارد. ایران این اقدام را راهی برای حرکت بیشتر نیروهای ترکیه به سوی جنوب می بیند و شاید آن را ترکیبی با حملات اسرائیل هم برداشت کند. در نهایت آن را تلاشی برای فشار بیشتر بر ایران میبیند.

هرچند این اختلافات منجر به رویارویی مستقیم دو کشور نمی شوند اما نشانه هایی از جنگ نیابتی را همین الان هم میبینیم. اگر این نبردها بیشتر شود، بر روابط دوجانبه دو کشور هم تاثیر می گذارد.

  • حسین باکچی:

در حال حاضر موضوع مذاکرات هسته ای ایران برای همه مهم است آن هم در حالی که کشورهای عربی و اسرائیل در تلاش هستند تا یک بلوک شبیه ناتو علیه تهران شکل دهند و هم در حالی است که روابط ترکیه با اسرائیل و عربستان و مصر هم در حال نزدیک تر شدن است. این احتمالا راهبرد نیست بلکه یک تاکتیک است که دشمنان سابقش حالا دوست می شوند. این انعطاف در روابط خارجی ترکیه را ایرانیان می بینند.

  • حسن احمدیان:

اینکه آنها یک بلوک منطقه ای ایجاد کنند که بزرگنمایی است. ایران ارتباط نزدیکی با برخی کشورهای خلیج فارس دارند مثل قطر و عمان و یا کویت و امارات. پس من تصور نمیکنم آنها به یک بلوک علیه ایران بپیوندند. بله نرمال سازی روابط بین اسرائیل و عرب ها زمان زیادی میبرد.

سیاست های راهبردی ترکیه سقفی دارند و آن را هم راهبرد آمریکا تعریف می کند. این سقف، ترکیه را از همکاری راهبردی با دشمنان آمریکا باز میدارد. و اتفاقا یکی از دلایل مهم موفق نبودن همکاری های گذشته ایران و ترکیه هم تغییرات سریع در سیاست های ترکیه است. ایران فکر می کند ترکیه کمتر همکارانه و مثبت و بیشتر خراب کننده عمل می کند.

اینکه دو کشور روابط خود را دسته بندی کرده اند و مدیریت می کنند، هرچند از رویارویی آنها جلوگیری کرده اما متاسفانه باعث همکاری بیشتر نشده. برای مثال در زمینه فرمت استانه یا بلوکاد قطر همکاری داشتیم هم بعد از مدتی تمام شدند. همچنین همکاری در زمینه رفراندوم در عراق هم همکاری کوتاه مدت بود و تمام شد.

معمولا در قبال تهدیدات مشترک همکاری نشان دادیم. اما یک تهدید جدی برای هر دو، مقابله سخت و نرم آمریکا با ایران و همچنین مقابله نرم آمریکا با ترکیه بوده است. پس این هم یک تهدید مشترک است که در زمینه آن همکاری نشده است. چون که طرف ترکی استقلال راهبردی کامل ندارد. حتی گفته می شود که آمریکا در پی تغییر رژیم در هر دو کشور است. مدیریت این تغییر رژیم در هر دو کشور در آمریکا است.

هر دو کشور با بحران اقتصادی مواجه هستند. ایران با تحریم و ترکیه با بدهی عمومی. این می تواند فرصتی برای همکاری بیشتر اقتصادی باشد. اما در واقع این هم رخ نداده است.

حوزه یگر هم این است که اسرائیل و آمریکا هر دو کشور را به اشکال مختلف محاصره یا محدود کرده اند. اما معمولا راه های دو کشور برای مقابله با تهدیدات یکی نیست. مثلا در زمینه اسرائیل، ترکیه روش همکاری برای رفع تهدید را در پیش گرفته اما ایران روش توازن سازی با اسرائیل را در پیش می گیرد.

در شرایطی که ذهنیت راهبردی دو کشور تغییری نکرده، همین الگوی همکاری موقت و رقابت همیشگی همچنان پابرجا خواهد بود. فقط با توجه به سرعت حوادث و تغییراتی که در منطقه و جهان در جریان است، سرعت رخداد چالش ها و فرصت های همکاری برای دو کشور بیشتر می شود.

  • بایرام سینکایا:

اگر نگاه رئالیستیک داشته باشیم، هر دو ترکیه و ایران نگرانی هایی راجع به سیاست های منطقه ای هم دارند.

برای مثال ترکیه در خصوص روابط ایران با تروریست های پ ک ک نگران است. این همکاری گاهی کم و گاهی زیاد است. این باعث این تصور در نخبگان ترکیه می شود که این روابط باعث نقض روابط دو کشور می شود.

بعد از بهار عربی هم سیاست مذهبی ایران در منطقه مایه نگرانی ترکیه بوده است. اینکه ایران خود را مدافع شیعیان در همه جای جهان می داند مثلا در سوریه، با ذهنیت کشور-ملت تناقض دارد. ایران تصمیم نگرفته که کشور ایرانیان است یا کشور شیعیان است.

بله ایران نگرانی های معقولی در خصوص آمریکا و اسرائیل در منطقه دارد اما این نگرانی های امنیتی جای خود را به وسواس داده اند. و این این وسواس باعث شده ایران در هر جای خاورمیانه که درگیری باشد، بیش از حد واکنش نشان میدهد. این به دستاویزی برای مداخله توسط ایران تبدیل شده است. برای مثال سوریه در کنار ترکیه است و ترکیه نگران است. اما ایران به دلیل محاسبات دیگری آنجاست.

باید هر دو کشور ببینند که دفاع از امنیتشان از کجا شروع می شود. عمق راهبردی زمانی که حکومت حمایت مردمش را داشته باشد، دیگر معنایی ندارد. این امنیت بیشترر از حمایت قلبی مردم برای حاکمیت نشات می گیرد.

نویسنده

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=5796
  • منبع : ایراس
  • 1265 بازدید

برچسب ها