زینب فرهادی در جریان
مقدمه
امروزه بخشی از استراتژی توسعه و امنیت ملی کشورهای جهان خصوصا کشورهای توسعه یافته با موضوع انرژی در پیوند است. به همین دلیل انرژی در زمره کالاهای استراتژیک قرار میگیرد. چین یکی از کشورهای توسعه یافته جهان است که رشد اقتصادی و نیز موقعیت کنشگری آن در عرصه بین الملل در ارتبـاط تنگاتنگی با امنیت انـرژی آن قرار دارد. به همین دلیل این کشور در تلاش است تا کلیه راههای سیاسـی، اقتـصادی، دیپلماسـی را برای تأمین امنیت انرژی و طراحی استراتژی انرژی خود بکار گیرد.
یکی از کشورهایی که به لحاظ انرژی می تواند منبع مهمی برای چین به شمار آید ایران است. با همسایگی ایران با کشور پاکستان، شریک استراتژیک چین در منطقه، بنظر میرسد فرصتی مناسب برای انتقال انرژی از ایران به چین از طریق پاکستان فراهم شود. بنابراین در این نوشتار به بررسی امکان سنجی این فرصت می پردازیم.
انرژی در روابط ایران و چین
مطالعات مختلف نشان میدهد، منابع هیدروکربونی تا سال ۲۰۵۰ همچنان بهعنوان عمدهترین منابع تأمین انرژی جهان باقی خواهند ماند. بررسی روند این منابع و توزیع جغرافیایی آنها نشان میدهد تا افق ۲۰۲۵ میلادی تنها پنج کشور حوزه خلیجفارس شامل جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، کویت، عراق و امارات متحده عربی بهعنوان عمدهترین تولیدکنندگان نفت و کشورهای ایران، روسیه، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی پنج تولیدکننده اصلی گاز در آن زمان خواهند بود. میزان ذخایر نفتی و گازی ایران این کشور را به یک گزینه جذاب برای تأمین امنیت پایدار انرژی چین مبدل کرده است. چینیها با درک این موضوع در سالهای اخیر تلاشهای وسیعی برای ارتقای روابط با ایران انجام دادهاند تا در پرتو آن بتوانند سهم خود را از ذخایر این کشور هر چه بیشتر افزایش دهند. در سالهای اخیر و با شدت گرفتن تحریمها، برخلاف هند، چین هرگز واردات نفت ایران را متوقف نکرده است[۱].
در این راستا سند برنامه همکاری جامع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین موسوم به برنامه ۲۵ ساله در تهران که به امضای محمدجواد ظریف و وانگ یی، رسیده است، چشمانداز روشنی از گسترش تعاملات در حوزه نفت و انرژی را ترسیم میکند. بر اساس این قرارداد چین مایل است در پروژههای مختلف ایرانی ازجمله انرژی هستهای، بنادر و توسعه صنایع نفتی و گازی سرمایهگذاری کند و در مقابل چین بهنوعی تضمین دریافت مستمر نفت از ایران را دریافت میکند. [2]
از سوی دیگر، در سالهای اخیر چین توجه ویژهای به پاکستان بهخصوص در بعد ترانزیتی داشته است. علت این مسئله آن است که پاکستان با مناطق کلیدی ِچین هممرز است؛ با آسیای مرکزی از طریق افغانستان، یا خاورمیانه از طریق ایران و هند. در سالهای اخیر با توجه به پتانسیلهای ویژه ترانزیتی که پاکستان دارد چین سرمایهگذاریهای خود را در این کشور افزایش داد و طرح کریدور اقتصادی چین-پاکستان را نیز مطرح کرد. کریدور اقتصادی چین -پاکستان یکی از پروژههای برجسته در چارچوب طرح کمربند و جاده به شمار می رود. طرح این کریدور تا سال ۲۰۱۷، ۶۲ میلیارد دلار سرمایه جذب کرده و زمینه را برای گسترش زیرساختهای حملونقلی برای اتصال پاکستان به چین را فراهم کرده است. [3] بر اساس این طرح استان سین کیانگ چین به بندر گوادر در جنوب پاکستان از طریق شبکهای از جادهها، راهآهن و خطوط لوله برای حمل بار، نفت و گاز متصل میشود.[۴] مسیر ترانزیتی از گوادر به شمال غرب چین کوتاهترین مسیر را برای محمولههای چینی که به مقصد خاورمیانه، آسیای مرکزی و آفریقا است را فراهم میکند؛ بنابراین اگر کریدور اقتصادی پاکستان-چین برای واردات نفت خام استفاده شود، میتواند جایگزین مناسبی برای مسیرهای قبلی باشد و میتواند آسیبپذیری مسیرهای موجود را کاهش دهد[۵] ؛ درنتیجه این کریدور اقتصادی نهتنها دسترسی ارزانتری به آفریقا و خاورمیانه برای چین فراهم میکند بلکه میلیاردها دلار سرمایه برای پاکستان را نیز به ارمغان میآورد[۶]. در واقع آنگاه ازیکطرف پاکستان میتواند نیاز گازی خود را در چارچوب این طرح تأمین کند. از سوی دیگر عمل کردن بهعنوان محل ترانزیت انرژی برای پاکستان درامد زیادی خواهد داشت و از زیرساختهایی که در چارچوب این طرح ساخته میشود به میزان قابلتوجهی سود خواهد برد. بنابراین، در صورت وقوع موارد فوق شاید این به ذهن متبادر شود که همکاری ایران از طریق پاکستان برای انتقال انرژی به چین امری آسان خواهد بود اما در عمل با توجه به مسائل داخلی و بین المللی امری آسان نخواهد بود. [7].
مسایل داخلی و جغرافیایی اثر گذار
اگرچه در کریدور میان چین و پاکستان بحث انرژی قابلتوجه است اما این برنامه بلندمدت منتشرشده هیچ محتوایی در مورد انرژی (پروژههای حوزه انرژی نزدیک به دوسوم تمام سرمایهگذاری چین (۳۳ میلیارد $) را شامل میشود) ندارد. در این سند عملاً هیچ مطلبی در مورد بخش حملونقل کریدور اقتصادی چین-پاکستان وجود ندارد. به گفته اندرو اسمول، کارشناس صندوق مارشال آلمان، هیچ مطلبی در مورد توصیف پاکستان بهعنوان کریدور حملونقل از سینکیانگ به بندر گوادر وجود ندارد و اینیکی از نکات تبلیغاتی این طرح است؛ بنابراین کریدور اقتصادی چین-پاکستان نه یک طرح زیرساختی بینالمللی، بلکه یک پروژه برای توسعه اقتصادی پاکستان است [8] که درعینحال منافع زیادی را عایدی چین بهخصوص استانهایی نظیر سین کیانگ میکند.
- عدم ثبات سیاسی و فقدان امنیت داخلی در پاکستان. خطرات سیاسی جزو عواملی است که ریسک سرمایهگذاری در پاکستان در مورد اجرای پروژه های کلان را افزایش میدهد. عوامل مختلفی مانند احزاب رقیب، مذاهب، قبایل، تروریستها و مداخله غرب وجود دارند که بر سیاست پاکستان تأثیر دارند. پاکستان کشوری است که اقدامات و حملات تروریستی در این کشور بسیار شدید است و هر ساله شاهد حملات گسترده از سوی گروههای اسلام گرای افراطی و نیز جنبشهای جدایی طلب قومی می باشد. این گروهها یکی از اقداماتی که بر علیه پاکستان انجام می دهند حمله به مهندسان و نیروهای خارجی فعال در پروژ های چین می باشند. سالانه حملات بیشماری به پروژه های چین و نیرو ها و متخصصان چینی در ایالت بلوچستان پاکستان می شود. بهعنوانمثال در رابطه با کریدور اقتصادی چین-پاکستان برخی گروهکهای منطقهای درواقع به کریدور اقتصادی چین-پاکستان اعلام جنگ کردهاند. گروهک جداییطلب استان سند بهشدت با کریدور اقتصادی چین-پاکستان مخالف بوده و معتقد است که این کریدور برای از بین بردن سندیهای ساکن این استان طراحیشده است. جبهه آزادی بلوچستان و دیگر گروهکهای فعال در ایالت بلوچستان، نیز به بی ثباتی و ناامنی پاکستان دامن زده اند. بنابراین، با توجه به اینگونه نابسامانیها و ناامنی ها گزینه انتقال انرژی از پاکستان برای ایران و سایر طرفها را ممکن است پرهزینه کند.
- استفاده چین از سایر گزینه های دارای ریسک کمتر برای انتقال انرژی. از آنجایی که استان سین کیانگ چین در حال حاضر دارای شبکههای بزرگ خطوط لوله نفت و گاز است و دومین منطقه بزرگ تولیدکننده نفت در کشور است و چین از طریق خطوط لوله از کشورهای آسیای میانه، بهویژه قزاقستان و همچنین روسیه، منابع نفت کافی دریافت میکند؛ بنابراین، منطق افزودن خط لوله دیگری از طریق مناطق دشوار و ناپایدار از منطق محکمی برخوردار نیست.
- با توجه به هم مرز بودن و همسایگی ایران با ایالت بلوچستان پاکستان، این ایالت و خصوصا بندرگوادر مکان اصلی برای عملیات انتقال انرژی از ایران خواهد بود. اما مشکلی که وجود دارد این است که بندر گوادر فقط سه اسکله معمولی ۲۰۰ متری و یک اسکله عمومی ۱۰۰ متری دارد و این امر باعث میشود که این بندر نتواند محمولههای بزرگ نفتی را تخلیه کند مگر اینکه اسکلههای جدیدی ساخته شود؛ بنابراین ظرفیت محدود حملونقل نفت در بندر گوادر و ناتمام بودن ساخت پایانههای اختصاصی نفتی سبب میشود که تخلیه و حملونقل منابع نفت از طریق مسیر برنامهریزیشده مقرونبهصرفه نباشد و این طرح موردتردید واقع شود.
- انتقال خط لوله نفتی از پاکستان به چین از نظر اقتصادی و لجستیکی نیز مشکلات خود را دارد. نخست اینکه مسیرهای انتقال انرژی از مناطق صعبالعبور پاکستان است؛ امری که سبب تحمیل هزینههای اضافی و نیز زمانبر شدن آن میشود و خط لوله نفتی که باید از بندگوادر به کاشمر در استان سین کیانگ متصل شود باید از منطقه هیمالیا عبور کند. در این مسیر خط لوله باید از گردنه ۴۷۰۰ متری خنجران عبور کند تا به سرزمین اصلی چین برسد. علاوه بر این برای پایداری جریان انتقال انرژی به تجهیزات پمپاژ سنگین و منبع تغذیه قابلتوجه نیاز است. جغرافیای سخت منطقه با درههای شیبدار، یخچالها و آبشارها و خطرات متناوب مرتبط با زمینلرزهها و لغزش زمین و کاهش دما به منفی ۳۰ درجه سانتیگراد و ضرورت گرمایش کافی برای خطوط انتقال نفت سبب میشود که هزینههای سنگینی برای تعمیر و نگهداری از خطوط انتقال نفت ایجاد شود.
علاوه بر این، انتقال گاز طبیعی نیز چالشهایی به همراه دارد. نخست آنکه از بین روشهای انتقال گاز، انتقال با خطوط لوله و تبدیل به گاز مایعشده بهصورت صنعتی درآمده است اما سایر روشها[۹] همچنان نیاز به مطالعه و تحقیقات بیشتر دارند.[۱۰] دوم، ازآنجاکه میدانها گاز طبیعی از بازار مصرف دور هستند، همین امر سبب میشود تا هزینههای مربوط به تولید، فرآوری و انتقال گاز طبیعی زیاد گردد. چالش دیگر آن است که گاز طبیعی بهطور طبیعی در مخازن زیرزمینی در تماس با آب میباشد و به دلیل تغییر شرایط عملیاتی، خطوط انتقال همواره در معرض تشکیل پدیده هیدرات گازی هستند. پدیده هیدرات عاملی جدی و اساسی در انسداد تجهیزات فرآیندی و خطوط انتقال نفت و گاز به شمار میرود[۱۱].
- ضعف اقتصادی اسلامآباد: امروزه ازنظر اقتصادی پاکستان با مشکلاتی نظیر تورم بالا (۱۱٫۶٪ بهطور متوسط در طی ۶ سال اخیر)، کمبود اعتبارات، توانایی پایین اقتصاد برای درک سرمایهگذاری و ضرورت جلب حمایت دولت در هر پروژه بزرگ روبرو است.
- عامل محدودکننده دیگر مربوط به هزینه انتقال نفت از طریق پاکستان است که در مقایسه با انتقال انرژی از خلیجفارس گرانتر است. تحقیقات نشان داده است که انتقال نفت از پاکستان به غرب چین از طریق خطوط لوله تقریباً ۱۰ دلار در هر بشکه و ۵ دلار دیگر برای تحویل نفت به مراکز تقاضا در منطقه شرقی هزینه خواهد داشت. در مقایسه، هزینه حملونقل نفت از خلیجفارس به سواحل شرقی در چین تنها ۲ دلار در هر بشکه است. این بدان معناست که چین تقریباً نیم میلیارد دلار به دلیل مسائل مرتبط با هزینههای حملونقل ضرر خواهد کرد.
موضوعات بین المللی
- نقش طرفهای ثالث: اگرچه ایران ازنظر استراتژیک یک کشور بسیار مهم برای پاکستان است؛ اما این کشور به دلیل مخالفت شدید متحدان قدیمی خود، ایالاتمتحده و عربستان سعودی، در موقعیتی نیست که بتواند با ایران در پروژههای بزرگ شراکت کند[۱۲]. وخامت اوضاع اقتصادی پاکستان به وابستگی اقتصادی این کشور به آژانسهای مالی بینالمللی تحت کنترل ایالاتمتحده و کشورهای حوزه خلیجفارس، عمدتاً عربستان سعودی و امارات متحده عربی منجر شده است که مانع دیگری برای ازسرگیری هرگونه پروژهای در سطح کلان محسوب میشود.[۱۳] خصوصا که با توجه به بحران اقتصادی که پاکستان دارد و تلاشی که این کشور برای نزدیک شدن به امریکا و دریافت کمکهای مالی از آن برای برون رفت از بحران اقتصادی دارد اساسا نگران واکنش امریکا در زمینه همکاری با ایران در مورد پروژه های اینچنینی است.
پاکستان در ۲۵ سال گذشته به دلیل فشارهای ایالاتمتحده نتوانسته پروژه خط لوله گاز چند میلیارد دلاری را عملی کند؛ پروژهای که میتوانست تقاضای روزافزون پاکستان برای انرژی را برآورده کند، این در حالی است که تهران مدتها پیش بخش مربوط به خود را به پایان رسانده است. در همین زمینه عبدالخالق علی، تحلیلگر سیاسی و امنیتی ساکن کراچی معتقد است «پروژه خط لوله گاز [پاکستان- ایران] میتواند تقاضای روزافزون پاکستان برای انرژی را برآورده کند، اما فشار آمریکا اجازه نداد اسلامآباد به تعهدات خود با تهران عمل کند. چگونه میتوان این بار انتظار معجزه داشت». در همین زمینه دکتر شهید حسن صدیقی، اقتصاددان ساکن کراچی، میگوید «عملاً، شانس ورود تهران به این پروژه در شرایطی که جمهوری اسلامی با تحریمهای فزاینده از سوی ایالاتمتحده مواجه است، صفر است. [14]
عامل هند نیز در این خصوص باید اشاره شود. عبور بخشی از زیر ساخت کریدور چین- پاکستان از مناطق مورد مناقشه جامو و کشمیر وضعیت را پیچیده تر می سازد.
- کنش محتاطانه چین: از سوی دیگر چین کنشگری است که در عرصه اقتصاد بشدت در تلاش است که در حوزه تحریمهای امریکا و اروپا قرار نگیرد و به جای ریسک کردن سعی کرده است که گزینه های به صرفه دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهد.
- رقابت روسیه در زمینه انرژی با ایران: در شرایطی که نفت ایران به دلیل تحریمها به فروش نمیرسد روسیه و عربستان مشتریان شرقی ایران نظیر چین، ژاپن، کره جنوبی را جذب خود کردهاند. در کشور پاکستان، روسیه بازار گازی ایران را از دست این کشور گرفت. باوجودآنکه ایران از سال ۱۹۹۰ میلادی خط لوله صلح را برای انتقال گاز تا مرز پاکستان کشیده است، پاکستان قراردادهای واردات گاز خود را بهصورت بلندمدت با روسیه و ترکمنستان امضا کرد. [15] در مورد چین تا قبل از سال ۲۰۱۵ بزرگترین صادرکننده نفت به این کشور عربستان بود ولی از سال ۲۰۱۶ بهتدریج روسیه با افزایش صادرات نفت خود به چین جای این کشور را گرفت و هماکنون با صادرات بیش از یک و نیم میلیون بشکه در روز جزو بزرگترین صادرکنندگان نفت به چین شده به شمار می رود.[۱۶] نکته قابلتوجه این است که روسیه در زمینه انتقال گاز به چین شرایط بهتری نسبت به ایران دارد. به عقیده برخی از محققان خط لوله انتقال گاز از مسیر سیبری به چین، چشمانداز مطمئنتر و پایدارتری از ایران را به چین میدهد و همین سبب میشود که روسیه رقیب جدی برای ایران در این زمینه مطرح شود[۱۷]. با این حال، تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و تحریم های گسترده غرب علیه روسیه، مسیرهای ترانزیتی از مسیر روسیه به اروپا از جمله مسیر شمالی جاده ابریشم چین (ابتکار یک کمربند- یک راه) و طرح هایی مانند «پل زمینی اوراسیای جدید» که قرار بود قبل از جنگ اوکراین بین روسیه، اوکراین، بلاروس و لهستان شکل بگیرد، با یا چالشی جدی روبرو شده است. این رویداد وضعیت را برای چین و همچنین کشورهای آسیای مرکزی برای ترانزیت و تجارت با اروپا از مسیر روسیه دشوار ساخته و آنها را با چالشی جدید روبرو کرده است. اگرچه برای غلبه بر این شرایط، مسیر جایگزین برای کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی ، مسیر شرقی- غربی یعنی دریای خزر و در امتداد آن مسیر ریلی باکو- تفلیس- قارص است، با این حال مسیر جایگزین دیگر نیز مسیر شمالی- جنوبی از طریق بنادر جنوبی ایران در خلیج فارس و دریای عمان خواهد بود که در این صورت، بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، نزدیک ترین مسیر ارتباطی و ترانزیتی برای کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی به اقیانوس هند و آب های بین المللی خواهد بود.[۱۸] با وجود این علیرغم فراهم آمدن چنین فرصتی باز هم مسئله تحریمهای ایران سبب شده است که استفاده از گزینه ایران را کم رنگ کرد و از این گزینه استقبالی نشد.
نتیجه گیری
به نظر می رسد در حال حاضر انتقال انرژی از ایران به چین از طریق پاکستان تحت الشعاع هر دو عوامل داخلی و بین المللی باشد. بنابراین هرگونه تصمیم در این زمینه نیازمند بررسی تمام عوامل داخلی و بین المللی است. برای مثال، عوامل داخلی پاکستان از جمله موضوع اقتصادی، سیاسی و امنیتی و نیز مشکلات توپوگرافی این کشور می باشد. اما از سوی دیگر عوامل بین المللی از جمله تحریم های ایران و رابطه پاکستان با امریکا، روابط پاکستان با کشورهای حوزه خلیج فارس و اعراب و نیز رقابت سایر کشورهای جهان که در عرصه انرژی جز کشورهای تامین کننده انرژی جهان هستند نیز بر این پروژه می تواند اثر بگذارد. با این حال بنظر می رسد عامل تحریم های بین المللی وزنه ای سنگین در پروژه های کلان کشورها با تهران می باشد.
[۱] معمای شرقی-۴| منافع مشترک ایران و چین در شطرنج تحریمی آمریکا/ چرا امنیت انرژی چین به نفت ایران وابسته است؟ (۱۴۰۰)، خبرگزاری فارس،۱۱ مرداد، قابلدسترسی در سایتhttps://b2n.ir/s51451
[۲]The China-Iran Axis (2021), The Wall Street Journal, March 29, 2021, available at
[۳] Jaybhay, Rahul (2020). China’s pipeline dream in Pakistan,lowyinstitute, 30 Jun 2020, available at https://www.lowyinstitute.org/the-interpreter/china-s-pipeline-dream-pakistan
[۴] Sajid , Islamuddin(2021). Pakistan sees nearly 70% rise in exports to China, 05.05.2021, available at https://www.aa.com.tr/en/asia-pacific/pakistan-sees-nearly-70-rise-in-exports-to-china/2229981
[۵] Ur Rehman, Obaid & Ali, Yousaf, (2021). “Optimality study of China’s crude oil imports through China Pakistan economic corridor using fuzzy TOPSIS and Cost-Benefit analysis, Transportation Research Part E: Logistics and Transportation Review, Elsevier, vol. 148(C), available at https://ideas.repec.org/a/eee/transe/v148y2021ics1366554521000235.html
[۶] Blank, Stephen (2010). Will China Join the Iran-Pakistan-India Pipeline?, China Brief Volume: 10 Issue: 5, March 5, 2010 , available at https://jamestown.org/program/will-china-join-the-iran-pakistan-india-pipeline
[۷]Blank, Stephen (2010). Will China Join the Iran-Pakistan-India Pipeline?, China Brief Volume: 10 Issue: 5, March 5, 2010 , available at https://jamestown.org/program/will-china-join-the-iran-pakistan-india-pipeline
[۸] چرمگی، الهام (۱۳۹۶). دلایل اهمیت تعامل چین و پاکستان برای روسیه، (ترجمه) موسسه مطالعات راهبردی شرق، دوشنبه ۲۶ تیر، قابلدسترس در سایت
http://www.iess.ir/fa/translate/603/
متن اصلی فایل به زبان روسی قابلدسترس در سایت
[۹] از جمله مهم ترین روش های فروش و صادرات گاز عبارتند از خطوط لوله، گاز طبیعی مایع شده(LNG)، گاز طبیعی متراکم شده (CNG)، هیدرات گاز طبیعی (NGH)، بدیل گاز به فرآورده های مایع (GTL) و سپس فروش فرآورده های مایع ، استفاده از انرژی گاز برای تولید جریان الکتریسیته (GTW) و سپس فروش برق و بالاخره استفاده از انرژی گاز برای تولید محصولات با ارزش مورد نیاز (GTC) و فرو ش آن ها.
[۱۰]عجمین فهادان حسین,حقیقی محمد (1391) ارزیابی منابع گاز طبیعی ایران و مقایسه روشهای بهره برداری از آن در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، کنفرانس بین المللی نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاهی ، قابل دسترس در سایت https://www.sid.ir/fa/seminar/ViewPaper.aspx?ID=10588
[۱۱]: جوزیان ، حسن؛ جوزیان ، سجاد (۱۳۹۶)، بررسی روش های مختلف جلوگیری از تشکیل هیدرات گازی در خطوط لوله های انتقال ،چهارمین کنفرانس بین المللی نوآوری های اخیر در شیمی و مهندسی شیمی ،قابل دسترس در سایت
[۱۲] Latif, Aamir (2019). No room for Iran in China-Pakistan economic cooperation, The history of Anadolu Agency, available at https://www.aa.com.tr/en/asia-pacific/no-room-for-iran-in-china-pakistan-economic-cooperation/1395801
[۱۳] Ibid.
[۱۴] Ibid.
[۱۵] رحیمی، مریم (۱۴۰۰). چین و روسیه برندگان تحریم نفت و گاز ایران، تجارت نیوز، ۲۵ خرداد، قابلدسترسی در سایت
[۱۶] رمزگشایی از نقشه راه چینیها برای تأمین پایدار انرژی/ آیا چین کارتِ ایران را در تعامل با آمریکا میسوزاند؟ (۱۴۰۰)، دیپلماسی ایرانی، ۲۳ فروردین، قابلدسترسی در سایتhttps://b2n.ir/x99586
[۱۷] Blank, Stephen (2010). Will China Join the Iran-Pakistan-India Pipeline?, China Brief Volume: 10 Issue: 5, March 5, 2010 , available at https://jamestown.org/program/will-china-join-the-iran-pakistan-india-pipeline
[۱۸] https://tisri.org/?id=9f894gci