«موتوکو ریچ» در گزارش ۱۰جولای در نیویورکتایمز نوشت: بازنگری احتمالی در قانون اساسی ژاپن نقطه عطفی در حیات سیاسی معاصر ژاپن خواهد بود و تاثیرات منطقهای و جهانی چشمگیری خواهد داشت. به نوشته این گزارشگر، پیام این انتخابات واضحترین نشانه از این بود که آبه همچنان یک «نیروی سیاسی راهنما» و «الهامبخش» است. او حتی قبل از مرگش دیگر رهبر کشور یا حزب حاکم آن نبود؛ اما میراث او انتخابهای رایدهندگان در صندوقهای رای و دیدگاه حزبش برای آینده را شکل داد.
فومیو کیشیدا، نخستوزیر کنونی روز شنبه یک روز پس از قتل آبه، در جمع جمعیتی در غرب توکیو گفت: «من مسوولیت پذیرفتن ایدههای نخستوزیر سابق آبه را بر عهده میگیرم.» لیبرال دموکراتها و شرکای ائتلافی آنها در انتخابات روز یکشنبه به اندازه کافی کرسی بهدست آوردند تا اکثریت مطلق دو سوم را تشکیل دهند. آنها اکنون میتوانند بندی را در قانون اساسی اصلاح کنند که توسط اشغالگران آمریکایی پس از جنگ به آنها تحمیل شده بود تا جنگ را کنار بگذارند. آن هدف دیرینه درها را به روی ژاپن برای تبدیل شدن به قدرتی نظامی که قادر به رهبری جهانی باشد باز خواهد کرد.
در ساعات اولیه صبح دوشنبه ۲۰تیرماه، لیبرال دموکراتها به همراه کومیتو، شریک دیرینه آنها و سایر احزاب متحد، ۸۷ کرسی را بهدست آوردند. این به این معناست که آنها اکثریت مطلق را پس از سال۲۰۱۶ دوباره بهدست آوردند. به نظر میرسد مرگ آبه به افزایش مشارکت رایدهندگان کمک کرده است؛ مشارکت در آخرین انتخابات مجلس علیا در سال۲۰۱۹ حدود ۴۹درصد بود؛ اما در ۲۰تیرماه به بیش از ۵۲درصد رسید. کیشیدا در سخنانی گفت که امیدوار است بتواند «درک و شناخت مردم را بهدست آورد» و «بحث» درباره پیشنهاد حزب برای بازنگری قانون اساسی را «تعمیق بخشد». حتی با وجود این اکثریت مطلق موانع زیادی در مسیر این طرح وجود دارد؛ حداقل این است که این طرح در میان مردم ژاپن شاید هواخواه زیادی نداشته باشد. با افزایش فشارهای تورمی، تضعیف ین و افزایش مجدد ابتلاها و شیوع کرونا، تغییر قانون اساسی میتواند سختتر از همیشه باشد.
«ریساکو ساکاگوچی» ۲۹ ساله که رای خود را به نامزدهای لیبرال دموکرات در یکی از مراکز رای گیری در «سایتاما» حومه توکیو داد، گفت: «من به قیمتها، دستمزدها، زندگی روزمره، خدمات پزشکی و مراقبت از کودکان علاقهمند هستم.» «توبیاس هریس» کارشناس ارشد مرکز پیشرفت آمریکا که بر فعالیت در آسیا نظارت میکند، گفت: با چنین نگرانیهای اساسی «بازنگری قانون اساسی نوعی کالای لوکس محسوب میشود». هریس گفت: «با عنایت به این توجهی که صرف بازنگری در قانون اساسی بیش از سایر مسائل میشود، مجازاتی برای آن در نظر گرفته میشود؛ بهویژه وقتی مردم اینقدر نگران مسائل خانه و خانواده خود هستند.» باز کردن قید و بند از دست و پای ارتش ژاپن از اهداف مورد علاقه آبه بود؛ اما بدون او اراده برای پیشبرد روند دشوار پارلمانی ممکن است از بین رفته یا با موانعی روبهرو شود.
«هیروشی ناکانیشی» استاد سیاست در دانشگاه کیوتو میگوید: «اکنون که او رفته است، هیچ رهبر مشخصی در میان اعضای ارشد حزب دموکرات وجود ندارد که بتواند بازنگری قانون اساسی را پیش ببرد.» آبه که نزدیک به هشت سال در مسند بود، میراثی از خود بر جای گذاشت که فراتر از امیدهای او برای بازنگری در قانون اساسی میرفت. حتی پس از عقب افتادن ژاپن از چین در رتبهبندی اقتصادی جهان، آبه با امضای یک توافق تجاری چندملیتی (پس از خروج ایالات متحده از برخی از توافقنامهها در دوران ترامپ) به گسترش نفوذ ژاپن کمک کرد. آبه در داخل هم به بازگرداندن اقتصاد به ریل خود پس از سالها رکود کمک کرد. اگرچه سیاستهای اقتصادی او هرگز به اندازهای که وعده داده بود محقق نشد؛ اما به خاطر برنامهای که «آبنومیکس» نامیده شد، شهرت بینالمللی بهدست آورد.
پس از ترک قدرت، اظهارات عمومی آبه طنینی فراتر از اظهارات اکثر نخستوزیران سابق پیدا کرد. او پیشنهاد کرد زمان آن فرا رسیده است که ژاپن «توافقنامه اشتراک هستهای» با ایالات متحده ایجاد کند. سپس رسانهها مطرح کردند که لیبرالدموکراتها در حال بررسی شکستن تابوی دیرینه درباره بحث در خصوص زرادخانه هستهای ژاپن هستند. در درون حزب، او به اصطلاح «تاج بخش» تلقی میشد و اغلب از او بهعنوان «شوگان سایه» یاد میشد. کیشیدا موقعیت خود را مدیون آبه است که پس از شکست اولین گزینه خود یعنی «سانائه تاکایچی» در دور اول رایگیری در رقابت رهبری حزب، آبه از حامیانش خواست تا از کیشیدا حمایت کنند. در مبارزات انتخاباتی لیبرال دموکراتها در دو هفته گذشته، نفوذ پایدار آبه به نمایش گذاشته شد؛ بهگونهایکه مردم را از هوکایدو در شمال تا فوکوئوکا در جنوب به خود جلب کرد. سفر آبه به نارا (پایتخت قدیمی ژاپن) که در نهایت با مرگ او پایان یافت، دومین دیدار او در حمایت از «کی ساتو» ۴۳ ساله بود که یکی از اعضای جوان حزب بود.
برای کیشیدا، از دست دادن ناگهانی آبه میتواند همزمان فرصتها و خطراتی را به همراه داشته باشد. او میتواند پس از انتخابات قدرت را تثبیت کند؛ زیرا قانونا ملزم به برگزاری انتخابات دیگری به مدت سه سال نیست. سیاستمداران ژاپنی اغلب از این فاصله بهعنوان «دوره طلایی» یاد میکنند. اما تاریخ میگوید که شانس ممکن است علیه او باشد. «کارول گلوک» استاد تاریخ و متخصص ژاپن مدرن در دانشگاه کلمبیا میگوید که از پایان جنگ جهانی دوم، نخستوزیران قدرتمند معمولا با دری چرخان از چهرههای فراموششدنی دنبال میشوند؛ به این معنا که پس از دوره نخستوزیری به فراموشی سپرده میشوند. کیشیدا دومین فردی است که پس از استعفای آبه در سال۲۰۲۰، این سمت را در دست دارد. سلف او، یوشیهیده سوگا، تنها یک سال دوام آورد. اما نام و میراث آبه ماندگارتر از سایرین است. پروفسور گلوک گفت: «تعداد زیادی نخستوزیر وجود دارند که – اگر آنها را از سال۱۹۴۵ تاکنون جمع کنیم- چندان نشانی از آنها دیده نمیشود.» تفاوت آبه با دیگر نخستوزیران در قدمت دوران نخستوزیری او و نیز میراثی است که از خود به یادگار گذاشته است.
به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، کیشیدا ممکن است احساس آرامش کند که دیگر مجبور نیست به آبه پاسخ دهد. اما دیگران در حزب مطمئنا برای پر کردن خلأ قدرت دست به مانور خواهند زد. آبه رهبری بزرگترین و راستگراترین جناح حزب را بر عهده داشت و جانشینی را به جای خود تعیین نکرده بود. درگیری های داخلی می تواند حزب را ناآرام و اجرای سیاستها را برای کیشیدا دشوارتر کند. «کویچی ناکانو» استاد سیاست در دانشگاه سوفیا میگوید: «اگر آبه همچنان نفوذ زیادی داشت، این مساله بسیار قابل پیشبینیتر بود.» جدای از دعواهای حزبی بر سر قدرت، سوال بزرگتر این است که آیا کیشیدا در نهایت میتواند دیدگاه خودش را داشته باشد یا خیر؟ او روزگاری خود را بهعنوان عضوی با گرایش لیبرال و «کبوتر حزب» معرفی کرد. اما بهدلیل جنگ اوکراین و افزایش تهدیدات کرهشمالی و چین، کیشیدا از آبه برای افزایش هزینههای نظامی و تسلیحاتی پیروی کرد. با این حال، بدون وجود آبه بهعنوان یک نیروی محرک، برخی از تحلیلگران در عجب هستند که آیا کیشیدا قادر به اجرای برنامه امنیت ملی خواهد بود یا خیر؟