تاریخ : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 20 شوال 1445 Sunday, 28 April , 2024

ارزیابی تحلیلی از جنگ روسیه در اوکراین پس از گذشت دو سال

  • ۰۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۲
ارزیابی تحلیلی از جنگ روسیه در اوکراین پس از گذشت دو سال
پوتین برای رسیدن به این اهداف خود در اوکراین در ابتدا با لشکر کشی در سه محور شمالی، جنوب شرقی و شرق اوکراین تهاجم وسیعی را آغاز کرد اما برخلاف ارزیابی‌های اولیه وقتی با مقاومت همه جانبه ارتش اوکراین در کی‌اف روبرو شد، پس از یک ماه به مرزهای شرقی عقب نشینی کرد.

#اختصاصی

 

به قلم: حسن بهشتی پور؛ پژوهشگر ارشد مسایل بین‌المللی

امروز پنجم اسفند برابر با ۲۴ فوریه است دقیقا دو سال از شروع حمله روسیه به اوکراین گذشت و هنوز هیچ آینده روشنی برای پایان این جنگ خانمانسوز وجود ندارد.

تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین رنج بسیار زیاد برای مردم در دو طرف برجای گذشت درطرف اوکراین دهها هزار نفر کشته و زخمی و میلیون ها نفر آواره شده‌اند. با این حال پوتین در آخرین مصاحبه‌اش اعلام می کند هنوز به اهداف تعیین شده در این جنگ نرسیده است.

اکثریت مردم اوکراین با همه امکانات خود و با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا در برابر این تهاجم وسیع ایستادند، تا به روسیه نشان دهند در قرن ۲۱ نمی توان به صرف احساس تهدید از سوی کشور همسایه جنگی را شروع کنید که به اشغال چهار استان این کشور بینجامد.

منطق روسیه برای تجاوز به خاک همسایه خود سه تهدید عمده معرفی شد. اول عضویت اوکراین در ناتو که می توانست مرزهای ۱۸۵۶ کیلومتری دو کشور را با تهدیدی جدی روبرو کند، زیرا سالهای طولانی اوکراین نقش خط حائل بین روسیه و غرب را داشته و در برابر دو تهاجم مهم ناپلئون و هیتلر در کنار روس‌ها جنگیدند، عضویت اوکراین در ناتو موجب می شود نه تنها این خط حائل از بین برود بلکه خاک اوکراین به عنوان پایگاهی مهم برای ضربه وارد آوردن به روسیه تبدیل می شد. به ویژه وقتی بدانیم از کی‌اف پایتخت اوکراین تا مسکو از طریق جاده‌های زمینی ۸۰۰ کیلومتر و مرز هوایی تنها ۶۰۰ کیلومتر فاصله است. دوم نگرانی روسیه از وضعیت هفت میلیون روس تبار که عمدتا در شرق اوکراین زندگی می کنند. روسیه مدعی است این روس تبارهای اوکراینی در معرض تهدیدهای جدی برای ادامه زندگی در اوکراین بودند. سوم روسیه مدعی است نئونازیها در کی‌اف حاکم هستند و روسیه برای آنکه این هر سه تهدید را خنثی کند دست به عملیات ویژه زده است.

پوتین برای رسیدن به این اهداف خود در اوکراین در ابتدا با لشکر کشی در سه محور شمالی، جنوب شرقی و شرق اوکراین تهاجم وسیعی را آغاز کرد اما برخلاف ارزیابی‌های اولیه وقتی با مقاومت همه جانبه ارتش اوکراین در کی‌اف روبرو شد، پس از یک ماه به مرزهای شرقی عقب نشینی کرد. اما به پیش‌روی خود برای اشغال چهار استان شرقی اوکراین در منطقه دُنباس ادامه داد تا بتواند از راه زمینی در ساحل جنوبی اوکراین به شبه جزیره استراتژیک کریمه در شمال دریای سیاه متصل شود.

طی دو سال گذشته نتیجه این جنگ پوتین خسارت هنگفتی برای مردم اوکراین و روسیه به وجود آورد که در ادامه به مهم ترین موارد آن اشاره می شود.

۱- آمریکا و اتحادیه اروپا در دو سوی اتلانتیک متحدتر از قبل علیه روسیه بسیج شدند و برای آنکه بتوانند روسیه را پشیمان کنند بزرگترین و بی سابقه ترین تحریم‌ها را علیه این کشور وضع کردند که روز به روز به ابعاد فاجعه بار این تحریم‌ها علیه مردم روسیه افزوده می شود.

۲- استراتژی آمریکا که از زبان برژینسکی که در سال ۱۹۹۷ مطرح شده بود، در عمل امکان اجرایی پیدا کرد. برژینسکی معتقد بود روسیه بدون اوکراین نمی تواند اهداف خود را در اورآسیا پیش ببرد به همین دلیل آمریکا باید به هر شکل ممکن اوکراین را از روسیه جدا کند. با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین در عمل آمریکا به هدف اصلی خود رسید. اگر تحولات سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۴ نتوانسته بود به طور کامل رشته های پیوند عمیق روسیه و اوکراین را که در تفکرات اسلاوهای شرقی و مسیحیت ارتدوکسی بنیان داشت؛ از هم جدا کند، در عمل تهاجم روسیه این رشته ها و همبستگی را از بین برد.

۳- ایجاد سه بحران جهانی در زمینه امنیت غذا با افزایش سرسام آور مواد غذایی در سطح جهانی و امنیت انرژی و امنیت هسته ای در عمل جهان را در آستانه جنگ جهانی سوم قرار داد که در این زمینه بیش از همه مردم اوکراین و سپس مردم روسیه و مردم کشورهای اروپایی صدمه دیدند. گرچه از لحاظ کمبود مواد غذایی در قاره‌های آفریقا، آسیا و حتی آمریکای لاتین نیز ترکش های آن را کاملا احساس کردند.

۴- با تمرکز بیش از حد آمریکا و اروپا بر استفاده از سلاح تحریم علیه روسیه، خطر افزایش فساد سیستماتیک در دستگاه های اجرایی روسیه و متحدان غربی در ترکیه، عربستان و امارات و حتی تا حدودی در چین و هند، افزایش پیدا کرد. زیرا در این شرایط دور زدن تحریم ها در عمل امکان جدیدی فراهم کرد که به اُلیگارشی‌های مالی در داخل و خارج روسیه امکان قدرت گیری بیشتر داد و همانها ثروت، قدرت و نفوذ خود را از طریق فسادی که فراتر از مرزها گسترش می‌یابد، توسعه دادند.

۵- دو کشور سوئد و فنلاند که سالهای طولانی در جنگ سرد موضع بیطرفی داشتند با تهاجم روسیه به اوکراین ترغیب شدند در تغییر موضع آشکار به ناتو پیوستند و امروز روسیه مجبور است با تهدیدهای بیشتری از مرزهای شمالی خود روبرو شود.

۶- متحدان روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز که سالهای طولانی پس از فروپاشی با روسیه روابط بسیار نزدیکی داشتند بعد از جنگ مجبور شدند از روسیه فاصله بگیرند. در میان کشورهای آسیای مرکزی بیش از همه قزاقستان که بخش قابل توجهی روس تبار در این کشور زندگی می کنند از ترس تکرار تجربه اوکراین و نیز به دلیل نگرانی از تحریم‌های غرب تلاش کرد با اتخاذ موضع بیطرفی از سیاست‌های روسیه فاصله بگیرد. همچنین ارمنستان که از زمان به قدرت رسیدن پاشینیان در سال ۲۰۱۸ روابط خود را با روسیه کمتر کرده بود، فرصت بیشتری پیدا کرد تا به بهانه پشت کردن روسیه در جنگ قره باغ، پیونده های نزدیک تری با آمریکا و اروپا برقرار کند.

۷-فرصت بسیار مناسبی برای شرکتهای تولید کننده سلاح در هر دو طرف جنگ پدید آمد تا میلیونها دلار سرمایه گذاری که می توانست برای افزایش رفاه مردم به کار گرفته شود، خرج نابودی امکانات زیر بنایی و عقب ماندگی بیشتر شود که تا سالهای طولانی آینده جبران آن بسیار مشکل است.

۸- کشورهایی نظیر انگلستان ، آلمان ، ژاپن و فرانسه با چندین برابر کردن بودجه های نظامی خود به نحو بی سابقه ای به سمت مسلح تر شدن هرچه بیشتر پیش رفتند بطوریکه جهان شاهد تکرار مسابقه تسلیحاتی در دوران جنگ سرد شده است.

نتیجه:

در این جنگ روسیه و اوکراین هردو متحمل خسارات هنگفتی شده‌اند و جهان باردیگر در آستانه رودرویی بزرگ قرار گرفت. در این شرایط تنها آمریکا از تضعیف روسیه و وابسته شدن بیشتر اوکراین به خود سود می برد و اروپایی ها که انتظار داشتند بعد از جنگ سرد شاهد روابط بهتری با روسیه باشند، امروز از هر زمان دیگر بیشتر خود را در برابر تهدید جدی می بینند و این خود زمینه‌های مساعد همکاری در زمینه انرژی با روسیه را که میلیاردها دلار درخطوط لوله گاز صادراتی روسیه از شمال و جنوب سرمایه گذاری کرده بودند به باد فنا داد.

برای کسانی که دلشان در گرو صلح و امنیت دنیا قرار دارد ،هیچ اقدامی ضروری تر از رسیدن به یک راه حل مرضی دو طرف برای پایان دادن به این جنگ بی حاصل وجود ندارد. مهم ترازاین که نظم نوین جهانی پس از جنگ روسیه در اوکراین چه مختصاتی دارد، پایان دادن به آتش جنگی است که هر زمان می تواند همه جهان را درگیر کند.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10073
  • نویسنده : حسن بهشتی پور؛ پژوهشگر ارشد مسایل بین‌المللی
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
  • 633 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.