تاریخ : دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 21 شوال 1445 Monday, 29 April , 2024

فرصتی برای پیگیری حقابه هریرود

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۰
فرصتی برای پیگیری حقابه هریرود
کاهش آب ورودی به سد دوستی می‌تواند امنیت آبی کشورهای پایین‌دست و از جمله امنیت آب آشامیدنی دومین شهر بزرگ ایران یعنی مشهد را با خطرات جدی مواجه سازد.

به قلم: حامد حکمت‌آرا، پژوهشگر دیپلماسی آب

در جریان سفر یک هیئت بلندپایهٔ طالبان به ترکمنستان در اسفندماه گذشته بر گفت‌وگوهای دوجانبه و لزوم همکاری عمیق‌تر در زمینهٔ مدیریت منابع آب بین طرفین تأکید شد. طرف ترکمنستانی در این دیدار خاطرنشان کرد که استفادهٔ منطقی از منابع آب در منطقه باید بر اساس هنجارهای شناخته‌شدهٔ عمومی حقوق بین‌الملل ناظر بر رژیم مصرف آب در رودخانه‌های فرامرزی، آبراه‌ها و دریاچه‌های مرزی انجام شود.

البته نگرانی عمدهٔ طرف ترکمنستانی در زمینهٔ منابع آب مشترک با افغانستان، همچون دیگر کشورهای آسیای مرکزی، عموماً مربوط به رودخانهٔ آمودریا (جیحون) در شمال افغانستان و ترکمنستان و جنوب تاجیکستان و ازبکستان است؛ چراکه کانال قوش‌تپه که جهت انحراف بخشی از آب آمودریا به افغانستان از سوی طالبان در حال احداث است، پس از بهره‌برداری می‌تواند تا حدود ۲۰ درصد از آب این رودخانه را منحرف کند.

شایان توجه است که روند خشک‌شدن دریاچهٔ آرال به‌عنوان ریزشگاه نهایی آب رودخانه‌های آمودریا و «سیردریا» به‌دلیل سیاست‌های توسعه‌محور شوروی که مبتنی بر توسعهٔ بی‌ضابطهٔ کشاورزی و به‌ویژه تولید پنبه در آسیای مرکزی بود، از اواخر دههٔ ۱۹۸۰ شروع شد و نهایتاً در دههٔ ۲۰۰۰ بخش عمده‌ای از سطح این دریاچه خشک شد. با توجه به سموم شیمیایی استفاده‌شده در مزارع حوضهٔ دریاچهٔ آرال که نهایتاً در کف این دریاچه ته‌نشین شده‌اند، سطح خشک‌شدهٔ دریاچهٔ آرال در اثر وزش باد و طوفان، گسترهٔ وسیعی از سطح کشورهای آسیای مرکزی و حتی بعضاً خراسان ایران را با توفان‌های نمکی و سمی تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. بدین ترتیب، هرگونه تغییر در رژیم آبی حوضهٔ آمودریا می‌تواند علاوه‌بر ترکمنستان، بر ازبکستان، قزاقستان و حتی ایران نیز اثرات منفی داشته باشد.

کشورهای آسیای مرکزی با درک و لمس خطرات و پیامدهای خشک‌شدن دریاچهٔ آرال، پس از فروپاشی شوروی از طریق برگزاری نشست‌های مشترک و همچنین ایجاد برخی سازوکارها و نهادهای منطقه‌ای یا زیرنظر سازمان‌های بین‌المللی، درصدد کاهش اثرات مخرب این پدیده برآمده‌اند. البته با توجه به اینکه افغانستان در دهه‌های اخیر با حملهٔ شوروی و آمریکا و همچنین جنگ‌های داخلی مواجه بود، فرصت بهره‌برداری از حقابهٔ خود از آمودریا یا حضور در مذاکرات و توافق‌های آبی مربوطه را نداشت و به‌همین دلیل است که ایجاد کانال قوش‌تپه را حق خود می‌داند؛ مخصوصاً با توجه به اینکه در بالادست این رودخانه قرار دارد و بخش مهمی از آب آن را تأمین می‌کند.

موضوع تعیین حقابه‌های مشترک می‌تواند در قالب دیپلماسی آب بین کشورهای ساحلی منابع آب مشترک پیگیری شود. همسایگان شمالی افغانستان در حوضهٔ رودخانهٔ آمودریا نیز هرچند تاکنون با جدیت، پیگیر مذاکرات آبی با طالبان بوده‌اند، اما از لفاظی‌های خصمانه و تهدید خودداری کرده‌اند. در همین راستا در شهریورماه گذشته، «شوکت میرضیایف»، رئیس‌جمهور ازبکستان در مورد اینکه چگونه کانال قوش‌تپه می‌تواند به تغییر اساسی رژیم آب و پایداری زیست‌محیطی در آسیای مرکزی منجر شود، صحبت کرد. وی سپس پیشنهاد داد که نمایندگان هیئت حاکمهٔ افغانستان نیز در گفت‌وگوهای منطقه‌ای در مورد استفاده از منابع آب مشترک مشارکت داشته باشند.

بیانیهٔ اخیر ترکمنستان نیز در راستای دیپلماسی آب و پرهیز از تنش یا مناقشهٔ آبی است. عشق‌آباد با لحنی ملایم به تلاش برای همکاری‌های فنی بیشتر، رویکردی دانش‌پایه برای برداشت آب از رودخانه‌های فرامرزی، استفاده از متخصصان بسیار ماهر جهت مدیریت مناسب منابع آب و اصل حسن همجواری برای تأمین منافع همهٔ کشورهای ساحلی آب‌های مشترک توصیه کرده است.

هرچند وزارت امور خارجه ترکمنستان از فضای دوستانه و سازندهٔ دیدار با هیئت افغانستانی سخن گفته است، اما این صمیمیت تاکنون نتوانسته پیشرفت پروژهٔ کانال قوش‌تپه را آهسته کند. تا جایی‌که در اسفندماه گذشته، یکی از رسانه‌های افغانستان گزارش داد مرحلهٔ دوم اجرای این پروژه نیز آغاز شده است. بر این اساس، ۱۹۸ کیلومتر کانال در مرحلهٔ اول حفاری شده است و ۱۷۷ کیلومتر دیگر نیز طی یک دورهٔ یک‌ساله تکمیل خواهد شد.

یکی از اهداف افغانستان از تکمیل کانال قوش‌تپه و گسترش اراضی کشاورزی در حوضهٔ آمودریا، خودکفایی این کشور در تولید گندم اعلام شده است. خودکفایی افغانستان در تولید غلات می‌تواند صادرات غلات از دیگر کشورهای مشترک در حوضهٔ دریاچه آرال از جمله قزاقستان به این کشور را متوقف کند. تا جایی‌که قزاقستان جهت تسهیل صادرات غلات به افغانستان، ساخت ترمینال غلات در مرز شرقی ترکمنستان را خواستار شده است و در این راستا، ساخت یک سیلوی ذخیره‌سازی به ظرفیت ۱۰۰ هزار تن غلات در مرز ترکمنستان و افغانستان برنامه‌ریزی شده است. در نتیجه، تکمیل کانال قوش‌تپه باعث خواهد شد کشورهای آسیای مرکزی علاوه‌بر تحمل آثار مخرب محیط زیستی خشک‌شدن دریاچهٔ آرال یا حتی کاهش آب کشاورزی، با کاهش درآمدهای ناشی از صادرات نیز مواجه شوند.

هرچند بهره‌برداری از منابع آب مشترک در آمودریا، حق طبیعی افغانستان به‌عنوان یک کشور در ساحل این رودخانه است، اما با توجه به شرایط وخیم محیط زیستی حوضهٔ آرال، می‌توان در چارچوب دیپلماسی آب و پس از تعیین حقابهٔ کشورهای ساحلی، از طریق خرید حقابهٔ افغانستان یا روش‌های دیگر، جلوی انحراف آب بیشتر از این رودخانه را گرفت. به‌عنوان مثال، کشورهای آسیای مرکزی که صادرات غلات به افغانستان را انجام می‌دهند، می‌توانند در ازای عدم توسعهٔ کشاورزی در بخش افغانستانی حوضهٔ آمودریا، بهای کمتری بابت غلات صادراتی خود به این کشور دریافت کنند یا در حوزهٔ مدیریت منابع آب آن مشارکت و یاری کنند.

رودخانهٔ هریرود دیگر رودخانهٔ مشترک بین افغانستان و آسیای مرکزی است که برخی پروژه‌های آبی در بالادست آن و از سوی طالبان در حال پیگیری هستند. این رودخانه که از خاک افغانستان سرچشمه می‌گیرد، در ادامهٔ مسیر خود، مرز مشترک ایران-افغانستان و ایران-ترکمنستان را تشکیل می‌دهد و نهایتاً وارد خاک ترکمنستان می‌شود. ایران و ترکمنستان در سال ۱۳۸۴ سد دوستی را در مرز مشترک دو کشور و بر روی هریرود به بهره‌برداری رساندند. با توجه به اینکه افغانستان در بالادست این سد قرار گرفته و در توافق‌های آبی دو کشور پایین‌دستی حضور نداشته است، به‌صورت یک‌جانبه اقدام به احداث سدهای «سلما»، «کبکان» و «پاشدان» در بالادست این رودخانه کرده است.

کاهش آب ورودی به سد دوستی می‌تواند امنیت آبی کشورهای پایین‌دست و از جمله امنیت آب آشامیدنی دومین شهر بزرگ ایران یعنی مشهد را با خطرات جدی مواجه سازد. در همین راستا، «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران در سفر چندی پیش خود به ترکمنستان به رایزنی‌های صورت‌گرفته دربارهٔ موضوع حقابهٔ ایران و ترکمنستان از سد دوستی که تحت‌تأثیر پروژه‌های آبی افغانستان قرار دارد، اشاره کرد. وی همچنین از تشکیل کمیته‌ای خبر داد که در این رابطه تلاش‌های جدی انجام خواهد داد تا اقدامات خارج از حوزهٔ اختیارات تهران و عشق‌آباد تأثیری در حقابهٔ ایران و ترکمنستان در سد دوستی بر جای نگذارد.

با توجه به اینکه پروژهٔ انحراف آب آمودریا به داخل افغانستان و احداث کانال قوش‌تپه تأثیرات به‌مراتب وخیم‌تر و گسترده‌تری بر محیط زیست منطقه دارد و حداقل چهار کشور منطقه با اثرات مخرب آن مواجه خواهند بود و به‌صورت جدی پیگیر این موضوع هستند؛ و با عنایت به اینکه طرف ترکمنستانی در پیگیری موضوع آب‌های مشترک با افغانستان، تمامی این منابع را مدنظر قرار داده و صرفاً بر آمودریا تأکید ندارد، در نتیجه، ایران می‌تواند از این ظرفیت موجود برای پیگیری حقابهٔ خود از هریرود استفاده کند.

بدین ترتیب، موضوع هریرود نیز می‌تواند در قالب دیپلماسی آب بین افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی پیگیری شود و حتی ایران هم در این مذاکرات شرکت کند؛ چراکه علاوه‌بر آثار مخرب محیط‌زیستی خشک‌شدن دریاچهٔ آرال که بعضاً ایران را هم دربرمی‌گیرد، باید توجه داشت که پس از احداث کانال قره‌قوم (که آب آمودریا را به‌سمت جنوب ترکمنستان منحرف می‌کند)، حوضهٔ رودخانهٔ هریرود که این کانال از آن عبور می‌کند نیز بعضاً زیرحوضهٔ دریاچهٔ آرال به حساب می‌آید و در نتیجه، ایران نیز در کنار پنج کشور آسیای مرکزی و افغانستان، هفتمین کشور ساحلی حوضهٔ دریاچه آرال به شمار می‌رود.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10299
  • نویسنده : حامد حکمت‌آرا، پژوهشگر دیپلماسی آب
  • منبع : پیام ما
  • 1132 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.