بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین تغییرات در دولت روسیه؛ ابتکار اقتصادی دفاعی ارمنستان در جهتگیری مجدد اقتصادی پیشرفت کندی دارد چینی سازی ادیان پدر و دختر؛ برداشتی آزاد از کتاب دختر استالین مجمع اقتصادی کشورهای ترک: چه آیندهای قابل انتظار است؟ ارزیابی روابط پکن-مسکو در دوره پس از جنگ اوکراین
یش از ۵.۵ میلیون نفر با ریشههای ترک در کشورهای مختلف اروپایی زندگی میکنند.
دره فرغانه خطرناک ترین نقطه ضعف کل منطقه آسیای مرکزی است. این دره زادگاه خانات خوقند است. پس از برافتادن خانات خوقند توسط روسیه و تقسیم بندی سرزمینها بین تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان، هرازگاهی درخواستهایی مبنی بر ایجاد دولت اسلامی به جای آن شنیده میشود. در حال حاضر، گروههای قوی و آموزش دیده شبه نظامیان در دره فرغانه مستقر شدهاند. اگر رویدادهای منفی احتمالی مانند افغانستان ایجاد شوند، همواره افرادی برای حمایت و پیوستن به ستیزه جویان وجود خواهند داشت.
پس از سقوط جمهوریت در افغانستان، نگاهها بیشتر به پیامدهای مادی و محسوس آن متمرکز است و به پیامدهای ذهنی و روانی آن پرداخته نمیشود. حال آنکه، پیامدهایی که سقوط جمهوریت بر روان جمعی گذاشته، بسیار تأمل برانگیز و تأثیرگذار هستند. شعاع تأثیرات سقوط جمهوریت در افغانستان، حتی ممکن است فراتر از افغانستان بر باورهای جمعی کشورهای منطقه نیز، تأثیرات غیر مستقیمی داشته باشند. باورهایی که نظم جمهوری بر آن قوام یافته بود دیگر به زودی و به راحتی در میان توده مردم افغانستان قابل بازیافت و قابل تکثیر نیستند. یکی از دلایل مهم این امر عدم ایمان راسخ کارگزاران جمهوریت بر آرمانهای جمهوریت است. بدترین آسیب را بر پیکره یک نظام فکری، بانیان و پیروان آن وارد میکنند. نظامی که با این شیوه سقوط کند، به راحتی در همان نسل قابل احیا نیست.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی و عربستان با بازکردن نمایندگیهای دیپلماتیک و از سرگیری پروازهایشان به کابل، در تلاش هستند که نقش یکسان همچون قطر در افغانستان داشته باشند.
این یک واقعیت است که روسیه انگیزههای سیاسی برای ساخت و گسترش نیروگاههای هستهای در کشورهای آسیای مرکزی دارد. پس از الحاق کریمه در سال 2014، روسیه از نظر سیاسی تا حدودی از جهان غرب جدا شد و تلاش میکند با کمک به توسعه صنعت هستهای در کشورهای آسیای مرکزی باعث شکلگیری پیوندهای مستحکمتر و گسترش نفوذ خود در این کشورها شود. به عقیده مخالفان، برای قزاقستان خطر بزرگتر از نیروگاه هستهای، خطر پررنگتر شدن حضور روسیه است. یک نیروگاه هستهای قزاقستان را با اقتصاد روسیه، بیش از پیش ادغام میکند و نیز احتمالاً روسیه در نظر دارد قزاقستان را سالها به بهانه تعهدات مختلف تحت کنترل خود نگه دارد.
در طول دهههای گذشته سیاست خارجی چین در قبال افغانستان بیشتر واکنش به سیاست قدرتهای بزرگ مانند شوروی سابق، آمریکا و ناتو بوده است و حتی در بحث امنیتی نیز سیاست پکن نوعی واکنش به روابط چریکهای اویغور با طالبان بوده است.
در صورتی که اکو با محوریت ایران بتواند در میانمدت یک گفتمان همگرایانه برای تجمیع مزیتهای نسبی ژئواکونومیکی اعضا در یک بازی با حاصل جمع جبری مثبت ایجاد کند، میتواند از قِبَل آن در شبکه ژئواکونومیکی منطقهای ایجاد شده؛ مقاومسازی اقتصاد، احیاء ظرفیتهای بالقوه ژئواکونومیک و حتی ارتقاء وجوه گوناگون سیاست همسایگی خود را رقم بزند. این رویکرد به ویژه باتوجه به تعامل نزدیک با ازبکستان و ترکیه قابل تحقق خواهد بود.
نفوذ چین در آسیای مرکزی همواره با مناقشات بسیار زیادی مواجه بوده است. برخی رویکردها اعتقاد به گذار از اقتصاد به امنیت در زمینه های نفوذ چین در منطقه داشته و برخی رویکردها نیز ضمن آن که این گذار را در بلندمدت اجتناب ناپذیر می دانند، «انفعال خودخواسته» چین در موضوعات مهم منطقه ای را عاملی برای عدم تمایل پکن به پرداخت هزینه های این راهبرد در بازه کنونی می پندارند.
چندی پیش، «ملا عبدالغنی برادر» معاون نخست وزیر حکومت طالبان، در شهر «تیانجین» چین متعهد شد که هرگز به هیچ نیرویی اجازه نخواهد داد تا دست به اقدامات خرابکارانه علیه چین بزند. «سهیل شاهین» سخنگوی طالبان افغانستان نیز در گفتگوی اختصاصی با «گلوبال تایمز» چین عنوان کرد که بسیاری از اعضای «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» خاک افغانستان را ترک کردهاند چون طالبان به آنها اعلام کرده است نباید از خاک افغانستان برای انجام حملات علیه سایر کشورها استفاده شود. در همین حال، «وانگ یی» وزیر خارجه چین هم از طالبان خواسته بود تا نیروهای این جنبش را سرکوب کند. با توجه به موضعگیری طالبان علیه «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و جانبداری آن از پکن، آیا طالبان میتواند به وعدههای خود عمل کرده و دیگر پناهگاهی را در اختیار گروههایی که تهدیدی مستقیم علیه منافع ملی چین محسوب میشوند قرار ندهد؟ به نظر میرسد که متغیرهای مختلفی بر این سیاست طالبان اثرگذار است که نمیتوان با قطعیت به این پرسش پاسخ مثبت داد.