بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین مجمع اقتصادی کشورهای ترک: چه آیندهای قابل انتظار است؟ ارزیابی روابط پکن-مسکو در دوره پس از جنگ اوکراین سازمان همکاری شانگهای یک باشگاه ضد غربی نیست. حضور هند تضمینی در برابر آن است دوستی تجاری چین و روسیه ممکن است کاملاً آن چیزی نباشد که شما فکر میکنید سیستمهای حملونقل گاز آسیای مرکزی- منطقۀ خزر روسیه دوست ندارد در تجارت آسیای میانه پشت سر چین قرار بگیرد
یش از ۵.۵ میلیون نفر با ریشههای ترک در کشورهای مختلف اروپایی زندگی میکنند.
دومین سرمایه گذار بزرگ روسیه از نظر ساخت و ساز در زمینه انرژی خورشیدی تجدید پذیر سولار سیستم است که شرکت آن در منطقه پودولسک در مسکو واقع شده است.
هند یکی از اولین کشورهایی بود که استقلال جمهوری آذربایجان در دسامبر ۱۹۹۱ را به رسمیت شناخت و در فوریه ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک با آن برقرار کرد. همچنین، توافق برای ایجاد کمیسیون بین دولتی هند و آذربایجان در زمینه همکاریهای تجاری، اقتصادی، علمی و فناوری به هند اجازه داد تا روابط قویتر و معنیداری با آذربایجان برقرار و فرصتهای جدیدی برای مشارکت و منافع متقابل ایجاد کند. اما در دهههای اخیر، نفوذ چین در اوراسیا و خصومت بین هند و پاکستان، تلاشهای هند برای ایجاد ارتباط مستقیم برای روابط تجاری و اقتصادی قوی با منطقه قفقاز را مختل کرده است.
در حال حاضر دو خط لوله وجود دارد که میتواند گاز ترکمنستان را به ایران منتقل کند: خط لولۀ کرپجه-کردکوی با ظرفیت 8 میلیارد مترمکعب در سال و خط لولۀ دولتآباد - سرخس - خانگیران با ظرفیت 12.5 میلیارد مترمکعب در سال. این در حالی است که ایران و ترکیه با یک خط لولۀ 14 میلیارد مترمکعبی به هم متصل هستند. ترکیه در حال حاضر، سالانه از طریق این خط لوله، 9.6 میلیارد مترمکعب گاز از ایران وارد میکند. این آمار بیانگر این است که عشقآباد میتواند تا 4.4 میلیارد مترمکعب گاز خود را از طریق ایران به ترکیه صادر کند - که البته در صورتی که ایران بتواند ظرفیت خط لولۀ خود را تا مرز ترکیه افزایش دهد، احتمال افزایش این ظرفیت نیز وجود دارد.
امروزه، در قفقاز جنوبی، مانند بسیاری از زیرسیستمهای منطقهای دیگر، حضور "جنوب غیرغربی" و جهانی در حال گسترش است. از این نظر، هند همچنان برجستهترین نقش را ایفا میکند. دهلی نو از بسیاری جهات عاملی است که میتواند بر فرآیندهای مختلف منطقهای تأثیر بگذارد. وجود شاخصهای چشمانداز بلندمدت برای حضور در سطح منطقه (اجرای کریدورهای حملونقل)، ایجاد ماهیت استراتژیک روابط هم با مراکز کلیدی قدرت در قفقاز جنوبی و هم مستقیماً با کشورهای منطقه در سطح دوجانبه، نشان دهنده امکان تبدیل شدن به بازیگری است که میتواند نه تنها بر فرآیندهای منطقه تأثیر بگذارد، بلکه آنها را تعیین کند. رویکرد هند به قفقاز جنوبی نه تنها با منافع روسیه و ایران در منطقه سازگار است، بلکه مکمل آنها نیز میباشد. در این راستا، بحث در مورد مسائل منطقهای در پلتفرمهای بینالمللی موجود با مشارکت روسیه، ایران و هند (مثلاً EAEU و BRICS) که ایران قبلاً به آنها پیوسته است، ممکن است جالب باشد. در عین حال، حداقل دو نقطه تضاد منافع با ترکیه قابل شناسایی است. در این راستا نمی توان مخالفت آنکارا را در درجه اول در سطح سیاسی و دیپلماتیک رد کرد. به نوبه خود، منافع روسیه و هند در قفقاز جنوبی نه تنها با هم تضاد ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. هدف هند جایگزینی مواضع مسکو نیست. در مقابل، حفظ وضعیت موجود، کاهش احتمال درگیری با حمایت از متحد روسیه را ترویج میکند و منطقه و ارمنستان را به عنوان پیوندی با اتحادیه اوراسیا میداند.
الویرا نابیولینا، رئیس بانک مرکزی روسیه میگوید، امسال کشورهای بریکس بر تعامل سیستمهای پرداخت و تسویه با ارزهای ملی تمرکز خواهند کرد. پیش از این، کشورهای این انجمن قادر به توافق بر سر پروژهای برای ایجاد ارز مشترک برای عملیات صادرات و واردات خود نبودند. به گفته بانک مرکزی روسیه در عین حال، پرداختها به ارزهای ملی طی سه سال گذشته سه برابر شده و به 85 درصد رسیده است. درست است، بسیاری از این ارزهای ملی عملاً فاقد نقدینگی هستند و خرید کالاهای مورد نیاز روسیه با آنها تقریباً غیرممکن است.
آنچه در حال حاضر کرملین و کشورهای عربی و رهبران آسیای مرکزی به دنبال آن هستند، ایجاد تنوع در شرکای منطقهای بهمنظور بالا بردن قدرت ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک خود در مقابله با قدرتهای خارجی است. هرچند در این میان موانعی نیز وجود خواهد داشت. بهطور مثال گسترش سیاستهای دینی مذهبی برخی کشورهای عربی در آسیای مرکزی، خطر گسترش افراطگرایی را افزایش خواهد داد که منجر به حساسیت مسکو و پکن نیز خواهد شد.
نهادهای مدنی و احزاب سیاسی لازمه و برآمده از جامعهای در حال توسعه با خصوصیاتی مانند افزایش میزان شهرنشینی، ازدیاد درصد باسوادی، گسترش ارتباطات و رسانههای گروهی، حمل و نقل، پیدایش نهادهای جدید و پیچیدگی و تخصصی شدن امور هستند. به دیگر سخن جامعه در فرایند گذر از سنت به مدرنیسم درمییابد که به جای نهادهای سنتی یا در کنار آنها به نهادهای تازهای نیاز دارد تا ضمن تسهیل روند جامعهپذیری و آموزش سیاسی جامعه، سازوکار مشارکت سیاسی مردمی را سامان دهد. تأسیس نهادهای جدید، نوعی سیاستگذاری است که کشورهایی که افراطگرایی در آنها رواج یافته برای جبران عقبماندگی خود اتخاذ میکنند. گرچه جوامع جهان سوم، احزاب سیاسی نوپای خود را از الگوهای حزبی جوامع صنعتی اخذ کردهاند، با این وجود احزاب سیاسی در کشورهای بهاصطلاح جهان سوم بیشتر دست خوش ضعفها و نارساییهای ساختاری و کارکردیاند.
علیرغم شعارهای بلندپروازانه اعلام شده از سوی ایران، روابط تجاری این کشور با روسیه به نظر نمیرسد جهشی قابل توجه داشته باشد.