تاملی بر تحولات جدید در تجارت، ترانزیت و انرژی بین ایران و جمهوری آذربایجان
گسترش روابط ایران و آذربایجان یک ضرورت است
دیپلماسی تمدنی ایران در آسیای مرکزی؛ پلی به سوی همبستگی منطقهای
بازخوانی تجربه ترکیه در نهادسازی منطقهای در آسیای مرکزی
«وظایف ما»: طرح ایوان ایلین برای هویت ملی روسیه در دولت مدرن
فراخوان جذب کارآموز
در حالی که صادرات ایران به جمهوری آذربایجان ۵۷۰ میلیون دلار و واردات ایران از این کشور نیز ۱۲/۹ میلیون دلار است و موازانه تجاری ایران به صورت قابل توجهی به نفع ایران، «مثبت» است و بیش از 1600 شرکت ایرانی در جمهوری آذربایجان فعالیت دارند، اجرایی شدن «توافقنامه تجارت آزاد» بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا از 15 مِی 2025 میلادی/ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، هماهنگی با این کشور را به عنوان مسیر اصلی «کریدور شمال- جنوب» در تجارت و ترانزیت ایران با روسیه و همچنین اجرایی شدن «کریدور ارس»، «مسیر ریلی رشت- آستارا» و توسعه «حمل و نقل دریایی در دریای خزر» ضرورت بیشتری بخشیده است. علاوه بر این، توافق ایران و روسیه برای انتقال و صادرات سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز (معادل حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب در روز) از مسیر جمهوری آذربایجان نیز موضوع جدید دیگری است که در روابط اقتصادی تهران و باکو مطرح شده است. لذا انتظار می رود در سفر دکتر پزشکیان، رئیس جمهوری ایران به جمهوری آذربایجان که 120 نفر از فعالان اقتصادی بخش خصوصی به همراه ۴ نفر از استانداران شمال غرب کشور نیز حضور دارند، تحولات جدید در تجارت، ترانزیت و انرژی به موازات بازگشایی مرزهای زمینی دو کشور به روی شهروندان دو کشور به عنوان یکی از محورهای اصلی مذاکرات و توافقات طرفین - در مقایسه با گذشته- مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
با تایید واکسن سینوفارم چین از سوی سازمان جهانی بهداشت برای استفاده اضطراری، اولین واکسن این کشور بزرگ آسیایی جهانی شد تا پکن نقشی به مراتب بزرگ تر در عرصه بین المللی مقابله با کرونا ایفا کند.
▫️مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی کتاب حاضر که بخشی از اثر اصلی با عنوان «عامل مذهبی در سیاست خارجی روسیه» است به این منظور انتخاب شد تا در آگاهی از وضعیت ارتباط دین و سیاست در روسیه یاری رسان باشد. این اثر در دو بخش، ابتدا به گذشته و حال عامل مذهبی در سیاست […]
همزمان با شعار «آزادی، برابری، برادری» و درخواستهای سربُریدنِ عوامل ضدانقلابی که توسط انقلابیون فرانسه سرداده میشد...
الکساندر سمیونوویچ شیشکوف (1754-1841) شاعر، منتقد ادبی، دریاسالار، سیاستمدار، رییس آکادمی علوم روسیه و وزیر آموزش عمومی امپراتوری روسیه بود. او که بنیانگذار جریان باستانگرایی زبانی در روسیه بود، در سال 1812 بهدلیل «عشق مثالزدنی به میهن» به افتخار دریافت نشان الکساندر نوسکی نائل شد
پیوتر یاکوولویچ چادایف (1856-1794) فیلسوف و نویسنده اهل امپراتوری روسیه بود. در سال 1812 از تحصیل در دانشگاه مسکو انصراف داد و وارد خدمت نظامی شد، اما نارضایتی وی از رفتار آلکساندر اول در واکنش به شورشی در هنگ سیمونوفسکی سبب شد که او از چشم تزار بیفتد و به یکی از منتقدان وضع موجود تبدیل شود.
هنر بخشی جدایی ناپذیر از انسان است. این هنر است که درک ما از جهان را توسعه می دهد و روح انسان را تربیت می کند. رواج برخی ژانرها در نقاشی در یک دوره یا جغرافیای خاص اساسا امری تاریخی است و به معنای وابسته بودن به عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد. کشور روسیه نیز همواره ، با تاریخی پرفراز و نشیب و شرایط های مختلف روبه رو بوده است ، این مسئله همواره اثراتی بر فرهنگ ، هنر و ادبیات این کشور گذاشته است. در این گفتار بطور مختصر به بررسی سیر تحولات نقاشی در روسیه در فاصله ی زمانی قرن ۱۷تا ۲۱ میلادی می پردازیم.
مواضع کشورهای مختلف در سطح بین المللی درباره موضوع قتل عام ارامنه به دست ترکان عثمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به ویژه در 24 آوریل 1915 که با روایت های کاملاً متفاوتی از سوی ارامنه و دولت ترکیه در یکصد سال گذشته مواجه شده است، را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد: دسته نخست، دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان که با اعتقاد به غیرسیتماتیک و غیرهدفمند بودن این وقایع و نیز وجود قتل قومیت های دیگر در کنار ارامنه، موضوعی تحت عنوان نسل کشی ارامنه را اساساً غیرواقعی دانسته و آن را انکار می کنند دسته دوم، 33 کشوری هستند که با اعتقاد به سیتماتیک و هدفمند بودن قتل عام و کشتار ارامنه در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در شرق امپراطوری عثمانی، این وقایع را به طور رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) در سطح پارلمان ها یا دولت ها به رسمیت شناخته اند. ایالات متحده آمریکا در 24 آوریل 2021 و جمهوری لتونی در 6 می 2021 آخرین کشورهایی هستند که به طور رسمی نسل کشی (ژنوساید) ارامنه را به رسمیت شناخته اند. اما دسته سوم، 158 کشوری (از مجموع 193 عضو رسمی سازمان ملل متحد) هستند که در وضعیت میانه قرار دارند. بدین صورت که نه همانند ترکیه و جمهوری آذربایجان، نسل کشی ارامنه را انکار می کنند و نه همانند سی و سه کشور دیگر از جمله ارمنستان، روسیه، سوریه، لبنان، فرانسه و آمریکا، این وقایع را تحت عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت می شناسند و لذا این کشورها عمدتاً از واژگان و تعابیری مانند قتل عام، کشتار دسته جمعی، فجایع تلخ و جمعی و اقدامات ضد انسانی در بیان موضع گیری رسمی در قبال موضوع قتل عام ارامنه استفاده می کنند. ایران از جمله کشورهایی است که در دسته سوم این دسته بندی قرار دارد و در یک صد سال گذشته (دوران قبل و بعد از انقلاب) نه اصل وقوع این حوادث را انکار کرده است و نه آن را به صورت رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت شناخته است. بررسی تاریخی و تحلیلی روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) نشان می دهد که با فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و استقلال ارمنستان، این روند شتاب بیشتری به خود گرفته است و در حالی که در دوران جنگ سرد تنها دو کشور اروگوئه (1965) و قبرس (1975) این موضوع را به رسمیت شناخته بودند، در سه دهه گذشته 31 کشور این موضوع را به رسمیت شناخته اند. آنچه که از بررسی روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه در قاره های مختلف قابل مشاهده است، موفقیت ارامنه در دو قاره اروپا و آمریکا و ناکامی آن ها در سه قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه است. هر چند در اروپا نیز که سه موج شناسایی نسل کشی ارامنه را در سه دهه گذشته تجربه کرده است تنها 20 کشور از 50 کشور اروپایی رسماً این موضوع را پذیرفته اند و کشورهای بزرگی همانند بریتانیا و اسپانیا تاکنون از پذیرش آن خودداری کرده اند. از بین 54 کشور آفریقایی نیز هیچ کشوری قتل عام ارامنه را به عنوان نسل کشی به رسمیت نشناخته است و شناسایی این موضوع از سوی دولت طُبرُق مستقر در شرق لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر در سال 2019 نیز فاقد وجاهت و مشروعیت بین المللی است. در سطح قاره آسیا و کشورهای عربی و مسلمان نیز تنها دو کشور لبنان و سوریه نسل کشی ارامنه را به رسمیت شناخته اند و در قاره اقیانوسیه نیز استرالیا و نیوزلند از شناسایی نسل کشی ارامنه خودداری کرده اند. از نقطه نظر دینی، 31 کشور از 33 کشوری که اقدام به شناسایی بین المللی نسل کشی ارامنه کرده اند، مسیحی هستند و تنها دو کشور لبنان و سوریه مسلمان هستند. همین امر به روشنی نقش قابل توجه و تاثیرگذار پیوندهای دینی و ملاحظات جهان مسیحیت را در قبال قتل عام ارامنه نشان می دهد. به نظر می رسد پس از شناسایی نسل کشی ارامنه توسط دولت جو بایدن در 24 آوریل 2021 میلادی، کشورهایی مانند بریتانیا، اسپانیا، هند، استرالیا و نیز اسرائیل در کانون اهداف جامعه دیاسپورای ارمنی در موضوع شناسایی نسل کشی ارامنه قرار گرفته باشد تا روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه از نظر توزیع جغرافیایی و نیز توزیع دینی از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار شود. با عنایت به نکات و ملاحظات یادشده در این یادداشت تحلیلی کوشش می شود درک و شناخت بهتری از روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) حاصل شود.
خروج قریبالوقوع نیروهای امریکایی از افغانستان و همچنین احتمال قدرت گرفتن گروه طالبان، تمام کشورهای منطقه و فرامنطقه را به این امر واداشته است تا روابط خود را با گروه طالبان بیش از گذشته نزدیکتر سازند.