بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین مجمع اقتصادی کشورهای ترک: چه آیندهای قابل انتظار است؟ سازمان همکاری شانگهای یک باشگاه ضد غربی نیست. حضور هند تضمینی در برابر آن است دوستی تجاری چین و روسیه ممکن است کاملاً آن چیزی نباشد که شما فکر میکنید سیستمهای حملونقل گاز آسیای مرکزی- منطقۀ خزر روسیه دوست ندارد در تجارت آسیای میانه پشت سر چین قرار بگیرد نقش کلیدی جمهوری آذربایجان در برنامههای اقتصادی روسیه پس از جنگ اوکراین
یش از ۵.۵ میلیون نفر با ریشههای ترک در کشورهای مختلف اروپایی زندگی میکنند.
همزمان با اعلان رسمی خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، موضوع تأسیس یک پایگاه نظامی در مناطق مجاور افغانستان، با تمرکز بر آسیای مرکزی از سوی محافل سیاسی و رسانهای آمریکا مطرح شد. کشورهای آسیای مرکزی و بویژه روسیه در این بازه واکنشهای سرسختانهای نسبت به این طرح نشان دادند. مقامات روسیه نظیر لاوروف این اقدام را خلاف توافقات پیشین عنوان کرده و مدتی پس از آن نیز سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه عازم آسیای مرکزی شد تا در خصوص نظر شرکای مسکو، اطمینان یابد.
آنچه طی روزهای گذشته از تحولات افغانستان مخابره شد این است که همچنان دخالت کشورهای خارجی در این کشور مشهود است؛ به گونهای که در پیشرویهای طالبان میبینیم که این جریان بدون شلیک حتی یک گلوله، بسیاری از شهرهای افغانستان را به تصرف خود در میآورد.
سياست "تفرقه بينداز و حكومت كن" از معروف ترين سياست هاي رژيم سلطنتي بریتانیای کبیر است كه قرن هاست در حال اجرایی شدن است. از اختلاف افكني هاي قومي و مذهبي در درون كشورها گرفته تا ايجاد اختلافات و چالش ها در مرزهاي كشورها و حتي تجزيه آن ها با محوريت ايجاد مناقشات مرزي از جمله نمادهاي اين سياست است. شايد بتوان گفت كه يكي از ريشه هاي بحران هاي بسياري از مناطق جهان، برگرفته از همين سياست و مداخلات آشكار و پنهان انگليس است كه تلاش دارد تا از اين موازنه ها براي رسيدن به منافع استعماري خود بهره گيرد.
این روزها طالبان در افغانستان مدام در حال فتح شهر و روستاست؛ درست در زمانی که ایالات متحده در حال ترک این کشور است.
طالبان یک جنبش نظامی بوده که در ادامه مسیر حیات خود، وجهه سیاسی هم پیدا کرده است. طی سالهای اخیر، هر زمان بحث مذاکرات صلح افغانستان پیش آمده، یکی از محورهای اصلی این بوده که طالبان باید برای سهیم شدن در قدرت، سلاح خود را زمین بگذارد، حزب سیاسی تشکیل دهد و از طریق روند سیاسی با شرکت در انتخابات، وارد قدرت شود. در چارچوب این ایده، این مردم هستند که طالبان را انتخاب میکنند. اما مسئله این است که در قاموس طالبان، مردم نقشی ندارند.
با مشخصشدن تصمیم آمریکا مبنیبر خروج از افغانستان اکنون مسئولیت مدیریت برخی تغییرات در افغانستان برعهده قدرتهای منطقهای است؛ ایران، پاکستان، هند و هم چنین چین و روسیه از جمله بازیگران مهم در تحولات افغانستان هستند. با آغاز مذاکرات صلح برخی کشورها همانند چین و روسیه نقش فعالتری پیدا کردند و در مقابل برخی دیگر از جمله هند در بهترین حالت نقش حاشیهای داشتند. این امر موجبات نگرانی هند از منافع خود در افغانستان را به وجود آورده است. مسئلهای که در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرد تبیین معمای هندی درباره آینده افغانستان با اتکا به موقعیت ایران است.
همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان و متعاقبا پیشروی هایِ سریع و قابل توجه طالبان در خاک این کشور، کشورهای روسیه، چین و همچنین دولتهای آسیای مرکزی قویا نسبت به تبعات وجودِ یک افغانستانِ ناامن و بی ثبات برای منطقه و حتی در سطح کلانتر یعنی در عرصه بین المللی، نگران هستند. اگرچه تمامی امیدها تاکنون از بین نرفته اند با این حال، چشم انداز آینده، روز به روز تیرهتر میشود.
هفته نامه نیوزویک نوشت: چین، روسیه و ایران همزمان با پیشروی های سریع نیروهای طالبان در افغانستان و تصرف گذرگاه های مرزی در پی عقب نشینی نیروهای ارتش آمریکا، مذاکرات سه جانبه را برای حفظ ثبات منطقه آسیای میانه شامل افغانستان تشدید و تقویت می کنند.