بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین نشست “فردوسی و شاهنامه در اوراسیا” ابعاد پیدا و پنهان رویکرد جدید انگلستان به آسیای مرکزی دیدار شی از اروپا و سر باز کردن زخمی کهنه ارزیابی روابط پیونگ یانگ-مسکو در دوره پس از جنگ با اوکراین تغییرات در دولت روسیه؛ ابتکار اقتصادی دفاعی ارمنستان در جهتگیری مجدد اقتصادی پیشرفت کندی دارد
در تاریخ 22 آوریل "دیوید کامرون"، وزیر امور خارجۀ بریتانیا یک سفر منطقهای به آسیای مرکزی و مغولستان را آغاز کرد. این سفر در بسیاری از منابع بهعنوان چارچوب 1+5 انگلستان و آسیای مرکزی تعبیر شد. سفر کامرون به آسیای مرکزی از این جهت حائز اهمیت است که این اولین سفر وزیر خارجۀ بریتانیا به کشورهای تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان پس از استقلال این کشورها است. همچنین در ازبکستان نیز برای بیش از دو دهه از سال 1997 چنین بازدیدی انجام نگرفته بود. از این حیث میتوان این سفر منطقهای را حائز پیامهایی مهم و یک سطح جدید در نگاه بریتانیا به آسیای مرکزی در نظر گرفت.
طبق توافقنامه تجارت ترجیحی بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا که از 27 اکتبر 2019 (5 آبان 1398) اجرایی شده است، بیش از 862 قلم کالا که 502 قلم آن محصولات صادراتی ایران به کشورهای عضو اتحادیه است، مشمول کاهش تعرفه شده اند.
وضعیت تامین امنیت منطقهای در آسیای مرکزی مبهم به نظر میرسد. از یک سو، تقریبا در تمام حوزههای کلیدی (امنیت نظامی، فعالیتهای ضد تروریستی و غیره) مکانیسمهای همکاری چندجانبه وجود دارند که به خوبی شکل گرفته اند. در عین حال، همکاری بازیگران خارج منطقهای (با پتانسیل قدرت بالا و تجربه عملی در تضمین امنیت خود و امنیت جمعی) با کشورهای آسیای مرکزی سطح امنیت منطقه را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در سازمانها و ابتکارهای (برنامههای) مربوطه، در واقع میزان علاقه آنها را به ایجاد مکانیسمهای مخصوص خود برای تامین امنیت منطقهای کاهش داده است. روابط نسبتا پیچیده دوجانبه بین کشورهای مختلف منطقه نیز در این امر نقش داشته است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه چه میخواهد؟ این پرسشی است که واشنگتن به سختی میتواند پاسخ آن را پیدا کند، زیرا ما امریکاییها به ندرت خود را جای دیگران قرار میدهیم. دو مقاله مهم که اخیرا توسط "دیمیتری ترنین" در "فارین افرز" و "چاوسوفسکی" در "فارین پالسی" منتشر شده اند سرنخهایی را ارائه میدهند. هر دو مقاله نشان میدهند که رئیس جمهوری فعلی روسیه از سال ۱۹۹۹ نه به دلیل قمار بی پروا بلکه با دقت نظر و حتی منطقی بودن در قدرت باقی مانده است.
محتملترین نتیجه تحولات روزهای اخیر در قزاقستان، کند شدن جریان ترک گرایی (و نهادسازیهای پیرامون آن) و رویکردهای احتیاطآمیزتر دولتهای منطقه در موازنه گرایی در برابر روسیه است. هرچند، سیاستهای آتی و عملگرایی جریان ترکی (با محوریت ترکیه و همراهی جریان غربگرا) نیز در کموکیف این احتیاطها بیتأثیر نخواهد بود.
یک کارشناس حوزه بین الملل انرژی گفت: موقعیت جغرافیای سیاسی و انرژی ایران بین آسیای مرکزی، دریای خزر و خلیج فارس به قدری اهمیت دارد که نه شرق میتواند چشم پوشی کند و نه غرب.
دولتهای گذشته افغانستان تمام نیروی خود را برای بسیج قدرتهای قومی و زبانی به منظور بقای قدرت و نظام سیاسی خود صرف کردند. حتی آنانی که علاوه بر ابزارهای سنتی داخل، به حمایت قدرتهای بیرونی چشم دوخته بودند، سرانجام در بن بست سیاسی از درون فروپاشیدند. طالبان نیز در طول سی سال مبارزه نظامی خود تاکنون، هیچ طرح سیاسی را که از تجربیات سیاسی افغانستان نشأت گرفته باشد، بیرون نداده است. در روزهای نخست تصرف کابل، طالبان تشکیل دولت فراگیر را به عنوان یگانه محور پذیرش جمعی و همبستگی ملی به مردم افغانستان و جهان وعده داد که تاکنون عملی نشده است. بدون ارائه یک طرح سیاسی فنی، تحقق حکومت فراگیر در یک بن بست سیاسی قرار خواهد گرفت.
تحولات داخلی در قزاقستان که پس از این اعتراضات به وقوع پیوست، به میزان زیادی ترند تغییرات در دینامیسم رفتاری بازیگران خارجی را نیز شکل میدهد. در نتیجه این تحولات، سهم قاسم ژومارت توکایف از قدرت ارتقاء قابل توجهی یافت و به موازات آن، سهم نورسلطان نظربایف کاهش چشمگیری یافت.
مشارکت سیاسی زنان در پاکستان به طور مستقیم به آموزش و تحصیلات آکادمیک همچنین سطح اجتماعی و فرهنگ خانوادگی آنان بستگی دارد. از این رو هرگونه فعالیت جمعی زنان در پاکستان در درجه اول بازخورد تعارضات فکری و روانی منطقهای که در آن زندگی میکنند میباشد، بطوری که در نواحی قبیلهای فدرال میزان مشارکت در کمترین حد خود بوده و در نواحی شرقی و مرکزی بیشترین حضور سیاسی زنان مشاهده میشود. قواعد بازی سیاسی در پاکستان در صورت پررنگ شدن حضور زنان در عرصههای سیاسی و قانون گذاری میتواند تغییرات اساسی را در سطح عمومی جامعه ایجاد کند و ضمن مدرن کردن الگوهای ارتباط و تعامل زنان، آنان را برای احقاق حقوق خود جسورتر کند که البته این موضوع تا حد زیادی در مغایرت با دیدگاههای کلی احزاب افراطگرا قرار دارد.