بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین سیستمهای حملونقل گاز آسیای مرکزی- منطقۀ خزر روسیه دوست ندارد در تجارت آسیای میانه پشت سر چین قرار بگیرد نقش کلیدی جمهوری آذربایجان در برنامههای اقتصادی روسیه پس از جنگ اوکراین قزاقستان به راهگذر ترانس-افغان میپیوندد استراتژی روسیه در اوکراین در سال ۲۰۲۴ آیا طالبان از موضع خود در خصوص زنان کوتاه خواهد آمد؟
برای همۀ کشورهای آسیای مرکزی و منطقۀ خزر، سیستم خط لولۀ ایجاد شده در دوران شوروی یک نقطۀ شروع تاریخی بود. در عین حال، دریای خزر به عنوان قطب آغازین جریانهای صادراتی خطوط لولۀ جدید به سمت اروپا (غرب) عمل میکند. زیرساخت خطوط لولۀ آسیای مرکزی به مسیرهای شمالی (روسیه)، جنوبی (ایران) و شرقی (چینی) تقسیم میشود.
وضعیت تامین امنیت منطقهای در آسیای مرکزی مبهم به نظر میرسد. از یک سو، تقریبا در تمام حوزههای کلیدی (امنیت نظامی، فعالیتهای ضد تروریستی و غیره) مکانیسمهای همکاری چندجانبه وجود دارند که به خوبی شکل گرفته اند. در عین حال، همکاری بازیگران خارج منطقهای (با پتانسیل قدرت بالا و تجربه عملی در تضمین امنیت خود و امنیت جمعی) با کشورهای آسیای مرکزی سطح امنیت منطقه را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. از سوی دیگر، مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در سازمانها و ابتکارهای (برنامههای) مربوطه، در واقع میزان علاقه آنها را به ایجاد مکانیسمهای مخصوص خود برای تامین امنیت منطقهای کاهش داده است. روابط نسبتا پیچیده دوجانبه بین کشورهای مختلف منطقه نیز در این امر نقش داشته است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه چه میخواهد؟ این پرسشی است که واشنگتن به سختی میتواند پاسخ آن را پیدا کند، زیرا ما امریکاییها به ندرت خود را جای دیگران قرار میدهیم. دو مقاله مهم که اخیرا توسط "دیمیتری ترنین" در "فارین افرز" و "چاوسوفسکی" در "فارین پالسی" منتشر شده اند سرنخهایی را ارائه میدهند. هر دو مقاله نشان میدهند که رئیس جمهوری فعلی روسیه از سال ۱۹۹۹ نه به دلیل قمار بی پروا بلکه با دقت نظر و حتی منطقی بودن در قدرت باقی مانده است.
محتملترین نتیجه تحولات روزهای اخیر در قزاقستان، کند شدن جریان ترک گرایی (و نهادسازیهای پیرامون آن) و رویکردهای احتیاطآمیزتر دولتهای منطقه در موازنه گرایی در برابر روسیه است. هرچند، سیاستهای آتی و عملگرایی جریان ترکی (با محوریت ترکیه و همراهی جریان غربگرا) نیز در کموکیف این احتیاطها بیتأثیر نخواهد بود.
یک کارشناس حوزه بین الملل انرژی گفت: موقعیت جغرافیای سیاسی و انرژی ایران بین آسیای مرکزی، دریای خزر و خلیج فارس به قدری اهمیت دارد که نه شرق میتواند چشم پوشی کند و نه غرب.
دولتهای گذشته افغانستان تمام نیروی خود را برای بسیج قدرتهای قومی و زبانی به منظور بقای قدرت و نظام سیاسی خود صرف کردند. حتی آنانی که علاوه بر ابزارهای سنتی داخل، به حمایت قدرتهای بیرونی چشم دوخته بودند، سرانجام در بن بست سیاسی از درون فروپاشیدند. طالبان نیز در طول سی سال مبارزه نظامی خود تاکنون، هیچ طرح سیاسی را که از تجربیات سیاسی افغانستان نشأت گرفته باشد، بیرون نداده است. در روزهای نخست تصرف کابل، طالبان تشکیل دولت فراگیر را به عنوان یگانه محور پذیرش جمعی و همبستگی ملی به مردم افغانستان و جهان وعده داد که تاکنون عملی نشده است. بدون ارائه یک طرح سیاسی فنی، تحقق حکومت فراگیر در یک بن بست سیاسی قرار خواهد گرفت.
تحولات داخلی در قزاقستان که پس از این اعتراضات به وقوع پیوست، به میزان زیادی ترند تغییرات در دینامیسم رفتاری بازیگران خارجی را نیز شکل میدهد. در نتیجه این تحولات، سهم قاسم ژومارت توکایف از قدرت ارتقاء قابل توجهی یافت و به موازات آن، سهم نورسلطان نظربایف کاهش چشمگیری یافت.
مشارکت سیاسی زنان در پاکستان به طور مستقیم به آموزش و تحصیلات آکادمیک همچنین سطح اجتماعی و فرهنگ خانوادگی آنان بستگی دارد. از این رو هرگونه فعالیت جمعی زنان در پاکستان در درجه اول بازخورد تعارضات فکری و روانی منطقهای که در آن زندگی میکنند میباشد، بطوری که در نواحی قبیلهای فدرال میزان مشارکت در کمترین حد خود بوده و در نواحی شرقی و مرکزی بیشترین حضور سیاسی زنان مشاهده میشود. قواعد بازی سیاسی در پاکستان در صورت پررنگ شدن حضور زنان در عرصههای سیاسی و قانون گذاری میتواند تغییرات اساسی را در سطح عمومی جامعه ایجاد کند و ضمن مدرن کردن الگوهای ارتباط و تعامل زنان، آنان را برای احقاق حقوق خود جسورتر کند که البته این موضوع تا حد زیادی در مغایرت با دیدگاههای کلی احزاب افراطگرا قرار دارد.
در حال حاضر سهگانه جباروف، تاشیف و مامیتوف در رأس هرم قدرت در قرقیزستان قرار دارند. ریاست جمهوری، ریاست پارلمان و ریاست کمیته دولتی امنیت ملی در دست نیروهای سابق حزب آتاژورت قرار دارد که به ملیگرایی افراطی شناخته میشوند. حتی دادستان کل این کشور نیز از چهرههای نزدیک به این افراد شناخته میشود و قدرت بهطور کامل در دست یک جریان خاص قرار دارد. این امر میتواند در کوتاهمدت زمینهساز ثبات در قرقیزستان شود اما در میانمدت باید در انتظار طغیان نیروهای سیاسی و اجتماعی در این کشور بود.