بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین مجمع اقتصادی کشورهای ترک: چه آیندهای قابل انتظار است؟ سازمان همکاری شانگهای یک باشگاه ضد غربی نیست. حضور هند تضمینی در برابر آن است دوستی تجاری چین و روسیه ممکن است کاملاً آن چیزی نباشد که شما فکر میکنید سیستمهای حملونقل گاز آسیای مرکزی- منطقۀ خزر روسیه دوست ندارد در تجارت آسیای میانه پشت سر چین قرار بگیرد نقش کلیدی جمهوری آذربایجان در برنامههای اقتصادی روسیه پس از جنگ اوکراین
سازمان همکاری شانگهای برای هند در جهت پیشبرد اولویتهای این کشور برای صلح و رفاه در حاشیه شمالی خود و اوراسیای گستردهتر، حیاتی است.
اوکراین، گرجستان و مولداوی در حالی تلاش میکنند خود را وارد اتحادیه اروپا کنند که وضعیت سیاسی و اقتصادی آنها چنین چشم اندازی را برایشان مبهم کرده است.
جنگ اخیر میان نیروهای تاجیکستان و قرقیزستان در برخی مرزهای مشترک اگرچه کمتر از 24 ساعت به طول انجامید و دو کشور در فاصله کوتاهی به یک توافق آتش بس دست یافتند، اما مانع از نگرانی بازیگران مختلف منطقهای و فرامنطقهای در آسیای مرکزی نشد.
نزدیک به یک هفته از جنگ میان اسرائیل و غزه میگذرد و کشورها و قدرتهای منطقهای و جهانی موضع خود را اعلام کردهاند. اکثر مواضع در محکومیت حملات سهمگین اسرائیل به نوار غزه و انهدام برجهای مسکونی و دفاتر رسانههای معتبر جهانی است.
پنج ماه از امضای موافقتنامه 9 مادهای آتشبس قره باغ در 10 نوامبر 2020 میلادی میگذرد و در این فاصله زمانی، هفت ماده این موافقتنامه یعنی آتشبس کامل و پایان دادن به همه درگیریها (بند 1)، بازگشت ناحیه آغدام به جمهوری آذربایجان (بند 2)، استقرار نیروهای حافظ صلح روسی در کریدور لاچین (بند 3)، خروج نیروهای مسلح ارمنستان از قرهباغ کوهستانی و استقرار نیروهای حافظ صلح روسی در کریدور لاچین به مدت پنج سال (بند 4)، ایجاد یک پست فرماندهی صلح به منظور اجرای آتشبس (بند 5)، بازگشت مناطق کلبجر و لاچین به جمهوری آذربایجان و تعریف مشخصات کریدور لاچین (بند 6) و بازگشت آوارگان و پناهندگان داخلی به مناطق قره باغ و مناطق مجاور تحت کنترل دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (بند 7) اجرایی شده است. اما تبادل اسرای جنگی، گروگانها و سایر زندانیان و همچنین بقایای تلفات (بند 8) و فراهم ساختن امکان ارتباطات حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان (بند 9) هنوز اجرایی و عملیاتی نشده است. طی پنج ماه گذشته، چگونگی اجرایی شدن بند 9 موافقتنامه آتشبس قره باغ که جمهوری آذربایجان از آن با عنوان «کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان» یا «دالان زنگه زور» یاد میکند، از جمله مباحث مهم چالشی و اختلافی بین باکو و ایروان بوده است. اختلاف در تفسیر مفاد ماده نهم این موافقتنامه از سوی دو طرفهای ارمنی و آذری به واسطه عدم اشاره مستقیم و روشن به کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان (برخلاف اشاره صریح موافقتنامه آتشبس به کریدور لاچین در بندهای 3 و 6)، نامشخص بودن فضای سیاسی و تصمیم گیری در ارمنستان پس از استعفای نیکول پاشینیان و قبل از انتخابات پارلمانی زودهنگام در 20 ژوئن 2021 میلادی (30 خرداد 1400) و حملات لفظی و کلامی الهام علی اف برای تحقق کریدور نخجوان به جمهوری آذربایجان (دالان زنگه زور) از طریق نظامی از جمله ابهامات حقوقی و اجرایی بند نهم موافقتنامه آتشبس قره باغ است که حتی در برخی از محافل کارشناسی و تحلیلی کشورمان، امکان وقوع جنگ جدید از سوی جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران (28 خرداد)، انتخابات پارلمانی ارمنستان (30 خرداد) به موازات تنش و درگیری هم زمان بین روسیه و اوکراین (با هدف پیشگیری از واکنش موثر و به هنگام روسیه) مطرح شده است. اما واقعیت آن است که هرچند احتمال برخوردها و تنشهای محدود مرزی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان وجود دارد، اما وقوع یک جنگ فراگیر در مقطع کنونی در استان سیونیک ارمنستان، به دلیل واکنش نظامی روسیه (از طریق یگانهای ارتش روسیه مستقر در قفقاز شمالی، دو پایگاه نظامی روسیه در ایروان و گیومری، نیروهای مرزبانی روسیه مستقر در مرزهای مشترک ارمنستان با ایران و ترکیه و سازمان پیمان امنیت دسته جمعی)، قطعی شدن شکست نیکول پاشینیان و به قدرت رسیدن جریانات ملیگرا و مخالف موافقتنامه آتشبس قره باغ، غیر محتمل است و این امر به ضرر جمهوری آذربایجان و نیز فدراسیون روسیه خواهد بود. لذا برخی تحرکات نظامی و تهدیدات لفظی رهبران جمهوری آذربایجان در مقطع کنونی بیشتر با هدف تحت فشار قراردادن دولت ارمنستان برای اجرای بند نهم موافقتنامه آتشبس و اجرایی شدن دالان زنگه زور تا قبل از انتخابات پارلمانی این کشور در 30 خرداد 1400 صورت میگیرد. هرچند بسیار بعید به نظر میرسد تا آن زمان و استقرار دولت جدید در ارمنستان، اتفاقی نیز در اجرای بند نهم موافقتنامه آتشبس قره باغ روی دهد. آنچه مسلم است اجرای کامل موافقتنامه آتشبس قره باغ از طریق تهدید و جنگ از طرف جمهوری آذربایجان و بی اعتمادی از طرف ارمنستان امکانپذیر نیست و اگر به هر ترتیبی هم امکانپذیر شود، پایدار نخواهد بود. راه حل منطقی و اصولی، حل و فصل اختلافات از طریق تداوم مذاکرات رهبران جمهوری آذربایجان، ارمنستان و روسیه به عنوان سه کشور امضاء کننده موافقتنامه آتشبس قره باغ در 10 نوامبر 2020 میلادی و نیز انعقاد یک موافقنامه تکمیلی برای ابهامزدایی از موارد اختلافی و تفسیری به ویژه بند نهم موافقتنامه آتشبس سال گذشته است. با عنایت به نکات و ملاحظات یادشده، در این یادداشت تحلیلی کوشش میشود شناخت و درک بهتری از چالشها و ابهامات حقوقی و اجرایی بند نهم موافقتنامه آتشبس قره باغ حاصل شود.
آیا باید روابط فعلی روسیه و ایران را به عنوان یک مشارکت استراتژیک یا بهتر بگوییم یک اتحاد تاکتیکی بین کشورهایی با آرمانها و جاهطلبیهای متفاوت سیاست خارجی تعریف کنیم؟ برای پاسخ به این سوال باید روشن کنیم که در واقع در روابط بین الملل مدرن مشارکت استراتژیک به چه معناست.
از حدود 2 سال گذشته و به ویژه پس از حواشی مربوط به دیدار امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان با سورانبای جینبیکاف، رئیسجمهور سابق قرقیزستان در منطقه آقسای در جولای 2019 که با درگیریهای ساکنین محلی پیرامون نصب پرچم دو کشور و بر جای گذاردن یک کشته و چند زخمی همراه شد، این شهر تاجیکِ محصور در جغرافیای قرقیزستان به عنوان نقطه کانونی بخشی از مناقشات مرزی مطرح شد.
اهمیت نقش ایران در جلب حمایت پوتین و روسیه از بشار اسد آنهم در اوج بحران و جنگ داخلی سوریه از این جهت اهمیت دارد که ایران توانست به القای این ذهنیت در مسکو کمک نماید که هدف اصلی از بحران سازی در سوریه، صرفا حکومت سوریه و کشور سوریه نیست، بلکه ایران و سپس روسیه به عنوان کشورهای مستقل خارج از حیطه نفوذ آمریکا و غرب از اهداف اصلی این بحران هستند. موفقیت ایران در جلب حمایت روسیه از سوریه بلکه همکاری مشترک ایران و روسیه در سوریه یکی از بزرگترین دستاوردها و موفقیهای دستگاه دیپلماسی ایران در طول سالهای پس از انقلاب بوده است.
تصمیم آمریکا به خروج از افغانستان تصمیمی سیاسی بود که به نظر میرسد لزوماً همنظری کامل بخشهای نظامی و امنیتی اداره آمریکا را به همراه نداشت، اما همانگونه که توافق دوحه بین آمریکا و طالبان از نظر هر دو قابل بازگشت نیست، بازگشت از این تصمیم نیز توسط آمریکا قابل تصور نمیباشد.